
از اواخر بهمن ماه کمکم حرف عید سر زبانها میافتد و مردم هم خریدهایشان را شروع میکنند. فکر میکنید چرا شب عید ما این قدر زود آغاز میشود؟
آغاز هر تنوع و دگرگونی در انسان باعث میشود انسان با امید بیشتر و هیجانات خاصی در زندگی به تلاش بیفتد و سعی کند یکسری تغییراتی را انجام بدهد و در زندگی کار و برنامههایش تحولاتی را به وجود بیاورد و این چیز خوبی است، یعنی اگر خداوند این جاذبه در دنیا و این هیجانات را در وجود انسانها قرار نمیداد، انسان نمیتوانست در دنیا دوام یابد، به همین دلیل این یک امر طبیعی و بسیار خوب است. هیجانات برای انسان یک نیروی دو باره برای بقا در زندگی و تلاش بیشتر است.
نکته دوم این که افراد زودتر اقدام میکنند، چون یکسری برنامهریزی دارند و در نوروز آداب و سننی دارند که یکی از آنها خانهتکانی است. افراد برنامهریزی میکنند و بخشی از وقتشان را به تمیز کردن منزلشان اختصاص میدهند. وسایل زندگی را در صورتی که کهنه یا خراب شده است، تعویض و تبدیل به احسن میکنند. یکسری هم برنامههای اقتصادی دارند. دلیل دیگر هم این است که تردد در شهر مسئله مهمی است و باعث میشود زودتر به تکاپو بیفتند. ذوق یک حرکت ملی برای آغاز هر سال جدید یکی از پارامترهایی است که باعث شور، هیجان، تلاش و نشاط جامعه میشود. مجموعه اینها و پدیده و اثراتش هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی خوب است. فقط کنترل مسائل است که باید دید افراد چگونه میتوانند آن را مدیریت کنند.
پس شما مجموعاً این حرکت را مثبت میبینید، اما اینکه حرص و طمعی در کار باشد.
اشارهای به حرص نکردید.
حرص و طمع منفی است، ولی شما این شور و اشتیاق را مثبت میبینید.
این شور و اشتیاق خوب است و عاملی برای امید به زندگی و حرکت در زندگی که همه اینها خوب هستند، اما آنجایی که به ولع و حرص اشاره میکنید، این صفات در هر چیزی مذموم و مطرود است. اگر کسی بخواهد از حد طبیعی و استاندارد فراتر برود، قطعاً مردود است. در این شور و هیجان بعضیها بدون دلیل، تفکر و عقل وارد چنین جریانی میشوند. مثلاً این پدیده را آن قدر مهم و بزرگ میبینند که بعضیها خودشان را به آب و آتش میزنند. حتی گاهی اوقات خرید وسایل یا لباس جدید نیاز مبرم نیست و یا بودجه مالی وی اقتضا نمیکند، ولی به خاطر اینکه دارد عید نوروز میشود، تکاپوهای خارج از قاعده انجام میدهند و یا بین اعضای خانواده اختلافاتی میافتد. این غلط و بیفکری است. عقلانیت پشت سر چنین رویکردی نیست.
هر سال که نوروز میشود، خود این یک پدیده است و پیام بزرگی دارد که بهتر و درست شویم. اخلاق، دلها، بیماریهای قلبی و معاشرتمان را تصحیح کنیم. اگر در خانواده مشکلاتی داریم و نمیتوانیم با همدیگر کنار بیاییم، اینها را کنار بگذاریم و نو و جدید شویم و تغییر کنیم.
اصل پیام نوروز این است، ولی متأسفانه اغلب فکر میکنند نوروز یعنی خرید و چیزهایی را که مال دو سال پیش است، دور بریزیم. این استنباط از نوروز اشتباه است و در همین اشتباه خودشان را به زحمت میاندازند و دچار یکسری چالشهایی میشوند و گاهی اختلافاتی بین آنها میافتد که یک سال یا سالها طول میکشد. این اصلاً درست نیست، ولی شور و تلاش برای تغییر و تحول اگر عاقلانه و منطقی باشد، بسیار خوب است و آثار خوبی هم دارد، ولی اگر بدون منطق و برخلاف عقل باشد، آن قدر مشکلات و چالشهای متعددی ایجاد میکند که کدورتها و اختلافات شدیدی بین اعضای خانواده پیش میآید.
برخی مواقع مسئولین هم به این ماجرا دامن میزنند و دو سه ماه مانده به عید در باره مواد غذایی و سایر مایحتاج مردم حرف میزنند و مصاحبه میکنند. بحث عیدیها هم هست که معمولاً ادارات در بهمنماه به حساب کارمندان میریزند. نظر شما راجع به این رفتارها چیست؟
به نظر من دولت و مسئولین یکسری وظایف دارند که میتوانند طوری برنامهریزی کنند که هیاهو و جنجال بیهوده راه نیفتد. مثلاً قرار است به حقوق کارمندان اضافه یا عیدیهایی شامل حالشان شود. این را باید خیلی آرام به حساب بریزند و این همه تبلیغات رسانهای برایش راه نیندازند، چون خود این رسانهای کردن میتواند افراد را پیشاپیش به استقبال زودهنگام تشویق کند و خود این قضیه را تشدید میکند که انگار یک پدیده بسیار مهمی است و قرار است حرکت بسیار بزرگی انجام شود و کسانی که دچار ولع، حرص و بیتدبیری هستند، با این رویکرد به استقبال نوروز بروند و خود این یک عامل تحریک برای آنها است.
به نظر من مسئولین نباید این گونه رفتار کنند. اگر قرار است بازارچههایی که با قیمتهای منصفانه کالاها را ارائه میکنند برگزار شوند، میتوانند در اسفندماه به شکل عادی اعلام کنند. امسال دولت در بهمنماه واریز عیدی را اعلام کرد که کار جالبی نیست. خودم فکر میکردم اگر این پول را در بهمن بگیرند، خرج میکنند و بعد میگویند عیدی ما چه شد؟ مسلماً باید تدابیر بهتر از این داشته باشند و مسئله شور و هیجان را به سمت و سوی تحول و تغییر معنوی سوق بدهند، همان که در دعای نوروز میگوییم یا مقلب القلوب و الابصار.
اینکه نقدینگی در دست مردم زیاد میشود و مردم به دنبال خرید شب عید میروند فی نفسه ایراد ندارد، اما شاهدیم مردم بیشتر از آنچه که لازم دارند، میخرند یا حتی چیزهایی را میخرند که شاید در زندگیشان کاربردی نداشته باشد. لوازم لوکس، تزئینات و شاید لباسهایی که نیاز ندارند. بعضی از کسبه میگویند اجناسی را که کیفیت خوبی ندارند، شب عید میفروشیم و کاسبی ما شب عید است. نظر شما راجع به این تب چیست؟
این برمیگردد به اینکه در جامعهمان آموزشهای صحیح داشته باشیم و افراد در طول زندگی یاد بگیرند چگونه خرید کنند و هدف از خرید چیست؟ آیا خرید را طبق نیاز ضروری خود انجام میدهند یا خریدی میکنند که هیچ نفعی برایشان ندارد و فقط جنبه تزئین دارد. وقتی این را یاد بگیرند، قطعاً میتوانند با مدیریت و برنامهریزی در بحث اقتصادی خانواده عمل کنند و هرگز به دنبال چنین چیزهایی نمیروند. میبینیم برخی از افراد خریدهایی میکنند که نه در حد بودجهشان است و شاید بسیاری از خریدهای لازمشان لنگ بماند و نه نیاز و موقعیت زندگیشان چنین چیزی را ایجاب میکند. چرا؟ چون بدون تفکر و آن آموزشها و تشخیص نیازهای واقعی در زندگی دارد عمل میکند. این ضعف وجود دارد و اصلاً هم ربطی به شور و هیجان نوروزی ندارد و به این دلیل است که افراد نمیدانند چرا خرید میکنند و چرا باید خرید کنند و خریدشان باید چگونه باشد؟ چون این را از قبل یاد نگرفته و آموزش ندیدهاند.
نکته دیگر هم تشویق و ترویج تجملگرایی است. تجملگرایی نتیجه دانش کم است. تجملگرایی، تشریفات و افزون کردن از کم دانستن برمیخیزد.
خانم یزدی به نظر شما این وضعیت اصلاحشدنی است یا منتظر باشیم سال به سال بدتر شود؟
اگر واقعاً مسئولینی که داعیهدار ارتقای فرهنگ ملی، انسانی و علمی صحیح انسانها هستند، در طول برنامههای کاریشان آموزشهای لازم را بدانند و در رسانههای نوشتاری، گفتاری و دیداری که بحث فیلمها و سریالها است به سمت و سوی حقیقت انسانها حرکت کنند و مردم را آموزش بدهند، قطعاً قابل اصلاح است. ولی اگر برعکس عمل کنند، نهتها اصلاح نمیشود، بلکه این مساله تشدید میشود، پس این موضوع اصلاحپذیر است در صورتی که تمام کسانی که داعیهدار فرهنگ و ارتقای فرهنگ انسانی هستند، برنامهریزی و کار کنند.