اهمیت نمازجمعه، نقشی که این فریضه سیاسی عبادی میتواند در الهام بخشی برای مسلمانان جهان داشته باشد

اهمیت نمازجمعه، نقشی که این فریضه سیاسی عبادی میتواند در الهام بخشی برای مسلمانان جهان داشته باشد، مسئله وجوب عینی یا تخییری نمازجمعه در دوران بسط ید ولایت فقیه و ... خبرنگار آدینه تهران را بر آن داشت تا گفتوگویی صمیمانه را با دکتر اسدالله بادامچیان یکی از مبارزان صدیق انقلاب اسلامی داشته باشد و از این رهگذر نقش و جایگاه نمازجمعه در ابعاد مختلف مورد بحث و واکاوی قرار گیرد. آنچه در پی میآید گفتوگوی خبرنگار آدینه تهران با ایشان است که از نظرتان میگذرد.
به اعتقاد شما و با توجه به تحقیقاتی که در حوزه امامشناسی داشتهاید، الگوی بی بدیل امام و امت از چه مختصات فردی، سیاسی و اجتماعی برخوردار است؟
شناخت امام و امامت باید درست و آگاهانه صورت گیرد. بنده در کارهای تحقیقی که در این زمینه انجام داده ام مشاهده کردم که حضرت ابراهیم(س) در واقع رهبری بوده است که از درون مردم، همراه مردم و در جهت رشد مردم به سمت آن خواستههای متعالی حرکت نموده است. آیتالله جوادی آملی میفرمایند: دین، دین تشکیلات است و تشکیلات، امامت و رهبری میخواهد. همچنین ایشان میفرمایند که امام به منزله قطب و مرکز امور است. از نظر بنده تحلیل هایی که امام را به عنوان قائد، فرمانده و یا شخصی کاریزماتیک صرف مینگرند کاملا اشتباه میباشند. همان گونه که بیان شد آیتالله جوادی آملی معتقدند که امام نقش مرکز و محور را دارد و برای آوردن تمثیلی در این رابطه از اصطلاح منظومه شمسی استفاده میکنند. ایشان معتقدند که امام در مرکز است و همه در اطراف ایشان در چرخشند. البته باید گفت که همه حرکت مستقلی دارند و استقلال در حرکت محفوظ است اما در عین حال که هرکدام استقلال در حرکت دارند از یک حرکت جمعی نیز برخوردارند. در واقع هدف آیتالله جوادی آملی آن است که بیان نمایند که همه به طرف امام و امام نیز به طرف حق در حال حرکت هستند. به طور کلی باید گفت که امامان همواره در هدایت مردم بسیار آگاهانه و گام به گام حرکت نموده و پس از آن تلاش داشتند تا با بصیرت افزایی در مردم و با ارائه استدلالهای لازم، قضیه و چگونگی هدایت به سمت خداوند را برای آنها روشن سازند. این امر را میتوان در چگونگی هدایت مردم توسط حضرت ابراهیم(س) نیز مشاهده کرد. ایشان به منظور دعوت مردم به سمت خداوند ابتدا از توجه مردم به ستاره پرستی آغاز کردند و نهایتا مردم را به خورشید پرستی توجه دادند و بعدا بیان داشتند که من امور افول کننده را دوست ندارم و این امور همه افولپذیرند و شایسته پرستش نمیباشند. علاوه بر حضرت ابراهیم(س)، سایر ائمه معصوم(ع) همواره در این مسیر حرکت کرده اند. مبتنی بر این ممشای مقدس روش هدایت حضرت امام خمینی(ره) نیز به همین گونه بود. ایشان نیز به تدریج تلاش کردند تا مردم را آگاه و بیدار کرده و قدم به قدم جلو ببرند. به عنوان شاهدی بر این مدعا و آشکار شدن بخشی از هدایت تدریجی و گام به گام امام (ره ) میتوان به در خواست آقای عسکر اولادی از ایشان اشاره داشت. جناب آقای عسکراولادی در اوایل دهه 40 خدمت امام رفتند و از ایشان درخواست نمودند که آیا اجازه میدهید که برای شهدای مدرسه فیضیه مراسم برگزار کنیم، ایشان فرمودند که هنوز زود است و مردم از آمادگی لازم برخوردار نمیباشند و همچنین ممکن است که رژیم نیز دست به وحشی گری بزند. لذا ایشان به آقای عسکراولادی توصیه کردند که شما تبلیغات لازم را انجام دهید تا انشاالله زمینه آماده شود. پس از مدتی که زمینه از نظر امام (ره) آمادهتر شده بود ایشان دستور دادند تا چهلم برگزار نمایند. در قضیه بنیصدر نیز ایشان مجددا چنین موضعی را اتخاذ کردند و در همان ابتدا نگفتند که بنی صدر را بگیرید، میدان را برای وی باز کردند و در عین حال مردم را امامت کردند. امام (ره ) فرمودند: بروید به کسی که احتمال میدهید رای بیاورد رای دهید و سپس میفرمایند: رئیس جمهور اگر خلاف برود مردم او را به جهنم خواهند فرستاد. لذا ایشان در وهله اول به مردم توصیه مینمایند که با آرامش رای دهند و پس از آن که انحرافات بنیصدر را مشاهده مینمایند، او را در وهله اول نصیحت میکنند که بیدار شود و برگردد و پس از آن در خلوت و حتی در برخی مواقع آشکارا به او تذکر میدهد. این تذکر و آگاهی بخشی امام تا جایی پیش میرود که بنیصدر میگوید من قانون را قبول ندارم و آنجا است که امام هم به او میگویند که قانون تو را قبول ندارد و در انتها میفرمایند بنی صدر باید عزل گردد.
تا آنجا که لطف حق با تو مداراها کند / چون که از حد بگذرد، رسوا کند
با توجه به سوابق شما هم به عنوان یکی از مبارزان انقلاب اسلامی و هم به عنوان یکی از کسانی که در متن و بطن انقلاب اسلامی حضور فعال داشتید وضعیت نمازجمعه در قبل و پس از پیروزی انقلاب را چگونه ارزیابی مینمایید؟
مسئله نمازجمعه همواره از اهمیت ویژهای در اسلام برخوردار بوده است و به همین علت نیز در زمان پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین و ظهور حضرت ولی عصر(عج) نیز واجب است. چرا که این نماز، نمازی بسیار پر برکت و موثر، مردمی، الهی، حکومتی و ملی است. نمازجمعه از ابعاد مختلفی برخوردار است و یک نماز تک بعدی صرف نیست بلکه این نماز از ابعاد مختلفی مانند ابعاد اجتماعی، عبادی، سیاسی، اقتصادی ، عاطفی و ارتباطی نیز برخوردار است. البته در برخی از اوقات بین فقها نیز اختلاف نظراتی مشاهده میشود. برخی هنگامی که فقیه را مبسوط الید بدانند، نمازجمعه را لازم و واجب میدانند و برخی نیز معتقدند که در دوران غیبت به خاطر مشکلاتی که وجود دارد نمیتوان نمازجمعه را خواند. ولی در هر حال در دوره حکومت ولی فقیه عادل، نمازجمعه امر بسیار مهم و ارزشمندی است که در نظام جمهوری اسلامی نیز به اجرا رسید. با توجه به اهمیت نمازجمعه بنده نیز در کتاب خود با عنوان مبانی روش تحلیل سیاسی نیز این جمله امام (ره) را که میفرمایند که اسلام همه چیزش با سیاست گره خورده است و بعد نیز میفرمایند که سیاست یعنی همین، یعنی هر روز نماز جماعت بعد نمازجمعه و دوبار در سال نماز بینالمللی مانند نماز عید فطر و عید قربان را به عنوان یکی از اشارات اساسی آورده ام. در واقع باید گفت که هدف حضرت امام ( ره ) از بیان این جملات این بوده است تا همان گونه که خود نیز میفرمایند امور مسلمانان در همه مجامع مطرح شود.
همانطور که اشاره کردید برخی از علما نظرشان بر این است که در زمان بسط ولایت فقیه نمازجمعه وجوب عینی پیدا میکند. به اعتقاد شما، آیا پس از گذشت 34 سال از حیات پر برکت انقلاب اسلامی ما نتوانستیم به مرحله بسط ید ولی فقیه برسیم؟
بسط یدی که شما میگویید یک مفهوم نسبی است و با توجه به شرایط مختلف نیز طبیعتا متفاوت خواهد بود. به بیان دیگر اینگونه نیست که مفهوم بسط ید در جایی شکل گیرد و در جایی هم تمام شود. به عنوان مثال بسط ید مقام معظم رهبری در آغاز ولایتشان بیشتر در محدوده ایران اسلامی بود ولی در حال حاضر این بسط ید به کل جهان اسلام نیز تسری پیدا کرده و گسترهای جهانی یافته است. وقتی سید حسن نصرالله میگوید که من افتخار میکنم که که تابع ولی فقیه هستم این امر نشان دهنده بسط ید ولی فقیه است. همچنین وقتی در یمن یا حتی سایر کشورهای دیگر میگویند که ولی فقیه ما سیدعلی خامنهای است این امر حکایت از مبسوط الید بودن ولی فقیه و مقام معظم رهبری امام خامنهای دارد. به هر حال باید گفت که بسط ید بودن در شرایط و زمانهای مختلف متفاوت است. در حال حاضر که نظام جمهوری اسلامی ایران حکمفرما است بسط ید بودن تحقق پیدا کرده است و همینکه ما در بیش از 700 نقطه کشور نمازجمعه برگزار میکنیم میتواند حکایت از مبسوط الید بودن داشته باشد. علاوه بر این و همانگونه که در فوق نیز بیان شد آوازه ولایت مقام معظم رهبری امروز در سراسر جهان طنین انداز است و از گسترهای جهانی برخوردار است.
آیا زمانی که شما به همراه برخی از روحانیون مبارز مانند حضرت آیتالله مهدوی کنی، آیتالله طالقانی و ... در زندان اوین بودید نیز نمازجمعه را برگزار میکردید؟
ما همواره چه در دوران انقلاب و چه پس از انقلاب تلاشمان بر برگزاری نمازجمعه بوده است. حتی در زمانی که بنده در زندان اوین بودم به همراه سایر روحانیون مبارز مانند حضرت آیتالله مهدویکنی و همچنین آیتالله طالقانی و برخی دیگر از علمایی که در زندان بودند، نمازجمعه را در همان زندان برگزار میکردیم. برگزاری نمازجمعه در زندان یکی از بهترین خاطرات بنده است. در آن زمان یکی از آقایان معتقد بودند که ما در زندان نیز بسط ید داریم و میبایست نمازجمعه را در زندان نیز برگزار کنیم. چند تن از روحانیون به ایشان بیان داشتند که ما اینجا بسط ید نداریم و دستمان بسته است ولی ایشان تاکید داشتند که نمازجمعه را باید برگزار کنیم. به هر حال به توافق رسیدیم که نمازجمعه را در زندان برگزار کنیم و ایشان نیز خطیب نماز باشد اما خطیب نمازجمعه میبایست تفنگ یا شمشیر به دست میگرفت و ما این دو را در اختیار نداشتیم به همین دلیل از باغچه زندان چوبی را پیدا کردیم و از آن به عنوان اسلحه استفاده کردیم. البته چندین نمازجمعه دیگر نیز در زندان برگزار کردیم که در آخر امر جلوی اقامه نمازجمعه ما را در زندان گرفتند.
آیــــــا جنابعالــــی خود را به شـرکت هفتگی در نمازجمعه مقید میدانید؟
بنده خود را حتما به این امر مقید میدانم لیکن در پارهای از اوقات فرصت این اجازه را به ما نمیدهد. به دلیل برخی گرفتاریها و مسئولیتها و همچنین ضرورت حضور در شهرستانها امکان حضور هر هفته در نمازجمعه نیست. البته این نکته را نیز باید یادآور شوم که بنده حتما در ماه رمضان و ماه محرم و همچنین در روزهایی که مقام معظم رهبری نماز را اقامه میکنند حتما حضور پیدا میکنم.
مهمترین خاطره خود را از نمازجمعه بیان بفرمایید؟
من از نمازجمعه خاطرات زیادی دارم. یکی از خاطرات من مربوط به فوت آیتالله طالقانی میباشد که بسیار برای بنده ناراحتکننده بود. شهید اسلامی نیمه شب این خبر را به من داد و در همان حال که بنده واقعاً از فوت ایشان بسیار متاثر و ناراحت بودم شهید اسلامی به من گفت که الان باید به فکر توطئههایی باشید که لیبرالها و نهضت آزادی در سر دارند. شهید اسلامی بیان داشتند که این گروهها برنامه دارند تا پس از فوت آیتالله طالقانی، آیتالله زنجانی که نیز در تیم آنها بود را از تبریز بیاورند و امام جمعه نمایند. در واقع طرحشان این بود که بگویند آیتالله طالقانی وصیت نموده است که آقای زنجانی بر ایشان نماز بخواند و امام جمعه بعد از ایشان هم آقای زنجانی است. آنها در واقع به دنبال این مسئله بودند که امام را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند که اگر امام(ره) با انتخاب آقای زنجانی موافقت نکند جنجال سیاسی ایجاد نمایند و بگویند که ایشان وصیت آیتالله طالقانی را نپذیرفته است و اگر هم ایشان موافقت خود را اعلام کند سنگر نمازجمعه را در اختیار خود قرار دهند. آنها در واقع میخواستند سنگر نمازجمعه را که متعلق به ولی فقیه است، تصرف نمایند. لذا ما هم وظیفه خود دیدیدم که تدبیری به خرج داده و این توطئه را خنثی نماییم. لذا بنده ساعت پنج صبح با آیتالله بهشتی تماس گرفتم، مسئله فوت آیتالله طالقانی و توطئهای را که در راه بود را نیز برای ایشان بیان داشتم. به ایشان عرض کردم که جنابعالی با حضرت امام(ره) در رابطه با این موضوع صحبت بفرمایید و آقای منتظری را به عنوان امام جمعه تهران، همین امروز صبح معرفی نمایید. انتخاب آقای منتظری از این رو بود که انتخاب ایشان؛ اولاً برای جریان مخالف حساسیت زا نبود، ثانیاً آقای منتظری در تهران نمیماند و برای کرسی تدریسش به قم میرفتند و ایشان قادر نبود هر هفته نماز را اقامه کند. لذا زمینه به طور طبیعی برای امامت جمعه آیتالله خامنهای مهیا میشد. (آدینه تهران: البته گفتنی است یکی از دلایل عزل آقای منتظری توسط حضرت امام(ره) نزدیکی و قرابت فکری ایشان با نهضت آزادی و لیبرالها بود) پس از پیگیریهای لازم از بیت امام(ره) مطلع شدیم که امام (ره) ساعت هفت صبح حکم خود مبنی بر معرفی امام جمعه تهران را اعلام داشتند. این حکم به رادیو فرستاده شده بود تا به صورت عمومی اطلاع رسانی شود ولی یکی از مجریان رادیو به نام «ساعتچی» که از منافقین بود، از این کار سرباز زده بود و حکم امام را اعلام نکرده بود. ما در رادیو از طریق یکی از افراد بسیار خوب و متعهد به نام «مصطفی ابوالقاسمی» قضیه را پیگیری کردیم و نهایتاً در تماسی که بنده با ساعتچی داشتم ایشان را تهدید کردم که حکم حتما باید خوانده شود. نهایتا پس از کش و قوسهای فراوان حکم در رادیو خوانده و اعلام شد. پس از آن بنده به مراسم تشییع پیکر حضرت آیتالله طالقانی رفتم و مشاهده کردم که بسیاری از افراد نهضت آزادی بسیار ناراحت و پریشان هستند. خنثی کردن این توطئه برای کسانی که تلاش داشتند تا سنگر نمازجمعه را تصرف نمایند توفیقی بوده که نصیب بنده و دوستان ما شده است.
به اعتقاد شما و با توجه به تحقیقاتی که در حوزه امامشناسی داشتهاید، الگوی بی بدیل امام و امت از چه مختصات فردی، سیاسی و اجتماعی برخوردار است؟
شناخت امام و امامت باید درست و آگاهانه صورت گیرد. بنده در کارهای تحقیقی که در این زمینه انجام داده ام مشاهده کردم که حضرت ابراهیم(س) در واقع رهبری بوده است که از درون مردم، همراه مردم و در جهت رشد مردم به سمت آن خواستههای متعالی حرکت نموده است. آیتالله جوادی آملی میفرمایند: دین، دین تشکیلات است و تشکیلات، امامت و رهبری میخواهد. همچنین ایشان میفرمایند که امام به منزله قطب و مرکز امور است. از نظر بنده تحلیل هایی که امام را به عنوان قائد، فرمانده و یا شخصی کاریزماتیک صرف مینگرند کاملا اشتباه میباشند. همان گونه که بیان شد آیتالله جوادی آملی معتقدند که امام نقش مرکز و محور را دارد و برای آوردن تمثیلی در این رابطه از اصطلاح منظومه شمسی استفاده میکنند. ایشان معتقدند که امام در مرکز است و همه در اطراف ایشان در چرخشند. البته باید گفت که همه حرکت مستقلی دارند و استقلال در حرکت محفوظ است اما در عین حال که هرکدام استقلال در حرکت دارند از یک حرکت جمعی نیز برخوردارند. در واقع هدف آیتالله جوادی آملی آن است که بیان نمایند که همه به طرف امام و امام نیز به طرف حق در حال حرکت هستند. به طور کلی باید گفت که امامان همواره در هدایت مردم بسیار آگاهانه و گام به گام حرکت نموده و پس از آن تلاش داشتند تا با بصیرت افزایی در مردم و با ارائه استدلالهای لازم، قضیه و چگونگی هدایت به سمت خداوند را برای آنها روشن سازند. این امر را میتوان در چگونگی هدایت مردم توسط حضرت ابراهیم(س) نیز مشاهده کرد. ایشان به منظور دعوت مردم به سمت خداوند ابتدا از توجه مردم به ستاره پرستی آغاز کردند و نهایتا مردم را به خورشید پرستی توجه دادند و بعدا بیان داشتند که من امور افول کننده را دوست ندارم و این امور همه افولپذیرند و شایسته پرستش نمیباشند. علاوه بر حضرت ابراهیم(س)، سایر ائمه معصوم(ع) همواره در این مسیر حرکت کرده اند. مبتنی بر این ممشای مقدس روش هدایت حضرت امام خمینی(ره) نیز به همین گونه بود. ایشان نیز به تدریج تلاش کردند تا مردم را آگاه و بیدار کرده و قدم به قدم جلو ببرند. به عنوان شاهدی بر این مدعا و آشکار شدن بخشی از هدایت تدریجی و گام به گام امام (ره ) میتوان به در خواست آقای عسکر اولادی از ایشان اشاره داشت. جناب آقای عسکراولادی در اوایل دهه 40 خدمت امام رفتند و از ایشان درخواست نمودند که آیا اجازه میدهید که برای شهدای مدرسه فیضیه مراسم برگزار کنیم، ایشان فرمودند که هنوز زود است و مردم از آمادگی لازم برخوردار نمیباشند و همچنین ممکن است که رژیم نیز دست به وحشی گری بزند. لذا ایشان به آقای عسکراولادی توصیه کردند که شما تبلیغات لازم را انجام دهید تا انشاالله زمینه آماده شود. پس از مدتی که زمینه از نظر امام (ره) آمادهتر شده بود ایشان دستور دادند تا چهلم برگزار نمایند. در قضیه بنیصدر نیز ایشان مجددا چنین موضعی را اتخاذ کردند و در همان ابتدا نگفتند که بنی صدر را بگیرید، میدان را برای وی باز کردند و در عین حال مردم را امامت کردند. امام (ره ) فرمودند: بروید به کسی که احتمال میدهید رای بیاورد رای دهید و سپس میفرمایند: رئیس جمهور اگر خلاف برود مردم او را به جهنم خواهند فرستاد. لذا ایشان در وهله اول به مردم توصیه مینمایند که با آرامش رای دهند و پس از آن که انحرافات بنیصدر را مشاهده مینمایند، او را در وهله اول نصیحت میکنند که بیدار شود و برگردد و پس از آن در خلوت و حتی در برخی مواقع آشکارا به او تذکر میدهد. این تذکر و آگاهی بخشی امام تا جایی پیش میرود که بنیصدر میگوید من قانون را قبول ندارم و آنجا است که امام هم به او میگویند که قانون تو را قبول ندارد و در انتها میفرمایند بنی صدر باید عزل گردد.
تا آنجا که لطف حق با تو مداراها کند / چون که از حد بگذرد، رسوا کند
با توجه به سوابق شما هم به عنوان یکی از مبارزان انقلاب اسلامی و هم به عنوان یکی از کسانی که در متن و بطن انقلاب اسلامی حضور فعال داشتید وضعیت نمازجمعه در قبل و پس از پیروزی انقلاب را چگونه ارزیابی مینمایید؟
مسئله نمازجمعه همواره از اهمیت ویژهای در اسلام برخوردار بوده است و به همین علت نیز در زمان پیامبر اسلام(ص) و ائمه معصومین و ظهور حضرت ولی عصر(عج) نیز واجب است. چرا که این نماز، نمازی بسیار پر برکت و موثر، مردمی، الهی، حکومتی و ملی است. نمازجمعه از ابعاد مختلفی برخوردار است و یک نماز تک بعدی صرف نیست بلکه این نماز از ابعاد مختلفی مانند ابعاد اجتماعی، عبادی، سیاسی، اقتصادی ، عاطفی و ارتباطی نیز برخوردار است. البته در برخی از اوقات بین فقها نیز اختلاف نظراتی مشاهده میشود. برخی هنگامی که فقیه را مبسوط الید بدانند، نمازجمعه را لازم و واجب میدانند و برخی نیز معتقدند که در دوران غیبت به خاطر مشکلاتی که وجود دارد نمیتوان نمازجمعه را خواند. ولی در هر حال در دوره حکومت ولی فقیه عادل، نمازجمعه امر بسیار مهم و ارزشمندی است که در نظام جمهوری اسلامی نیز به اجرا رسید. با توجه به اهمیت نمازجمعه بنده نیز در کتاب خود با عنوان مبانی روش تحلیل سیاسی نیز این جمله امام (ره) را که میفرمایند که اسلام همه چیزش با سیاست گره خورده است و بعد نیز میفرمایند که سیاست یعنی همین، یعنی هر روز نماز جماعت بعد نمازجمعه و دوبار در سال نماز بینالمللی مانند نماز عید فطر و عید قربان را به عنوان یکی از اشارات اساسی آورده ام. در واقع باید گفت که هدف حضرت امام ( ره ) از بیان این جملات این بوده است تا همان گونه که خود نیز میفرمایند امور مسلمانان در همه مجامع مطرح شود.
همانطور که اشاره کردید برخی از علما نظرشان بر این است که در زمان بسط ولایت فقیه نمازجمعه وجوب عینی پیدا میکند. به اعتقاد شما، آیا پس از گذشت 34 سال از حیات پر برکت انقلاب اسلامی ما نتوانستیم به مرحله بسط ید ولی فقیه برسیم؟
بسط یدی که شما میگویید یک مفهوم نسبی است و با توجه به شرایط مختلف نیز طبیعتا متفاوت خواهد بود. به بیان دیگر اینگونه نیست که مفهوم بسط ید در جایی شکل گیرد و در جایی هم تمام شود. به عنوان مثال بسط ید مقام معظم رهبری در آغاز ولایتشان بیشتر در محدوده ایران اسلامی بود ولی در حال حاضر این بسط ید به کل جهان اسلام نیز تسری پیدا کرده و گسترهای جهانی یافته است. وقتی سید حسن نصرالله میگوید که من افتخار میکنم که که تابع ولی فقیه هستم این امر نشان دهنده بسط ید ولی فقیه است. همچنین وقتی در یمن یا حتی سایر کشورهای دیگر میگویند که ولی فقیه ما سیدعلی خامنهای است این امر حکایت از مبسوط الید بودن ولی فقیه و مقام معظم رهبری امام خامنهای دارد. به هر حال باید گفت که بسط ید بودن در شرایط و زمانهای مختلف متفاوت است. در حال حاضر که نظام جمهوری اسلامی ایران حکمفرما است بسط ید بودن تحقق پیدا کرده است و همینکه ما در بیش از 700 نقطه کشور نمازجمعه برگزار میکنیم میتواند حکایت از مبسوط الید بودن داشته باشد. علاوه بر این و همانگونه که در فوق نیز بیان شد آوازه ولایت مقام معظم رهبری امروز در سراسر جهان طنین انداز است و از گسترهای جهانی برخوردار است.
آیا زمانی که شما به همراه برخی از روحانیون مبارز مانند حضرت آیتالله مهدوی کنی، آیتالله طالقانی و ... در زندان اوین بودید نیز نمازجمعه را برگزار میکردید؟
ما همواره چه در دوران انقلاب و چه پس از انقلاب تلاشمان بر برگزاری نمازجمعه بوده است. حتی در زمانی که بنده در زندان اوین بودم به همراه سایر روحانیون مبارز مانند حضرت آیتالله مهدویکنی و همچنین آیتالله طالقانی و برخی دیگر از علمایی که در زندان بودند، نمازجمعه را در همان زندان برگزار میکردیم. برگزاری نمازجمعه در زندان یکی از بهترین خاطرات بنده است. در آن زمان یکی از آقایان معتقد بودند که ما در زندان نیز بسط ید داریم و میبایست نمازجمعه را در زندان نیز برگزار کنیم. چند تن از روحانیون به ایشان بیان داشتند که ما اینجا بسط ید نداریم و دستمان بسته است ولی ایشان تاکید داشتند که نمازجمعه را باید برگزار کنیم. به هر حال به توافق رسیدیم که نمازجمعه را در زندان برگزار کنیم و ایشان نیز خطیب نماز باشد اما خطیب نمازجمعه میبایست تفنگ یا شمشیر به دست میگرفت و ما این دو را در اختیار نداشتیم به همین دلیل از باغچه زندان چوبی را پیدا کردیم و از آن به عنوان اسلحه استفاده کردیم. البته چندین نمازجمعه دیگر نیز در زندان برگزار کردیم که در آخر امر جلوی اقامه نمازجمعه ما را در زندان گرفتند.
آیــــــا جنابعالــــی خود را به شـرکت هفتگی در نمازجمعه مقید میدانید؟
بنده خود را حتما به این امر مقید میدانم لیکن در پارهای از اوقات فرصت این اجازه را به ما نمیدهد. به دلیل برخی گرفتاریها و مسئولیتها و همچنین ضرورت حضور در شهرستانها امکان حضور هر هفته در نمازجمعه نیست. البته این نکته را نیز باید یادآور شوم که بنده حتما در ماه رمضان و ماه محرم و همچنین در روزهایی که مقام معظم رهبری نماز را اقامه میکنند حتما حضور پیدا میکنم.
مهمترین خاطره خود را از نمازجمعه بیان بفرمایید؟
من از نمازجمعه خاطرات زیادی دارم. یکی از خاطرات من مربوط به فوت آیتالله طالقانی میباشد که بسیار برای بنده ناراحتکننده بود. شهید اسلامی نیمه شب این خبر را به من داد و در همان حال که بنده واقعاً از فوت ایشان بسیار متاثر و ناراحت بودم شهید اسلامی به من گفت که الان باید به فکر توطئههایی باشید که لیبرالها و نهضت آزادی در سر دارند. شهید اسلامی بیان داشتند که این گروهها برنامه دارند تا پس از فوت آیتالله طالقانی، آیتالله زنجانی که نیز در تیم آنها بود را از تبریز بیاورند و امام جمعه نمایند. در واقع طرحشان این بود که بگویند آیتالله طالقانی وصیت نموده است که آقای زنجانی بر ایشان نماز بخواند و امام جمعه بعد از ایشان هم آقای زنجانی است. آنها در واقع به دنبال این مسئله بودند که امام را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند که اگر امام(ره) با انتخاب آقای زنجانی موافقت نکند جنجال سیاسی ایجاد نمایند و بگویند که ایشان وصیت آیتالله طالقانی را نپذیرفته است و اگر هم ایشان موافقت خود را اعلام کند سنگر نمازجمعه را در اختیار خود قرار دهند. آنها در واقع میخواستند سنگر نمازجمعه را که متعلق به ولی فقیه است، تصرف نمایند. لذا ما هم وظیفه خود دیدیدم که تدبیری به خرج داده و این توطئه را خنثی نماییم. لذا بنده ساعت پنج صبح با آیتالله بهشتی تماس گرفتم، مسئله فوت آیتالله طالقانی و توطئهای را که در راه بود را نیز برای ایشان بیان داشتم. به ایشان عرض کردم که جنابعالی با حضرت امام(ره) در رابطه با این موضوع صحبت بفرمایید و آقای منتظری را به عنوان امام جمعه تهران، همین امروز صبح معرفی نمایید. انتخاب آقای منتظری از این رو بود که انتخاب ایشان؛ اولاً برای جریان مخالف حساسیت زا نبود، ثانیاً آقای منتظری در تهران نمیماند و برای کرسی تدریسش به قم میرفتند و ایشان قادر نبود هر هفته نماز را اقامه کند. لذا زمینه به طور طبیعی برای امامت جمعه آیتالله خامنهای مهیا میشد. (آدینه تهران: البته گفتنی است یکی از دلایل عزل آقای منتظری توسط حضرت امام(ره) نزدیکی و قرابت فکری ایشان با نهضت آزادی و لیبرالها بود) پس از پیگیریهای لازم از بیت امام(ره) مطلع شدیم که امام (ره) ساعت هفت صبح حکم خود مبنی بر معرفی امام جمعه تهران را اعلام داشتند. این حکم به رادیو فرستاده شده بود تا به صورت عمومی اطلاع رسانی شود ولی یکی از مجریان رادیو به نام «ساعتچی» که از منافقین بود، از این کار سرباز زده بود و حکم امام را اعلام نکرده بود. ما در رادیو از طریق یکی از افراد بسیار خوب و متعهد به نام «مصطفی ابوالقاسمی» قضیه را پیگیری کردیم و نهایتاً در تماسی که بنده با ساعتچی داشتم ایشان را تهدید کردم که حکم حتما باید خوانده شود. نهایتا پس از کش و قوسهای فراوان حکم در رادیو خوانده و اعلام شد. پس از آن بنده به مراسم تشییع پیکر حضرت آیتالله طالقانی رفتم و مشاهده کردم که بسیاری از افراد نهضت آزادی بسیار ناراحت و پریشان هستند. خنثی کردن این توطئه برای کسانی که تلاش داشتند تا سنگر نمازجمعه را تصرف نمایند توفیقی بوده که نصیب بنده و دوستان ما شده است.