
مقدمه لازم به توجه
1-گردش مالی در کشور چین که فقط ذایر ارزی آن دهها ترلیون دلار است با گردش مالی کشور ما خیلی تفاوت دارد.
2- بخش دولتی چین 40% اقتصاد را دردست دارد و بخش خصوصی 60% را با سیاست درهای باز اقتصادی .
3-اداره کشور در چین توسط حزبی با 80 میلیون عضوانجام میشود که تمام کادر مدیریتی و اداری چین حزبی و در مدرسه و دانشگاه حزب بطور مستمر آموزش میبینند و بدون تجربه عملی و آموزش ایدئولوژیک و تخصصی و مدیدیت
کسی نمی تواند به سمت مدیریت در روستا و بخش و شهرستان و استان و وزارت و حتی رئیس جمهوری برسد.
4- حزب حاکم چین اگر چه اسم کمونیست را دارد ولی از مفاهیم و مبانی کمونیستی چیزی در محتوای برنامه هایش دیده نمیشود . نه اقتصادش اقتصاد مارکس و کمونیستی است و نه ایدئولوژی اش آنست بلکه سران حزب به اقتضای زمان و نیاز اندیشه ها و تئوریهای جدیدی را درقالب اصلاحات از 30 سال پیش دنبال کرده اند. که دست یابی به قدرت اول اقتصادی جهان را برای آنها میسر ومشکلات معیشتی مردمشان را کاهش و رفاه نسبی را برای یک میلیارد و سیصد میلیون نفرفراهم ساخته و بزرکترین صادرکننده کالای غیر نفتی به جهان شده اند
5- دولتمردان چین از آماردادن های غیر واقعی و اغراق آمیز پرهیز ونواقص و کاستی های خودرا با شهامت ابراز واز دیگران با کمال تواضع کسب راه حل و تجربه میکنند.
6- چون هدفشان در آبادی دنیایشان منحصر است برای ساختن دنیای خوب تمام توانشان را بکار گرفته و لذا توسعه اقتصادی را بر توسعه سیاسی مقدم داشته اند .
من در مقام ارزیابی و بررسی حسن و قبح این سیاست ها در چین نیستم چون موضوع بحث ما نیست , ولی برای اینکه شرایط برای طرح موضوع راهکارهای چین برای مبارزه با فساد در ذهن خواننده فراهم گردد متذکر شدم .
راهکار چین در مبارزه با فساد
الف)شروع مبارزه از حزب و هیئت حاکمه
درچین برای مبارزه با فساد اول از مدیران و کارکنان حزبی شروع کرده اند : در درون حزب کمیته نظارت و بازرسی وانضباط حزبی ایجاد کرده اند که زیر نظر هیئت حاکمه و رهبری چین بر همه مقامات نظارت دارد
این کمیته در استانها و شهرستانها و حتی روستاها از افراد مطمئن تشکیل شده است که برعملکرد مجریان نظارت دارد
اعضای حزب که مجموعه اداره کنندگان کشور هستند باید در دوری از فساد ( اقتصادی – اخلاقی – سیاسی ) برای دیگر آحاد کشور الگو وسرمشق باشند .
در این رابطه فساد اقوام و خویشان و منسوبین مسئولان کیفر سخت تری نسبت به دیگران دارد.و تا حد اعدام برخورد میشود.
ب)- سه گام برای مبارزه با فساد تعریف و برنامه ریزی شده
1- درگام اول طوری برنامه ریزی شود که کسی جرئت نکند که فساد کند
2- در گام دوم کاری شود که کسی نتواند فساد کند
3- در گام سوم طوری فرهنگ سازی شود که کسی نخواهد که فساد کند
درگام اول مجازات فساد آنقدرسنگین است و هزینه فساد برای مسئولین رده های مختلف آنقدر سنگین است که کسی جرئت نمی کند چنین فسادی را مرتکب شود .یعنی مجازات ها کاملا بازدارنده و ترس آور است .
در گام دوم حزب و مجلس ملی طوری قوانین را نوشته و تصویب کرده اند که راهی برای فساد باقی نگذاشته اند لذا کسی هم که بخواهد فساد کند راهها بروی او بسته است .
در گام سوم که هنوز کار جدی و اساسی ای نشده. از طریق فیلم و فرهنگسازی ومهندسی افکار عمومی جامعه فساد به یک ضد ارزش شده و در حال نهادینه سازی آن در جامعه هستند .
در ارزیابی شرایط کشور در مبارزه با فساد؛ علی رغم اینکه راهبردهای مقام معطم رهبری جامع و کامل بوده و اسلام در این رابطه آنقدر سرشار از مبانی و مباحث کارشناسی و قرآنی است که نیازی به تجربه دیکران شاید نباشد ولی عملا گامهای سه گانه چین میتواند راهکشا باشد.
در چین مدیرانی که خانواده شان در خارج از کشور زندگی میکنند ؛ از کار برکنار ومدیر دوتابعیتی نیزیک تابعیتی شده درقوانین راههای فساد شناسائی و بسته شده اند .
در گام سوم تمام ابزارهای کنترلی و نظارتی به همراه نمایش فیلمها ی عبرت آموزو سرنوشت مفسدین به نمایش گذاشته شده تا مردم نخواهند که فساد کنند.البته این روش نواقص متعددی دارد که باید کامل شود .
حال مناسب است روند مبارزه با فساد در ایران را مورد بازنگری قرار دادو اشکالات آنرا دراسرع وقت برطرف تا نتیجه حاصل کردد.