
شاهین تهرانی - فوتبال یک کشور زمانی میتواند به درستی لقب حرفهای بگیرد که تمام عناصر لازم برای حرفهایگری را جمع کرده باشد. فوتبالی که از حرفهای بودن، فقط پرداخت و دریافت مبالغ کلان به عنوان دستمزد مربیان و بازیکنان را آموخته است، برای رسیدن به مرزهای حرفهایگری فاصله زیادی دارد. فاصلهای بعید که به نظر نمیرسد حالا حالاها پیمودنی باشد!
فاصله میان فوتبال ما و یک فوتبال کاملاً حرفهای فقط سخت افزاری نیست. اینطور نی
ست که اگر برای فوتبال ما چندین و چند استادیوم کامل و استاندارد ساخته شود، همه مشکلاتمان حل شده و اوضاع به یکباره بهبود یابد! این فاصله البته که جنبههای فرهنگی و نرم افزاری هم دارد.
یکی از این مشکلات نرمافزاری، تمایل بیمارگونه مدیران فوتبال ما به برپایی اردوهای تدارکاتی خارج از کشور است. هر ساله شاهد آن هستیم که تعداد قابل توجهی از باشگاههای وطنی برای رسیدن به آمادگیهای لازم راهی کشورهای دیگر میشوند و دسته جمعی میلیونها دلار خرج میکنند. اهمیت این دلارها در دوران سخت تحریم صد چندان است و لزوم صرفهجویی کردن در این برهه دشوار چیزی نیست که قرار باشد ما به یاد مدیران فوتبالی بیاندازیم!
چندی پیش که مدیران فدراسیون فوتبال به همراه هیات مذهبی جامعه اسلامی فوتبال خدمت آیت الله امامی کاشانی، امام جمعه موقت تهران رسیدند، شنونده خاطره جالبی از ایشان بودند: «من در بیروت با جرج جرداق که یک اندیشمند مسیحی لبنانی است دیدار کردم. او میگفت کل دنیا را با اتومبیل طی کرده و هیچ جایی در دنیا نیست که او ندیده باشد. این آقا به من گفت که در تمام دنیا هیچ جایی را به زیبایی و خوش آب و هوایی کلاردشت ایران پیدا نکرده است!».
آیت الله امامی کاشانی بعد از نقل این خاطره گفتند: با داشتن چنین مناطق خوش آب و هوایی در ایران، چرا همه ساله تیمهای ما برای اردو زدن باید راهی ترکیه شوند؟ وقتی میشود کمپهای مجهزی را در همین ایران ساخت و اردوها را با شرایط بهتری برگزار کرد، چرا باید هر ساله برای سفر تدارکاتی تیمها هزاران دلار هزینه بشود؟
تفکر حرفهای یعنی هزینه کردن درست و به موقع پول. اگر بنیاد تفکرات مدیران فوتبال ما حرفهای بود، شک نکنید که سفرهای تدارکاتی ابتدا و میانه فصل تیمها به کشورهای همجوار، به کلی قطع میشدند اما متأسفانه این تفکر حرفهای نیست و ما هنوز میپنداریم که حرفهایگری یعنی زیادی هزینه کردن، دنگ و فنگ داشتن و هفت دست آفتابه و لگن را برای «هیچ» ردیف کردن!
ست که اگر برای فوتبال ما چندین و چند استادیوم کامل و استاندارد ساخته شود، همه مشکلاتمان حل شده و اوضاع به یکباره بهبود یابد! این فاصله البته که جنبههای فرهنگی و نرم افزاری هم دارد.
یکی از این مشکلات نرمافزاری، تمایل بیمارگونه مدیران فوتبال ما به برپایی اردوهای تدارکاتی خارج از کشور است. هر ساله شاهد آن هستیم که تعداد قابل توجهی از باشگاههای وطنی برای رسیدن به آمادگیهای لازم راهی کشورهای دیگر میشوند و دسته جمعی میلیونها دلار خرج میکنند. اهمیت این دلارها در دوران سخت تحریم صد چندان است و لزوم صرفهجویی کردن در این برهه دشوار چیزی نیست که قرار باشد ما به یاد مدیران فوتبالی بیاندازیم!
چندی پیش که مدیران فدراسیون فوتبال به همراه هیات مذهبی جامعه اسلامی فوتبال خدمت آیت الله امامی کاشانی، امام جمعه موقت تهران رسیدند، شنونده خاطره جالبی از ایشان بودند: «من در بیروت با جرج جرداق که یک اندیشمند مسیحی لبنانی است دیدار کردم. او میگفت کل دنیا را با اتومبیل طی کرده و هیچ جایی در دنیا نیست که او ندیده باشد. این آقا به من گفت که در تمام دنیا هیچ جایی را به زیبایی و خوش آب و هوایی کلاردشت ایران پیدا نکرده است!».
آیت الله امامی کاشانی بعد از نقل این خاطره گفتند: با داشتن چنین مناطق خوش آب و هوایی در ایران، چرا همه ساله تیمهای ما برای اردو زدن باید راهی ترکیه شوند؟ وقتی میشود کمپهای مجهزی را در همین ایران ساخت و اردوها را با شرایط بهتری برگزار کرد، چرا باید هر ساله برای سفر تدارکاتی تیمها هزاران دلار هزینه بشود؟
تفکر حرفهای یعنی هزینه کردن درست و به موقع پول. اگر بنیاد تفکرات مدیران فوتبال ما حرفهای بود، شک نکنید که سفرهای تدارکاتی ابتدا و میانه فصل تیمها به کشورهای همجوار، به کلی قطع میشدند اما متأسفانه این تفکر حرفهای نیست و ما هنوز میپنداریم که حرفهایگری یعنی زیادی هزینه کردن، دنگ و فنگ داشتن و هفت دست آفتابه و لگن را برای «هیچ» ردیف کردن!