ویژه

کنکاشی پیرامون شخصیت آیت الله هاشمی رفسنجانی

مرحوم هاشمی رفسنجانی در ابعاد شخصیتی خویش بعد عاطفی‌اش قوی بود. شایع گستره این نوع نگرش عاطفی و محبت‌آمیز بخصوص در صحنه‌های سیاسی و اجتماعی و لزوم موضعگیری حساس و تعیین کننده برخی از این جریانها را به سوء استفاده وادار می‌کرد که به لطف خدا تأثیر شکننده‌ای نداشت.
نصر عزیزی- آیت الله هاشمی رفسنجانی همچون یاران نسل اول انقلاب به قافله تقدیر پیوست حساسیتها نسبت. به ارتحال آن مرحوم از آن جهت است که ایشان در مقایسه با صدها شخصیت مبارز و انقلابی نهضت امام نقش آفرینی ویژه ای در بعضی برهه داشته است و این نوع ویژگیها از خصائص هنری و استعدادهای فردی است که در هر کس به نحوی بروز مییابد.

حساسیت دیگر این است که وقوع انقلاب اسلامی با ابعاد جهانی و منحصر بفرد خود این نوع توجهات را بخصوص برای انقلابیون نسل اول ایجاب میکند.

از آنجایی که ویژگیهای منحصر در شاکله شخصیتی شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر و مقام معظم رهبری و مرحوم آیت الله طالقانی از نظر نوع و جامعیت در مصادیق متفاوت است، برای انقلابیون نسل دوم و سوم و نسل جوان امروز این توجهات محل بحث و تحلیل و بررسی میباشد. قابل ذکر است که تأثیرات تفکری شهید مطهری و شهید صدر تا قرنها تعیین کننده است. اینکه از شهید بهشتی به عنوان یک ملت توصیف شد، باید باور کرد تعیین کنندگی و تأثیرگذاری این شهید به اندازه یک ملت و شاید بیشتر بود.

امروز هم در غیاب امام راحل و در اقیانوس متلاطم و هماوردطلبی جمهوری اسلامی با جهان استکبار به لطف خدا تدبیر و هدایت و سکانداری مقام معظم رهبری درخشندهتر و فروزانتر و بی نظیر است.

اما مرحوم هاشمی رفسنجانی مبارزی بود که در بسیاری از فراز و نشیبها در مقاطع قبل از انقلاب و مقاطع دو دهه اول از فرصتها به نفع آرمانهای انقلابی استفاده میکرد. وی بخشی از توفیقات خود را ضمن دین اصلی به امام راحل مرهون همراهی و مشورت و حضور با دوستانی نظیر علمای مذکور و مبارزان انقلابی و بعضی از علمای حاضر بودهاند. برای نمونه آن مرحوم نقل میکرد در جلسات متعدد ابهت شهید بهشتی اجازه نمی داد ما ها دخالت آنچنانی داشته باشیم این نکته هم تواضع و توصیف شخصیتشناسی ایشان را میرساند و هم تأثیر تعیین کننده مرحوم بهشتی را در معادلات سیاسی و انقلابی میرساند.

علاوه بر این مرحوم هاشمی در دوران مبارزات خود یاران زیادی را با نقشگذاری ویژه در صف مبارزه نظیر حضرت آیتالله مکارم شیرازی مرجع تقلید داشتهاند که این در زندان و آن در مهاباد تبعید بودهاند البته همرزمان دیگری نظیر آن شیخ مبارز و ساده داشتهاند که هم زندان رفته و هم تبعید دست روزگار او را به اردوگاه صدام کشاند و در همان روزهای اول انقلاب پشت پا به همه نعمتهای آزمونی خداوند زدند.

این نکته قابل توجه است که با شهادت و ارتحال و اشتغال فقهی و علمی و یا کهولت سن و ناتوانیهای جسمی یاران انقلاب این مرحوم هاشمی بود که در کنار مقام معظم رهبری بعد از ارتحال حضرت امام به عنوان اولیهای نهضت حضور داشت و انتظار جامعه از ایشان همراهی همدلی و صفا و صمیمیت این یار دیرین و رفیق دوران مبارزه با رهبری بود که مقتضیات و شرایط جامعه و رویدادها و حوادث و بروز و ظهور برخی پدیدهها موجب برخی اختلاف نظرهای اجتهادی و دیدگاه های سیاسی ایشان گردید. ولی طبق تأکید رهبری در پیامشان هیچ گاه از عمق محبت آن مرحوم نسبت به رهبری کم نکرد و هم فکری و مشورتها ادامه داشت و طبق گفته خودشان در موارد اختلاف نظر راه تبعیت را پیش میگرفتند.

به هر حال شخصیت ارزنده و تأثیرگذار مرحوم هاشمی در کنار سایر شخصیتها یک واقعیت انکارناپذیر بود که باید بدون افراط و تفریط به آن نگاه کرد. نه میتوان خدمات صادقانه هاشمی را در طول دوران نادیده گرفت که این خلاف عدالت است و نه نگاه اسطورهای و اسطوره سازی به نحوی که نادانسته و ناخواسته آثار منفی در نوع نگاهها و تحلیلها را بدنبال دارد، صحیح است.

اگر چه نگاههای متفاوتی همواره در جامعه نسبت به شخصیتها وجود دارد، باید توجه داشت بخشی از این نگاهها مربوط به الگوپذیری است که به هر حال نباید غافل بود که اگر یک الگو صد معیار دارد، با نگاه محدود خود با ده یا بیست درصد مطلقنگری داشت این نوع نگاه هرچند صادقانه باشد، ممکن است موجب قشریگری و تحجر و تعصبات بشود که احتمال
سوء استفاده
ها را بدنبال دارد.

در ارتحال آن مرحوم و در پیام رهبری که عشق و مراد آقای هاشمی رفسنجانی بود تأکید گردید که وسواسان خناس چگونه بنای بهره برداریها داشتهاند. معنای این رهنمود آن است که دشنمان اسلام و انقلاب و امام و ولایت فقیه و روحانیت همچنان آرزو دارند که این نظام به هر نحوی رو به اضمحلال رفته و تابع نظام حامک استکباری گردد.

اگر چه مرحوم هاشمی رفسنجانی فردی باهوش و زیرک بود و اجازه سوء استفاده به وسواسان خناس را نداده که به حریم قدسی رهبری وارد شوند، ولی سازمان کار این جریان در هدایتهای مخرب همواره فعال بوده و مترصد بهرهبرداریهای مورد نظر در فرایند نفوذیها بودست و این جماعت با رصد واضح و اطلاعات واقعی و با هدایتگران مشخص همواره در حال کوچ از این منزل به آن منزل بدنبال نان و نوای خود بوده که تقسیمبندیهای متعددی را شامل میشوند. بعضی مخالف اصل نظاماند بعضی اهل تحجرند، برخی رگفتار نفاقاند، برخی به چرب و شیرینهای دنیا آلوده شدهاند، برخی سخت گرفتار پست و مقام و شخصیت تخیلی هستند، برخی وابسته و نفوذی هستند، برخی منتظر تحولات پایان اسلام و انقلاباند و به وعدههای دشمن دلخوش کردهاند و بعضی نیز ناخواسته در زمین دشمن بازی کنند. هر کدام از اینها مصداق وسواسان خناس هستند که در دل خود چشم روی امثال هاشمی را نداشتهاند.

مرحوم هاشمی رفسنجانی در ابعاد شخصیتی خویش بعد عاطفیاش قوی بود. شایع گستره این نوع نگرش عاطفی و محبتآمیز بخصوص در صحنههای سیاسی و اجتماعی و لزوم موضعگیری حساس و تعیین کننده برخی از این جریانها را به سوء استفاده وادار میکرد که به لطف خدا تأثیر شکنندهای نداشت.

علاوه بر این و ضمن اذعان به برخی واقعیتها بعضی از دلسوزان که توجه حتی خدمات انجام گرفته دوران عمر هاشمی را در قالب یک رئیس جمهور و یا رئیس مجلس عادی در کوران حوادث فراموش کردهاند و نوع قضاوت آنها ناخواسته تبعاتی را بدنبال داشت که البته از همین گروه نیز همواره کسانی بودهاند که نوع قضاوتشان با نگاه عمیق و بصیرانه به زبان و قدم رهبری بوده است. ما هم طلب غفران الهی را برای آن مرحوم داریم و امیدواریم با بصیرت وامدار نهاد سرنوشتساز ولایت باشیم.

https://www.shoma-weekly.ir/2TmwZ3