
عزیز اله قهرمانی
آیا همچنان برخی از آقازادههای بیتجربه و نالایق سهمخواهی میکنند و با خودبزرگبینی به شعور مردمان سرزمینی که مهد و عصاره تمدن ایران زمین است، توهین خواهند کرد؟
آیا سومین حرم اهلبیت (ع)، فرد شایسته و درخور را بازمییابد تا ظرفیتهای خود را بسترساز رفع مشکلات گریبانگیر کند؟
آیا تمام شورائیان با بهرهمندی از فرهنگ شورایی وحدت و همدلی را به شهروندان شهری که تاریخ به عظمت والای آن گواهی میدهد، نشان خواهند داد و تکرویهای گذشتگان را به زبالهدان شهر میسپارند وتشکلهای پاک اعتماد کرده به آنان را در میان مردمان درسگرفته از مکتب صدق، محبت و صفا روسپید خواهند کرد؟
آیا باز قدرت به سهامداران شرکتهای سهامی مدیریتی بازمیگردد و یا بنا بر عدل و انصاف کار به کاردانان و شایستگان ناپیوسته به مراکز قدرت و ثروت سپرده خواهد شد؟
آیا گلوی فرهنگی شهر فرهنگ و ادبپرور سعدی و حافظ و ... که در بسیاری از نقاط جهان، ایران را با نام آن میشناسند و شهره به شعر و شعور است، در مشت سنگی بیگانه با این دیار و روانه شده از ناکجاآباد فشرده خواهد شد؟
آیا محقان دلبسته به دیار پر رمز و راز خود، به غضب و تنگنظری تحمیل شدهها گرفتار میآیند، روانه خانهها شده و در دیار خود غریب میافتند؟
اینها پرسشهایی است که پاسخگویی به آنها حق مسلم و اجتنابناپذیر مردمان سرزمین خدایی پارس و شهر مقدس شیراز بوده و دیگر زمانهای نیست که بتوان همچنان بغضها را در گلو نگه داشت و گذاشت تا فشار درد بر سینههای سوزناک عاشق تداوم یابد.
ویژگیهای بارز این دیار، مردان مردی را میطلبد تا ظرفیتها و توانمندیهای مدفون شده در سیاهی تنگنظری، قوم و قبیلهگرایی، تحمیل، تحقیر، تهدید، توطئه، تزویر و ... را از دل خاک بیرون کشیده و مردم گرفتار آمده در منظر کریه بیکاری، گرانی، آلودگیهای صوتی و هوایی، فساد، گرههای ترافیکی، عصبیت و تندخویی، معماریهای بیگانه با باورهای اسلامی ایرانی، رشوه، بیعدالتی و ... برهاند.
دیاری که نه در شعار بلکه بهواقع باید قطب گردشگری (تاریخی، فرهنگی، مذهبی، پزشکی و ...) کشور باشد و از این راه تولید ثروت عمومی توام با عدالت کند.سرزمینی که ذخایر آن باید از انحصار درآید و در عمل به ثروت ملی مبدل شود.
دیاری که باید از ضعف و یا سوء مدیریتها رهانیده شده و ظرفیتهای خدادادی آن به کار گرفته شود تا دیگر جوانان کمنظیر و نجیبش حسرت نقاط دیگر را به دل نداشته باشند و در شهر خود غریب جلوه نکنند و گرفتار بیهویتیها نشوند.
امروز اداره امور پارس و شیراز جز با مدیران ریشهدار و ملموس با این دیار که اعتبار و آبروی خود را مایه میگذارند، میسر نیست، چراکه بوده و هستند و خواهند بود و با ماندگاری مقطعی و مدیریتهای زودگذر، از خوب و بد امور بیاعتنا و بیتفاوت نخواهند گذشت.
شورائیان این شهر باید سخنگوی واحدی داشته باشند و از پراکنده و متضادگویی بپرهیزند و اختلافات اجتنابناپذیر سلیقهای را به رسانههای تاجر منتظری که همواره آب را گلآلود میخواهند، نکشانند، وقت و انرژی خود و شهروندان را صرف تنشهای آسیبرسان و بدنتیجه نکنند و آرامش را به شهر بازگردانده و فقط و فقط خدمت و خدمترسانی کنند و بس.در انتخاب شهردار بنا بر تجربیاتی که شهروندان مترصد این شهر به دست آوردهاند، ملاکهایی مانند
شیرازی الاصل بودن، متخصص و متبحر بودن، شجاع و باصراحت بودن، با تجربه کافی بودن، ماشین امضا نبودن، اشراف داشتن کامل بر جای جای شهرداری، زیر بار تحمیل نرفتن، ضد مافیایی بودن، مردمی و شفاف بودن، ارتباط مستمر و مدام با شهروندان داشتن، پاسخگو بودن، از سئوال نترسیدن و انتقادپذیر واقعی بودن، مرتبط بودن دائم با رسانههای پاک و امتحان پس داده، شناخت کامل داشتن از موقعیتهای مختلف شیراز، شناخت داشتن کافی از ظرفیتها و پتانسیلهای این شهر، شناخت کافی داشتن از مشکلات ریز و درشت جای جای شهر، داشتن شجاعت و شهامت کافی برای شکستن ساختارهای غلط و فسادانگیز شهرداری، تلاش بیوقفه داشتن در برابر کردن شمال و جنوب شیراز و برقراری عدالت کامل در نقاط مختلف شهر آنگونه که در خور و شایسته یک شهر اسلامی شیعی باشد، لجباز نبودن و داشتن تعامل منطقی و سازنده با سایر دستگاههای اجرایی، پایفشار بودن بر تحقق مدیریت واحد شهری، درست و به جا چیدن مدیریتها در شهرداری، شکستن بدعت نامیمون مدیریتهای مادامالعمری و سهمیهای در شهرداری و ... را در نظر گیرند.
*مسئول روابط عمومی تبلیغات استان فارس