دشمنان قسم خورده خارجی به دنبال تعلیق ورزش ایران و دخالت هر چه بیشتر در مسائل ورزش مملکت ما هستند

مهدی یکتا - به دستهای خود خیره میشود، چشمان من هم دستان او را نگاه میکند، روی دستهایش یک خالکوبی خودنمایی میکند! لحظهای بعد میگوید: ببینید یک دست صدا نداره! ما کره جنوبی رو وقتی بردیم که همه ما شدیم و من نبودیم.
چند هفتهای از بازی حماسی ایران و کره جنوبی گذشته اما هنوز هم نمایش ملیپوشان ایرانی ورد زبان مردم است. چندی پیش سوار تاکسی شدم. مکالمه تلفنیام با یکی از اهالی شناخته شده فوتبال ناخواسته شغلم را لو داد. آقای راننده پرسید: خبرنگاری؟ همین که پاسخ مثبت دادم سر درددل طرف باز شد.
ادامه داد: نمیدونم آنچه توی دلم میگذره رو میتونم بگم یا نه؟ ولی ورزش ما در یک ناآرامی به سر میبره. هیچ چیز سر جای خودش نیست. در این شرایط وحدت و یکپارچگی تنها راه علاجه و...
سری تکان دادم و آقای راننده با دلگرمی بیشتری گفت: خود من با همین درآمد کمی که از این تاکسی اسقاطی در میآرم وقتی ایران توانست کره جنوبی رو شکست بده خیلی خوشحال شدم. رفتم خونه دیدم دو تا پسرم هم خوشحال شدن و دارن جشن میگیرن یکی شون شده بود جواد نکونام و اون یکی هم... این پسره خارجیه اسمش چی بود؟
گفتم: رضا قوچان نژاد! گفت: آره، همون قوچان نژاد. حتی همسرم و پدر پیرم هم خوشحال بود. خب این یعنی چی؟
پرسیدم: خب یعنی چی؟ جواب داد: یعنی اینکه یک پیروزی تیم ملی میتونه کلی ما رو خوشحال کنه. همون قدر که باخت جلوی لبنان همهمون رو عصبانی و ناراحت کرد. آخه چرا شما خبرنگارها با ملیپوشان در افتادین؟ مگه نمیدونین که وحدت و آرامش چقدر واسه تیم ملی واجبه؟
نمیدانستم جوابش را چه بدهم. در مقابل مردی قرار گرفته بودم به شدت فوتبالی و احساساتی که فوتبال را فقط برای فوتبال میخواهد و برای نشاطی بیشتر اما من چی؟ یک خبرنگار که فوتبال و ورزش شغل روزمره و بی لذتی شده است!
افکارم خیلی به هم فشرده شده بود. اگر تجربهام از لبنان را به طرف میگفتم شاید کمی غیر منطقی به نظر میرسید و او را از فوتبال زده میکرد. باید به عشق سوزان آقای راننده به فوتبال و ورزش احترام میگذاشتم. بنابر این حرف او را تأیید کردم و گفتم:
درست است. نه تنها فوتبال، بلکه در شرایط کنونی که دشمنان قسم خورده خارجی به دنبال تعلیق ورزش ایران و دخالت هر چه بیشتر در مسائل ورزش مملکت ما هستند، خودمان نباید آب در آسیاب دشمن بریزیم. متأسفانه برخی از زیادهخواهان داخلی هم به طور مرتب با آن سوی مرزها در حال نامهنگاری و ارتباط هستند تا ورزش کشورمان را به تعلیق نزدیک کنند، در حالی که به قول شما وزرش ما به شدت به اتحاد و همدلی نیاز دارد و...
آقای راننده هم گفت: درست است ما وقتی کره رو بردیم که همه «ما» شدیم.
چند هفتهای از بازی حماسی ایران و کره جنوبی گذشته اما هنوز هم نمایش ملیپوشان ایرانی ورد زبان مردم است. چندی پیش سوار تاکسی شدم. مکالمه تلفنیام با یکی از اهالی شناخته شده فوتبال ناخواسته شغلم را لو داد. آقای راننده پرسید: خبرنگاری؟ همین که پاسخ مثبت دادم سر درددل طرف باز شد.
ادامه داد: نمیدونم آنچه توی دلم میگذره رو میتونم بگم یا نه؟ ولی ورزش ما در یک ناآرامی به سر میبره. هیچ چیز سر جای خودش نیست. در این شرایط وحدت و یکپارچگی تنها راه علاجه و...
سری تکان دادم و آقای راننده با دلگرمی بیشتری گفت: خود من با همین درآمد کمی که از این تاکسی اسقاطی در میآرم وقتی ایران توانست کره جنوبی رو شکست بده خیلی خوشحال شدم. رفتم خونه دیدم دو تا پسرم هم خوشحال شدن و دارن جشن میگیرن یکی شون شده بود جواد نکونام و اون یکی هم... این پسره خارجیه اسمش چی بود؟
گفتم: رضا قوچان نژاد! گفت: آره، همون قوچان نژاد. حتی همسرم و پدر پیرم هم خوشحال بود. خب این یعنی چی؟
پرسیدم: خب یعنی چی؟ جواب داد: یعنی اینکه یک پیروزی تیم ملی میتونه کلی ما رو خوشحال کنه. همون قدر که باخت جلوی لبنان همهمون رو عصبانی و ناراحت کرد. آخه چرا شما خبرنگارها با ملیپوشان در افتادین؟ مگه نمیدونین که وحدت و آرامش چقدر واسه تیم ملی واجبه؟
نمیدانستم جوابش را چه بدهم. در مقابل مردی قرار گرفته بودم به شدت فوتبالی و احساساتی که فوتبال را فقط برای فوتبال میخواهد و برای نشاطی بیشتر اما من چی؟ یک خبرنگار که فوتبال و ورزش شغل روزمره و بی لذتی شده است!
افکارم خیلی به هم فشرده شده بود. اگر تجربهام از لبنان را به طرف میگفتم شاید کمی غیر منطقی به نظر میرسید و او را از فوتبال زده میکرد. باید به عشق سوزان آقای راننده به فوتبال و ورزش احترام میگذاشتم. بنابر این حرف او را تأیید کردم و گفتم:
درست است. نه تنها فوتبال، بلکه در شرایط کنونی که دشمنان قسم خورده خارجی به دنبال تعلیق ورزش ایران و دخالت هر چه بیشتر در مسائل ورزش مملکت ما هستند، خودمان نباید آب در آسیاب دشمن بریزیم. متأسفانه برخی از زیادهخواهان داخلی هم به طور مرتب با آن سوی مرزها در حال نامهنگاری و ارتباط هستند تا ورزش کشورمان را به تعلیق نزدیک کنند، در حالی که به قول شما وزرش ما به شدت به اتحاد و همدلی نیاز دارد و...
آقای راننده هم گفت: درست است ما وقتی کره رو بردیم که همه «ما» شدیم.