از سال ۲۰۰۳ تاکنون ما شاهد یک موضع زورگویانه و متصلب از سوی غربیها بودهایم. آنها همه گامهای شفافسازی و اعتمادسازی جمهوری اسلامی را بیپاسخ گذاشتهاند اما در مذاکرات استانبول ۲ ظاهرا توافقاتی به عمل آمد که نتایج مذاکرات بغداد را مثبت نشان میدهد.

محمد کاظم انبارلویی - کمتر از چند روز به مذاکرات بغداد باقی است. اینکه اتفاقات جدیدی در رویکرد غربیها به مذاکرات بر حسب نیازهای آنها افتاده است تردیدی نیست اما اگر انتظار داشته باشیم بر حسب آن نیازها و سوابق بیمهری ۱+۵ به مواضع شفاف جمهوری اسلامی هم اتفاق جدیدی بیفتد خیلی واقعبینانه نیست. مذاکرات جمهوری اسلامی با ۱+۵ یک فرایند طولانی است و فراز و فرودهای زیادی دارد. اگر در فرازها خوشحال شویم و در فرودها غمگین، نگاه درستی نیست. باید اجازه دهیم این فرایند سیر طبیعی و کارشناسی خود را طی کند.
از سال ۲۰۰۳ تاکنون ما شاهد یک موضع زورگویانه و متصلب از سوی غربیها بودهایم. آنها همه گامهای شفافسازی و اعتمادسازی جمهوری اسلامی را بیپاسخ گذاشتهاند اما در مذاکرات استانبول ۲ ظاهرا توافقاتی به عمل آمد که نتایج مذاکرات بغداد را مثبت نشان میدهد.
۱+۵ در استانبول توافق کرد که مبنای گفتگوها در چارچوب ان پیتی باشد آنها پذیرفتند هرگونه آیندهنگری به مذاکرات براساس یک فرایند گام به گام باشد.
آنها حقوق ما را در چارچوب ان پی تی به رسمیت شناختند و میگویند در برابر هر گام متقابلا یک گام برداشته شود.
از همه مهمتر توافق شد دو طرف یک دستور کار برای مذاکرات بغداد بنویسند که براساس یک جدول کاری معلوم شود طرفین چه گامهایی باید بردارند.
اینها خبرهای خوب و مسرتبخشی است اما هیچ اطمینانی به طرف مقابل ما نیست. آنها بارها زیر توافقات خود زدهاند و همه گامهای عینی و عملی را که ایران از باب حسن نیت برداشته است بیپاسخ گذاشتهاند. هنوز نمیدانیم که دو طرف به چه توافقاتی برای رسیدن به دستور کار مشترک رسیدهاند اما میدانیم که موضع جمهوری اسلامی به لحاظ گامهایی که باید برداشته شود یک موضع معصومانه و مظلومانه است. فتوای رهبر معظم انقلاب اسلامی تمام مطالبات طرف مقابل را بلاموضوع کرده است. ایران با این فتوا نه تنها از تبلیغات فریبکارانه و دروغ پردازانه ۱+۵ عبور کرده، بلکه به عنوان پرچمدار خلع سلاح جهانی در سپهر سیاست بینالمللی ظهور کرده است. پس گام بزرگ و اساسی را ایران بیآنکه وارد چانهزنی با غرب شود برداشته است.
ایران اسلامی حتی در بحرانیترین روزهای جنگ سخت با عراق که به نمایندگی از ۱+۵ با ایران میجنگید حاضر نشد وقتی زیر بمباران شیمیایی و بمبهای اهدایی غرب به صدام قرار داشت اقدام به مقابله به مثل کند. در حالی که همه امکانات تهیه و تولید و کاربرد سلاح شیمیایی را داشت. ما هم به لحاظ حقوقی و انسانی و هم به لحاظ فقهی اساسا نمیتوانیم به چنین سمتی حرکت کنیم. این واقعیت را هم مردم جهان میدانند و هم طراحان بازی گفتگوهای ۱+۵ با ایران از آن اطلاع دارند. پس خیلی روشن است که اگر قرار است در بغداد یک گام عملی برای اعتمادسازی برداشته شود نوبت اعضای ۱+۵ است که به این گام بلند ایران که بدون هیچ هزینهای برای آنها تحصیل حاصل است پاسخ مثبت دهند و از تهدید و تحریم دست بردارند. اما اگر بخواهند با بهانهجوییهای دروغین همچنان در موضع خود بایستند معلوم میشود آنها میخواهند از مذاکرات برای رفع نیازهای خود در داخل و منطقه بهره ببرند. اعضای ۱+۵ برخلاف ظاهری که نشان میدهند اکنون دچار تشتت و اختلاف بوده و هر یک از آنها در داخل با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند. از طرفی قدرت ژئوپلیتیک ایران را در منطقه و جهان میدانند لذا برای دولت و ملت ایران هیچ اهمیتی ندارد که مذاکرات چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد. اگر مذاکرات موفق نباشد همان روندی را که از سال ۲۰۰۳ تاکنون آمدهایم و همواره بینتیجه بوده است و به نتایج آن هم عادت کردهایم طی خواهیم کرد. اگر هم مذاکرات موفق باشد و کشورهای ۱+۵ از خر شیطان پیاده شوند و در مسیر عقلانیت حرکت کنند یک گام به صلح جهانی و ادبیات انسانی گفتگوها کمک خواهند کرد. از نظر افکار عمومی، مردم ایران ذرهای نگران شکست مذاکرات نیستند چون به بد عهدی غربیها عادت دارند.
مردم میدانند اکنون سلاح تهدید و تحریم زنگ زده است و بازگشت آنها به نقطه صفر هم امکان ندارد. پس ناچار هستند که گام اول برای رهایی از بن بست مذاکرات را آنها بردارند، چون مواضع غیر مسئولانه آنها همیشه مذاکرات را بینتیجه گذاشته است. اظهارات برخی مقامات ۱+۵ برخلاف توافقات استانبول ۲ نشان میدهد که به قول و قرار آنها هم نمیشود اعتماد کرد.
از سال ۲۰۰۳ تاکنون ما شاهد یک موضع زورگویانه و متصلب از سوی غربیها بودهایم. آنها همه گامهای شفافسازی و اعتمادسازی جمهوری اسلامی را بیپاسخ گذاشتهاند اما در مذاکرات استانبول ۲ ظاهرا توافقاتی به عمل آمد که نتایج مذاکرات بغداد را مثبت نشان میدهد.
۱+۵ در استانبول توافق کرد که مبنای گفتگوها در چارچوب ان پیتی باشد آنها پذیرفتند هرگونه آیندهنگری به مذاکرات براساس یک فرایند گام به گام باشد.
آنها حقوق ما را در چارچوب ان پی تی به رسمیت شناختند و میگویند در برابر هر گام متقابلا یک گام برداشته شود.
از همه مهمتر توافق شد دو طرف یک دستور کار برای مذاکرات بغداد بنویسند که براساس یک جدول کاری معلوم شود طرفین چه گامهایی باید بردارند.
اینها خبرهای خوب و مسرتبخشی است اما هیچ اطمینانی به طرف مقابل ما نیست. آنها بارها زیر توافقات خود زدهاند و همه گامهای عینی و عملی را که ایران از باب حسن نیت برداشته است بیپاسخ گذاشتهاند. هنوز نمیدانیم که دو طرف به چه توافقاتی برای رسیدن به دستور کار مشترک رسیدهاند اما میدانیم که موضع جمهوری اسلامی به لحاظ گامهایی که باید برداشته شود یک موضع معصومانه و مظلومانه است. فتوای رهبر معظم انقلاب اسلامی تمام مطالبات طرف مقابل را بلاموضوع کرده است. ایران با این فتوا نه تنها از تبلیغات فریبکارانه و دروغ پردازانه ۱+۵ عبور کرده، بلکه به عنوان پرچمدار خلع سلاح جهانی در سپهر سیاست بینالمللی ظهور کرده است. پس گام بزرگ و اساسی را ایران بیآنکه وارد چانهزنی با غرب شود برداشته است.
ایران اسلامی حتی در بحرانیترین روزهای جنگ سخت با عراق که به نمایندگی از ۱+۵ با ایران میجنگید حاضر نشد وقتی زیر بمباران شیمیایی و بمبهای اهدایی غرب به صدام قرار داشت اقدام به مقابله به مثل کند. در حالی که همه امکانات تهیه و تولید و کاربرد سلاح شیمیایی را داشت. ما هم به لحاظ حقوقی و انسانی و هم به لحاظ فقهی اساسا نمیتوانیم به چنین سمتی حرکت کنیم. این واقعیت را هم مردم جهان میدانند و هم طراحان بازی گفتگوهای ۱+۵ با ایران از آن اطلاع دارند. پس خیلی روشن است که اگر قرار است در بغداد یک گام عملی برای اعتمادسازی برداشته شود نوبت اعضای ۱+۵ است که به این گام بلند ایران که بدون هیچ هزینهای برای آنها تحصیل حاصل است پاسخ مثبت دهند و از تهدید و تحریم دست بردارند. اما اگر بخواهند با بهانهجوییهای دروغین همچنان در موضع خود بایستند معلوم میشود آنها میخواهند از مذاکرات برای رفع نیازهای خود در داخل و منطقه بهره ببرند. اعضای ۱+۵ برخلاف ظاهری که نشان میدهند اکنون دچار تشتت و اختلاف بوده و هر یک از آنها در داخل با مشکلات عدیدهای روبهرو هستند. از طرفی قدرت ژئوپلیتیک ایران را در منطقه و جهان میدانند لذا برای دولت و ملت ایران هیچ اهمیتی ندارد که مذاکرات چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد. اگر مذاکرات موفق نباشد همان روندی را که از سال ۲۰۰۳ تاکنون آمدهایم و همواره بینتیجه بوده است و به نتایج آن هم عادت کردهایم طی خواهیم کرد. اگر هم مذاکرات موفق باشد و کشورهای ۱+۵ از خر شیطان پیاده شوند و در مسیر عقلانیت حرکت کنند یک گام به صلح جهانی و ادبیات انسانی گفتگوها کمک خواهند کرد. از نظر افکار عمومی، مردم ایران ذرهای نگران شکست مذاکرات نیستند چون به بد عهدی غربیها عادت دارند.
مردم میدانند اکنون سلاح تهدید و تحریم زنگ زده است و بازگشت آنها به نقطه صفر هم امکان ندارد. پس ناچار هستند که گام اول برای رهایی از بن بست مذاکرات را آنها بردارند، چون مواضع غیر مسئولانه آنها همیشه مذاکرات را بینتیجه گذاشته است. اظهارات برخی مقامات ۱+۵ برخلاف توافقات استانبول ۲ نشان میدهد که به قول و قرار آنها هم نمیشود اعتماد کرد.