وقتی کشوری در یک صنعت خاص به مزیتهای اقتصادی و صادراتی خود توجه کند قطعاً موفق خواهد بود. شاید اگر نبود بیمهری های صورت گرفته از سوی دولت و مسئولین جهادکشاورزی کشور با این صنعت مهم و ضروری و البته دارای مزیت در خاک طلاخیز ایران ؛ امروز بخش اعظم موادغذایی مورد نیاز عراقیها نیز از ایران تأمین می گردید.

کربلایی سیدمحمدصادق شیرازی- ایران کشوری است پهناور با تنوع آب و هوایی بسیار بالا و غنای کامل در زمینه منابع طبیعی و زیرزمینی؛ اگرچه شهرت ذخایر بالای فسیلی -که ایران را در رتبه دوم ذخایر نفتی و همچنین گازی جهان قرارداده- گاه ما را از سایر داشته ها غافل میکند اما باید دانست که ایران در زمینه منابعی چون مس، آلومینیوم، اورانیوم، طلا، نقره، سنگهای قیمتی چون عقیق و فیروزه و همچنین سنگهای نیمهقیمتی چون یشم و جاسپر و باز همچنین در زمینه سنگهای تزئینی و ساختمانی چون مرمر، گرانیت و ... هم جز ده کشور نخست جهان محسوب میشود و باز همچنین باید تأکید کرد که جمعیت نسبتاً متوسط با توجه به سایر کشور ها و ترکیب جمعیتی جوان همه از نقاط قوت بسیار عالی در فراهم شدن امکانات رشد اقتصادی یک کشور را فراهم میآورد که ایران از آن برخوردار است. با همه اینها تأکید بر دو نکته قابلتوجه ویژه است:
نخست اینکه: خام فروشی منابع زیرزمینی که این روزها روش اکثر کشورهای نفتی است بزرگترین خطر برای یک اقتصاد و دقیقاً مقابل اصل استقلال اقتصادی است. بسیاری بر این باورند که مدل خامفروشی منابع زیرزمینی در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه مدلی تحمیلی از سوی استعمارگران نوین است تا این کشورها همیشه محتاج خرید محصولاتی باشند که مواد اولیه آنها از کشور خودشان تأمین شده و در نتیجه همیشه یک وابسته اقتصادی غرب باقی بمانند.
پس رویآوردن کشور به تولید محصولات اقتصادی و کاهش دادن مداوم میزان صادرات مواد خام حتی نفت در اقتصاد کشور تنها راه پیروزی در نبرد اقتصادی استکبار علیه کشور ما و هر کشور در حال توسعه دیگری است. دوم اینکه: هیچ کشوری در هیچجای جهان در تولید همه محصولات صنعتی خودکفا نشده و نمیشود و به همین منظور است که معمولاً هر کشوری در تولید دستهای از محصولات که برای تولید آنها امکانات اقتصادی بیشتری دارد، تخصص می یابد و با سود حاصله از فروش این محصولات در عرصه بینالملل سایر موارد مورد نیاز کشور خود را تأمین میکند.
البته در این میان گروهی از کالاها هستند که تحت عنوان کالای استراتژیک ردهبندی میشوند و مشمول این تقسیم کار بینالمللی واقع نمیشوند زیرا هر کشوری ممکن است در معرض تهدید و جنگ قرار بگیرد و در چنین شرایطی ضروری است که یک کشور توانمند قدرت تولید مایحتاج تسلیحاتی خود را بهطور کامل و مایحتاج غذایی خود را به صورت نسبی داشته باشد یعنی علاوه بر تسلیحات و چند کالای خاص صنعتی مواد غذایی اصلی مردم یک کشور مثلاً برای ایرانیان نان، برنج و گوشت و مرغ و ... جزو کالاهای استراتژیک محسوب شده و تولد آنها در داخل ضروری میباشد.
غیر از کالاهای فوقالذکر ضرورتی ندارد که کشور در همه رشتههای صنعتی از نساجی و خودروسازی گرفته تا تولید قطعات کامپیوتری تخصص یابد که اصولاً چندان ممکن هم نیست، بلکه لازم است هر کشور در حال توسعه زمینههای مزیت نسبی خود را شناسایی و در آن زمینهها صنایع خود را تشویق و تقویت کند تا با استفاده از مزیت تولیدی خود در آن رشته، محصولات باکیفیت و ارزان قیمتی تولید کرده و بدان وسیله بازارهای جهانی را فتح کند و درآمد ملی خود را ارتقا بخشد.
این مقدمه ذکر شد تا نتیجه عملی اقدام موفق کشورمان را در همین زمینه البته در چند صنعت خاص عنوان کنیم. آنچه در پی میآید گزارش اختصاصی خبرنگار «شما» است از سفر اخیر خود به عراق.
اولین چیزی که در ابتدای ورود به خاک عراق توجه هر ایرانی را جلب می کند سطح پایین توسعهیافتگی کشوری است که هشت سال تحت سلطه حکومتی ضداسلامی و با حمایت کامل استکبار با هدف نابودی انقلاب اسلامی یا عقب نگهداشتن ایران از رشد ما را درگیر جنگ تحمیلی نمود.
ایرانیان معمولاً تصوری از عدم توسعه یافتگی عراق دارند اما با مشاهده از نزدیک عمق فاجعه بازهم متعجب میشوند، کشوری که تقریباً هیچ تولیدی جز خام فروشی نفت خود ندارد و همه مایحتاج ملتش را وارد میکند.
اما آنچه که در ابتدای ورود ما به عراق بیش از همه جلب توجه نمود و چند تن از مسافران را مشغول عکسبرداری نیز کرد، تعداد انبوه اتوموبیلهای ایرانی در نوبت ترخیص بود! ما که تصور میکردیم بازار خودروهای عراق را تنها اتوموبیلهای آخرین مدل اروپایی و آمریکایی پر کرده است با دیدن این صحنه تقریباً شوکه شدیم.
تصاویر نشاندهنده مطلب مذکور هستند.
پرس و جوهای جسته گریخته ما از عراقیها به ما فهماند که قیمت بنزین در کشور عراق همواره به قیمت فوب خلیج فارس یعنی قیمت بینالمللی بوده یعنی به پول ایران در حال حاضر یک لیتر بنزین در عراق بیش از 1300 تومان میارزد و همین مسئله موجب شده تا عراقیهای دارای خودرو به دو دسته تبدیل شوند؛ آنها که ثروتمندترند و ابایی از خرید دائم بنزین برای خودروهای پرمصرف آمریکایی ندارند و آنها که به دلیل مصرف کم خودروی ایرانی بالاخص پراید را ترجیح می دهند!
جالبتر اینجاست که در میان عراقیها به ندرت خودرویی جزو تولیدات این دو کشور یعنی ایران و آمریکا دیده میشود!
اما رنگ زرد اکثر پرایدهای در آستانه ترخیص ما را به پرس و جوی بیشتری وادار نمود و مشخص شد که ظاهراً رانندگان تاکسیهای عراقی بیش از همه اقشار از خرید پراید استقبال کردهاند زیرا هم ارزان است و هم بسیار کممصرف و البته قطعات یدکی آن هم ارزانتر تهیه شوند.
این مسئله اسباب خرسندی ما را فراهم کرده بود و کراراً در سفر خود به مناطق مختلف با دیدن پراید و سمند آنها را به یکدیگر نشان میدادیم. دوستی به زیبایی یادآور شد که شاید روزی تصور چنین صحنهای که کشورهای منطقه اتوموبیلهای ایرانی مصرف کنند برای ملت ما چندان هم پذیرفتنی نبود.
اما مسئله دیگری که بیش از این موضوع توجهم را به خود جلب کرد تأسیسات ساختمانی موجود در هتلهای عراقی بود، از سرامیکهای کف و در و دیوار هتلها گرفته تا شیرآلات سرویسهای بهداشتی همه مارکهای برندهای معروف ایرانی بودند که هرکدام از ما حداقل یکبار نام آنها را در ایران دیده بودیم.
طبیعی است زیرا مصالح ساختمانی معمولاً از نظر وزنی سنگین هستند و حمل آنها برای مسافتهای طولانی از نظر اقتصادی به صرفه نیست لذا طبیعی است که وقتی در کشور ایران در تولید مصالح و تأسیسات ساختمانی به خودکفایی کامل رسیده، قطب تأمین این اقلام در کشورهای در حال توسعه همسایه چون عراق و افغانستان و حتی در بعضی موارد پاکستان هم خواهد شد چنانکه هم اکنون در این جایگاه هست و تقریباً تمام میزان سیمان وارداتی کشور عراق از ایران تأمین میشود و این نکته در مورد اکثر اقلام صنعت ساختمان از تیرآهن گرفته تا اقلام ظریفی همچون کلید و پریز و سرامیک و کاشی ادامه دارد.
این مسئله نکته مهمی را یادآور میشود؛ وقتی کشوری در یک صنعت خاص به مزیتهای اقتصادی و صادراتی خود توجه کند قطعاً موفق خواهد بود. شاید اگر نبود بیمهری های صورت گرفته از سوی دولت و مسئولین جهادکشاورزی کشور با این صنعت مهم و ضروری و البته دارای مزیت در خاک طلاخیز ایران ؛ امروز بخش اعظم موادغذایی مورد نیاز عراقیها نیز از ایران تأمین می گردید.
نخست اینکه: خام فروشی منابع زیرزمینی که این روزها روش اکثر کشورهای نفتی است بزرگترین خطر برای یک اقتصاد و دقیقاً مقابل اصل استقلال اقتصادی است. بسیاری بر این باورند که مدل خامفروشی منابع زیرزمینی در کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه مدلی تحمیلی از سوی استعمارگران نوین است تا این کشورها همیشه محتاج خرید محصولاتی باشند که مواد اولیه آنها از کشور خودشان تأمین شده و در نتیجه همیشه یک وابسته اقتصادی غرب باقی بمانند.
پس رویآوردن کشور به تولید محصولات اقتصادی و کاهش دادن مداوم میزان صادرات مواد خام حتی نفت در اقتصاد کشور تنها راه پیروزی در نبرد اقتصادی استکبار علیه کشور ما و هر کشور در حال توسعه دیگری است. دوم اینکه: هیچ کشوری در هیچجای جهان در تولید همه محصولات صنعتی خودکفا نشده و نمیشود و به همین منظور است که معمولاً هر کشوری در تولید دستهای از محصولات که برای تولید آنها امکانات اقتصادی بیشتری دارد، تخصص می یابد و با سود حاصله از فروش این محصولات در عرصه بینالملل سایر موارد مورد نیاز کشور خود را تأمین میکند.
البته در این میان گروهی از کالاها هستند که تحت عنوان کالای استراتژیک ردهبندی میشوند و مشمول این تقسیم کار بینالمللی واقع نمیشوند زیرا هر کشوری ممکن است در معرض تهدید و جنگ قرار بگیرد و در چنین شرایطی ضروری است که یک کشور توانمند قدرت تولید مایحتاج تسلیحاتی خود را بهطور کامل و مایحتاج غذایی خود را به صورت نسبی داشته باشد یعنی علاوه بر تسلیحات و چند کالای خاص صنعتی مواد غذایی اصلی مردم یک کشور مثلاً برای ایرانیان نان، برنج و گوشت و مرغ و ... جزو کالاهای استراتژیک محسوب شده و تولد آنها در داخل ضروری میباشد.
غیر از کالاهای فوقالذکر ضرورتی ندارد که کشور در همه رشتههای صنعتی از نساجی و خودروسازی گرفته تا تولید قطعات کامپیوتری تخصص یابد که اصولاً چندان ممکن هم نیست، بلکه لازم است هر کشور در حال توسعه زمینههای مزیت نسبی خود را شناسایی و در آن زمینهها صنایع خود را تشویق و تقویت کند تا با استفاده از مزیت تولیدی خود در آن رشته، محصولات باکیفیت و ارزان قیمتی تولید کرده و بدان وسیله بازارهای جهانی را فتح کند و درآمد ملی خود را ارتقا بخشد.
این مقدمه ذکر شد تا نتیجه عملی اقدام موفق کشورمان را در همین زمینه البته در چند صنعت خاص عنوان کنیم. آنچه در پی میآید گزارش اختصاصی خبرنگار «شما» است از سفر اخیر خود به عراق.
اولین چیزی که در ابتدای ورود به خاک عراق توجه هر ایرانی را جلب می کند سطح پایین توسعهیافتگی کشوری است که هشت سال تحت سلطه حکومتی ضداسلامی و با حمایت کامل استکبار با هدف نابودی انقلاب اسلامی یا عقب نگهداشتن ایران از رشد ما را درگیر جنگ تحمیلی نمود.
ایرانیان معمولاً تصوری از عدم توسعه یافتگی عراق دارند اما با مشاهده از نزدیک عمق فاجعه بازهم متعجب میشوند، کشوری که تقریباً هیچ تولیدی جز خام فروشی نفت خود ندارد و همه مایحتاج ملتش را وارد میکند.
اما آنچه که در ابتدای ورود ما به عراق بیش از همه جلب توجه نمود و چند تن از مسافران را مشغول عکسبرداری نیز کرد، تعداد انبوه اتوموبیلهای ایرانی در نوبت ترخیص بود! ما که تصور میکردیم بازار خودروهای عراق را تنها اتوموبیلهای آخرین مدل اروپایی و آمریکایی پر کرده است با دیدن این صحنه تقریباً شوکه شدیم.
تصاویر نشاندهنده مطلب مذکور هستند.
پرس و جوهای جسته گریخته ما از عراقیها به ما فهماند که قیمت بنزین در کشور عراق همواره به قیمت فوب خلیج فارس یعنی قیمت بینالمللی بوده یعنی به پول ایران در حال حاضر یک لیتر بنزین در عراق بیش از 1300 تومان میارزد و همین مسئله موجب شده تا عراقیهای دارای خودرو به دو دسته تبدیل شوند؛ آنها که ثروتمندترند و ابایی از خرید دائم بنزین برای خودروهای پرمصرف آمریکایی ندارند و آنها که به دلیل مصرف کم خودروی ایرانی بالاخص پراید را ترجیح می دهند!
جالبتر اینجاست که در میان عراقیها به ندرت خودرویی جزو تولیدات این دو کشور یعنی ایران و آمریکا دیده میشود!
اما رنگ زرد اکثر پرایدهای در آستانه ترخیص ما را به پرس و جوی بیشتری وادار نمود و مشخص شد که ظاهراً رانندگان تاکسیهای عراقی بیش از همه اقشار از خرید پراید استقبال کردهاند زیرا هم ارزان است و هم بسیار کممصرف و البته قطعات یدکی آن هم ارزانتر تهیه شوند.
این مسئله اسباب خرسندی ما را فراهم کرده بود و کراراً در سفر خود به مناطق مختلف با دیدن پراید و سمند آنها را به یکدیگر نشان میدادیم. دوستی به زیبایی یادآور شد که شاید روزی تصور چنین صحنهای که کشورهای منطقه اتوموبیلهای ایرانی مصرف کنند برای ملت ما چندان هم پذیرفتنی نبود.
اما مسئله دیگری که بیش از این موضوع توجهم را به خود جلب کرد تأسیسات ساختمانی موجود در هتلهای عراقی بود، از سرامیکهای کف و در و دیوار هتلها گرفته تا شیرآلات سرویسهای بهداشتی همه مارکهای برندهای معروف ایرانی بودند که هرکدام از ما حداقل یکبار نام آنها را در ایران دیده بودیم.
طبیعی است زیرا مصالح ساختمانی معمولاً از نظر وزنی سنگین هستند و حمل آنها برای مسافتهای طولانی از نظر اقتصادی به صرفه نیست لذا طبیعی است که وقتی در کشور ایران در تولید مصالح و تأسیسات ساختمانی به خودکفایی کامل رسیده، قطب تأمین این اقلام در کشورهای در حال توسعه همسایه چون عراق و افغانستان و حتی در بعضی موارد پاکستان هم خواهد شد چنانکه هم اکنون در این جایگاه هست و تقریباً تمام میزان سیمان وارداتی کشور عراق از ایران تأمین میشود و این نکته در مورد اکثر اقلام صنعت ساختمان از تیرآهن گرفته تا اقلام ظریفی همچون کلید و پریز و سرامیک و کاشی ادامه دارد.
این مسئله نکته مهمی را یادآور میشود؛ وقتی کشوری در یک صنعت خاص به مزیتهای اقتصادی و صادراتی خود توجه کند قطعاً موفق خواهد بود. شاید اگر نبود بیمهری های صورت گرفته از سوی دولت و مسئولین جهادکشاورزی کشور با این صنعت مهم و ضروری و البته دارای مزیت در خاک طلاخیز ایران ؛ امروز بخش اعظم موادغذایی مورد نیاز عراقیها نیز از ایران تأمین می گردید.