
تعداد سانتریفیوژها، وضعیت راکتور اراک و نوع کارکرد سایت فردو همچنان مورد اختلاف طرفهای گفتگو است.
تیم مذاکرهکننده ایران در گفتگوها چارچوبهای خطوط قرمز ایران را تاکنون حفظ کردهاند و از این بابت باید از آنها تشکر کرد. 1+5 فرصت نیویورک را از دست داد. آنها میتوانستند از حضور رئیسجمهور در نیویورک برای رسیدن به یک توافق پایدار سود ببرند اما این توفیق را نداشتند.
5 قدرت اتمی جهان که بعدها آلمان به آنها پیوست،
12 سال است در پیشرفتهای علمی کشور بویژه در فناوری صلحآمیز هستهای اخلال میکنند. علیرغم اینکه جمهوری اسلامی صبورانه نگرانیهای آنها را در دستیابی ایران به سلاح هستهای کاملا مرتفع کرده است اما آنها گوششان به اقدامات عملی ایران و حتی فتوای رهبری بدهکار نیست و میگویند مرغ یک پا دارد و تا فاتحه صنعت هستهای کشور را نخوانند، دستبردار نیستند.
رئیسجمهور در کنفرانس خبری خود در نیویورک تصریح کرد: نرمش بیش از حد زیر پا گذاشتن حقوق ملت است و نوبت طرف مقابل است که باید تصمیم سخت بگیرد و تهدید و تحریم راه درستی نیست.
موضوع مذاکرات هستهای یک موضوع ملی است و باید از رقابتهای سیاسی در داخل دور بماند. اگر توفیقی در مذاکرات پیدا کردیم، توفیق همه است و اگر ناکامی باشد، یک ناکامی ملی است.
اگر در شرایط برد- برد قرار بگیریم به این معنا که امتیازی بدهیم و فناوری صلحآمیز هستهای را حفظ کنیم فتحالفتوحی در کار نبوده است بلکه یک نرمش قهرمانانه برای عبور از یک مزاحمت تاریخی است. اگر در شرایط باخت- باخت قرار گیریم نباید دولت را مذمت کرد چرا که بر مواضع نظام ایستاده و کوتاه نیامده است. در این شرایط اثبات شرارت 1+5 بویژه آمریکاست که نمیخواهند ملت ایران از مواهب فناوری صلحآمیز هستهای بهرهمند شوند. پاسخ ما به 1+5 در این شرایط باید کوبنده باشد و باید حتی از انپیتی خارج شد و بساط دوربینها و خیمه شببازی آنها را در تاسیسات هستهای جمع کرد و با خیال راحت همه قلههای علمی و فناوری را در این رشته فتح کرد.
اگر در شرایط برد و باخت قرار گیریم به این معنا که پیروزی از آن دولت و ملت ایران شود و طرف قانع شود از سنگاندازی بر سر راه پیشرفت ایران دست بردارد این پیروزی بزرگی است که محصول مقاومت سه دولت بویژه دولت دهم و نهم است. این پیروزی البته محصول مهارت دیپلماسی در دولت یازدهم است و به نام همین دولت ثبت خواهد شد.اگر در شرایط برد و باخت از زاویه دیگر قرار گیریم به این معنا که خدای ناکرده تیم مذاکره کننده امانتداری نکنند و چارچوبهای خطوط قرمز نظام را رعایت نکنند و تسلیم زیادهخواهیهای قدرتهای جهان بویژه آمریکا شوند، در این صورت تکلیف دولت در افکار عمومی روشن است و مجلس باید در این مورد به وظایف قانونی خود عمل کند. البته به نظر میرسد چنین اتفاقی هرگز رخ نخواهد داد.
نکته مهم در این میان سخنان غیرمسئولانه رئیس دیپلماسی ایران در مذاکرات هستهای در دیدار شورای روابط خارجی آمریکاست که باید به نوعی تصحیح شود. آقای ظریف در این دیدار مطالبی گفته است که با استقلال و منافع و مصالح ملی مغایرت دارد.
وی در پاسخ به سئوالی در این نشست گفته است: مذاکرات تاثیر مستقیم بر مسائل داخلی ایران خواهد داشت و در صورت شکست مذاکرات، دوستان او انتخابات مجلس آینده را به جریان غربستیز واگذار خواهند کرد.
این یک اظهار نظر غیرمسئولانه است که نتایج مذاکرات را به نتایج انتخابات گره میزند و این خطای عظیمی است بویژه آنکه در شورای روابط خارجی آمریکا این پاسخ را در طرح سئوال کسی بدهیم که همکار جورج سوروس است و مسئول بخش خاورمیانه وودرو ویلسون! اشراری که در فتنه 88 در اقدامات مداخلهجویانه در ایران نهایت خباثت خود را نشان دادند.
نباید دغدغههای حزبی و گروهی در موضوع مناقشه هستهای خود را نشان دهد. آمریکاییها به اندازه کافی هوشمندی دارند و این چیزها را میفهمند. لازم نیست که آقای ظریف یک امر بدیهی را به آنها یادآور شود.
این نوع اظهارنظرهای غیرمسئولانه خدای ناکرده این تصور را تقویت میکند که نوعی بدهبستان سیاسی در پوشش گفتگوهای هستهای در جریان است که ناظر به توفیق یک ضلع رقابت در انتخابات آینده است.
مردمسالاری دینی در ایران به این دلیل بکر و با ارزش است که مصون از دخالتهای بیگانه است و ما نباید اجازه دهیم بیگانگان حتی به ذهنشان خطور کند که بتوانند در رقابتهای سیاسی به نفع یک یا چند ضلع رقابت خود را اثرگذار معرفی کنند.
ذکر برخی حرفهای بیربط به مذاکرات مثل همین اظهارنظر آقای ظریف نوعی گدایی سیاسی است که به اعتبار و مشروعیت سیاسی یک جناح سیاسی در کشور فوقالعاده آسیب میرساند. این چندمین بار است که رئیس دیپلماسی ایران در گفتگوهای هستهای رفتار و گفتاری غیرمسئولانه از خود نشان میدهد. اگر این رفتار تداوم یابد تز "نرمش قهرمانانه" را تبدیل به "سازش ذلیلانه" خواهد کرد.