
***
حزب جمهوری اسلامی بهعنوان تجربهای موفق در گذشته تحزب در ایران وجود دارد. برنامهریزی برای تشکیل حزب چگونه رقم خورد؟
حزب جمهوری اسلامی حاصل برنامهریزی بسیار دقیق بزرگانی همچون آیتالله شهید دکتر بهشتی، شهید دکتر باهنر، آیتالله موسوی اردبیلی، مقام معظم رهبری و آیتالله هاشمی رفسنجانی است، مقدمات این حزب قبل از انقلاب بهطور مخفیانه انجام شد. با توجه به تخصص و تجربهای که این بزرگان داشتند برنامهریزی و اساسنامه بسیار دقیقی شکل گرفت و توانستند افراد نخبهای را برای شورای مرکزی برگزینند. ۳۰، ۴۰ نفر اعضای شورای مرکزی از اقشار مختلف جامعه بودند، از دانشگاهیان شهید عباسپور، بنده، آقای دکتر حداد عادل، آقای دکتر نمازی، از مبارزین انقلاب شهید عراقی و دیگران، از دانشجویان حسن اجارهدار، از بازاریها مرحوم آقای عسگراولادی، شهید اسلامی و... که ترکیب خوبی از افراد بودند و همه هم معتقد به ولایت فقیه و رهبری حضرت امام (ره) بودند. قبل از انقلاب میزان خفقان تشدید شد و قرار بر این شد وقتی تعداد اعضای حزب به ۳۰۰ نفر برسد کنگره تشکیل شود. منتهی در شرایط خفقان آن روز امکان عضوگیری نبود. بعد از پیروزی انقلاب امام پیگیری کردند که چرا این امر به تاخیر میافتد؟ حضرت امام پیگیر فعالیت جدی حزب جمهوری اسلامی بودند. انقلاب با سرعت زیادی پیش میرفت و عوامل رژیم شاه هم برکنار شدند. در این زمان بیشتر وقت صرف مدیریت مسائل انقلاب میشد. چند روز بعد از انقلاب امام پیگیر حزب جمهوری اسلامی شدند و بالاخره اوایل اسفند ۵۷ حزب بهطور رسمی اعلام شد.
حزب جمهوری چگونه اینقدر فراگیر شد که همه اقشار در آن حضور داشتند؟
از همان روز اول استقبال بسیار زیادی از حزب شد. اول قرار نبود حزب در شهرستانها شعبه داشته باشد؛ ولی استقبال مردم بهقدری زیاد شد که بلافاصله شهید دکتر باهنر مسئول شاخه استانها و شهرستانها شد و حزب در شهرستانها هم شعبه تشکیل داد.
علت اصلی فراگیریاش اعتقادی بود که مردم به پنج بزرگوار و مؤسس حزب داشتند، اینها شخصیتهای شناختهشده و فعال در انقلاب بودند. البته دیگران هم کمک میکردند نظیر شهید مطهری، شهید مفتح و آیتالله موحدی کرمانی. این مجموعه بهشدت مورد وثوق مردم بود و از اینرو استقبال زیادی از سوی آنان میشد.
حضرت امام، شهید بهشتی، مقام معظم رهبری و شهید باهنر توجه خاصی به این حزب داشتند، ضمن اینکه ارادت مؤسسان حزب به امام و شناخت امام از این بزرگواران موجب رشد سریع و فراگیری این حزب شد. قرار بود وقتی تعداد اعضای حزب به ۳۰۰ نفر رسید کنگره حزب تشکیل شود که همان روز اول تعداد اعضای آن به هزاران نفر رسید.
مقام معظم رهبری در مقالهای از اهمیت ویژه مجمع عمومی سخن به میان آوردهاند. دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی نیز چندی پیش خبر از برگزاری یازدهمین مجمع این حزب در ماههای آتی داده بودند. اهمیت مجمع عمومی برای یک حزب ناشی از چیست؟
متأسفانه مجمع عمومی اول ما بعد از جریان هفت تیر و شهادت شهید بهشتی و دیگران اتفاق افتاد. پیش از آن شهید بهشتی درگیر تدوین قانون اساسی و همینطور شهید باهنر که درگیر مسائل اول انقلاب که در گوشه و کنار مملکت وجود داشت بودند. دولت موقت هم با مشکلات فراوانی روبهرو بود. در مجموع علیرغم تلاشها برای تشکیل کنگره و اعضای شورای مرکزی انتخابی باشند و نه انتصابی. این شرایط اجازه نداد. با شروع ترورها در سال ۶۰ و درگیرشدن برخی از اعضا در امور اجرایی نظیر شهید اسلامی در وزارت بازرگانی تشکیل کنگره به تاخیر افتاد.
بزرگترین تجمع تصمیمگیری برای هر حزب مجمع عمومی آن است. در حزب مؤتلفه اسلامی هم مجمع عمومی بزرگترین حادثهای است که هر سه سال یک بار اتفاق میافتد. البته قبلا دو سال یک بار بود و الان سه سال یک بار شده است. برنامهریزی مفصلی هم برای حزب و هم مسائل مملکتی میشود و دوستان از اقصی نقاط کشور در تهران جمع میشوند و بزرگترین تجمع است. نه تنها در ایران که همه جای دنیا مهمترین حادثه و اجتماع هر حزبی مجمع عمومی آن است.
به نظر شما حزب بهتر است دولتساخته باشد یا مردمی؟
هنوز در ایران تحزب در بین مردم نهادینه نشده است. قبل از انقلاب احزاب دولتساخته یا وابسته به خارج بودند. همین امر موجب شد ذهنیتی منفی در اذهان مردم در مورد حزب ایجاد شود. مثلاً حزب توده وابسته به شوروی بود و علاوه بر اینکه ایدئولوژیاش با ایدئولوژی و اعتقادات مردم ایران منافات و در مواردی تضاد داشت، حزب منفوری در ایران بود. احزابی چون رستاخیز ایران و ملت نوین ایران دولتساخته بودند که همه اینها دست به دست هم دادند و ذهنیت مردم ایران نسبت به حزب و تحزب در ایران منفی شد. هنوز هم این ذهنیت در مردم وجود دارد. حتی بعد از انقلاب احزابی که با دولت سر کار آمدند و توسط دولت ساخته شدند یا از امکانات دولتی استفاده کردند، عاقبت خوبی نداشتند. یکی از مشخصات بسیار مثبت حزب مؤتلفه این است که هیچگاه توسط دولت حمایت زیادی نشد؛ در حالی که همیشه از دولتهای قانونی کشور حمایت میکرد. از دولتی که مورد تأیید مردم و تنفیذ امام یا مقام معظم رهبری قرار گرفت حمایت میکرد، اما هرگز یک حزب دولتی نبود و همیشه استقلالش را حفظ میکرد و انشاءالله در آینده هم حفظ خواهد کرد.
مقام معظم رهبری به کدام تحزب و تشکل تأکید دارند؟
مقام معظم رهبری معتقدند حزب کانون ساخت اندیشه و فکر است و این فکر و اندیشه را از طریق کانالهای خودش که حزب است به مردم کشور منتقل میشود. در واقع حزب نظیر رودی است که در جامعه جاری و به شاخههای مختلف تقسیم میشود و تا عمق روستاهای کشور پیش میرود؛ بنابراین حزب کانون اندیشه و اتاق فکری و محل برنامهریزی مملکت و مسائل مملکتی است که توسط شاخههایش برنامهها را تا عمق جامعه نفوذ و گسترش میدهد و حلقه واسط بین مردم و حکومت است. احزابی همچون مؤتلفه قدرتطلب نبودند و نیستند و از هر دولتی که با رأی مردم انتخاب شده و به تنفیذ مقام معظم رهبری رسیده حمایت و همیشه استقلالش را حفظ کرده است و یک ریال هم از بودجه دولتی هزینه نمیکند و هیچ یک از اعضایش بهعنوان یک قطب پست و مقامی به دست نیاوردند و هیچگاه بهدنبال این نبودند که دولتی سر کار بیاید و آنها این وسط سهمخواهی کنند.
بعداً هم بعضی از افرادی که در برخی دولتها پست و مقامی گرفتند بدون توجه به وابستگی به حزب به دلیل اینکه شرایط لازم و کافی برای قرار گرفتن در آن پست و مقام را داشتند، به آن مقام دست یافتند. اینجور نبوده است که به دنبال رئیسجمهوری باشند و بعدا از او سهمخواهی کنند و علت حمایتش از آن دولت برای گرفتن پست و مقام باشد. حزب مؤتلفه همیشه استقلال و مردمی بودنشان را حفظ کردهاند. این ویژگیها نتیجه آموزشهای رهبر بزرگ حزب، مرحوم آقای عسگراولادی است که عارفی بودند که دنیا برایشان در این حد ارزش داشت که از طریق آن به مردم خدمت کنند و حزب را صرفا وسیله خدمت میدیدند و همیشه میگفتند حزب باید آهنگ رهبری را داشته باشد و باید منویات رهبری را در حزب پیاده کنیم.
۱) فرهنگستان ادب فارسی معادل فارسی کنگره را مجمع عمومی دانسته است.