
در شرایطی که مذاکرات هستهای بین ایران و قدرتهای غربی در سیر طبیعی خود دنبال میشود و امیدواری به توافق نهایی نزد دو طرف در حال افزایش است، اکونومیست قصد دارد تا این باور را نزد طرفداران و دلسوزان انقلاب ایجاد کند که تیم هستهای ایران با عبور از خطوط قرمز و دادن امتیازات بیش از حد به طرف مقابل زمینه را برای توافق نهایی ایجاد کرده است. این در حالی است که رهبر انقلاب به جزئیات مذاکرات هستهای اشراف کامل داشته و در بیانات خود ضمن حمایت از تیم مذاکرهکننده از آنها بهعنوان «فرزندان انقلاب» یاد کرده است. جزئیات مذاکرات بین دو طرف به رسانهها درز نکرده و اخبار موجود صرفاً حاصل گمانهزنی و شایعهپراکنی رسانههای غربی است؛ لذا مشخص است که اکونومیست با انتشار این مقاله قصدی جز تحریک دلسوزان انقلاب و منتقدان ارزشی تیم مذاکرات هستهای را ندارد. از طرف دیگر، اکونومیست زمینهای را برای تندروهای داخلی که تیم هستهای را به عبور از خطوط قرمز و نادیدهگرفتن ارزشهای انقلاب و رهبری متهم میکنند، فراهم میکند؛ افرادی که میخواهند در این دوران حساس در راستای منافع خودشان با اخلال در روند مذاکرات مانع از حل و فصل پرونده هستهای شوند. اکونومیست در این مقاله به آنچه «کمرنگشدن جامعه مذهبی سنتی که روحانیون رؤیای آن را داشتند، به خالی شدن مساجد و به کمتر شنیدهشدن صدای مؤذن» اشاره میکند و در ادامه می نویسد در همان حال که یک خلافت اسلامی در عراق و سوریه پا میگیرد، یک حکومت اسلامی وجود دارد که در آن، مذهب عقب مینشیند. این نشریه مینویسد: «ایران از ۳۵ سال پیش تاکنون دگرگون شده است. کشوری است که آتش انقلابی آن فرو نشسته است. مردم، در حالی که از روستاها به شهرها رفتهاند، غنیتر شده و به کالاهای مصرفی و فناوری غرب علاقه پیدا کردهاند. بیش از نیمی از ایرانیها به دانشگاه می روند.»
ظاهراً نویسنده اکونومیست قصد دارد ماهیت پیشرفت و تحول ایران را نقطه مقابل ارزشهای انقلاب قرار دهد. بالطبع هر جامعهای با گذر زمان در حال تحول است و گرایش به کالاهای مصرفی و عزیمت از روستا به شهرها نشانه فاصلهگرفتن از ارزشهای انقلابی نیست؛ بلکه طبیعت هر جامعه در حال پیشرفت است. بهویژه ملتی که انقلاب، جنگ و فراز و نشیبهای زیادی را طی یک دوره ۳۵ ساله تجربه کرده باشد، تحول سریعتری خواهد داشت.
ادعای کمرنگشدن ارزشهای مذهبی در جامعه نیز خندهدار به نظر میرسد و کافی است نویسنده اکونومیست در ایام محرم سری به خیابانهای تهران و سایر نقاط کشور بزند تا از میزان عشق و علاقه مردم به ارزشها و اعتقادات مذهبی مطلع شود.
در مورد گفتگوهای ایران و غرب برای رسیدن به یک توافق هستهای، اکونومیست اظهار عقیده میکند که تهران عملگرایانه و براساس آنچه منافع خود میبیند، رفتار خواهد کرد و مینویسد تب انقلاب ۱۳۵۷ هرچه بیشتر فرو بنشیند، ایران عادیتر خواهد شد و نگرانیهای روزانه جای تعصب را خواهد گرفت و البته برنامه هستهای خود را ناگهان رها نخواهد کرد؛ زیرا مردم عادی ایران آن را «تحقیر» تلقی خواهند کرد. پربیراه نیست که هر کشوری براساس منافع خود عمل خواهد کرد و ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ اما توافق اولیه هستهای که به توافق ژنو معروف است براساس مصالح و منافع کشور و با نظر و حمایت مستقیم رهبری صورت گرفت و قطعاً مفاد توافق نهایی نیز در همین راستا خواهد بود. بهعلاوه اکونومیست درست میگوید که مردم ایران حاضر به کنارگذاشتن برنامه هستهای نیستند؛ چراکه موضوع هستهای اکنون به مسئلهای ملی تبدیل شده که ربطی به دولت حاضر یا دولتهای پیشین ندارد و تنها جزئیات آن است که طبق شرایط و زمان و مکان تغییر میکند.
جالب توجه است که صدای آمریکا نیز در هفته گذشته مطالب مشابهی را منتشر کرده است. همچنین متصدیان بیبیسی فارسی در صفحات شخصی خود آن را منتشر و درباره این مقاله بحث کردهاند. دویچه وله نیز به انتشار این مطلب پرداخته است؛ در حالی که هیچگاه مقالات اکونومیست بدینسان مورد توجه نبوده است.
طبعاً نخبگان داخل از اهداف شوم رسانههای غرب آگاه هستند و مردم نیز بنا به تجربیات گذشته فریب آنها را نمیخورند؛ اما در عین حال باید سعی داشت که افراد سودجو در راستای منافع کوتاهمدت خود نتوانند با منحرفکردن توجه مذاکرهکنندگان و خادمان ملت زحمات رو به پیشرفت مذاکرات را مختل کنند. باید گفت ممکن است در آینده نیز از ترفندهای مشابهی استفاده شود و شاهد موارد مختلف دیگر نیز باشیم که مردم آگاه ایران در این برهه حساس بدون توجه به این ترفندها مسیر انقلاب را ادامه خواهد داد.