
حبیب الله عسگراولادی را اخلاقی ترین سیاستمدار جمهوری اسلامی می دانند.
این را نه چون ارگان حزبی هستیم که او در آن فعال است بگوییم که اعتقاد سیاسیون جمهوری اسلامی حتی در جناح مقابل اوست.
چند سال قبل که حزب جبهه مشارکت اکثریت دولت و مجلس(ششم) را بر عهده داشت و عسگراولادی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی بود، مکاتباتی را با دبیرکل این حزب محمد رضا خاتمی برادر رییس جمهور وقت شروع کرد و مناظره مکتوبی با وی درباره دیدگاه های فکری این تشکل و همفکران آنها و عملکردشان در مجلس و دولت داشت.
آنها در آن ایام ابتدا از این استقبال کردند اما پس از چندی این مکاتبات از سوی آنها متوقف شد و خاتمی تنها به سه نامه از هفت نامه عسگراولادی جواب داد.
و البته خاتمی چند روز قبل در گفت وگویی که با ویژه نامه اعتماد داشت روایت جدیدی از این مکاتبات ارائه کرد؛
عسگراولادی در آن سالها دو مکتوب دیگر هم داشت؛ یکی به موسوی خوئینی ها و دیگری پاسخ به نامه ابراهیم یزدی.
شاید برای برخی این شبهه ایجاد شود که چرا ابراهیم یزدی. وی نامه ای درباره شرایط سیاسی روز به عسگراولادی نوشت و عسگراولادی از باب ضرورت پاسخ به سلام، به شخص وی پاسخ داد و نه تشکل متبوعش که غیر قانونیست.
اما مکتوبات اخیر عسگراولادی؛ وی از حدود ده روز قبل و در سه شماره متوالی روزنامه رسالت مطالبی را درباره جریان انحرافی نوشت. و نکته قابل توجه اینکه سرمقاله روزنامه ایران ارگان دولت به یکی از مطالب وی پاسخ داد.
عسگراولادی هم علاوه بر ادامه مطالبش به نکات مطرح شده در آن سرمقاله پاسخ داد که روزنامه ایران علاوه بر انتشار جوابیه عسگراولادی، شبهات جدیدی در کنار آن منتشر کرد.
اما در کنار این موضوعات، برخی رسانه ها حواشی دیگری هم برای عسگراولادی درست کردند؛ وقتی وی در گفت وگویی با خبرنگاران اعلام کرد دو نامزد شکست خورده انتخابات 88 را سران فتنه نمی داند بلکه آنها را کسانی می داند که فریب فتنه گران را خوردند و همین موضوع بهانه ای شد تا برخی رسانه ها دست به تخریب وی بزنند.
آنچه پیش رو دارید مجموع سه مقاله اخیر عسگراولادی و نیز دو مطلب روزنامه ایران و پاسخ وی به آنها می باشد.
مقاله اول
انحراف چیست؟
خط مستقیم انقلاب چیست و انحراف از آن کدام است؟ خط مستقیم انقلاب اسلامی را امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ترسیم کرده ومقام معظم رهبری بهعنوان خلف صالح ایشان همین خط را طی دو دهه گذشته بازتولید کرده است. قرائت انقلاب بدون قرائت امام(ره) و رهبری یک قرائت انحرافی است و اساسا انقلاب نیست بلکه انحراف از انقلاب است.
خط انقلاب و خط انحراف
هر خطی در راستای خط امام (ره) و رهبری باشد، مشروع و معقول و مستقیم است و هر خطی که کمترین زاویه با این خط داشته باشد، انحرافی است. دولتها به ماهو دولت پس از پیروزی انقلاب عمدتا در این خط حرکت کردهاند. اما برخی هم ممکن است به دلیل غفلت و یا تحریک دشمنان بهوسیله اطرافیان از این مسیر خارج شده باشند. خروج فرد یا افرادی از خط مستقیم انقلاب به معنای خروج کلیت دولت - که ما از آن به حاکمیت یاد میکنیم- نیست.
انشاءالله عاقبت دولت به خیر و رضای خدا ختم شود
دولتهای نهم و دهم هم در امتداد رای مردم به دولتهای پیشین بوده است و ما به احترام رای مردم منتخبین را تا وقتی که در مسیر مستقیم انقلاب گام بر میدارند، باید محترم بشماریم، خدمات آنها را ارج نهیم و البته از صدمات احتمالی آنها گله کنیم و انتقاد ناصحانه و مشفقانه داشته باشیم. دولت آقای دکتر محمود احمدی نژاد طی دوره گذشته خدمات زیادی به انقلاب کرده است. اکنون ماههای پایانی دوره خود را میگذراند و انشاء الله موفق شود عاقبت دولتش را به خیر و رضای خدا ختم کند.
ویژگیهای دولت نهم
دولت نهم که برخاسته از رای مردم بود مورد توجه رهبری معظم انقلاب قرار گرفت و معظم له کارکرد این دولت را منطبق بر گفتمان امام(ره) و شعارهای انقلاب توصیف فرمودند و صفاتی چون استکبار ستیزی، عدالتخواهی، اعاده عزت ملی، ترک انفعال درمقابل سلطه و زیاده طلبیغرب، ترک شرمندگی در مقابل غرب و غربزدگی ، جرأت در ایجاد تحول، جرأت در مقابله با فساد، روحیه مردمی و خاکی و سادهزیستی و ... را در کارکرد دولت برجسته میدیدند.
هوشمندی اصولگرایان در انتخابات 88
دولت دهم در حالی شکل گرفت که عمده اصولگرایان در پشت سر آقای احمدی نژاد ایستادند و مثل رقابتهای سال 84 رئیس دولت رقبایی در درون جریان اصولگرا نداشت. هوشمندی اصولگرایان در کشف راهبردهای نبرد نرم دشمن باعث شد رقابت بین خود را تعطیل کنند و در برابر جریان فتنه بایستند و از کارنامه چهارسال کارآمدی دولت نهم که با تدبیر رهبری هدایت میشد دفاع کنند.
کلیت دولت آلوده انحراف نیست
متاسفانه از دور دوم که برخی از نشانههای انحراف پدید آمد دولت احمدی نژاد مورد گله و حتی اعتراض دوستداران رئیس جمهور قرار گرفت. البته کلیت دولت آلوده این انحراف نبود و علیرغم برداشت برخی، بنده معتقد نیستم یک جریان انحرافی در کشور وجود دارد. اگر دقت کنیم یک حلقه انحراف است که باید تکلیف خود را با مردم و رهبری روشن کند و انتقادات برحق متدینین را پاسخگو باشد.
رفتارهای رئیس دولت توجه به دغدغه وحدت ملی نیست
اما آنچه که میتوانیم از انحراف یاد کنیم چیست؟
وحدت امت اسلام بویژه وحدت ملی ایران اسلامی
رئیس جمهور نماد وحدت اسلامی ملی ماست چون با رای مستقیم مردم انتخاب میشود. او رئیس جمهور کسانی که به او رای ندادهاند هم هست و باید وفق سوگند ریاست جمهوری به همه ملت و آرمانهای انقلاب و اسلام وفادار بماند. رفتارهای رئیس دولت با مخالفان، منتقدان و حتی دوستان نزدیک وی بهگونهای نبوده که بگوییم ایشان دغدغه وحدت ملی را معمول میدارد.
معنای وحدت ملی
وقتی از وحدت ملی سخن میگوییم معنایش این نیست که رئیس جمهور در چینش کابینه از رقبای خود استفاده کند. حتی معنای وحدت ملی آن نیست که حتما رئیس جمهور به احزاب وگروههایی که او را حمایت کردند سهمیهای از کابینه بدهد. معنای وحدت ملی آن است که دولت در درون خود و در تعامل قوا و نیز تنظیم مناسبات با رهبری در مسیر همگرایی حرکت کند. این کف مطالبات مردم و نظام از رئیس جمهور است.
رویکردهای انحرافی دولت
قابل توجه است که آقای احمدی نژاد چندی است نمای حرکاتش به بهانههای گوناگون کوبیدن بر طبل واگرایی با نزدیکترین دوستان خود است. تصفیههای پی درپی در کابینه به بهانه داشتن اختیار در قانون اساسی برای عزل وزرا را میتوان یک رویکرد انحرافی دانست. 11 روز خانهنشینی و عدم پذیرش حکم رهبری در مورد ابقای وزیر اطلاعات بهعنوان یک رفتار فوق العاده انحرافی جلوه داشته که افکار عمومی هنوز برای آن توجیهی پیدا نکرده است. عدم همگرایی با مجلس و عمل نکردن به برخی قوانین و نیز بهانهجویی در مجادله با قضات در خصوص مبارزه با فساد و حکم جوانفکر نشان میدهد رئیس جمهور محترم علاقهای به وحدت قوا و پایبندی به ساز وکارهای قانونی موجود در قانون اساسی برای تنظیم روابط قوا نشان نمیدهد.
رئیس جمهور جلوی خطاها و انحرافات احتمالی را بگیرد
اینجانب از آقای رئیس جمهور محترم میخواهم در باقیمانده عمر خدمتگزاری خود طوری عمل کنند که نقدهایی که در بالا به آن اشاره کردم واقعی جلوه نکند. ایشان با هوشمندیای که دارند میتوانند جلوی خطاها وانحرافات احتمالی را بگیرند و اشتباهات گذشته را هم جبران نمایند. اینجانب دعایم این است که خداوند به ایشان توفیق عنایت فرماید.
انحراف چیست؟
(قسمت دوم)
در این قسمت در خصوص نادیده گرفتن خدمات انقلاب در گذشته واسلام ایرانی و مکتب ایرانی بهعنوان دو انحراف مطالبی تقدیم میشود.
1- نادیده گرفتن خدمات گذشته
گاهی از خدمات دولت فعلی بهگونهای سخن گفته میشود که گویی درگذشته هیچ کاری صورت نگرفته است. تاریخ انقلاب اسلامی مشحون از فداکاری شمار زیادی از مسئولان در دولتهای پیشین است. دولت 8 سال دفاع مقدس، دولت سازندگی و دولت اصلاحات هر کدام به سهم خود به مردم خدمت کردهاند و فصلی از تاریخ پر افتخار جمهوری اسلامی را رقم زدهاند. نقد برخی عملکردهای ناصواب همراهان آنها نباید باعث شود خدمات آنها را نادیده بگیریم و آنها را تخطئه کنیم وخدای ناکرده تصویری سیاه از آنها نشان دهیم. " لا یجرمنکم شنان قوم علی الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی... ( مائده 8).
حجم خدمات به مردم نباید برخی را مغرور کند
یکی از توفیقات دولت نهم و دهم به فضل الهی این بوده که از سالهای 84 تاکنون رقم درآمد نفتی ایران یک رقم فوق العاده بوده است بهطوری که از آغاز انقلاب تا پایان دولت اصلاحات رقم درآمد نفتی ایران 383 میلیارد و 796 میلیون دلار بوده است. در حالی که تنها در طول برنامه پنج ساله چهارم در آمد نفتی ایران رقمی بالغ بر 465 میلیارد و 400 میلیون دلار بوده است. یعنی ما در این دوره بیش از همه دولتهای گذشته به لطف الهی درآمد نفت داشتیم و زیرساختهای اقتصادی کشور مهیای یک جهش اقتصادی بوده است. لذا حجم خدمات به مردم نباید برخی را مغرور کند و مدام آمار و ارقام را به رخ دولتهای پیشین بکشند.
ضمن اینکه نهادهای نظارتی باید تصویر درستی- غیر از تصویری رسمی که دولتیها در مورد کارنامه اقتصادی میدهند - از وضعیت اقتصادی کشور بدهند تا معلوم بشود ما با این نعمت عظیم الهی چه کردیم؟
2- اسلام ایرانی ، مکتب ایرانی
جعل تئوری مکتب ایرانی و حذف " اسلام" در ادبیات گفتاری اطرافیان رئیس جمهور و تاکید بیش از حد روی "اومانیسم" و اصالت انسان وبه بهانههای گوناگون، ستایش از ایران باستان و تجلیل از کوروش و به رخ کشیدن منشور حقوق بشر او نوعی بازگشت به گذشته است بیآنکه به مردم بگوییم این رویکرد چه جایگاهی در گفتمان امام(ره) و رهبری دارد. ما این رویکرد را نوعی انحراف میدانیم.
اذ جعل الذین کفروا فی قلوبهم الحمیه حمیه الجاهلیه فانزل الله سکینته علی رسوله و علی المومنین...( فتح 26)
"حمیت جاهلیت" مانع میشود ، ایمان به خدا و رسول آورد و تسلیم در برابر حق و عدالت شد.
داروی درد "حمیت جاهلیت"
پافشاری اقوام منحرف در برابر انبیای الهی از رهگذر "حمیت جاهلیت" صورت میگرفت. قرآن مجید داروی درد "حمیت جاهلیت" را سکینه ایمانی و روح تقوی میداند. ما باید جامعه اسلامی را بهسوی احکام الله و حاکمیت تقوی ببریم تا به سمت حمیت جاهلیت منحرف نشود. نه اینکه خود مبلغ آن باشیم.
یک خطای راهبردی
در حالیکه در منطقه و جهان عطر بیداری اسلامی به مشام میرسد کوبیدن بر طبل ناسیونالیسم ایرانی و حتی پوشاندن لباس ایرانی بر اسلام تحت عنوان مکتب ایرانی، اسلام ایرانی یک خطای راهبردی است و میتوان آن را حمیت جاهلی دانست. البته به این معنا نیست که ما نسبت به ملیت خود بیتفاوت باشیم و ارزشهای الهی آن را فراموش کنیم. اما تاکید زیاد بر آن به وحدت مسلمین، هم در داخل و هم در خارج آسیب میزند و انقلاب اسلامی ما را که خود را در اندازه جهانی تعریف کرده است در حد فرقهگرایی و نژاد پرستی فرو میکاهد.
اطرافیان رئیس جمهور موارد انحراف را جدی بگیرند
این رویکرد فهم رئیس دولت را از واقعیتهای جهان اسلام و دیدگاههای درست امام و رهبری، روحانیت ومراجع و نخبگان حوزه و دانشگاه دور میکند.
مواضع انحرافی اطرافیان دکتر احمدینژاد، حتی نزدیکترین دوستان رئیس جمهور را رنجاند و نقد صریح آیت الله مصباح یزدی به حلقه انحراف و موارد انحراف را اطرافیان رئیس جمهور باید جدی بگیرند.
انحراف چیست؟
(قسمت سوم)
انحراف از استکبار ستیزی
یکی از امتیازات خوب آقای دکتر احمدی نژاد که مورد تقدیر رهبری معظم انقلاب هم بوده موضعگیری اصولی در برابر استکبار جهانی و بویژه صهیونیسم بینالملل است. طرح سئوالات جدی در مورد مسئله هولوکاست، صهیونیستها را عصبانی کرد و پاسخی هم برای آن پیدا نکردند و در محافل مردمی جهان مات ومبهوت شدند. متاسفانه در اوج محبوبیت آقای احمدی نژاد در خصوص آمریکا ستیزی و موضعگیری اصولی در برابر رژیم صهیونیستی یک باره آقای مشایی بحث دوستی ملت ایران با مردم اسرائیل را آنهم از موضع معاون رئیس جمهور مطرح کرده و تصریح میکند:" ما مردم آمریکا را از برترین ملتهای دنیا میدانیم، ایران با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است!"
چطور می شود مردم ایران با جنایتکاران دوست باشند
این سخن در داخل و خارج واکنشهای زیادی داشت. مردم و نخبگان این موضع را ناپسند دانسته و تقبیح کردند. آخر چطور میشود یک رژیم فاسد که ملت مظلوم فلسطین را از خانه و کاشانه خود آواره کرده، مردان و زنان و کودکان معصوم فلسطینی را قتل عام کرده و بعد اشرار قوم یهود را از سراسر جهان جمع کرده و در سرزمین فلسطین جا داده است، آن وقت ما بگوییم؛ "ایران با مردم اسرائیل دوست است"؟! اصلا ما کشوری بهنام اسرائیل را به رسمیت نمیشناسیم، آن را یک رژیم جعلی میدانیم و از آن به عنوان "رژیم صهیونیستی" یا "رژیم اشغالگر قدس" یاد میکنیم.
اسرائیل به مشایی لقب دوست خود داد
رهبر معظم انقلاب صریحا در این مورد موضع گرفته و فرمودند:" اینکه گفته شود ما با مردم اسرائیل مثل دیگر مردم دنیا دوست هستیم حرف درستی نیست، غیر منطقی و اشتباه است. موضع دولت و جمهوری اسلامی این نیست. این اظهار نظر غلطی است." رژیم صهیونیستی همان وقت که این حرف غلط زده شد در واکنش به این موضوع ضمن تقدیر از آقای مشایی به او لقب دوست اسرائیل داده بود. ما میگوییم دوست اسرائیل نباید در کنار رئیس جمهور باشد چون این انحراف جلوه داشت.
دوست اسرائیل معاون اول رئیس جمهور شد
آقای احمدی نژاد مواضع صریحی در دفاع از ولایت فقیه دارند یک وقت گفته بودند؛ "در هیچ تصمیمی بدون رضایت ولایت فقیه خیری وجود ندارد" و نیز گفته بودند " راه درست اطاعت از رهبری است"، خوب ایشان همین فرد را که اسرائیل میگوید او دوست ماست، به سمت معاون اول رئیس جمهورمنصوب کرد!
دوستان نزدیک رئیس جمهور و نخبگان از این انتصاب گله و انتقاد کردند. رهبری معظم انقلاب در نامهای رسما فرمودند: " انتصاب مشایی برخلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف وسرخوردگی میان علاقهمندان شماست." قاعدتا اگر ایشان روی قول خود مبنی بر رضایت رهبری در مورد تصمیمگیریها ایستاده است، نباید اینقدر اصرار داشته باشد که مشایی همچنان نزدیک ترین عنصر به او در مدیریت کشور باشد.
ناسازگاری دو موضع رئیس جمهور با هم
آقای احمدی نژاد با حکم اخیری که به مشایی داده و او را در حد اولیای الهی توصیف کرده است و اگر وفادار به این بیان خود که گفته بود؛" ما موظف به پیروی از ولایت فقیه هستیم" و " راه درست اطاعت از رهبری است"، است چگونه این دو موضع با هم سازگاری خواهد داشت؟! واین تعریف و توصیفها موجب رنجش دوستان اوست. نسبت عاطفی و فامیلی رئیسجمهور با مشایی نباید بهگونهای باشد که او از استکبار ستیزی و دشمنی با صهیونیسم ذرهای فاصله بگیرد.
رئیس جمهورمواضعی دارای شبهه و تردید را روشن کند
او در مقابل ملت سوگند خورده است که حب دوستان انقلاب و بغض و کینه دشمنان اسلام وانقلاب را در دل خود داشته باشد. البته این به آن معنا نیست که بغض دشمنان اسلام را ندارد. انصاف باید داشت که او در مبارزه با آمریکا واسرائیل غاصب چیزی کم نگذاشته است. اما باید مواضعی را که در مردم شبهه و تردید ایجاد میکند روشن کند، یکی از آن شبهات همین شبهه است که اشاره کردم.
توصیه امام راحل درباره نفوذ
امام(ره) در طول عمر پربرکت خود همواره در مورد خطر آمریکا و صهیونیسم هشدار دادهاند و حتی در وصیت نامه خود به علما و مسئولان نظام تاکید کردهاند؛" با جدیت از نفوذ وابستگان به دو قطب استعمارگر غرب یا شرقزدگان و منحرفان از مکتب بزرگ اسلام جلوگیری نمایند و بدانند که مخالفین اسلام و کشورهای اسلامی که همان ابرقدرتهای چپاولگر بین المللی هستند با تدریج و ظرافت در کشور ما وکشورهای اسلامی دیگر رفته وبا دست افراد خود ملتها کشورها را به دام استعمار میکشانند. باید با هوشیاری مراقب باشید و با احساس اولین قدم نفوذی به مقابله برخیزید و به آنان مهلت ندهید."
ما میگوییم باید مو به مو به این وصیت عمل کرد تا انقلاب از آفتهای انحراف و نفوذ در امان بماند.
سرمقاله روزنامه ایران
روزنامه ایران در سر مقاله 04/10/91 خود به قلم سعید یوسفیپور با عنوان "آقای عسگراولادی، تازه چه خبر؟!" پاسخی به مطالب عسگر اولادی داد که به شرح ذیل است:
آقای عسگراولادی، تازه چه خبر؟!
اول) ریاست جمهوری اسلامی ایران شنبه شب در گفتوگوی زنده تلویزیونی که از شبکه اول سیما پخش شد هر جا خواست از عدم همکاریها و مشکلاتی که در مسیر حرکت دولت ایجاد میشود سخن بگوید، کلام خود را فرو برد و به ادامه بحث نپرداخت. وی بارها تأکید کرد تمام مسئولان در قوه مقننه و قضائیه دلسوزند و اختلافاتی که به وجود آمده عمدتاً از روی دلسوزی مسئولان بوده و بار دیگر طی چند ماه اخیر از همه قوا و نهادهای داخل نظام درخواست کرد دولت را در مسیر تعالی کشور کمک کرده و از آن حمایت کنند.
با این حال حبیبالله عسگراولادی مرد کهنه کار سیاست ایران و دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری، که خود بهتر از هر فرد دیگری از فشارهای وارده بر دولت آگاه است روز گذشته در سرمقاله روزنامه مؤتلفهای رسالت نوشت: « آقای احمدینژاد چندی است نمای حرکتش به بهانههای گوناگون کوبیدن بر طبل واگرایی با نزدیکترین دوستان خود است... رئیسجمهور محترم علاقهای به وحدت قوا و پایبندی به ساز و کارهای قانونی موجود در قانون اساسی برای تنظیم قوا نشان نمیدهد!»
اما آیا حبیبالله عسگراولادی از وضعیت تحمیل شده بر دولت هیچ اطلاعی ندارد که اینگونه قلم میزند؟ اگر اینطور است چرا در گفتوگوی چندی پیش خود با روزنامه جام جم گفته بود: «عدهای مایل نیستند احمدینژاد دوره خود را به پایان ببرد و میخواهند این تجربه را شکست خورده نشان دهند» به واقع دولتی که با تلاشی علنی و آشکار برای شکست خود روبهرو است باید چه کند. ریاست جمهوری در گفتوگوی زنده تلویزیونی به صراحت تأکید کرد: « نصف گلایه دولتهای قبلی را هم مطرح نکردهایم و این در حالی است که فشارها بر این دولت بیسابقه بوده است»
جناب عسگراولادی چطور از سویی رئیسجمهور را مخالف وحدت قوا معرفی میکنند و از سوی دیگر میگویند عدهای مایل نیستند احمدینژاد دوره خود را به پایان ببرد! ایشان چطور تمام جفاهایی که به این دولت شده را نادیده گرفته و احمدینژادی را که ماهها سکوت الهام بخش وحدت پیشه کرده و اکنون نیز به خاطر شرایط کشور از بازگو کردن جزئیات مسائل خودداری میکند به وحدت شکنی متهم مینمایند! آیا جناب عسگراولادی خبری از تحدید بیسابقه اختیارات رئیسجمهور طی سالهای گذشته ندارند، تا آنجا که دکتر احمدینژاد ناگزیر میشود در گفتوگوی تلویزیونی خود بگوید: «ریاست جمهوری را وقتی تحویل گرفتم دارای شئوناتی بود، باید با همان شئونات این مسئولیت را به منتخب ملت تحویل دهم» آیا جناب عسگراولادی نمیداند مجلس در مدت اخیر در چه حوزههای اجرایی دخالت کرده و چه بر سر لایحههای دولتهای نهم و دهم آورده که آقای رئیسجمهور در این خصوص میگوید: «برخی تصمیمات مدیریتی است و نباید آن را تبدیل به قانون کرد» آیا آقای عسگراولادی از فشار به اطرافیان و حامیان رئیسجمهور آگاه نیست. علی اکبر جوانفکر اکنون کجاست و به چه جرمی قریب به 3 ماه را در زندان اوین به سر برده؟ نگارنده احساس میکند جرم او حمایت از احمدینژاد بوده و لاغیر...
از جناب عسگراولادی سؤال میکنم چه کسی موضوع بازدید از زندان اوین را تبدیل به یک ماجرای رسانهای کرد؟ سخنگوی کدام قوه، رئیس قوه دیگر را متهم کرد که با اهداف سیاسی قصد بازدید از اوین را دارد؟ نیروی شاخص کدام گروه سیاسی گفت اطرافیان احمدینژاد مانند خوارج هستند و حاکمیت باید ریشه آنها را بخشکاند! احتمالاً آقای باهنر از نزدیکان سیاسی جناب عسگراولادی نیست؟ چرا جناب عسگراولادی هیچگاه آن افرادی را که نمیخواهند دوران ریاست جمهوری احمدینژاد به پایان برسد به افکار عمومی معرفی نمیکنند. بالاخره مردم به شخصی رأی دادهاند و میخواهند دشمنان داخلی این فرد را بشناسند. با این حال ما همچنان بر سکوت اصرار داریم چرا که بر بالای سر خود این جمله مولا را نصب کردهایم که فرمود: «از امروز تا روز انتخابات هر کس احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار گیرد قطعاً به کشور خیانت کرده است»
دوم) جناب عسگراولادی اخیراً گفتهاند: «موسوی و کروبی تا قبل از انتخابات و اعلام نتیجه آن فتنه گر نبودند و اگر چنین چیزی بود، شورای نگهبان آنها را تأیید صلاحیت نمیکرد و بعد از انتخابات بود که جریانهای نفوذی آنها را تحت تأثیر قرار دادند و من آنها را فتنه گر نمیدانم بلکه اشخاصی هستند مانند برادران یوسف که میتوانند توبه کنند و به دامان نظام بازگردند!»
ظاهراً ایشان این روزها چندان به اخبار رسانهها و اظهارات مدعیانه و هتاکانه حامیان جریان فتنه توجهی ندارد. جناب عسگراولادی، حامیان و فعالان فتنه امروز از شما و دوستانتان در جریانهای اصولگرایی میخواهند بابت حمایت
نیمبند سیاسی از دولت توبه کرده و از مردم عذر خواهی کنید! اما آیا باز شما، اینان و دوستانشان را در حالتی شبیه به حالت برادران یوسف میبینید؟! آیا اینها به واقع پشیمان هستند و اگر بار دیگر حوادث سال 88 پیش بیاید به رأی ملت تمکین خواهند کرد؟ البته زمانی که شما و دوستان هم حزبیتان به خدمت نویسنده «نامه سلام و والسلام» شرفیاب شدید بنده و امثال بنده از امکان چنین اظهاراتی احساس خطر میکردیم. جناب عسگراولادی آیا میتوان از خونهای بیگناه بر زمین ریخته در جریان فتنه توبه کرد؟ آیا میتوان از هتک حرمت مقدسترین نظام مستقر در کره خاکی توبه کرد و آنگاه بازگشت و در صدر جایگاههای سیاسی قرار گرفت! حاشا و کلا!
سوم) رئیسجمهور محترم شنبه شب هنگامی که در خصوص انتخابات آتی ریاست جمهوری صحبت کرد نشان داد که قویاً معتقد است انتخابات سال 92 باید با مشارکت 49 میلیون ایرانی انجام شود. این نگاه البته بسیار متفاوت است با نگاهی که از عدم حضور حداکثری مردم در انتخابات استقبال کرده و نفع خود و جریان سیاسیاش را در مشارکت حداقلی میداند. اما رئیسجمهوری که با صلابت بر عدد 49 میلیون تأکید میکند، نشان داده به ملت خود و فهم و شعور آنان اطمینان دارد و منویات ولی خود برای تحقق انتخابات حداکثری را در حوزه عمل اجرا خواهد کرد. احمدینژاد پیش از این نیز تأکید کرده بود: «ما کاملاً خیالمان از جانب مردم راحت است و حتی یک دقیقه درباره این که چه کسی نامزد شود یا رأی بیاورد فکر نمیکنیم بلکه تمام تمرکز خود را بر این قرار دادهایم تا مشکلات مردم را حل کنیم و معتقدیم ملت تصمیم خود را در انتخابات میگیرد و برای بنده این یک امر یقینی است که هر تصمیمی که ملت بگیرد بهترین تصمیم است»
اما به غیر از دولت که نمیخواهد و البته از نظر بسیاری از سیاسیون نباید به فکر نامزد انتخابات باشد ظاهراً تمام گروهها و اشخاص در حال تدارک گسترده برای انتخابات آتی هستند. راستی جناب عسگراولادی از جلسات انتخاباتی شما با گروه سه نفره آقایان حداد عادل، علیاکبر ولایتی و محمد باقر قالیباف تازه چه خبر؟!
پاسخ عسگر اولادی به روزنامه ایران
عسگر اولادی پس از انتشار این سرمقاله در روزنامه ایران به آن پاسخ داد که متن آن به شرح ذیل است:
1- یادداشت جناب آقای سعید یوسفی پور در نقد آنچه بنده در سرمقاله روزنامه رسالت تحت عنوان « انحراف چیست » را خواندم آنرا مشفقانه یافتم امّا از آنجا که قانون به بنده حق داده در پاسخ به نقد، نقدی هم داشته باشم عرض می کنم.
اطلاعات غلط و نادرست مبنای تحلیل نباشد
نقد بنده ناظر به سخنان اخیر آقای رئیس جمهور نبود چون نقد بنده قبل از سخنان ایشان درج شده بود. بنده سخنان آقای رئیس جمهور را از سیمای جمهوری اسلامی دیدم انصاف باید داد لحن او در نقد رقبا یا قوا لحن دوستانه بود بنده این لحن را گامی در همگرایی قوا می دانم امّا نوع مطالبی که گفته شد چه در مورد هدفمندی یارانه ها و چه در مورد معوقات بانکی و چه در مورد مسایل اقتصادی کشور باید دقت های کارشناسی در آن لحاظ شود همانطور که رئیس جمهور گفتند اطلاعات غلط و نادرست مبنای تحلیل نباشد.
دست دشمن را بخوانیم و از آن مسیر نرویم
بنده معتقدم آنها که نبرد نرم را در داخل مدیریت می کنند و از سرویسهای خارجی هم تکیه گاه دارند گاهی برخی اطلاعات نادرست را در چرخه اخبار و اطلاعات در میان نخبگان قرار می دهند تا به اهداف خود در پدیداری شکاف بین نخبگان و شکاف بین قوا برسند. باید این راه را با هوشمندی کنترل کرد و فضای صمیمیت و شفقت کمک می کند ما دست دشمن را بخوانیم و از آن مسیر نرویم.
نصیحت به توبه نادیده گرفتن اشتباهات نیست
2- آنچه در مورد فتنه و فتنه گران گفته ام، در سرمقاله رسالت تحت عنوان « فتنه چیست » و« گرفتار فتنه کیانند » به تفصیل گفته ام در اینجا هم در پاسخ به نقد دلسوزانه آقای سعید یوسفی پور در آستانه قیام تاریخی و حماسی 9 دی عرض می کنم ما همچنان شیطان اکبر را آمریکا می دانیم. نصیحت به برخی که گرفتار فتنه هستند برای بازگشت به دامن ملت و خیمه رهبری و توفیق توبه از جنایت ها و خیانت هایی که در حق ملت و رهبری معظم انقلاب انجام شده است به معنای نادیده گرفتن اشتباهات فاحش و خطاهای آنها نیست.
افراط در دشمنی نباید راه نجات را برای خطاکاران ببندند
وقتی خداوند بزرگ در توبه را برای بندگانش در هر شرایط باز گذاشته برخی بندگانش نباید بی اذن خدا بدلیل افراط در دشمنی این راه نجات را برای خطاکاران ببندند ممکن است آنها هرگز توفیق توبه پیدا نکنند کما اینکه در تاریخ ما شاهد استثناهایی هستیم امّا خدا و اولیای الهی هیچگاه این باب را بسته نمی دانند. توبه آنها هم به معنای بازگشت به « صدر جایگاههای سیاسی » آنچنانکه نویسنده سرمقاله ایران گفته اند نیست.
اگر کسی از راه غلط و انحرافی و فتنه بازگشت، فقط خدا و در نهایت رهبری معظم انقلاب و مردم تعیین خواهند کرد در چه جایگاهی باید بنشینند. من و شما نگران جایگاه آینده آنها نباید باشیم.
دولت از فعالیت اثرگذار در انتخابات پرهیز کند
3- در بند آخر سرمقاله ایران اشاره به مواضع رئیس جمهور درخصوص انتخابات شده است ما این مواضع را درست می دانیم واقعاً مأموریت دولت ایجاد فضای لازم برای مشارکت حداکثری است. دولت از هر فعلی که در جامعه به معنای اثرگذاری روی انتخابات یا نتایج انتخابات باشد باید پرهیز کند. مردم همین را می خواهند و رئیس جمهور هم در نطق تلویزیونی خود چنین قولی را داده است.
ما در مسیر همان مشارکت حداکثری حرکت می کنیم
امّا سرمقاله نویس ایران در پایان از بنده پرسیده است ؛ « جناب آقای عسگراولادی از جلسات انتخاباتی شما با گروه سه نفره آقایان حدادعادل ، علی اکبر ولایتی و محمدباقر قالیباف چه خبر؟! » و یک علامت تعجب کنار این سوال گذاشته است قاعدتاً اگر سرمقاله نویس ایران به جملاتی که از آقای رئیس جمهور نقل کرده در مورد مشارکت 49 میلیون نفر در انتخابات آینده، نباید از فعالیت بنده و دوستانمان برای انتخابات آینده تعجب می کرد، چون ما به عنوان یکی از اضلاع رقابت در مسیر همان مشارکت حداکثری حرکت می کنیم.
چرا از فعالیت های انتخاباتی تعجب کرده اند؟
آقایان حداد عادل ، قالیباف و ولایتی از نامزدهای احتمالی انتخابات آینده هستند لذا فعالیت آنها نباید تعجب انگیز باشد مگر قرار است از خارج مملکت عده ای بیایند نامزد شوند یا کسانی از اهل فتنه و فتنه انگیزان بیایند در رقابت ها شرکت کنند که ایشان تعجب کرده اند.
هیچ کس صراحتاً نامزدی خود را اعلام نکرده است
اگر خواهان مشارکت حداکثری هستیم شخصیت های مقبول مردم و احزاب قانونی و شناخته شده حق دارند در این مورد جلسه بگذارند و با هم گفت وگو کنند ضمن اینکه هیچ کدام از شخصیت های یاد شده صراحتاً نامزدی خود را اعلام نکرده اند. بنده متوجه نشدم چرا فعالیت احتمالی این سه نفر یا جلساتی که با احزاب و گروهها دارند مورد تعجب و پرسش سرمقاله نویس ایران شده است.
دولت باید از این دغدغه خارج شود
اگر روزنامه ایران بخواهد ارگان دولت باشد نباید حساسیت زیادی آن هم از نوع منفی به این جلسات داشته باشد مگر اینکه بگوئیم ارگان دولت علاوه بر مشارکت حداکثری، دغدغه چه کسی باید انتخاب شود را هم دارد. بنده معتقدم دولت باید از این دغدغه خارج شود هر آن کس که از صندوق درآید و رأی اکثریت مردم را داشته باشد باید مورد حمایت همه قرارگیرد و او هم رئیس جمهور کسانی است که به او رأی داده اند و هم رئیس جمهور کسانی که به او رأی نداده اند.
ارگان دولت امین بودن دولت را زیر سوال نبرد
مسئولیت قانونی احراز صلاحیت نامزدها به عهده نهاد فیصله بخش شورای نگهبان است مجموعه دولت از باب پایبندی به قانون اساسی، نباید ارگان دولت هم حساسیتی به این مسئله نشان دهد اگر نشان دهد بیطرفی مجموعه آن زیر سوال می رود. در حالیکه ما در همه انتخابات های گذشته پس از انقلاب مجریان امینی داشتیم و در این دوره هم ضریب امین بودن دولت اگر بیشتر از ادوار گذشته نباشد قطعاً کمتر نیست. لذا ارگان دولت نباید با بی توجهی یا بی تدبیری آنرا زیر سوال ببرد.
توضیحات روزنامه ایران در کنار انتشار جوابیه عسگراولادی
روزنامه ایران در کنار انتشار این توضیحات، مطالب جدیدی منتشر کرد. آنچه در زیر می خوانید مطالب روزنامه ایران است و در ادامه هم پاسخ مجدد عسگراولادی به این توضیحات.
اما درخصوص جوابیه جناب عسگراولادی ضمن تشکر از سعه صدر ایشان و قدردانی از وی جهت ایجاد فضای گفتوگو ذکر برخی نکات ضروری به نظر میرسد که به آن اشاره میشود:
اول) جناب عسگراولادی تأکید کردهاند «نقد ایشان ناظر به سخنان اخیر آقای
رئیسجمهور نبوده، چون قبل از سخنان دکتر احمدینژاد درج شده است»، این در حالی است که در هیچ کجای یادداشت مورد بحث ادعا نشده بود سخنان آقای عسگراولادی در واکنش به گفتوگوی تلویزیونی رئیس جمهور بوده، بلکه بر این نکته تأکید شده که در حالی که رئیس جمهور دائماً بر لزوم ایجاد فضای همدلی و گفتوگو میان قوا تأکید دارند، چرا برخی سیاسیون از جمله دبیرکل محترم جبهه پیروان خط امام و رهبری ایشان را به واگرایی متهم میکنند؟! جناب عسگراولادی در جوابیه خود تأیید کردهاند که: «انصاف باید داد لحن
رئیسجمهور در نقد رقبا یا قوا لحن دوستانه بود و بنده این لحن را گامی در همگرایی قوا میدانم» اما باید از ایشان پرسید آیا این نخستین باری است که رئیس جمهور از لحنی دوستانه استفاده میکند؟ آیا این نخستین گام وی جهت همگرایی قوا است؟! اگر آقای عسگراولادی این چنین میاندیشند، خوب است از مسئولان قوای دیگر و نهادها و ارگانهای عمومی و انقلابی درخصوص جلسات مداوم و مشترک این افراد با رئیس جمهور سؤال پرسیده و از اقدامات اجرایی دکتر احمدینژاد جهت ایجاد همگرایی در نظام آگاه شوند. هر چند بعید میدانیم ایشان از این موضوعات اطلاع نداشته باشند.
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی در همین بند از جوابیه، به رئیس جمهور توصیه کردهاند، دقتهای کارشناسی در مورد مسائل اقتصادی کشور را مدنظر قرار دهد. این توصیه بحق البته در حالی مطرح میشود که دکتر احمدینژاد در نشست تلویزیونی خود تأکید نمود شخصاً در صدها ساعت جلسات کارشناسی مربوط به طرح تحول شرکت کرده و مسائل را از نگاه کارشناسی مورد بررسی قرار داده است.
دوم) آقای عسگراولادی در بخش بعدی جوابیه، با اشاره به سخنان قبلیشان در مورد فتنهگران با اشاره غیرمستقیم به بیانات رهبر معظم انقلاب در خراسان شمالی، تأکید کرده: «ما همچنان شیطان اکبر را امریکا میدانیم» این اشاره وی در حالی صورت میگیرد که به نظر میرسد نوعی مغالطه عجیب در آن نهفته است. امام خامنهای در سفر خراسان شمالی از افرادی که رقیب انتخاباتی خود را شیطان اکبر میخوانند انتقاد کردند، باید از جناب عسگراولادی پرسید به راستی فکر میکنند مخالفت امت حزبالله با سران و فعالین فتنه به خاطر رقیب انتخاباتی بودن آنها است؟! آیا ایشان باور ندارند سران و فعالین فتنه در مسیر امریکا و صهیونیسم حرکت کردند و به همین میزان از خصوصیات و صفات رذیله شیطان اکبر بهرهمند شدهاند؟!آقای عسگراولادی در ادامه گفتهاند: «نصیحت به برخی که گرفتار فتنه هستند به معنای نادیده گرفتن اشتباهات فاحش و خطاهای آنها نیست، اما وقتی خداوند بزرگ در توبه را برای بندگانش در هر شرایطی باز گذاشته برخی بندگانش نباید بیاذن خدا به دلیل افراط در دشمنی این راه نجات را برای خطاکاران ببندند.»
از آقای عسگراولادی درخواست میکنیم فقط یک مورد و تنها یک مورد از نشانههای پشیمانی و احساس گناه سران و فعالان فتنه را برای ما بازگو کنند تا باور کنیم آنها از خیانتی که در حق جبهه توحیدی عالم کردهاند پشیمان هستند و قصد توبه دارند.
بار دیگر این سؤال را از مرد کهنهکار سیاست ایران میپرسیم که آیا فضای رسانهای و سیاسی را رصد نمیکنند و آگاه نیستند که فعالین فتنه این روزها دائماً با لحنی طلبکارانه و مدعیانه از بازگشت به فضای سیاسی کشور آن هم با شرط و شروط سخن میگویند و از آقای عسگراولادی و دوستانشان میخواهند بابت حمایت از دولت احمدینژاد (که البته ما در اصل این حمایت شک داریم) از محضر ملت عذرخواهی کرده و توبه نمایند! آیا اینها نشانههای پشیمانی و تضرع سران و فعالان فتنه است؟!
دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری در ادامه نوشتهاند: «توبه آنها به معنای بازگشت به صدر جایگاه سیاسی نیست.» از ایشان سؤال میکنیم زمزمههای نامزدی افرادی همچون سیدمحمد خاتمی به چه معنا است؟ آیا پیر سیاست ایران توجه ندارد در شرایطی که فتنهگران از نامزدی برخی نیروهای اصلی خود سخن میگویند و همزمان فردی مثل ایشان از فتنهگر نبودن آنان و امکان بازگشت به دامان نظام دم میزند، این در دنیای سیاست به معنای نشان دادن چراغ سبز به فتنهگران معنا میشود؟! ضمن آنکه آقای عسگراولادی آیا میتواند از جایگاه اولیای دم مقتولین و شهدای فتنه سال 88 به قاتلین عزیزانشان اجازه بازگشت و نوید بخشیده شدن بدهد؟
ایشان آیا میتواند به نمایندگی از ملت ایران و خانواده شهدا از جفایی که در حق نظام اسلامی شد بگذرد و به فتنهگران وعده عفو دهد؟ به راستی این سخنان از چه جایگاهی مطرح میشود؟ نکند پس از عمری مجاهدت در راه انقلاب به خاطر مسائل سیاسی به خیانتکنندگان علیه انقلاب اسلامی چراغ سبز نشان دهیم. تکلیف فتنهگران با دستگاه الهی البته مسئله جدایی است که سخن گفتن درخصوص آن در صلاحیت بندگان نیست.
سوم) عضو شورای مرکزی مؤتلفه در ادامه جوابیه خود با اشاره به سؤال پرسیده شده از وی در مورد خبرهای تازه از جلسات با گروه سه نفره آقایان حداد عادل، ولایتی و قالیباف نوشته: «نباید از فعالیت بنده و دوستانمان برای انتخابات آینده تعجب کنید، چون ما به عنوان یکی از اضلاع رقابت در مسیر همان مشارکت حداکثری
حرکت میکنیم.»
به ایشان عرض میشود اصولاً هیچ فرد اهل سیاستی از برگزاری جلسات اینچنینی تعجب نمیکند. آنچه باعث تعجب است اعلام رسانهای این گونه جلسات و دامن زدن به فضای زودهنگام انتخاباتی در کشور میباشد که اتفاقاً مورد منع اکید رهبر انقلاب قرار گرفته است. آنچه باعث تعجب و نگرانی میشود این ظن است که عدهای در جمعهای محدود قصد تصمیمگیری برای ملت ایران را داشته باشند.
از جناب عسگراولادی میپرسیم آیا از مواضع آقای قالیباف در مورد آنچه خود شما آن را فتنه میدانید آگاه نیستید؟ شهردار تهران فتنه سال 88 را یک «کدورت سیاسی» نامیده بود و نه فتنه؟!
آیا از نظر شما او و امثال او میتوانند نمایندگان شایستهای برای ملت خلقکننده حماسه 9 دی باشند؟!
چهارم) نکته جالب توجه دیگر در جوابیه آقای عسگراولادی عدم علاقه ایشان نسبت به پاسخگویی درخصوص برخی سؤالاتی است که در یادداشت مورد ذکر مطرح شده بود. ای کاش دبیرکل محترم جبهه پیروان خط امام و رهبری طی یک جوابیه به این سؤالات که بار دیگر آنان را مرور میکنیم جواب دهند:
الف) ایشان در گفتوگو با روزنامه جامجم گفته بودند: «عدهای مایل نیستند احمدینژاد دوره خود را به پایان ببرد و میخواهند این تجربه را شکستخورده نشان دهند.» از ایشان سؤال میکنیم این افراد چه کسانی هستند؟ آیا نمیخواهید آنها را به محضر ملت بزرگوار ایران معرفی کنید؟
ب) ایشان که طی روزهای اخیر در مجموعه مقالاتی تحت عنوان «انحراف چیست؟» در تلاش هستند دولت دکتر احمدینژاد را انحرافی جلوه دهند نظرشان درخصوص این سخنان رهبر انقلاب در دیدار با اعضای هیأت دولت در شهریور سال 91 چیست: «در این سالهایی که دولت نهم و دولت دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزشهای انقلاب و چیزهایی که امام به آن توصیه میکردند و ما آنها را از انقلاب آموختیم، خوشبختانه برجسته شده، مسئله ساده زیستی مسئولان، استکبارستیزی، افتخار به انقلابیگری هر بینندهای احساس میکند و میبیند که تلاش دشمنان در مقابله با جمهوری اسلامی در این سالهای اخیر، در همین شش هفت سال گذشته و بخصوص در این دوسهسال اخیر، بیشتر شده... یکی از علل این دشمنیها، همین پیشرفتهای شماست... عامل دوم این دشمنیها، زنده شدن شعارهای انقلاب است».
آیا نباید به عنوان دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری، موضع و تکلیف خود درخصوص این بیانات رهبر انقلاب را مشخص و شفاف کنید؟!
ج) از ایشان سؤال میکنیم آیا قصد ندارند طی سلسله یادداشتهایی در روزنامه رسالت یا هر رسانه دیگری، دلایل انحراف از توصیههای اکید رهبر انقلاب مبنی بر خیانتآمیز بودن هر حرکتی که در جهت اختلاف باشد را تبیین نمایند؟ آیا نمیخواهند نسبت به مواضع آنهایی که گفتند اطرافیان احمدینژاد از خوارج بدتر هستند و باید ریشه آنها را خشکاند، اعتراض کنند؟
آیا علاقهای به مرور آنچه در سال 90 بر سر دولت آمد ندارند؟!
در پایان بار دیگر از سعه صدر مرد کهنهکار سیاست ایران که خدمات وی در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی از یادها نخواهد رفت تشکر کرده و باز شدن باب این گونه بحثها و موضوعات را باعث خیر و برکت برای انقلاب اسلامی میدانیم. روزنامه این آمادگی را دارد که جوابیههای بعدی آقای عسگراولادی را منتشر و فضای گفتمان میان نیروهای انقلابی را توسعه دهد.
انشاءالله
پاسخ دوباره عسگراولادی
9 دی صفحه زرین در تاریخ معاصر
عسگراولادی همچنین سرمقاله دیگری در روزنامه رسالت درباره حماسه 9 دی نوشت که متن آن را پیش رو دارید:
درباره تجلیل و تقدیر از عظمت و درخشش ملت ایران در فراز و فرودهای تاریخی هرچه بگوییم کم گفتهایم. نوع حضور و ظهور ملت در انقلاب اسلامی به گونهای است که گویی رهبری حرکت را خود به عهده دارد و پیشاپیش رهبری و رهبران نهضت همه دردها و رنجها را به جان میخرد، مسئولیت میپذیرد و هزینه دفاع از اسلام و انقلاب را میپردازد.
توصیف امام راحل درباره ملت ایران
امام خمینی (ره) به مناسبتی در وصف ملت ایران و جوانان کشور فرموده بودند؛ "تاریخ اسلام جز یک برهه از صدر اسلام،جوانانی مثل جوانهای ایرانی ما سراغ ندارد. ملتی مثل ملت ایران در تاریخ ثبت نشده است. شما در کجای تاریخ سراغ دارید اینطور ملت عاشق دفاع از کشور خودشان باشند. من از این چهرههای نورانی شما و از این گریههای شوق شما حسرت میبرم و احساس حقارت میکنم. وقتی با این قلبهای نورانی که به واسطه توجه به خدای تبارک و تعالی نورانی شده مواجه میشوم احساس حقارت میکنم ... چطور میتوانم از شما ستایش کنم و ..."
ویژگیهای 9 دی
روز تاریخی 9 دی روز تجلی قدرت و اقتدار ملی در صیانت از اسلام و انقلاب است. 9 دی روز دفاع از اسلامیت و جمهوریت نظام در برابر دسیسههای استکبار جهانی بویژه آمریکا و انگلیس مکار و رژیم صهیونیستی و فریبخوردگان داخلی است.
روز 9 دی روزی است که به تعبیر مقام معظم رهبری دشمنان هم اعتراف کردند؛ "که در طول انقلاب هیچ حرکت مردمی به این عظمت در ایران اتفاق نیفتاده است" ملت ایران بویژه جوانان ایرانی از زن و مرد و پیر و جوان حماسهای خلق کردند که انگشت حیرت به دهان جهانیان گذاشتند.
علاقه و شیفتگی مردم به انقلاب در دهه چهارم مانند روزهای اول
راستی چه شد که ملت در دهه چهارم انقلاب همان علاقه و شیفتگی، همان نشاط و سرزندگی روزهای نخستین انقلاب را در دفاع از اسلام و نظام و رهبری تجدید کرد و به صورت یک تصویر روشن در برابر دشمن به نمایش گذاشت.
اعتقاد دارم این دستهایی که مردم در محرم و صفر در عزای امام حسین (ع) به سر و سینه میزنند در حقیقت فرهنگ عاشورا و کربلا و وفاداری و عشق به امام و ولایت را در قلب و سینه خود ذخیره میکنند.
بزنگاههای تاریخی ملت ایران
اعتقاد دارم این تجمعات میلیونی در شبهای قدر در مساجد، تکایا و حسینیهها که برای مظلومیت علی (ع) در ایام ماه رمضان شکل میگیرد و مردم در عمق جان خود با مولای خود نجوا میکنند "ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند " باید جایی در تاریخ و بزنگاههای تاریخی ملت ایران خودش را نشان دهد.
ملت ما بیش از هزار سال است که تمرین میکند اگر عاشورایی رخ داد در کنار حسین (ع) و با یاران حسین بایستد.
ملت ما بیش از هزار سال است که تمرین میکند اگر جنگ جمل یا نهروان یا صفینی رخ داد در ایستادن در کنار علی (ع) تردید نکند. 9 دی سال 88 یکی از همان روزهایی بود که ملت احساس کرد در کربلاست و باید به ندای هل من ناصر ینصرنی امام حسین (ع) پاسخ دهد.
مردم در 9 دی اهل نهروان، جمل و صفین را نفرین کردند
9 دی سال 88 روزی است که مردم با همین شعار "ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند" به میدان آمدند و نهروانیان و اهل جمل و اهل صفین را نفرین کردند. این در تاریخ ما ثبت شده است. هیچ کس نمیتواند این حقیقت را از صفحه ذهن و حافظه تاریخی ملت ما محو کند.
مردم اجازه ندادند شورش اشرافیت علیه جمهوریت پا بگیرد
مردم در همراهی با نظام، انقلاب و رهبری بعد از رخدادهای تلخ پس از انتخابات ریاست جمهوری بسیار هوشمندانه عمل کردند و اجازه ندادند شورش اشرافیت علیه جمهوریت پا بگیرد. مردم اجازه ندادند دسیسه و نیرنگ آمریکا، انگلیس مکار و رژیم صهیونیستی مبنی بر "دروغ و تقلب" جا بیفتد. مردم بصیرت مثالزدنی خود را در حمایت از رهبری مظلوم انقلاب به گونهای نشان دادند که جایی برای فریبکاران و اهل فتنه و فتنهانگیزی باقی نماند. مردم شمشیر عدالت را بالای سر فتنهانگیزان نگه داشتند اما فرود نیاوردند چون امید دارند آنها از سربازی حقارتآمیز برای دشمن دست بردارند و به اردوگاه انقلاب برگردند.
درخشش نسل سوم انقلاب در دفاع از نظام و رهبری
روز 9 دی روز درخشش نسل سوم انقلاب در دفاع از نظام و رهبری بود. حضرت امام صادق (ع) روزگاری در تحلیل جنگ جمل با حسرت فرموده بودند؛ زبیر با ما بود تا اینکه جوجهاش بزرگ شد. او را از رای خود برگرداند (خصال ج 1 ص 157) علی (ع) مراقب نسل سوم انقلاب محمد (ص) بود. ما هم باید این مراقبت را داشته باشیم. نخبگان باید مراقب جوجههای خود باشند که دردسر درست نکنند. حضرت علی (ع) تا آخرین لحظات نبرد جمل انتظار داشت طلحه و زبیر برگردند. آنها 25 سال در کنار علی (ع) و در دفاع از علی (ع) خاک ولایت را خورده بودند. علی در بازگشت آنها به اردوگاه خود تردید نداشت اما پسر زبیر از یک سو و عدهای هم در اردوگاه علی (ع) از سوی دیگر مانع از این بازگشت شدند.
ممکن است روزی پشیمان شوند که دیگر دیر شده است
زبیر کسی بود که علی (ع) درباره او فرمود؛ شمشیر زبیر غمهای بسیاری از چهره پیامبر (ص) زدوده بود. البته زبیر هم وقتی برگشت که فاید نداشت. بنده از روی خیرخواهی میگویم کسانی که خیمه اسلام و انقلاب را رها کردهاند و به خیمه آمریکا و اروپا و اهل فتنه رفتهاند ممکن است روزی پشیمان شوند که دیگر دیر شده است.
خیرخواهی مردم هنوز در فاصله گرفتگان اثر نکرده است
مردم در روز 9 دی به خیابانها آمدند و ضمن محکوم کردن فتنه و فتنهانگیزی و لعن و نفرین بر کسانی که با صدای آمریکا و صدای
بی بی سی همصدا شدهاند فریاد زدند تا دیر نشده برگردید. اما نصیحت و خیرخواهی مردم هنوز در گوش کسانی که با انقلاب و اسلام بیمهری کرده و فاصله گرفتهاند اثر نکرده است. دشمنان میخواهند که آنها همچنان بر طبل کینهتوزی، دشمنی و انتقامجویی بکوبند. ملت به راه خود ادامه میدهد.
ماندگان در این سالگرد 9 دی به هوش آیند
9 دی یک گردنه بزرگ و صعبالعبور برای ملت ایران در هنگامه پیچ بزرگ تاریخ معاصر بود. ملت از این گردنه به سلامت عبور کرد و کسانی که هنوز حاضر نشدهاند دستشان را به دست ملت بدهند و اصرار دشمنان است که آنها در قعر دره کینه با اسلام و انقلاب باشند در این سالگرد 9 دی به هوش آیند و اگر دیر بجنبند روزی میرسد که خود را سرزنش کنند. تاریخ را باید درست وصحیح خواند و عبرت گرفت.
یک صفحه زرین در تاریخ معاصر
مردم ایران ثابت کردند تاریخ اسلام و ایران را خوب خواندهاند و خوب هم عبرت گرفتهاند. سند این حرف حماسه تاریخی 9 دی سال 88 است. این روز یک صفحه زرین در تاریخ معاصر است.