
محمدپور خوش سعادت
قریب به دو هزار سال است که مسیحیت به عنوان یک دین در جهان رواج دارد. مسیحیت، از ماجرای تولد حضرت عیسی (ع) گرفته تا مرگ او (درآموزه مسیحی) ونیز الهیات پیچیدهای که در باب تثلیث ایجاد شد، همه و همه از تاریخ این آیین، روندی تو در تو میسازد که با آموزههای قران) تنها تصدیق کننده حضرت مسیح (تفاوتی فاحش دارد. این پیچیدگیگاه تا به حدی است که اورا نه به عنوان یکی از رسولان الهی (آموزه قرآنی)، بلکه به عنوان یک اسطوره به تصویر میکشد. اسلام برای حضرت مسیح (ع) احترام قائل است. یک مسلمان نمیتواند مسیح (ع) را نفی کند و اصولا اسلام ادامه مسیحیت راستین و در امتداد آن است. اما رویکرد برخی از علمای مسیحی از ابتدای ظهور اسلام تا کنون با مقوله اسلام از زاویه رقابت و دشمنی بوده است. پس از آغاز دوران مدرن و قدرت یابی دول استعمارگر گروههای تبشیری و میسیونرهای مذهبی به عنوان یکی از ارکان نفوذ فرهنگی غرب مجددا بلاد اسلام را مورد هدف قرار دادند و کوشیدند با تغییر آیین و باورهای مذهبی مناطق تحت سلطه، زمینه بیشتر وابستگی و نفوذ خود را فراهم آورند. ظهور اسلام سیاسی در قالب جمهوری اسلامی ایران وبه چالش کشیدن ماهیت تمدن غرب، تمرکز سیاسی امنیتی و ایدئولوژیک این تمدن را برای فروپاشی این تهدید بالفعل دو چندان نموده است.
بهمین خاطر دول غربی برای کاهش این خطر همواره در جستجوی راهکارهای «فروپاشی ایدئولوژیک» در جامعه ایران بودهاند وهم اکنون نیز موضوع مذکور را با محوریت راهبرد حقوق بشر و آزادیهای سیاسی و مذهبی در جامعه ایران پیگیری میکند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در اجتماع مردم قم در ۲۷ مهرماه سال گذشته با اشاره به تضعیف هدفمند دین از سوی دشمنان فرمودند: ((براى اینکه ایمان مردم را به اسلام و مقدسات اسلامى کم کنند. در داخل کشور، از طرق مختلف، پایههاى ایمان مردم، بخصوص نسل جوان را متزلزل کنند؛ از اشاعه بىبندوبارى و اباحیگرى، تا ترویج عرفانهاى کاذب ـ جنس بدلى عرفان حقیقى ـ تا ترویج بهائیت، تا ترویج شبکهى کلیساهاى خانگى؛ اینها کارهائى است که امروز با مطالعه و تدبیر و پیشبینى دشمنان اسلام دارد انجام میگیرد؛ هدفش هم این است که دین را در جامعه ضعیف کند.))
انذارمقام معظم رهبری در شهر قم پایتخت علمی و فقهی جهان تشیع در حالی صورت میگیردکه طی سالهای اخیر برخی از جدالهای بیحاصل در حوزههای سیاسی و فرهنگی، موجبات بیتوجهی برخی از مسوولین فرهنگی مذهبی به آسیبهاو خطرهای مذکور گردیده است. بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر، مقابله با اسلام، در قالب پروژههای» اسلام هراسی» و» اسلام ستیزی» ابعاد تازهای به خود گرفته است. موسسات مسیونری و تبلیغی مسیحی خصوصا وابسته به دولت آمریکا و با استفاده از امکانات دیپلماتیک دولتهای غربی همچون فرانسه انگلستان و آلمان و دیگر کشورهای عضو ناتو به منظور نفوذ و رسوخ در جوامع اسلامی برنامه ریزی مفصلی به عنوان یک استراتژی پازلی برای سیطره برجوامع اسلامی را به اجرا درآوردهاند. جذب مسلمانان در قالبهای مختلف مدتهاست که در دستور کار این جریان قرار دارد. برهمین اساس استراتژی جذب مسلمانان و بخصوص ایرانیها به آئین مسیحیت با جدیت و هزینه فراوان و پشتیبانی سفارت خانههای مذکور و سرویس رسانهای و امنیتی ناتو تعقیب میگردد. در همین راستا شاهد هجمه گسترده مسیحیان در فضای مجازی اینترنت، ماهوارهها، و ترویج مسیحیت به وسیله ایجاد شبکه کلیساهای خانگی در ایران و به زبان فارسی هستیم. غرب مدعی است به رغم فشارهای مختلف حکومت ایران، (جنبش کلیساهای خانگی) در ایران رشد چشمگیری داشته است و هماکنون بیشتر مردمی که به مسیحیت روی میآورند از راه وسایل ارتباط جمعی و به ویژه ماهواره با آن آشنا شدهاند. اگر بخواهیم بصورت عمده کارکرد پازلی شبکههای رسانهای تمدن مسیحی صهیونیستی غرب را به اختصار بشماریم میتوان، تبلیغ ضد تشیع (شبکه هاو رسانههای مروّج وهابیت) - دامن زدن به اختلافات مذهبی و قومی- ترویج مسیحیت تبشیری- ترویج مذاهب خرافی و عرفانهای کاذب- تخریب و ناکارآمد معرفی کردن فرهنگهای اصیل و آداب مثبت سنتی- زیر سئوال بردن و خرده فرهنگ معرفی کردن فرهنگ دین و جایگزین کردن فرهنگ شهروندی و مردم سالاری منهای دین - تبلیغ سکولاریزم و القای شخصی بودن دین - ایجاد شک و تردید حتی در مسلمات دینی، بر شمرد.
کلیساهای خانگی، خانههایی هستند که مبلغان مسیحی و یا افراد مرتد تازه جذب شده، مالکیت و یا اجاره آنها را در اختیار دارند. این محلها از سوی سازمانهای کلیسایی وابسته به غرب و صهیونیستها با مبالغ قابل توجهی به اجاره در آورده میشوند تا توسط مالک، شناسایی و جذب جوانان در آنها صورت بگیرد. این مکانها عمدتا شاهد رجوع جوانان تازه جذب شده هستند که موقعیت بسیار خوبی را برای مبلغ پدید میاورد که از این جوان یک مهره مطیع بسازد. در کلیساهای خانگی مراسمها به صورت خصوصی یا «پارتی مذهبی» برگزار میشود و هر کاری برای جذب افراد به ویژه جوانان انجام میدهند. اگر بصورت مختصر بخواهیم روشهای شناخته شده تشکیلات مخفی و به ظاهر مذهبی کلیساهای خانگی را در ایران فهرست کنیم میتوان به موارد ذیل اشاره داشت.
۱- انتشار به اصطلاح کتب مقدس مسیحیان (انجیل) در تیراژ وسیع و با قطع کوچک واهدای رایگان آن در مراکز ترددی و درب منازل.
۲- تبلیغات غیر مستقیم متون و آیات و شعارهای دنیای مسیحیت (فیلمها و محصولات فرهنگی، سایتها و شبکههای ترویج مسیحییت) ۳- پر رنگ بر گذار کردن مراسمات و مناسبتهای مسیحی در قالب جشن ۴- تعصب زدایی از مسلمانان با دعوت آنها به جشنهای مسیحی و جا انداختن این مراسمات برای بعضی مسلمان نماهای روشنفکر به عنوان عید۵- ترویج نمادهای مسیحیت در بین مسلمانان به عنوان زینت و جلوههای بصری (صلیب و.....) ۶- زیر سئوال بردن و انحرافی، خرافاتی و عقب مانده معرفی کردن اسلام و جوامع مسلمانی در برابر دنیای مسیحیت. ۷- فضا سازی با دادن بورسیههای تحصیلی برای جذب نخبگان علمی.
البته نباید از نظر دور داشت که مسیحیان تبشیری در جذب افراد نخبه کشور ناتوان هستند و بیشتر طعمههای خود را از میان اقشار آسیب پذیر، دچار محرومیتهای اجتماعی، دارای سرخوردگی و بحران هویت انتخاب میکنند. معتادان، کسانی که رابطه خوبی با خانواده و جامعه ندارند، کسانی که به دنبال جلب توجه هستند و افراد ولنگاری که به دین اهمیت نمیدهند، دختران و پسران فراری از خانه، افرادی که دارای مشکلات عاطفی و احساسی هستند و بعضا افرادی که نارضایتیهایی از عملکرد سیستم حکومتی دارند، بخشی از این افراد را تشکیل میدهند. که راهبردهایی همچون ایجاد روابط انحرافی، ترویج شادیهای کاذب همچون رقص دسته جمعی، ترویج تساهلهای افراطی و ادعای کشف و شهود از راهبردهای مورد استفاده کلیساهای خانگی در جذب افراد است.
هم اکنون که بیش از یکسال از انذار رهبر انقلاب میگذرد، لازم است روحانیت و حوزههای علمیه هم به صورت هدفمند و منسجم از سوی نهادهای تبلیغی به مقابله با این جریان خزنده بپردازد هرچند تا کنون گروه و یا مرجع خاصی برای هماهنگی و برنامه ریزی و تبیین استراتژی برای این موضوع مهم معرفی نگردیده است!