

اگر برای نخبگان امکان تحقیق فراهم نباشد و فرد نخبه امکان استفاده از ابزارهای پژوهشی را نداشته باشد، عملاً دیگر اشتیاقش را از دست خواهد داد.
امروزه علم و ثروت در راستای هم حرکت میکنند؛ اقتصاد دانشبنیان که در چشمانداز 20 ساله کشور نیز دیده شده، به آموزش عالی کمک میکند که در راه بینیازی قدم بردارد. امروزه دنیا میداند بدون دانش هیچ امری محقق نمیشود. بهعنوانمثال پیش از سال 2000 وقتی میگفتند کسانی که آشنایی استفاده از رایانه را ندارند بیسواد محسوب میشوند هیچکس فکرش را نمیکرد که یک روزی این اتفاق بیفتد. بنابراین حتماً باید مسائل علمی در اقتصاد کشور دخیل شود. مقام معظم رهبری هم به این مسئله تأکید بسیاری داشتهاند. در اقتصاد دانشبنیان علم به ثروت تبدیل میشود.
مسئلهای که در اقتصاد دانشبنیان وجود دارد این است که فکر علمی اول تبدیل به طرح و ایده و سپس اختراع میشود و این اختراع در نهایت به ثروت منتهی خواهد شد. بر همین مبنا جواب سؤال علم بهتر است یا ثروت، علم بهتر است با ثروت شده است. وقتی با علم کار اقتصادی بکنید تبدیل به ثروت میشود. به عنوان مثال شما ببینید که چین به عنوان اقتصاد دوم جهان از دانش خود در راستای تولید ثروت استفاده میکند و شما این کشور را با 40 سال پیش مقایسه کنید؛ اکنون تنها رشد اقتصادی دورقمی در جهان متعلق به این کشور است.
دولت شرایطی برای رشد ایجاد کرده است و نخبگان میتوانند اندیشههای خود را محقق کنند. اما با همه این شعارها در 3-4 سال گذشته بنا بر تمام آمارهای دولتی و غیردولتی، با رشد منفی مواجه شدیم. اگر بخواهیم به چشم اندازه 20 ساله برسیم باید این شرایط را حداقل به مثبت 8 درصد برسانیم.