
مذهب میتواند موجب غنای هنر شود و اگر به دنبال تطهیر هنر و هنرمند هستیم، تنها راه آن ورود به عرصه مذهب و پیوند دادن آن با مذهب است. امیدوارم ورود آگاهانه یا ناآگاهانه من به این عرصه فتح بابی برای این باشد که بزرگان متوجه شوند که هنر زبان گویایی است و تغافل از آن قابل اغماض نیست.
دو میلیارد تن سریال اصحاب کهف را دیدهاند، اگر فرض کنیم همه منبریهای ما به 40 هزار نفر برسند و هر کدام 100 مخاطب داشته باشند، 160 سال طول میکشد که دو میلیارد تن مخاطب جذب کنند، با احتساب این موضوع که منبریهای ما بتوانند موضوعات قرآنی را به تصویر بکشند.
هنر در صورتی تطهیر میشود که ریشهاش را از مذهب بگیرد، هر زمان که هنر با مذهب عجین شده است، معجزهای مضاعف ایجاد کرده است.
دوستان تصور کردهاند که من محقق یا اسلامشناس هستم، من از طایفه لوطیها هستم که جرأت پیدا کرده است، بیاید سراغ کارهای قرآنی؛ آن هم به علت این که بزرگان حوزه وارد هنر نمیشوند زیرا وادی هنر مطلوب نیست. ما هنرمند، گریمور و ... داریم اما مشکل در سناریونویسی است. حوزههای علمیه باید حوزه هنری درست کنند که در آن جا طلابی تربیت شوند که قرار است دنیای اسلام را از طریق هنر ارشاد کنند و یکی از درسهای این حوزه هنری فیلمنامهنویسی باشد که علم، معرفت، آگاهی، حس و اسلامشناسی لازم دارد.
آن چه کم داریم، وجود سناریونویس اسلامشناسی است که عامل باشد یعنی عالم عامل به دین باشد. زیرا کسی که میخواهد در این وادی وارد شود باید فحوای اسلام در دل او جا باز کرده باشد. ما در جریان ساخت «یوسف پیامبر» از دو نفر از افرادی که دکترای علوم قرآنی از دانشگاهی مانند دانشگاه امام صادق(ع) داشتهاند، استفاده کردیم. همچنین با آقایان [مرحوم حاج حبیب الله] عسکراولادی و [مرحوم سید اکبر] پرورش مشورت داشتیم.