مهمترین بخش از مدیریت، مدیریت منابع انسانی است زیرا هر نوع تحول و آینده نگری و تدبیر و تکاپو در بخشهای مختلف منوط به مدیریت صحیح و حکیمانه در منابع انسانی است.

آیت الله قربانعلی دری نجف آبادی - می توان گفت کلیدی ترین و مهمترین بخش از مدیریت، مدیریت منابع انسانی است زیرا هر نوع تحول و آینده نگری و تدبیر و تکاپو در بخشهای مختلف منوط به مدیریت صحیح و حکیمانه در منابع انسانی است.در حقیقت نقش مدیریت در هر نهاد و سازمانی به نقش رهبری و هدایت کلان و ایجاد انگیزه در کارکنان و افزایش دانش و بینش و نگرش و ارتقای سطح مهارت و تخصص و تقویت روح اعتماد و همکاری و نوآوری و خلاقیت و ابتکار و احساس مشارکت و تعاون و رقابت سالم با نهادهای مشابه و ارتقای غرور و افتخار سازمانی و یا عشق به خداوند و عزت اسلامی و معنوی و اجتماعی و یا اقتدار ارگانی و مانند آن خواهد بود.
موضوع تقسیم کار و تخصص در هر رشته و شایستگی و شایسته سالاری نیز از موضوعات مهم و کلیدی مدیریت است و این ابعاد را در فرمان نورانی امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر به خوبی مشاهده میکنیم. تقسیم کارها و گروهها و مسئولیتها و ملاکهای لازم برای هر گروه خود بهترین نشانه رهبری و هدایت کلان جامعه است.
از سوی دیگر عواقب خطرناک سلطه نابکاران و مدیران غیرلایق به ویژه در سطح کلان جامعه اسلامی یکی از دغدغههای جدی و جانکاهی است که امیر المومنین علی(ع) همواره نسبت به آن حساسیت داشته و جامعه را از شر آن بر حذر داشته است.
امیرالمومنین(ع) در بعد ایجابی، همواره سفارش کردهاند تا کار به دست اهلش سپرده شود. و در بعد سلبی عواقب و خطرات رنج آور نا اهلان و بی کفایتان و نابخردان را گوشزد فرموده تا جامعه اسلامی در مسیر صحیح حرکت کند. آری فرمان امام(ع) به مالک اشتر، یکی از بهترین چراغها و راهنمایان ارباب معرفت است.در این کار، نیکو نظر کن که این دین در دستبدکاران اسیر است.از روی هوا وهوس در آن عمل میکنند و آن را وسیله طلب دنیا قرار دادهاند. در کار کارگزارانت بنگر و پس از آزمایش به کارشان برگمار، نه به سبب دوستی باآنها.و بیمشورت دیگران به کارشان مگمار، زیرا به رای خود کار کردن و از دیگرانمشورت نخواستن، گونهای از ستم و خیانت است.کارگزاران شایسته را در میانگروهی بجوی که اهل تجربت و حیا هستند و از خاندانهای صالح، آنها که در اسلامسابقهای دیرین دارند.اینان به اخلاق شایستهترند و آبرویشان محفوظتر است و ازطمعکاری بیشتر رویگرداناند و در عواقب کارها بیشتر مینگرند. در ارزاقشان بیفزای، زیرا فراوانی ارزاق، آنان را بر اصلاح خود نیرو دهد و ازدست اندازی به مالی که در تصرف دارند، باز میدارد.و نیز برای آنها حجت است، اگر فرمانت را مخالفت کنند یا در امانت توخللی پدید آورند.پس در کارهایشان تفقدکن و کاوش نمای و جاسوسانی از مردم راستگوی و وفادار به خود بر آنان بگمار.سید رضی،نامه 53
تا این قسمت از این نامه، حضرت (ع) تاکید ویژه ای بر توجه به ضابطه ها در اعطای مدیریت داشته و شدیداً از حاکم کردن رابطه ها بر انتخاب مدیران اجتناب داشته و ریز موضوعات مدیریتی، همچون برگرفتن مشورت از تجربهها، اجتناب از اسراف، نظر کردن در عواقب امور، تقسیم درست منابع، حفظ آنچه در اختیار است و مدارا کردن با زیر دستان را به عنوان اصول حاکمه بر مدیر مطرح میکنند. حضرت در ادامه این خطبه شریف به نحوه برخورد قهری یک مدیر، در صورت کارشکنی افراد زیر دست اشاره می کنند. آن حضرت می فرماید:هر گاه یکی از ایشاندستبه خیانت گشود و اخبار جاسوسان در نزد تو به خیانت او گرد آمد و همه بدانگواهی دادند، همین خبرها تو را بس بود.باید به سبب خیانتی که کرده تنش را به تنبیه بیازاری و از کاری که کرده است، بازخواست نمایی.سپس، خوار و ذلیلشسازی و مهر خیانتبر او زنی و ننگ تهمت را بر گردنش آویزی.همان؛
همانگونه که مشاهده میشود، حضرت برای مدیران متجاوزی که از مدیریت خود سوء استفاده میکنند و به منابع در دسترس خود دست اندازی میکنند شدیدترین عقوبت ها را در نظر گرفته و اجازه دادهاند تا آنها را چنان رسوای جامعه کنند، که در وهله اول چهره خیانتکار آنها برای همه آشکار گردد» و در جنبه دیگر خود عبرتی باشد برای دیگر، مدیران تا جرات سوء استفاده از منابع را به خود راه ندهند.