
استکبار جهانی با تفویض وظیفه سرنگونی نظام نوپای ایران به صدام، درصدد بود با یک تیر دو نشان بزند تا با به جان هم انداختن دو کشور شیعی و هم باعث کشتار در هر دو جبهه شود و هم با تحلیل قوای هر دو کشور، مهار آنها را راحتتر کند.
بیشک جنگی که هشت سال بر کشور ما تحمیل شد، از الطاف خفیه الهی قلمداد میشود و موجب تثبیت بیشتر نظام شد و خود مجموعه نظام فکریای شد که از دل آن گزینههای تثبیت نظام سر برآورد و امنیت کشور مرهون سپاه پاسداران، به همراه تمام نیروهای نظامی و داوطلب بسیج شد.
جنگ مانور نظامی بود برای تمرین خودباوری نیروهای مسلح کشور و در آن فنون رزم و عملیات نظامی توسط فرماندهان جنگ و سربازان بهخوبی تجربه شد و چرا که با دست خالی در حالیکه بسیاری از کشورها از فروش تجهیزات نظامی به ما امتناع کردند رزمندگان آموختند در شرایط تحریم چگونه از کمترین امکانات بیشترین بهره را میتوان برد و عملیاتهایی که در سالهای آخر جنگ هر کدام به پیروزی میرسید لرزه بر اندام جهانخواران میانداخت و فشارهای بینالمللی را به ایران وارد میکردند تا مجبور به پذیرش قطعنامههای ظالمانه آنان شویم در عین اینکه مشخص نکردن متجاوز و نگرفتن حقوق حقه در خسارت وارده به ایران نیز از ایرادات آن بود؛ هر چند که سالها بعد حقانیت ایران به اثبات رسید و سه سال بعد از قبول قطعنامه 598 دبیرکل وقت سازمان ملل متحد طی یک گزارش رسمی به شورای امنیت اعلام کرد که عراق در 31 شهریور 1359 به ایران حمله کرده است.
در جنگ تمام کفر در برابر تمام ایمان قد علم کرد و ظرفیتهایی از کشور شکوفا شد که جز در این شرایط امکان بروز نداشت، ظرفیتهایی همچون نوآوری، خلاقیت و تقویت روحیه خودباوری رزمندگان در انجام عملیاتها، شکلگیری مفاهیمی چون مقاومت، ایثار و ایستادگی در بین مردم و از همه مهمتر تثبیت نظام دستآورد ارزشمند دیگر جنگ بود.
در جنگ رزمندگان مفاهیمی ارزشی را خلق و در بین جامعه ایرانی احیا کردند که میرفت به دست فراموشی سپرده شود، مفاهیمی همچون از خود گذشتگی، نثار جان در برابر ارزشها، گوش به فرمان بودن به فرامین ولی فقیه زمان و مفاهیمی از این دست.
در دفاع مقدس ما ارزشهایی سربرآورد که پیش از آن مجال بروز نداشت. کجا و در چه قاموسی و با چه وعدهای میتوان نوجوانی سیزده سال را برآن داشت تا برای نجات همرزمان خود زیر شنیهای تانک برود، در کدام جنگ دیدهاید مادری با دستان خود جوانش را راهی میدان نبرد کند، در چه قاموسی نوشته شده است که مردم از خوراک روزانه خود بزنند و به جبهههای جنگ کمک کنند.
از این روست که امام خمینی (ره) در پیام سوم اسفندماه سال 67 و پس از پذیرش قطعنامه 598 میفرمایند: «ما در جنگ برکاتی داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم. ما انقلابمان را در جنگ صادر کردیم. چهره تزویر جهانخواران را کنار زدیم. دوستان و دشمنان را شناختیم. ابهت ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم. ریشههای انقلاب پربار اسلامی خود را مستحکم کردیم. تمام سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسلام احساس ذلت میکنند»
و امام خامنهای (مدظله العالی) در خطبههای نماز عید سعید فطر سال 88 فرمودند: «ملت ایران روح اعتماد به نفس ملی را به وسیله هشت سال دفاع قدرتمندانه توانست در خود تقویت کند، توانست استعدادها را در خود شکوفا کند، توانست ظرفیتهای ناشناخته خود را بشناسد.»
و در دیدار دست اندرکاران راهیان نور در اسفند 95 تبیین کردند: «تنها راه مقابله با طراحیهای فرهنگی بدخواهان، تولید فرهنگی و استفاده از ثروت غنی و سرچشمه قوی دوران دفاع مقدس در همه عرصهها است.»
بدیهی است یکی از ثروتهای غنی دوران دفاع مقدس وصیتنامه شهدا است. گنجینهای که در خود چکیدهای از ارزشهای انقلاب را جای داده است آنجا که شهید اسماعیل دقایقی در وصیتنامه خود مینویسد: چطور میتوانستم در خانه راحت باشم و کاری نکنم، در صورتی که جان و مال امت مسلمان ایران به سوی جبهه سرازیر است. انسان در برخورد با مصایب و مشکلات است که لذت ایمان و توجه به خدا را درک میکند.
بر تارک گنجینه تمام ناشدنی دفاع مقدس وصیتنامههای شهدا به مثابه ستارهای درخشان در تلألو است و زبوری است که سرگشتگان کوی دوست را به وادی مقدس رهنمون میشود. باشد که گنجینه دفاع مقدس و وصیتنامه شهدا همراه چراغ راه ما و مسئولان شود.