
ذیل آیه فوق از امام باقر(ع) روایت شده است که: «مقصود از سال که دوازده ماه در آن جمع است رسول گرامی(ص) میباشد و ماههای دوازدهگانه سال شامل دوازده امام و پیشوایند که حجتهای الهی بر خلق محسوب میشوند.» سپس فرمودند: «و چهار ماه حرام که دین بر آن استوار است، عبارتند از چهار امام از امامان معصوم(ع) که نامشان با علی آغاز میشود، یعنی: امیرالمؤمنین(ع)، امام سجاد(ع)، امام رضا(ع) و امام هادی(ع).»
رابطه فصول سال با فصول امامت چیست؟
حال با توجه به آنچه ذکر شد، باید به این امر توجه داشته باشیم که فصلهای سال عبارتاند از: بهار، تابستان، پاییز و زمستان که سه ماه موجود در هر یک از آنها، از خواص موسمی فصل خود تبعیت میکند. چنانکه اوصاف ربوبیت الهی، به چهار بخش تقسیم میشود که هر بخش، مشتمل بر سه امام معصوم(ع) بوده و خواص آن بخش تابع پیشوای معصومی است که علی نام دارد و ولایتش بر سایر امامان موجود در آن فصل، حاکم است و تعیینکننده خواص آن، محسوب میشود که به ترتیب عبارتاند از:
ـ فصل اول بهار یا فصل بهاریه الهی که همان فصل علوی است که در آن
علی بن ابیطالب(ع) خط و مشی ولایتی دو پسرش حسن(ع) و حسین(ع) را تعیین میکند.
ـ فصل دوم تابستان که ناظر به فصل سجادیه است که در آن امام سجاد(ع) خط و مشی و خواص ولایتی پسرش امام باقر(ع) و نوهاش امام صادق(ع) را تعیین میکند.
خواص متفاوت فصل رضوی
اما فصل سوم که پاییز است، آغازش شبیه تابستان و پایانش شبیه زمستان و میانهاش مختلف از هر دو فصل است. این فصل با سایر فصول متفاوت است، چنانکه فصل رضوی که ناظر به ولایت امام رضا(ع) است، با سایر ولایتها متفاوت است و احکام خود را از یک سو بر پدر یعنی امام کاظم(ع) و از سوی دیگر امام جواد(ع) حاکم گردانده است. به همین دلیل یزید بن سلیط میگوید: عازم عمره بودیم که در نقطهای به امام کاظم(ع) برخوردیم، به ایشان عرض کردم: من و پدرم قبلا شما را با امام صادق(ع) به همراه برادرانت همینجا ملاقات کردیم، پدرم به امام صادق(ع) گفت: خانوادهام به قربانت شما همه امامانی پاک هستید؛ ولی مرگ، گریبان همه را میگیرد، هر دستوری لازم است، بفرمایید تا به فرزند خود بگویم تا بعد از من گمراه نشود، امام صادق(ع) فرمودند: به چشم ای ابا عبدالله (کنیه سلیط)، کسانی که میبینی همه پسران من میباشند و این آقا و سید آنهاست (و به شما اشاره کردند) او است که حکم و فهم و سخاوت و معرفت نسبت به آنچه مردم به آن، حاجت دارند و در امر دین و دنیاشان مورد اختلاف است، به آنها آموخته شده و دارای حسن خلق و جواب نیکوست و بابی از ابواب خداست، اما در او فضیلتی است که از همه، برتر است. پدرم پرسید: پدر و مادرم قربانت، آن فضیلت چیست؟ حضرت فرمودند: خداوند عز و جل از صلب او، پشت و پناه این امت و علم و نور و فصل و حکومت و بهترین زاده و برترین کسی که (به دست خداوند) پرورش یافته، را بیرون میآورد که خدا به وسیله او، خونها را حفظ میکند و میان مردم را اصلاح مینماید و پراکندگی را برطرف نموده و رخنه را میبندد. برهنه را پوشانده و گرسنه را سیر میکند و هراسان را آسوده خاطر نموده و باران را نازل نموده و به بندگان ترحم مینماید، او بهترین مخلوق خدا در خردسالی و سالخوردگی است که گفتارش محکم و قاطع و سکوتش علم و دانش است. برای مردم آنچه مورد اختلاف است، بیان میکند و از نوجوانی، سَروَر خاندان خود میشود.
یزید بن سلیط به امام کاظم(ع) عرض کرد: شما هم خبری مانند خبر پدرتان بدهید. موسی بن جعفر(ع) پس از ذکر مطالبی، فرمودند: رسول خدا(ص) و علی(ع) از امامت فرزندم رضا(ع) به من خبر دادند و این قاعده همیشه جاری است و رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) به هر امامی، امام بعد از او را نشان میدهند. سپس فرمودند: (در عالم خواب) رسول خدا(ص) را دیدم که دست پسرم علی(ع) را گرفت و فرمود امام بعد از تو اوست که به فهم الهی و کمک او میشنود و سخن میگوید و همه اعمالش درست است و جهل در وجودش راه ندارد و در ادامه فرمود: چقدر مدت بودن تو با او کم است! هنگامی که از سفر برگشتی وصیت کن و کارهایت را جمع و جور کن و از آنها خود را فارغ نما، زیرا تو از اطرافیان و شیعیانت جدا میشوی و به زندگی در حبس با دیگران، منتقل میشوی. هرگاه خواستی آماده رفتن بشوی، قبل از حرکت، علی(ع) را بطلب تا تو را در حالی که هنوز زنده هستی غسل دهد و کفن کند؛ زیرا غسل او پاکی تو را آشکار میکند و جز انجام این کار، هیچ چیز دیگری درست نیست و این امر، سنتی پایدار است که ثابت و مستمر است. سپس برای اینکه نماز میت بر تو بخواند، در برابرش دراز بکش و برادران و عموهایش را پشت سر او قرار بده و به او دستور بده تا بر تو نُه تکبیر بگوید (نماز میت عمومی پنج تکبیر دارد، اما برای نشاندادن عظمت اولیاء خدا، چهار تکبیر مازاد بر آن طبق نصوص دین، مورد رخصت واقع گردیده است). «فَإِنَّهُ قَدِ اسْتَقَامَتْ وَصِیَّتُهُ وَ وَلِیَکَ وَ أَنْتَ حَیٌّ» زیرا وصایتش (در زمان حیات تو) پا برجا میگردد و متولّی امور تو میشود (و مناصب تو را برعهده میگیرد) در حالی که هنوز زنده هستی!
حکمت درخواست عجیب پیامبر(ص) از امام رضا(ع)
از اینکه امام رضا(ع) در زمان حیات امام کاظم(ع) ایشان را غسل و کفن نموده و بر آن حضرت، نماز میگزارد و همه خویشان پشت سرش ایستاده و به امام رضا(ع) اقتدا میکنند، حاکمیت و ولایت و نافذشدن وصایت علی بن موسی الرضا(ع)، در زمان حیات امام کاظم(ع)، فهمیده میشود و چون وصی، عهدهدار اموری موصِی است، بهخوبی میتوان فهمید که این روایت، ناظر به مقام خاص امام رضا(ع) بهعنوان علی سوم است که در میان دوازده امام (که بهمنزله دوازده ماه سالند) به مثابه ماه حرام بوده که از ارزش، جایگاه و قداست و موقعیت ویژهای برخوردار است. از این رو رسول خدا(ص) از امام کاظم(ع) خواست تا به امر الهی در حالی که زنده است غسلش دهد و کفنش نماید تا همگان بدانند که گرچه به اعتبار ولادت قبل از اوست، اما به اعتبار ولایت، پذیرای سلطه او بوده و در قبال فرزندش، تسلیم و مطیع است. (در خصوص این روایت شریف تفاسیر مختلفی از سوی علمای علم حدیث، وارد شده که در این مجال نمیگنجد.)
میراث خاص امام عصر(عج)
فصل چهارم زمستان یا فصل امام هادی(ع) که در آن این امام بزرگوار(ع) که ولایتش سبب عاقبت به خیری و درک فرج معرفی شده به فرزندش امام حسن عسکری(ع) و نیز بر مهدی آلمحمد(عج) حاکم است و جالب اینکه حرم عسکریین که مدفن امام هادی(ع) بهعنوان فصل پایانی سال، در کنار فرزندش امام حسن عسکری(ع) است، میراث خاص امام عصر(عج) بوده و در ظاهر نیز طبق روایات، سندش به نام امام زمان(عج) میباشد تا معلوم شود که او خاصیت ولایتی خود را از پدربزرگش امام هادی(ع) که به امام حسن(ع) رسیده و سپس در ارث امام عصر(عج) قرار گرفت، به ارث برده است. به همین دلیل حصر و در غیبت و محاصره بهسربردن و تنها با نمایندگان ویژه مرتبطبودن از امام هادی(ع) آغاز شده و سرانجام لزوم غیبت، تکلیف ولایتی امام عصر(عج) را تا فراهمشدن شرایط ظهور تعیین مینماید.
ابزار تسکین تلاطمات روحی و قلبی
نکته دیگر اینکه از آنجایی که ولایت اهلبیت(ع) زمینه برخورداری از ربوبیت ذات اقدس الهی را فراهم آورده و هدف از آفرینش را محّق میگرداند، از این رو گردش روزگار و ایجاد حوادث و جریان تقدیرات، تنها در سایه ولایت ایشان، معنی و مفهوم پیدا میکند. به همین علت امام هادی(ع) ذیل آیه «وَ ذَکِّرْهُمْ بِایَّامِ اللهِ» فرمودند: «تا هنگامی که آسمان و زمین برپاست، مقصود از «اّام» ما هستیم...»
علت تعبیر اّامالله به اهلبیت(ع) آن است که حوادث و وقایع روزگار و آنچه در شرایط و موقعّتهای گوناگون زندگی حادث میشود، زمینهساز عمل به ولایت آن بزرگواران است که با تفسیر رابطه انسان با محیط پیرامونی، ابزار تسکین ناآرامیها و تلاطمات روحی و قلبی ر، امید به وعدههای الهی و راه درک این وعدهها را عمل به آموزههای دینی معرفی نموده و ثابت مینماید که منشأ تلاطمات روحی، رذائلی چون بخل، حسد، کبر، حرص و طمع است که در ارتباط با محیط، فعال و آشکار میشود.
از طرفی این ولایت، ناآرامیهای گوناگون را بهعنوان اثر وضعی رذائل درونی تعریف کرده و راه عذر و بهانه را بر انسانها میبندد تا اّعا نکنند که چون در خود، عیب و کاستی و نقص نیافتند، خویش را به اصلاح و تربیت نیازمند ندیدند. چراکه تلاطمات روحی از منشأ داخلی که انواع کاستیهاست، خبر میدهد و انسان را از پندار عصمت یا اّعای بیعیبی، بر حذر داشته و به بهرهمندی از ربوبّت خداوند در سایه تمّک به ولایت پیشوایان معصوم(ع) محتاج و نیازمند معرفی مینماید.
(پی نوشتها در دفتر نشریه موجود است)