
عباس عبدی، تحلیلگر و منتقد اصلاحطلب در خصوص اظهار نظر یک طنزپرداز که گفته بود یک پلان از «قهوه تلخ» یا «شبهای برره» دیگر قابل پخش نیست نوشته است: "برای اینکه دیگر طنز و خندهدار نیست. واقعیت و گریهآور است"
این اظهار نظر از سوی آقای عبدی در حالی مطرح می شود که ایشان به گفته ی خودش ۲۰ سال است که تلویزون ایران را نگاه نمی کند و این بدین معناست که حتما از طریق نت و اظهار نظر اطرافیان به محتوای آنچه در رسانه ی ملی پخش می شود دسترسی پیدا می کند و بصورت مداوم نقدهای بی شماری را به تلویزون در مقاله ها و توئیت های خود وارد می کند.
البته باید گفت که برای یک جامعهشناس و روزنامهنگار پرکار خیلی هم جالب نیست که تلویزیون نبیند، چرا که شناخت جامعه ای که در آن زندگی می کنیم ، نیازمند تسلط بر محتوای این رسانه است.
نامه از دل زندان برای تبرئه
سایت اصناف نیوز یاداشتی را از سیامک نمازی، مجرم امنیتی که در حال حاضر دوران محکومیت خود را سپری می کند منتشر کرده که در آن نمازی به علت عدم موفقیت دولت ها در جذب ایرانیان خارج از کشور می پردازد و می نویسد: "مشکل اینجاست که مسئولانمان تا به حال اقبال زیادی در انجام این کار نداشتهاند. نسخههای آنها نه تنها منجر به درمان نگردیده، بلکه در مواردی راهکارهایشان نمک بر زخم بی اعتمادی هم پاشیده است. مثلاً، دولت پیشین مبادرت به اجرای برنامههایی جهت بهبود روابطش با ایرانیان خارج از کشور کرد که نیروهای امنیتی خاصی تحلیل بسیار منفیای نسبت به آنها داشتند.متأسفانه هزینه سنگین این بی تدبیری را نهایتاً شهروندان دو تابعیتی بی پناهی که با آنها برخورد امنیتی سختی صورت گرفت و البته خانوادههای مصیبتزدهشان، پرداختند." نمازی به تبعیض میان زندانیهای دوتابعیتی و سایر زندانیهای امنیتی، اعتراض کرده است و معتقد است که اگر عادلانه به پروندههای این دوتابعیتیها رسیدگی شود، بسیاری از آنان آزاد میشوند.
اولین نکته ای که مطرح است این است که سایت اصلاح طلب اصناف نیوز چگونه و از چه طریقی به یادداشت یک محکوم امنیتی دسترسی پیدا کرده و آن را منتشر می کند؟ دومین نکته ای که مطرح است این است که نمازی مسئله دوتابعیتی ها را مطرح کرده و همه را به یک گونه معرفی می کند تا از این طریق بتواند هزینه ی دستگیری خود را برای نظام افزایش دهد. به راستی اگر نمازی صرفا یک شهروند ساده دوتابعیتی بود دولت آمریکا برای حمایت از او بیانیه صادر می کرد؟ پر واضح است که اینگونه نیست، نمازی تنها یک شهروند دو تابعیتی نبود بلکه یکی از عاملین جاسوسی آمریکا از ایران بود و این بزرگترین تفاوت او با سایر شهروندان ایرانی خارج از کشور است که مسئولان خواهان بازگشت آنان به وطن هستند.
اصلاح طلبان دنبال اختلاف بین اصولگرایان
روزنامه ی شرق طی مطلبی مدعی شد که دولت و مجلس انقلابی در رو به روی یک دیگر ایستاده اند، این روزنامه می نویسد:" مسعود میرکاظمی برای حذف ارز ترجیحی به مصاف مجلس رفت و ناکام بیرون آمد. رئیس کمیسیون تلفیق مجلس، حمیدرضا حاجیبابایی روز دوشنبه ۲۵ بهمن با قطعیت گفت مجلس با حذف ترجیحی موافقت ندارد و با این کار «در کنار مردم ایستاده است». در آخرین اظهارنظر علت مخالفت کمیسیون تلفیق با حذف ارز چهارهزارو ۲۰۰ تومانی به گفته علی رضایی، تبعات اجتماعی ، امنیتی و تأمین معاش مردم است."
این مطالب در حالی مطرح می شود که یکی از مهمترین وظیفه های مجلس نظارت بر عملکرد دولت است و در طول این نظارت ممکن است در بسیاری از مسائل کارشناسی بین دولت و مجلس اختلاف نظر به وجود بیاید و این مسئله کاملا طبیعی است و موضوعی نیست که رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلبی با بی قراری خاصی منتظر اختلاف میان مجلس و دولت باشند.
درشت کردن دستآوردهای توی خالی
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی می نویسد: طرف ایرانی هرچند با کنار گذاشتن هیأت مذاکرهکننده قبلی عناصر توانمندی را از دست داده، ولی هماکنون نیز میتواند از تجربیات آنها استفاده کند و راه رسیدن به نتیجه را کوتاه نماید.
رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلبی سعی می کنند با تخریب تیم مذاکره کننده دولت سیزدهم بگویند که اگر تیم مذاکره کننده قبلی بر سر کار بود ایران به نتایج بسیار مطلوبی دست پیدا می کرد. این ادعا در حالی مطرح می شود که تیم مذاکره کننده دولت پیشین که ریاست آن را آقای ظریف عهده دار بود تحریم های کاتسا، ایسا، سیسادا و تحریم چرخه دلار را در برجام نگنجاند و همین موضوع باعث عدم لغو تحریم ها شد. ضمن آنکه خوب است رسانه های اصلاح طلب به خاطر بیاورند فردای روز برجام آقای ظریف پر از تجربه و دانش مدعی شد بزرگترین دستاورد تیم مذاکره کننده این است که هیچ جای متن برجام، کلمه «تعلیق» (suspend) برای تحریم ها استفاده نشده و همه جا «لغو» تحریم ها آمده است اما زمانی که نمایندگان مجلس در 4 قسمت از متن توافقنامه کلمه «تعلیق» suspend را به او نشان دادند در کمال ناباوری گفت که من این را ندیده بودم! و باز هم بهتر است بخاطر بیاورید که مذاکراتی که برای رفع تحریم ها انجام شد در نهایت چیزی جز افزایش ۲ برابری تحریم ها و کاهش قابل ملاحظه ارزش پول ملی برای کشور نداشت.
تورم 1000 درصدی مشکل نیست؟
احمد شیرزاد یکی از فعالین اصلاح طلب طی مصاحبه ای با روزنامه ی آرمان مدعی می شود که دولت دولت روحانی در بحث مقاومت در مقابل فشار حداکثری بسیار خوب عمل کرده است و باعث شده تا کشور با مشکل جدی مواجه نشود
این سخنان در حالی مطرح می شود که دولت روحانی مسکن را با متری سه میلیون تومان تحویل گرفت و با متری 30 میلیون تومان تحویل دولت رئیسی داد همچنین دلار را از قیمت 3 هزارتومان در دولت احمدی نژاد به قیمت 32 هزار تومان افزایش داد و در مجموع تورم 43 درصدی را به مردم تحمیل کرد. حال باید از این فعال اصلاح طلب پرسید که دقیقا منظورش از مصداق مقاومت در مقابل فشار حداکثری چیست؟ و به چه موضوعی اشاره دارد؟ نکند منظورش فساد صندوق ذخیره فرهنگیان و کرسنت و توتال و برجام و هفت تپه و... است؟