
اما مرد مبارزه بودنش را کمتر شنیدهاید. امام صادق(ع) مشغول یک مبارزهی دامنهدار و پیگیر بود. مبارزه برای قبضه کردن حکومت و قدرت و به وجود آوردن حکومت اسلامی و علوی. یعنی امام صادق(ع) زمینه را آماده میکرد تا بنیامیه را از بین ببرد و به جای آنها حکومت علوی را که همان حکومت راستین اسلامی است بر سر کار بیاورد. اما آن بعد سوم را که اصلاً نشنیدهاید، مرد تشکیلات بودن امام صادق(ع) است که یک تشکیلات عظیمی از مؤمنان خود از طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود. تشکیلات یعنی چه؟ یعنی این که وقتی امام صادق(ع) اراده میکند آن چه را که او میخواهد بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام به مردم میگویند تا بدانند. یعنی از همه جا وجوهات و بودجه برای ادارهی مبارزهی سیاسی عظیم آل علی جمع کنند. یعنی وکلا و نمایندگان او در همهی شهرها باشند که پیروان امام صادق(ع) به آنها مراجعه کنند و تکلیف دینی و همچنین تکلیف سیاسی خود را از آن حضرت بپرسند.
تکلیف سیاسی هم مثل تکلیف دینی واجبالاجرا است. امام صادق(ع) یک چنین تشکیلات عظیمی را به وجود آورده بود و با این تشکیلات و به کمک مردمی که در این تشکیلات بودند با دستگاه بنیامیه مبارزه میکرد. در هنگامیکه پیروزی او بر بنیامیه حتمی بود، بنیعباس به عنوان یک جریان مزاحم و فرصتطلب آمدند، میدان را گرفتند و بعد از آن امام صادق(ع) هم با بنیامیه و هم با بنیعباس مبارزه کرد. (1) ۱۴/۶/۱۳۵۹
** شبکهی گستردهی تبلیغاتی
وقتی امام باقر(ع) از دنیا میرود بر اثر فعالیتهای بسیاری که در طول این مدت خود امام باقر(ع) و امام سجاد(ع) انجام داده بودند اوضاع و احوال به سود خاندان پیغمبر(ص) بسیار تغییر کرد؛ نقشهی امام صادق(ع) این بود، که بعد از رحلت امام باقر(ع) کارها را جمع و جور کند، یک قیام علنی به راه بیندازد و حکومت بنیامیه را -که هر روزی یک دولتی عوض میشد و حاکی از نهایت ضعف دستگاه بنیامیه بود- واژگون کند و از خراسان و ری و اصفهان و عراق و حجاز و مصر و مراکش و همهی مناطق مسلماننشین که در همهی این مناطق شبکهی حزبی امام صادق(ع) -یعنی شیعه، شیعه یعنی شبکهی حزبی امام صادق(ع)- شبکهی امام صادق همه جا گسترده بود، از همهی آنها نیرو بیاید مدینه و امام لشکرکشی کند به شام، حکومت شام را ساقط کند و خودش پرچم خلافت را بلند کند و بیاید مدینه و حکومت پیغمبر(ص) را به راه بیندازد؛ این نقشهی امام صادق بود.
** سه اصل برجسته در زندگی امام
وقتی که در خدمت امام باقر(ع) در روزهای آخر عمرش صحبت میشود و سؤال میشود که قائم آل محمد کیست، حضرت یک نگاهی میکنند به امام صادق(ع) میگویند که گویا میبینم که قائم آل محمد این است. البته میدانید که قائم آل محمد یک اسم عام است، اسم خاص نیست، اسم ولیعصر صلواتاللَّهعلیه نیست. حضرت ولیعصر صلواتاللَّهعلیه قائم نهایی آل محمد است، اما همهی کسانی که از آل محمد(ص) در طول زمان قیام کردند -چه پیروزی به دست آورده باشند چه نیاورده باشند- اینها قائم آل محمدند و این روایاتی که میگوید وقتی قائم ما قیام کند این کارها را میکند، این کارها را میکند، این رفاه را ایجاد میکند، این عدل را میگستراند، منظور حضرت ولیعصر(عج) نبود آن روز، منظور این بود که آن شخصی از آل محمد که بناست حکومت حق و عدل را به وجود بیاورد، او وقتی که قیام بکند این کارها را خواهد کرد و این درست هم بود.
کار پنهانی و تشکیلاتی بهطور معمول در صورتیکه با اصول درست پنهانکاری همراه باشد، باید همواره پنهان بماند. آن روز مخفی بوده، بعد از آن نیز مخفی میماند و رازداری و کتمان صاحبانش نمیگذارد پای نامحرمی بدانجا برسد. هرگاه آن کار به ثمر برسد و گردانندگان و عاملانش بتوانند قدرت را در دست گیرند، خود، دقایق کار پنهان خود را برملا خواهند کرد. به همین جهت است که اکنون بسیاری از ریزهکاریها و حتی فرمانهای خصوصی و تماسهای محرمانهی سران بنیعباس با پیروان افراد تشکیلاتشان در دوران دعوت عباسی در تاریخ ثبت است و همه از آن آگاهند.
بیگمان اگر نهضت علوی نیز به ثمر میرسید و قدرت و حکومت در اختیار امامان شیعه یا عناصر برگزیدهی آنان در میآمد، ما امروز از همهی رازهای سربهمهر دعوت علوی و تشکیلات همهجاگسترده و بسیار محرمانهی آن مطلع میبودیم.
تنها راهی که میتواند ما را با خط کلی زندگی امام آشنا سازد، آن است که نمودارهای مهم زندگی آن حضرت را در لابهلای این ابهامها یافته، به کمک آنچه از اصول کلی تفکر و اخلاق آن حضرت میشناسیم، خطوط اصلی زندگینامهی امام را ترسیم کنیم و آنگاه برای تعیین خصوصیات و دقایق، در انتظار قرائن و دلایل پراکندهی تاریخی و نیز قرائنی بهجز تاریخ بمانیم.
نمودارهای مهم و برجسته در زندگی امام صادق(ع) بدین شرح میباشد:
۱. تبیین و تبلیغ مسألهی امامت.
۲. تبلیغ و بیان احکام دین به شیوهی فقه شیعی و نیز تفسیر قرآن به روال بینش شیعی.
۳. وجود تشکیلات پنهانی ایدئولوژیک–سیاسی.
(منبع: بیانات رهبر معظم انقلاب؛ کتاب انسان 250 ساله)