
حفظ توازن بین صورتهای سرمایه، نهفقط بین آموزههای دینی و اخلاقی ما، بلکه بهعنوان محور سیاستگذاری و اخلاقی در دانشگاههای سراسر جهان محوریت دارد. بهعنوان مثال در برنامه راهبردی 2022م دانشگاه استنفورد، یکی از محورهای اصلی، توسعه متوازن محیطها برای رشتههای دانشگاهی است. چارچوب راهبردی 2016م دانشگاه پرینستون، بهصورت فراگیر به امکانات متوازن و عادلانه بین حوزههای مختلف علمی تصریح و دانشگاه برکلی برای برآورده شدن این موضوع، برنامه ویژه «برکلی متنوع» را طراحی کرده است. همچنین دانشگاه آکسفورد، یکی از اصول اخلاقی خود را «برابری در شأن علمی رشتههای دانشگاهی» عنوان کرده است. همه این اشارات، نشاندهنده قطعیت لزوم حفظ توازن بین منابع و صورتهای سرمایه در دانشگاه است.
براساس همین منطق اخلاقی و عقلانی توازنمحوری، توسعه سرمایه فرهنگی نیز جزء وظایف ذاتی دانشگاهها تعریف میشود. سرمایه فرهنگی، دامنه گسترده بهبود سبک زندگی، سلامت، چندفرهنگیگرایی، تقویت عزت نفس و تقویت ارزشهای اجتماعی مانند مقابله با تبعیض، بیعدالتی و فساد را دربرمیگیرد که هدف کلان آن، بر ساختن انسان توانمند و متعهد برای ساختن جامعه متعالی است. مجددا در این زمینه نیز اصل توازنمحوری در توجه به جنبههای مختلف سرمایه فرهنگی، نقش اساسی دارد. بهعنوان مثال، در محور سلامت و بهبود سبک زندگی، دانشگاه برای تقویت توانمندیها مسئولیت دارد نسبت به تقویت تیمهای دانشجویی، توسعه برنامههای ورزشی کارکنان و اعضای هیاتعلمی و توسعه ورزش همگانی در دانشگاه اهتمام داشته باشد تا از این طریق مخاطرات موجود در سبک زندگی اعضا را جبران کرده و به تقویت نشاط و سلامت کمک کند.
ابتکار دانشگاههای جهان در زمینه بهبود سبک زندگی و سلامت، تقویت پیوند بین بدنه ورزشی، بهداشت و سلامت و فرهنگی در دانشگاههاست. بررسی برنامه دانشگاههای تراز اول جهان در این زمینه، نشان میدهد این دانشگاهها با واگذاری انحصاری ماموریت آموزش و تربیت ورزشکار حرفهای به دانشکدههای تربیت بدنی، تعمدا ورزش حرفهای را از عرصه عمومی دانشگاه منفک میکنند. این ابتکار، ضمن اینکه شکاف اختصاص هزینه عمومی به ورزشکاران حرفهای و سایر اعضا را کاهش میدهد، همچنین به هدایت تخصصیتر ورزش حرفهای در تناسب با نیازها و فرصتهای اجتماعی منجر میشود. در عوض، دانشگاهها مسیرهای توسعه امکانات زیرساختی ورزشی از جمله باشگاههای عمومی و استخرها، توسعه رقابتهای ورزشی غیرحرفهای بین دانشکدهها و دانشگاهها و ارائه مشاوره سلامت را در کنار آموزش فراگیر سایر جنبههای فرهنگی دنبال میکنند که منجر به تقویت سلامت زیست اجتماعی اعضای دانشگاهی و در نتیجه جامعه خواهد شد.
با توجه به مبانی راهبردی و منطق اخلاقی توازنمحوری در تولید سرمایه، دانشگاه میتواند نقشهراه جدیدی را در حوزه ورزش و سلامت طراحی کند. اصول این نقشهراه عبارتند از: 1) ارائه خوانش جدید از ورزش بهعنوان قابلیتی در توسعه سلامت عمومی و بهبود سبک زندگی و نه قهرمانسازی فردیتگرایانه و مبتنیبر اصول بهرهجویانه اقتصاد لیبرال، 2) توجه به ورزش بهعنوان ماهیت فرهنگی و سلامتی و در نتیجه تعمیق رابطه ساختاری و عملکردی زیرنهادهای فرهنگی، ورزشی و بهداشت و سلامت، 3) تعهد نسبت به توسعه سلامت عمومی و بهبود سبک زندگی همگانی، 4) پرهیز از تبعیض در استفاده از فرصتها و امکانات عمومی در بهرهبرداری از زیرساختهای ورزشی، 5) سپردن تربیت و پشتیبانی از ورزشکار حرفهای به دانشکدههای تربیتبدنی بهعنوان بدنه مسئول تخصصگرایی، 6) ایجاد روابط و پیمانهای رسمی بین دانشکدههای تربیتبدنی و باشگاههای ورزش حرفهای در جامعه بهمنظور هدایت صحیح ورزشکاران حرفهای در جایگاه فراخور و مبتنیبر نیاز جامعه.
محاسن پیشنهاد فوق، استفاده از قابلیت بالقوه دانشگاه در توسعه سلامت عمومی اعضا، پرهیز از تقویت روحیه فردیتگرایی کاذب مبتنیبر قهرمانگرایی صرف، جایگزینی روحیه مساواتگرایی بهجای برتریجویی، توازن در توجه و پشتیبانی از سرمایههای متکثر دانشگاه، پشتیبانی و ارتقای قابلیتهای جسمانی و روانی سرمایه انسانی دانشگاه اعم از دانشجویان، کارکنان و اعضای هیاتعلمی، قرار گرفتن ورزش حرفهای در مسیر حرفهای و تخصصی، ایجاد پیوند عمیقتر بین بدنه ورزش تخصصی دانشگاه با جامعه، لمس نیازهای اجتماعی و حرفهای جامعه در حوزه ورزش از طرف دانشگاه و انتفاع بیشتر از قابلیتهای تخصصی دانشگاه از سوی جامعه است.