
جدی تلقی نکردن پوشش خودنمایی حتی در سالهای اخیر در بین زنان و دختران با حجاب نیز به نوعی ارزش تبدیل شده است به گونهای که برخی به زیباسازی و رنگی کردن حجاب مبادرت کرده و بستن زیورها و پیرایهها و دخیل کردن رنگها و یا استفاده از وسایل آرایشی و جذابیت را برای خود توجیه مینمایند.
ریشه تمام این مسائل را میتوان به کم اهمیتی خانوادهها و کم رنگ شدن نظارت و توجه بزرگان خانواده و بعضا مردان در مطالبه پوشش بیشتر برای زنان و دختران خود و گاهی رضایت مردانه و بعضا تشویق مردان به بد پوششی زنان و دختران، عدم توجه جدی مراکز فرهنگی و آموزشی و پرورشی و دانشگاهی و عدم نظارت پیگیرانه سیستمهای امنیتی و اطلاعاتی و رشد و گسترش فضای مجازی و ماهوارهای و اینترنتی برای گسترش شیوهها و الگوهای بد حجابی میتوان جست.
انجام تحقیقات روانشناسانه روی میل و احساسات و تمایلات زنانه از سوی مراکز تحقیقاتی دشمن برای یافتن بهترین و سریعترین راهها برای نفوذ به افکار و عقاید زنان مسلمان و نقاط آسیب پذیر جامعه و برنامه ریزی و سازماندهی شبکههای تولید و توزیع هماهنگ با اتاق فکر توطئه گران با استفاده از تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم و گسترده و بیوقفه باعث شده که ما با وجود غنا و دست برتر در این زمینه عقب مانده و صرفا به کارهای تدافعی وانفعالی پرداخته و از موج سازی در همه گیری حجاب و صدور ارزشهای خود به جوامع آنان که بسیار نیز تشنه دستیابی به حقایق فطری حجاب وعفاف بوده و زخم خورده بیعفتی و بیحجابی هستند، ناکام بمانیم.
حقیقت ماجرا اینجا است که دشمنان بشریت و دین و فرهنگ ملل با دستان خالی و فقط با کار مجدانه چنان در وارونه نشان دادن حقیقت پوشش و عفاف و حجاب موفق عمل کردهاند که جامعهای مانند ما را با همه استغنای فرهنگی و دینی و تجربیات موفق به چالش کشیده و با موج سازی آتش فتنه تبرج را به جان جامعه اسلامی ما که الگوی بسیاری از جوامع بشری است انداختهاند.
اما در این میان بحث اقتصادی نیز از جایگاه به سزایی برخوردار است. اگر در تبلیغات ماهوارهای و یا اینترنتی شاهد تبلیغ کالا و یا نوع خاصی از پوشش هستیم و همزمان همان کالای تبلیغی که قرار است با هزینه ما از وجودمان برای گسترش اهداف دشمن استفاده شود را در نزدیکترین محلهای خرید در دسترس میبینیم، ممکن نمیشود مگر با کمک سرمایههای مادی هنگفتی که در این مسیر سرمایه گذاری کرده و همزمان کالا را به دست مشتری رسانده و سود گزاف خود را در این زمینه به جیب میزنند.
به صورت واضحتر میتوان گفت عامل فرهنگ و اقتصاد به عنوان دو بازوی دشمن برای ضربه زدن به فرهنگ و اقتصاد جوامع اسلامی بسیج شدهاند، اما سئوال اینجا است که ما چرا نمیتوانیم از این دو ابزار بزرگ در راه سعادت بشریت و طهارت و پاکی و خوشبختی جامعه خود و دیگر جوامع اسلامی استفاده کرده و حرکت عظیمی را ساماندهی کنیم؟ قطعا راهکارهای بزرگی در این عرصه و جود دارد که با استفاده از محل درآمدهای اسلامی همچون وقف و یا با کمک گرفتن از وجوهات مسلمین و با صلاحدید علما و مراجع تقلید حرکت عظیمی را در این عرصه سازماندهی کرد و فقر فرهنگی و استضعاف عقیدتی را که از سوی دشمن به ما تحمیل میشود چاره کرد.
میتوان امیدوار بود که با استفاده از قدرت علماو اعتبار سخن آنان نزد قاطبه ملت مسلمان، پرچم هدایت و مبارزه با آسیبهای فرهنگی را بر دوش آنان گذاشت و آنان نیز همچون همیشه تاریخ و حرکتهای عظیمی و گامهای بلندی که در راه اصلاح و جلب مصالح مسلمین برداشتهاند و با بسیج همه آحاد جامعه در مواقع سرنوشتساز تاریخ همچون نهضتهای بزرگی که زنان نیز همواره پای ثابت آنها بودهاند، این جراحت فرهنگی را التیام بخشیده و نسلهای فعلی و بعدی را از خطر انواع انحرافات خانمان سوز که در نتیجه بد حجابی و گسترش فرهنگ عریانی همچون آتشی فراگیر خرمن و حاصل جوامع اسلامی را خواهد سوزاند نجات بخشند.
*مسئول حوزه ۷ خواهران شهر تهران