
آقای روحانی موفق شده تورم۲۰ درصد را به ۱۲ درصد کاهش بدهد که در نوع خود کار بزرگی است. این در حالی است که برخی عنوان میکنند دولت تدبیر و امید تورم را به زیر ۱۰ درصد کاهش داده است که صحیح نیست و با واقعیت همخوانی ندارد. دولت آقای روحانی موفق شده تورم ۲۰ درصدی را به ۱۲درصد کاهش بدهد و نه بیشتر. آقای روحانی و دولت ایشان به جای اینکه در عمل تورم و رکود را کنترل کنند، گفتماندرمانی و گفتاردرمانی میکنند. این در حالی است که حل کردن مشکلات مردم نیازمند اقدام مناسب و برنامهریزی دقیق است. نمیتوان تا پایان دولت با گفتاردرمانی مردم را راضی نگه داشت.
آقای روحانی در مرحله پسابرجام بیشترگفتاردرمانی کرده و در واقعیت توفیق چندانی نداشته است. اگر ایشان موفق میشد از فرصتهای مرحله پسابرجام استفاده کند، باید مشکلات معیشتی مردم کمتر میشد. این در حالی است که چنین اتفاقی رخ نداده و مشکلات معیشتی مردم همچنان پابرجاست. نکته دیگر اینکه در مرحله پسابرجام همه کشورهای جهان با حسن نیت با ایران برخورد کردند به جز آمریکا. آمریکا تاکنون در مرحله پسابرجام حسن نیت نشان نداده و بیشتر به فکر منافع خود بوده است. آقای روحانی بهتر میتوانست از فرصتهای برجام استفاده کند. مهمترین چالش آقای روحانی در مرحله پسابرجام عدم تعادل دولت ایشان در زمینه داخلی و خارجی بوده است. ایشان باید در مدت باقیمانده تا پایان دولت خود بین سیاستهای داخلی و خارجی تعادل متوازن برقرار کند تا به این وسیله به یک نقطه متعادل قابل اطمینان در هر دو زمینه دست پیدا کند.