حبیب الله عسگراولادی یکی از یاران حلقه اول امام خمینی است که مورد اعتماد ویژه بنیانگذار کبیر انقلاب بود؛ این روزها در تریبون های مختلف یادآور می شود که موظف به وظیفه ای از سوی امام است که فراتر از وظایف تشکیلاتی است و از این رو اقداماتی انجام داده است که حاشیه های فراوان ساخته است.

علی حقجو- حبیب الله عسگراولادی یکی از یاران حلقه اول امام خمینی است که مورد اعتماد ویژه بنیانگذار کبیر انقلاب بود؛ این روزها در تریبون های مختلف یادآور می شود که موظف به وظیفه ای از سوی امام است که فراتر از وظایف تشکیلاتی است و از این رو اقداماتی
انجام داده است که حاشیه های فراوان ساخته است. " همان وقتی که ما از وزارت بازرگانی و جاهای مختلفی بیرون آمدیم، امام(ره) فرمودند شما مثل ریگ کف جوی برای تصفیه کردن آبهستید و اگر شما را از در بیرون کردند، از پنجره وارد شوید و اگر از پنجره وارد نشدید روزنهای را پیدا کنید و حضور داشته باشید و فعالیت کنید و سفارشهایی در این باب فرمودند."
اولین گام وی سخنانی بود که در حاشیه مجمع عمومی جبهه پیروان خط امام و رهبری مطرح ساخت و سپس چند سرمقاله در روزنامه رسالت و نیز پاسخ هایی که به انتقادات روزنامه ایران داد.
در میانه این اخبار بود که در گفتگو با روزنامه قانون خبر از یک نامه نگاری داد: "یک نامه خصوصی به آقای خوئینیها نوشتم که قصد انتشار آن ندارم و هر وقت آقای خوئینیها مصلحت بداند منتشر میکنم. درآن نوشتم که شما میگویید کسانی که در خیابانها ریختند از ما نبودند. ایشان میگوید؛ گفتند از موسوی و کروبی تبری بجویید. من گفتم چه کسی گفته از موسوی و کروبی تبری بجویید؟ نیازی نیست از موسوی و کروبی تبری بجویید از فتنه تبری بجویید. فتنه را آمریکاو انگلیس و اسرائیل به پا کردندو باید از آن تبری بجویید."
اگرچه متن آن نامه تا این لحظه منتشر نشده است؛ اما به نظر می رسد ادبیات آن مبتنی بر همان وصیت امام مبنی بر تصفیه کردن است، آن هم در فضایی که فضای سیاسی کشور به اذعان همگان بسیار مسموم و مملو از رذالتهای اخلاقی همچون بدبینی، تهمت و افترا و ... است.
موسوی خوئینی ها از معدود افرادی است که در رده های ارشد نظام بوده است و هیچ سابقه همکاری با عسگراولادی ندارد جز یک حکم نمایندگی از سوی امام به صورت مشترک برای این دو برای رسیدگی به اموال یک صهیونیست که آن هم 48 ساعت بیشتر دوام نیاورد و با پیغام مرحوم حاج سید احمد آقا لغو شد. حتی در روزگاری که عسگراولادی از زاویه نقد مشفقانه جلساتی را با سید محمد خاتمی برگزار می کرد و یا با نگارش 7 نامه به دبیرکل حزب مشارکت عملکرد غلط این حزب را نقد می کرد؛ هیچ علامتی از چنین نقدهایی نسبت به موسوی خوئینی ها نبود؛ در حالی که اصلاح طلبان وی را مرکز ثقل اصلاحات می دانستند. این را شاید بتوان نشانی از شدت استبعاد این دو از یکدیگر تفسیر کرد و آنگاه معنای اقدام اخیر عسگراولادی را بیشتر درک نمود.
اما نامه نگاری وی به این نقطه منتهی نشد. عسگراولادی که جلسات تفسیر سوره یوسفش در دهه 60 در مسجد دانشگاه تهران مشهور است؛ این روزها همه را به اخلاق یوسفی دعوت می کند. نامه وی شریعتمداری که خواهان "حسن ظن" به مسئولان نظام شده بود و در کنارش به هاشمی یادآوری کرده بود که موضع گیری های دو پهلو حسن ظن را می تواند خدشه دار نماید و نیز نامه وی به رسایی که از وی خواسته بود یاریگر دشمن در یارگیری از خیمه نظام نباشیم؛ دو نامه دیگر وی در روزهای اخیر است.
در همین فضا دانشجویان دانشگاه آزاد از وی دعوت کرده اند تا به سوالاتشان پاسخ دهد و از سابقه مواجهه وی با این نوع پیشنهادات باید منتظر یک جلسه داغ از سوی وی با دانشجویان بود. اینگونه که به نظر می رسد این نقطه نیز پایان مسیر جدید عسگراولادی در تصفیه فضای سیاسی نخواهد بود، اما بی شک اگر وی در این مسیر تنها بماند؛ نمی توان به توفیقاتش امید بست. آیا عماران دیگری نیز خواهند بود تا به ندای امام خامنه ای در سفر خراسان شمالی در خصوص ضرورت توسعه اخلاق در فضای سیاسی امروز کشور لبیک گویند ؟
پانوشت:
1- نامه به حسین شریعتمداری (کیهان 12 دیماه 1391)
برادر عزیز و ارجمندم جناب آقای حسین شریعتمداری
مدیرمسئول محترم روزنامه کیهان
السلام علیکم
احتراماً به اطلاع می رسانم مطالب مفیدی را در ستون یادداشت روز مورخ 6 دی 1391 تحت عنوان «این نشانه ها دیدنی نبود؟!» در روزنامه کیهان به قلم جنابعالی خواندم و به عنوان «پامنبری» نکاتی به نظرم رسید که حضورتان اعلام می دارم. اگر مفید دانستید تحت عنوان «پامنبری» دستور درج فرمائید.
1- در تعهد و وفاداری شما به مبانی انقلاب اسلامی و راه پرفروغ و ماندگار امام راحل عظیم الشأن و منویات رهبر معظم انقلاب کوچکترین تردیدی ندارم سوابق درخشان شما قبل از انقلاب و بعد از انقلاب نشانگر دلبستگی و اعتقاد به نظام مقدس جمهوری اسلامی است و همین موجب ارادتم به شماست.
2- شما برادر عزیز، نماینده محترم رهبر معظم انقلاب اسلامی هستید و باید مشی پدرانه سکاندار انقلاب و ولی امر مسلمین را سرلوحه خود قرار دهید و در آرامش بخشی به فضای سیاسی کشور نقش آفرین باشید.
3- ملت ما در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا هستند. بدون شک حضور نیرومند مردم در هر انتخابات از آغاز انقلاب تاکنون موجب تحکیم امنیت ملی و اقتدار نظام بوده و این مهم همواره مورد رشک و حسد دشمنان اسلام است. متأسفانه طی یک دهه گذشته که استکبار جهانی بطور جد وارد نبرد نرم با جمهوری اسلامی شده است، عده ای از روی جهل یا غفلت در همگرایی با دشمن و ضد انقلاب رو در روی ملت و رهبری معظم انقلاب قرار گرفتند و از انتخابات که می بایستی به عنوان یک «جشن ملی» برای اقتدار نظام باشد با فریب دشمنان ابزاری برای براندازی ساختند. حوادث تلخ 23 خرداد تا 9 دی سال 88 نمایانگر این واقعیت است. دشمن رقابت در انتخابات را تبدیل به «تنازع» کرد و سعی نمود به وحدت ملی آسیب رساند. رسانه ها تا آنجا که می توانند باید سعی کنند ادبیات رقابت را براساس آموزه های اسلامی تبلیغ و ترویج و تنظیم کنند تا دشمن نتواند ادبیات تنازع را توسط سرویس های جاسوسی خود و خودفروختگان و نیز غفلت زدگان به مردم تحمیل کنند. لذا شایسته است همه دوستان و علاقمندان به نظام که التزام عملی به نظام و ولایت فقیه دارند و دلسوزانه برای مردم در عرصه های مختلف تلاش خداپسندانه دارند و در پی رضایت خداوند و پسند حضرت صاحب الامر(عج) می باشند فضایی تدارک نمایند که همه سلایق سیاسی داخل نظام در جشن انتخابات حضور یابند و موجبات رقابت سالم، جدی و قانونمند را فراهم کنند و ان شاءالله زمینه های انتخابات باشکوه و حضور حداکثری مردم به گونه شادمانه و بانشاط را فراهم نمایند.
4- به نظر می رسد جهت گیری آیت الله هاشمی رفسنجانی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم برای جذب و حضور حداکثری مردم و تقویت همبستگی ملی و حضور تمامی افراد جامعه که وفادار به نظام اسلامی می باشند می تواند بستر مناسبی را برای تحکیم مردم سالاری دینی فراهم کند و توطئه های دشمنان اسلام در القاء عدم مقبولیت مردمی نظام را خنثی نماید از این جهت فارغ از هر پیش داوری باید با حسن ظن به دیدگاه ایشان نگاه کرد.
5- البته شایسته بود هم به لحاظ شخصیت حقیقی و هم شخصیت حقوقی آیت الله هاشمی رفسنجانی طوری سخن بگویند که ساختار برگزاری انتخابات و دهها هزار نفر از مردان و زنانی که به عنوان معتمدین مردم طی سه دهه گذشته انتخابات را در سراسر کشور برگزار می کنند، زیر سؤال نروند. نباید ایشان طوری حرف بزنند که ساز و کار حقوقی در انتخابات را معیوب نشان دهند و احتمال دخل و تصرف در آراء مردم را قوی بدانند. این یک توهم است اهل خرد می دانند، که این ادعا صحیح نیست.
انتخابات طی سه دهه گذشته علی رغم حاکمیت سلایق گوناگون در قوه مجریه، به دلیل نظارت جامع شورای محترم نگهبان و حضور شش فقیه عادل و شش حقوقدان برجسته منتخب مجلس با هدایت های صحیح امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری دام ظله بحمدالله آزاد، شفاف و قانونی بوده است و دلیل صحت آنهم این است همواره جریان منتخب مردم از صندوق آرایی بیرون می آمدند که مجریان انتخابات از جریان رقیب بودند لذا سخن دو پهلو گفتن در مورد انتخابات به گونه ای که بوقهای استکباری و ضد انقلاب از آن بهره ببرند مسموع نیست. این نوع موضع گیری ها حسن ظن نسبت به دیدگاه های آقای هاشمی رفسنجانی و نیز جهت گیری های خیرخواهانه ایشان را می تواند خدشه دار نماید.
حبیب الله عسگراولادی
2- سخنی با برادرم رسایی (روزنامه رسالت 11 دیماه 1391)
برادر عزیز و ارجمند حجت الاسلام والمسلمین رسایی
با سلام و ادب ویژه چند نکته را که شما بهتر از بنده میدانید متذکر میشوم. خداوند در قرآن کریم فرموده است: و ذکر فان الذکری تنفع المومنین( ذاریات 55).
امیدوارم تذکر برادرانه و صمیمانه سودمند باشد. انشاء الله
1- جنگ نرم دشمن علیه ملت ایران که پس از پایان جنگ 8 ساله دشمنان اسلام و ایران علیه موجودیت انقلاب آغاز شد، مختصات و ویژگیها وعلائم خاص خود را دارد که اگر نتوانیم آنها را درست شناسایی کنیم ممکن است بیآنکه بخواهیم در زمین دشمن بازی کنیم و آنها ما را بازی دهند.
2- وقایع تلخ 18 تیر 78 نشان داد استعدادهایی در درون جمهوری اسلامی وجود دارد که دشمن طمع کرده تا آنها را به سربازی بگیرد.
دشمن با هوشمندی این استعداد را ضمیمه کینهتوزیهای منافقین، سلطنت طلبها ، بهائیان و کمونیستهای از خدا بیخبر کرد و برای نظام یک تهدید امنیتی ساخت. اما مردم عزیز ما این تهدید را به فرصت تبدیل کردند و تست دشمن را با قیام تاریخی و حماسی 23 تیر سال 78 با موفقیت پشت سر گذاشتند و نشان دادند که جلوتر از برخی نخبگان بیتوجه به فریب دشمن حرکت میکنند و کوتاهیها و احیانا خواب آلودگیهای آنها را با بصیرت خود و با حضور در صحنه جبران میکنند.
3- دشمن با این شکست تاریخی به پستوهایی خزید و 10 سال روی یک فتنه دیگر سرمایهگذاری کرد و برای انتقام از شکست خود در
23 تیر 78 به بهانه رقابتهای سیاسی انتخابات ریاست جمهوری سال 88 به میدان آمد. آنها از قبل شروع کردند به سربازگیری و متاسفانه برخی بیتوجه به نیرنگهای دشمن از خیمه ولایت و انقلاب عملا خارج شدند و از روی غفلت به سربازی در پادگان حریف گرفتار شدند.
4- اینکه ما با ساده اندیشی فکر کنیم دراردوگاه ما کسی مفتون فتنهگریهای دشمن نشد و همگی پاک و صالح ماندند، درست ندیدن کل معادله فتنه است. نقشه دشمن این بود که به شکاف رقابتهای سیاسی وارد شود، آنها را فعال نگه دارد و هر دو را به سمت افراطیگری ببرد. آنها بستر منازعات را برای نشستن شتر فتنه مهیا دیدند. از غفلت ، جهل منجر به لجاجت، عصبانیت وخشم و کینهتوزی برخی بهرهها بردند و شد آنچه نباید میشد. تردیدی نیست که میبایست با این شرارت در دو بعد حقوقی و سیاسی بر خورد می شد وفتنهگران سرجای خود مینشستند . در بعد حقوقی دادگاهها برگزار شد و کسانی که اهل فتنه بودند به زندان و مجازاتهای مشخص محکوم شدند. دربعد سیاسی مردم شرارت منافقین،
سلطنت طلبها و ضد انقلاب وغفلت زدگان را نیز رصد کردند و در قیام تاریخی 9 دی در برابر آنها ایستادند و کار را یکسره کردند.
دراین معرکه عمارهای تاریخ معاصر به میدان آمدند و به ندای تاریخی "اَین عمار"های رهبری معظم انقلاب پاسخ دادند و نگذاشتند توطئه دشمن درغلبه نبرد نرم علیه ملت عملی شود.
برادر عزیز آقای رسایی، نطق شما در مجلس در واکنش به فرایند رسیدگی به جرایم مهدی هاشمی را در دو نوبت خواندم . اینجانب نمیخواهم وارد نقد حقوقی ماهیت نطق شما بشوم.اما چند نکته را از باب مختصات جنگ نرم یاد آوری میکنم.
الف- موضوع اصلی جنگ نرم سربازگیری از دشمن است و ما نباید در این جنگ دشمن را در این سربازگیری یاری رسانیم. برای پرهیز از این غفلت باید بدانیم در آن سوی نبرد آمریکای جنایتکار و رژیم صهیونیستی روسیاه و انگلیس مکار قرار دارند و در این سوی نبرد، رهبر مظلوم انقلاب هدایت، رهبری ومدیریت نبرد نرم را به عهده دارند. ما باید گوش به فرمان ایشان باشیم واگر تندتر از ایشان حرکت کنیم همردیف مارقین میشویم که دراین صورت احتمال خروج از دین وجود دارد و کندتر از ایشان هم حرکت بکنیم ، این فاصله ما را به دره نابودی میکشاند و بیتردید اگر کسی همراه ایشان باشد به حق خواهد رسید.
المتقدم لهم مارق، و المتاخر عنهم زاهق و اللازم لهم لاحق . اگر در جنگ جمل ونهروان پیروان علی (ع) به این قاعده عمل میکردند شاید در صفین در دو قدمی فتح خیمه معاویه تردیدها باعث نمیشد که جنگ "سخت" بُرده را به یک جنگ "نرم" فریبکارانه ببازند.
لحن شما در این دو نطق حکایت از این دارد که قدرت خارق العاده رهبری در مهار نبرد نرم دشمن را دقیق و روشن در محاسبه ندارید.
ب- نقد شما به مهدی هاشمی یک مسئله است و تسری آن به آیت الله هاشمی رفسنجانی و خانوادهاش که اکنون با حکم رهبری در درون خیمه نظام و در مسند ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام نشسته است مسئلهای دیگر. این لحن نشان میدهد شما از این حضور( درخیمه نظام و رهبری) خشنود نیستید. این درست جایی است که ممکن است در اثر یک غفلت انسان در راهبرد دشمن در جنگ نرم عمل کند.
ج- ما اکنون در پیچ تند وحساس وخطیر تاریخ قرار داریم. در نقد فتنه و انحراف باید دقت کنیم اولی را مظلوم نکنیم و دومی را تا مرز سیاه نمایی عملکرد دولت وحتی نقد رئیس جمهور جلو نبریم. ما باید درخط روشنگری حرکت کنیم . خط روشنگری و بصیرت افزایی، رهبری را در اقتدار و مسلط به اوضاع و نقشههای دشمن مینشاند. د- البته تمام شخصیتهای نظام در معرض نقد مردم و نخبگان هستند و خود را باید برای پاسخگویی آماده کنند. اما ما هم باید جانب انصاف و عدالت را رعایت کنیم ودر نقد آیت الله هاشمی رفسنجانی حریم گفتههای امام(ره) و رهبری را در مورد ایشان نگاه داریم. بویژه این وصیت امام(ره) که: " میزان حال فعلی افراد است" . و- مراقبت شما در سخن گفتن و نطق در مجلس بهعنوان روحانی، نماینده مجلس وعضو کمیسیون اصل 90 باید مبتونی بر رعایت دقیق موازین شرعی و قانونی باشد. قبل از محکومیت و رای نهایی دستگاه قضائی در مورد فرد متهم سخن گفتن مبنای قانونی ، انسانی و اخلاقی ندارد و فضای کشور را در آستانه انتخابات ملتهب و متشنج کردن با اصول راهبردی مقام معظم رهبری سازگار نیست. هـ - همچنین لحن شما در نقد نهادهای قانونی نظام در پیگیری فرایند حقوقی جرایم مهدی هاشمی نباید بهگونهای باشد که دشمنان نظام را شاد کند و همان رفتاری را که اشرار اهل فتنه در نقد دستگاه قضائی یا دیگر نهادهای نظام داشتند در ذهنها تداعی کند. ما و شما به نظام و رهبری وفا داریم و این وفاداری باید در موضعگیریها و رفتار سیاسی ما و حتی لحن نقدهایمان تجلی داشته باشد.
حبیب الله عسکراولادی

اولین گام وی سخنانی بود که در حاشیه مجمع عمومی جبهه پیروان خط امام و رهبری مطرح ساخت و سپس چند سرمقاله در روزنامه رسالت و نیز پاسخ هایی که به انتقادات روزنامه ایران داد.
در میانه این اخبار بود که در گفتگو با روزنامه قانون خبر از یک نامه نگاری داد: "یک نامه خصوصی به آقای خوئینیها نوشتم که قصد انتشار آن ندارم و هر وقت آقای خوئینیها مصلحت بداند منتشر میکنم. درآن نوشتم که شما میگویید کسانی که در خیابانها ریختند از ما نبودند. ایشان میگوید؛ گفتند از موسوی و کروبی تبری بجویید. من گفتم چه کسی گفته از موسوی و کروبی تبری بجویید؟ نیازی نیست از موسوی و کروبی تبری بجویید از فتنه تبری بجویید. فتنه را آمریکاو انگلیس و اسرائیل به پا کردندو باید از آن تبری بجویید."
اگرچه متن آن نامه تا این لحظه منتشر نشده است؛ اما به نظر می رسد ادبیات آن مبتنی بر همان وصیت امام مبنی بر تصفیه کردن است، آن هم در فضایی که فضای سیاسی کشور به اذعان همگان بسیار مسموم و مملو از رذالتهای اخلاقی همچون بدبینی، تهمت و افترا و ... است.
موسوی خوئینی ها از معدود افرادی است که در رده های ارشد نظام بوده است و هیچ سابقه همکاری با عسگراولادی ندارد جز یک حکم نمایندگی از سوی امام به صورت مشترک برای این دو برای رسیدگی به اموال یک صهیونیست که آن هم 48 ساعت بیشتر دوام نیاورد و با پیغام مرحوم حاج سید احمد آقا لغو شد. حتی در روزگاری که عسگراولادی از زاویه نقد مشفقانه جلساتی را با سید محمد خاتمی برگزار می کرد و یا با نگارش 7 نامه به دبیرکل حزب مشارکت عملکرد غلط این حزب را نقد می کرد؛ هیچ علامتی از چنین نقدهایی نسبت به موسوی خوئینی ها نبود؛ در حالی که اصلاح طلبان وی را مرکز ثقل اصلاحات می دانستند. این را شاید بتوان نشانی از شدت استبعاد این دو از یکدیگر تفسیر کرد و آنگاه معنای اقدام اخیر عسگراولادی را بیشتر درک نمود.
اما نامه نگاری وی به این نقطه منتهی نشد. عسگراولادی که جلسات تفسیر سوره یوسفش در دهه 60 در مسجد دانشگاه تهران مشهور است؛ این روزها همه را به اخلاق یوسفی دعوت می کند. نامه وی شریعتمداری که خواهان "حسن ظن" به مسئولان نظام شده بود و در کنارش به هاشمی یادآوری کرده بود که موضع گیری های دو پهلو حسن ظن را می تواند خدشه دار نماید و نیز نامه وی به رسایی که از وی خواسته بود یاریگر دشمن در یارگیری از خیمه نظام نباشیم؛ دو نامه دیگر وی در روزهای اخیر است.
در همین فضا دانشجویان دانشگاه آزاد از وی دعوت کرده اند تا به سوالاتشان پاسخ دهد و از سابقه مواجهه وی با این نوع پیشنهادات باید منتظر یک جلسه داغ از سوی وی با دانشجویان بود. اینگونه که به نظر می رسد این نقطه نیز پایان مسیر جدید عسگراولادی در تصفیه فضای سیاسی نخواهد بود، اما بی شک اگر وی در این مسیر تنها بماند؛ نمی توان به توفیقاتش امید بست. آیا عماران دیگری نیز خواهند بود تا به ندای امام خامنه ای در سفر خراسان شمالی در خصوص ضرورت توسعه اخلاق در فضای سیاسی امروز کشور لبیک گویند ؟
پانوشت:
1- نامه به حسین شریعتمداری (کیهان 12 دیماه 1391)
برادر عزیز و ارجمندم جناب آقای حسین شریعتمداری
مدیرمسئول محترم روزنامه کیهان
السلام علیکم
احتراماً به اطلاع می رسانم مطالب مفیدی را در ستون یادداشت روز مورخ 6 دی 1391 تحت عنوان «این نشانه ها دیدنی نبود؟!» در روزنامه کیهان به قلم جنابعالی خواندم و به عنوان «پامنبری» نکاتی به نظرم رسید که حضورتان اعلام می دارم. اگر مفید دانستید تحت عنوان «پامنبری» دستور درج فرمائید.
1- در تعهد و وفاداری شما به مبانی انقلاب اسلامی و راه پرفروغ و ماندگار امام راحل عظیم الشأن و منویات رهبر معظم انقلاب کوچکترین تردیدی ندارم سوابق درخشان شما قبل از انقلاب و بعد از انقلاب نشانگر دلبستگی و اعتقاد به نظام مقدس جمهوری اسلامی است و همین موجب ارادتم به شماست.
2- شما برادر عزیز، نماینده محترم رهبر معظم انقلاب اسلامی هستید و باید مشی پدرانه سکاندار انقلاب و ولی امر مسلمین را سرلوحه خود قرار دهید و در آرامش بخشی به فضای سیاسی کشور نقش آفرین باشید.
3- ملت ما در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا هستند. بدون شک حضور نیرومند مردم در هر انتخابات از آغاز انقلاب تاکنون موجب تحکیم امنیت ملی و اقتدار نظام بوده و این مهم همواره مورد رشک و حسد دشمنان اسلام است. متأسفانه طی یک دهه گذشته که استکبار جهانی بطور جد وارد نبرد نرم با جمهوری اسلامی شده است، عده ای از روی جهل یا غفلت در همگرایی با دشمن و ضد انقلاب رو در روی ملت و رهبری معظم انقلاب قرار گرفتند و از انتخابات که می بایستی به عنوان یک «جشن ملی» برای اقتدار نظام باشد با فریب دشمنان ابزاری برای براندازی ساختند. حوادث تلخ 23 خرداد تا 9 دی سال 88 نمایانگر این واقعیت است. دشمن رقابت در انتخابات را تبدیل به «تنازع» کرد و سعی نمود به وحدت ملی آسیب رساند. رسانه ها تا آنجا که می توانند باید سعی کنند ادبیات رقابت را براساس آموزه های اسلامی تبلیغ و ترویج و تنظیم کنند تا دشمن نتواند ادبیات تنازع را توسط سرویس های جاسوسی خود و خودفروختگان و نیز غفلت زدگان به مردم تحمیل کنند. لذا شایسته است همه دوستان و علاقمندان به نظام که التزام عملی به نظام و ولایت فقیه دارند و دلسوزانه برای مردم در عرصه های مختلف تلاش خداپسندانه دارند و در پی رضایت خداوند و پسند حضرت صاحب الامر(عج) می باشند فضایی تدارک نمایند که همه سلایق سیاسی داخل نظام در جشن انتخابات حضور یابند و موجبات رقابت سالم، جدی و قانونمند را فراهم کنند و ان شاءالله زمینه های انتخابات باشکوه و حضور حداکثری مردم به گونه شادمانه و بانشاط را فراهم نمایند.
4- به نظر می رسد جهت گیری آیت الله هاشمی رفسنجانی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم برای جذب و حضور حداکثری مردم و تقویت همبستگی ملی و حضور تمامی افراد جامعه که وفادار به نظام اسلامی می باشند می تواند بستر مناسبی را برای تحکیم مردم سالاری دینی فراهم کند و توطئه های دشمنان اسلام در القاء عدم مقبولیت مردمی نظام را خنثی نماید از این جهت فارغ از هر پیش داوری باید با حسن ظن به دیدگاه ایشان نگاه کرد.
5- البته شایسته بود هم به لحاظ شخصیت حقیقی و هم شخصیت حقوقی آیت الله هاشمی رفسنجانی طوری سخن بگویند که ساختار برگزاری انتخابات و دهها هزار نفر از مردان و زنانی که به عنوان معتمدین مردم طی سه دهه گذشته انتخابات را در سراسر کشور برگزار می کنند، زیر سؤال نروند. نباید ایشان طوری حرف بزنند که ساز و کار حقوقی در انتخابات را معیوب نشان دهند و احتمال دخل و تصرف در آراء مردم را قوی بدانند. این یک توهم است اهل خرد می دانند، که این ادعا صحیح نیست.
انتخابات طی سه دهه گذشته علی رغم حاکمیت سلایق گوناگون در قوه مجریه، به دلیل نظارت جامع شورای محترم نگهبان و حضور شش فقیه عادل و شش حقوقدان برجسته منتخب مجلس با هدایت های صحیح امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری دام ظله بحمدالله آزاد، شفاف و قانونی بوده است و دلیل صحت آنهم این است همواره جریان منتخب مردم از صندوق آرایی بیرون می آمدند که مجریان انتخابات از جریان رقیب بودند لذا سخن دو پهلو گفتن در مورد انتخابات به گونه ای که بوقهای استکباری و ضد انقلاب از آن بهره ببرند مسموع نیست. این نوع موضع گیری ها حسن ظن نسبت به دیدگاه های آقای هاشمی رفسنجانی و نیز جهت گیری های خیرخواهانه ایشان را می تواند خدشه دار نماید.
حبیب الله عسگراولادی
2- سخنی با برادرم رسایی (روزنامه رسالت 11 دیماه 1391)
برادر عزیز و ارجمند حجت الاسلام والمسلمین رسایی
با سلام و ادب ویژه چند نکته را که شما بهتر از بنده میدانید متذکر میشوم. خداوند در قرآن کریم فرموده است: و ذکر فان الذکری تنفع المومنین( ذاریات 55).
امیدوارم تذکر برادرانه و صمیمانه سودمند باشد. انشاء الله
1- جنگ نرم دشمن علیه ملت ایران که پس از پایان جنگ 8 ساله دشمنان اسلام و ایران علیه موجودیت انقلاب آغاز شد، مختصات و ویژگیها وعلائم خاص خود را دارد که اگر نتوانیم آنها را درست شناسایی کنیم ممکن است بیآنکه بخواهیم در زمین دشمن بازی کنیم و آنها ما را بازی دهند.
2- وقایع تلخ 18 تیر 78 نشان داد استعدادهایی در درون جمهوری اسلامی وجود دارد که دشمن طمع کرده تا آنها را به سربازی بگیرد.
دشمن با هوشمندی این استعداد را ضمیمه کینهتوزیهای منافقین، سلطنت طلبها ، بهائیان و کمونیستهای از خدا بیخبر کرد و برای نظام یک تهدید امنیتی ساخت. اما مردم عزیز ما این تهدید را به فرصت تبدیل کردند و تست دشمن را با قیام تاریخی و حماسی 23 تیر سال 78 با موفقیت پشت سر گذاشتند و نشان دادند که جلوتر از برخی نخبگان بیتوجه به فریب دشمن حرکت میکنند و کوتاهیها و احیانا خواب آلودگیهای آنها را با بصیرت خود و با حضور در صحنه جبران میکنند.
3- دشمن با این شکست تاریخی به پستوهایی خزید و 10 سال روی یک فتنه دیگر سرمایهگذاری کرد و برای انتقام از شکست خود در
23 تیر 78 به بهانه رقابتهای سیاسی انتخابات ریاست جمهوری سال 88 به میدان آمد. آنها از قبل شروع کردند به سربازگیری و متاسفانه برخی بیتوجه به نیرنگهای دشمن از خیمه ولایت و انقلاب عملا خارج شدند و از روی غفلت به سربازی در پادگان حریف گرفتار شدند.
4- اینکه ما با ساده اندیشی فکر کنیم دراردوگاه ما کسی مفتون فتنهگریهای دشمن نشد و همگی پاک و صالح ماندند، درست ندیدن کل معادله فتنه است. نقشه دشمن این بود که به شکاف رقابتهای سیاسی وارد شود، آنها را فعال نگه دارد و هر دو را به سمت افراطیگری ببرد. آنها بستر منازعات را برای نشستن شتر فتنه مهیا دیدند. از غفلت ، جهل منجر به لجاجت، عصبانیت وخشم و کینهتوزی برخی بهرهها بردند و شد آنچه نباید میشد. تردیدی نیست که میبایست با این شرارت در دو بعد حقوقی و سیاسی بر خورد می شد وفتنهگران سرجای خود مینشستند . در بعد حقوقی دادگاهها برگزار شد و کسانی که اهل فتنه بودند به زندان و مجازاتهای مشخص محکوم شدند. دربعد سیاسی مردم شرارت منافقین،
سلطنت طلبها و ضد انقلاب وغفلت زدگان را نیز رصد کردند و در قیام تاریخی 9 دی در برابر آنها ایستادند و کار را یکسره کردند.
دراین معرکه عمارهای تاریخ معاصر به میدان آمدند و به ندای تاریخی "اَین عمار"های رهبری معظم انقلاب پاسخ دادند و نگذاشتند توطئه دشمن درغلبه نبرد نرم علیه ملت عملی شود.
برادر عزیز آقای رسایی، نطق شما در مجلس در واکنش به فرایند رسیدگی به جرایم مهدی هاشمی را در دو نوبت خواندم . اینجانب نمیخواهم وارد نقد حقوقی ماهیت نطق شما بشوم.اما چند نکته را از باب مختصات جنگ نرم یاد آوری میکنم.
الف- موضوع اصلی جنگ نرم سربازگیری از دشمن است و ما نباید در این جنگ دشمن را در این سربازگیری یاری رسانیم. برای پرهیز از این غفلت باید بدانیم در آن سوی نبرد آمریکای جنایتکار و رژیم صهیونیستی روسیاه و انگلیس مکار قرار دارند و در این سوی نبرد، رهبر مظلوم انقلاب هدایت، رهبری ومدیریت نبرد نرم را به عهده دارند. ما باید گوش به فرمان ایشان باشیم واگر تندتر از ایشان حرکت کنیم همردیف مارقین میشویم که دراین صورت احتمال خروج از دین وجود دارد و کندتر از ایشان هم حرکت بکنیم ، این فاصله ما را به دره نابودی میکشاند و بیتردید اگر کسی همراه ایشان باشد به حق خواهد رسید.
المتقدم لهم مارق، و المتاخر عنهم زاهق و اللازم لهم لاحق . اگر در جنگ جمل ونهروان پیروان علی (ع) به این قاعده عمل میکردند شاید در صفین در دو قدمی فتح خیمه معاویه تردیدها باعث نمیشد که جنگ "سخت" بُرده را به یک جنگ "نرم" فریبکارانه ببازند.
لحن شما در این دو نطق حکایت از این دارد که قدرت خارق العاده رهبری در مهار نبرد نرم دشمن را دقیق و روشن در محاسبه ندارید.
ب- نقد شما به مهدی هاشمی یک مسئله است و تسری آن به آیت الله هاشمی رفسنجانی و خانوادهاش که اکنون با حکم رهبری در درون خیمه نظام و در مسند ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام نشسته است مسئلهای دیگر. این لحن نشان میدهد شما از این حضور( درخیمه نظام و رهبری) خشنود نیستید. این درست جایی است که ممکن است در اثر یک غفلت انسان در راهبرد دشمن در جنگ نرم عمل کند.
ج- ما اکنون در پیچ تند وحساس وخطیر تاریخ قرار داریم. در نقد فتنه و انحراف باید دقت کنیم اولی را مظلوم نکنیم و دومی را تا مرز سیاه نمایی عملکرد دولت وحتی نقد رئیس جمهور جلو نبریم. ما باید درخط روشنگری حرکت کنیم . خط روشنگری و بصیرت افزایی، رهبری را در اقتدار و مسلط به اوضاع و نقشههای دشمن مینشاند. د- البته تمام شخصیتهای نظام در معرض نقد مردم و نخبگان هستند و خود را باید برای پاسخگویی آماده کنند. اما ما هم باید جانب انصاف و عدالت را رعایت کنیم ودر نقد آیت الله هاشمی رفسنجانی حریم گفتههای امام(ره) و رهبری را در مورد ایشان نگاه داریم. بویژه این وصیت امام(ره) که: " میزان حال فعلی افراد است" . و- مراقبت شما در سخن گفتن و نطق در مجلس بهعنوان روحانی، نماینده مجلس وعضو کمیسیون اصل 90 باید مبتونی بر رعایت دقیق موازین شرعی و قانونی باشد. قبل از محکومیت و رای نهایی دستگاه قضائی در مورد فرد متهم سخن گفتن مبنای قانونی ، انسانی و اخلاقی ندارد و فضای کشور را در آستانه انتخابات ملتهب و متشنج کردن با اصول راهبردی مقام معظم رهبری سازگار نیست. هـ - همچنین لحن شما در نقد نهادهای قانونی نظام در پیگیری فرایند حقوقی جرایم مهدی هاشمی نباید بهگونهای باشد که دشمنان نظام را شاد کند و همان رفتاری را که اشرار اهل فتنه در نقد دستگاه قضائی یا دیگر نهادهای نظام داشتند در ذهنها تداعی کند. ما و شما به نظام و رهبری وفا داریم و این وفاداری باید در موضعگیریها و رفتار سیاسی ما و حتی لحن نقدهایمان تجلی داشته باشد.
حبیب الله عسکراولادی