
1- معرفت
دردآشنایی اولین ویژگی انقلابی است: انقلابی با مسائل و مشکلات جامعۀ خود آشنایی دارد و گویی آنها را لمس می کند و بنابراین او را متأثر می کند و از کنار هیچ مشکلی در جامعه بی توجه نمیگذرد؛ آن مشکل او را به درد میآورد به گونهای که ناگزیر به فکر درمان و چارهجویی میافتد و آن را طاعت خدا میداند. او برای چارهجویی مبادرت به ریشه یابی میکند و علل و عوامل ایجادکنندۀ مشکل را کشف و به ترتیب اهمیت و اولویت دسته بندی میکند و با سایر انقلابیون درمیان میگذارد و از این مشورت به تکمیل معرفت خود و رفع کاستیهای آن نایل میشود و پس از آن نیز همواره با روی باز با کسانی مواجه میشود که بر اطلاعات و معلومات او میافزایند و خصوصا از تنگ نظری و عدم جامع نگری خود را محفوظ نگه می دارد و هیچگاه با کسانی که به افزایش آگاهیهای او کمک میکنند به لجاجت برنمیخیزد و به آنها رو ترش نمیکند.
2- نیت
فرد انقلابی در مرحلۀ شناخت متوقف نمیماند و چون تعهد در وجود او موج میزند، بر مبنای همان شناختِ درست و تبیینِ کامل اطلاعاتِ دریافتی تصمیم به اقدام میگیرد و در این تصمیم قبل از هر چیز کسب رضایت خدا و نزدیکی به او را وجهۀ همت خود قرار میدهد. سعی میکند خود را تا آنجا که برایش میسر است خالص کند و از شائبه های دورویی و نفاق دورنگهدارد؛ پس هر چیزی غیر از رضایت حقتعالی و خدمت به مردم ، یعنی عیال الله، را کنار می زند و بویژه خود و شهرت و آیندۀ خود را از انگیزۀ اقدام پاک میکند. فرد انقلابی از اقدام خود کیسه ای برای منافع خود و خانواده و دوستان و نزدیکان و جاه و منزلت امروز و آینده اش نمی دوزد و دقت مینماید کوچکترین شک و تردید و باطل در او رخنه نکند و همواره در مسیر حقّ بماند.
3- اراده
قبل از ورود به صحنۀ عمل ، فرد انقلابی به فکر یافتن مناسب ترین فرآیند و راه کار و نیز فراهم آوردن پیشنیازهای لازم است و تا موقعی که آن مقدمات آماده نشوند دست به کاری نمیزند که ناقص و ابتر بماند و به نتیجۀ مطلوب نرسد و خدای ناکرده در اثر شتابزدگی و عدم دوراندیشی، شرّ آن بیش از خیر آن شود. او سعی میکند با استفاده از نظریات اهل فن و کارشناسان تمام مراحل اقدام را از ابتدا تا انتها پیشبینی کند و در حین اجرا نیز اگر به موردی برخورد که نادیده گرفته شده، بموقع اصلاح لازم را انجام دهد و حتی اگر به انتقاد از او منجر شود آن را با جان و دل بخرد و در راه بهبود عمل خود گرفتار رودربایستی نشود و از منتقدان تشکر کند و از تکبر بپرهیزد و به دلیل ملامت سرزنش کنندگان دست از حق برندارد. او نمونۀ تمام عیار نظم و سازندگی توأم با تقواست.
4- صبر
معمولا برنامه های خیرخواهانه و دلسوزانۀ انقلابی بدون سختی و مزاحمت و کارشکنی جامۀ عمل به خود نمی پوشد؛ فرد انقلابی در مقابل تمام ناملایمات و شدائد و مصیبتها ، با توکل به خدا، مأیوس نمیشود و صبورانه پایمردی نشان میدهد تا آنجا که سختی به آسانی و زحمت به رحمت و کارشکنی به همیاری تبدیل شود. همۀ امید او به خداست و با توجه به پایبندی او به اصول ، هیچ مشکلی نمی تواند او را از پا درآورد. این پویایی انقلابی موجب می شود که در صورت نیاز مسیر اقدام به شکل مناسب تغییر کند ولی کندی یا توقف در کار رخ ندهد. هیچ کس در حین همراهی با فرد انقلابی گرفتار ناامیدی و بنابراین پشیمانی و رخوت نمیشود. ناملایمات و شکستهای احتمالی و نادانیهای دیگران بر ارادۀ او خدشه وارد نمیکند بلکه با درس گرفتن از رخدادهای هر مرحله و در نتیجه با فکری مجهزتر وارد مرحلۀ بعدی میشود. در همین دنیا و برای اصلاح آن تلاش میکند ولی فقط برای دنیا تقلا نمینماید تا با بروز شرائط نامساعد، در نیت او خلل ایجاد شود.
5- ازخودگذشتگی
در پیشبرد اقدامات خود ، فرد انقلابی به فکر رفاه و آسایش و سود خود و بستگانش نیست: او برای کسب حقوق مادی و مزایای دنیوی وارد صحنۀ عمل نشده که مرتبا در فکر ترمیم و ازدیاد آنها باشد و عدم تحقق آنها در او احساس عقب ماندگی یا محرومیت پدیدار کند و او را به انحراف از آرمان و هدف اصلیاش بکشاند و مبتلا به حرص کند و از خدمت صادقانه به مردم بماند. برعکس هرجا نیاز باشد بدون هیچ توقع و چشمداشت متعهد میشود ، حتی از حقّ خود و آسایش خود میگذرد تا از شوق همراهان انقلابیاش کاسته نشود ، و بدون توجه به بی وفاییها ، دیگران را بر خود مقدم میدارد تا به لطف خدا به برطرف شدن ناهمواریهایِ مسیرِ مجاهدتِ انقلابی بینجامد. او کارهای نیک خود را به حساب نمیآورد مبادا گرفتار غرور و خودپسندی شود؛ برعکس تلاش میکند کاستیهای خود را کشف کند و فارغ از شماتتهای احتمالی دلسردکنندگان در صدد رفع آنها برآید. آری او با شور و شوقی خدایی، تا نیل به نتیجۀ خداپسندانه از پا نمی نشیند.