
* لطفا از آغاز آشنایی تان بگویید.
- اولین آشناییام با ایشان فکر میکنم در سال 35 یا 37 و قبل از رحلت مرحوم آیتالله بروجردی بود. در قم درس میخواندیم، من سوار اتوبوس شدم و دیدم آقایی پهلویم نشسته است. آقای عسگراولادی را نمیشناختم. نشستند و احوالپرسی کردیم. از من پرسیدند: «کجایی هستی؟ کجا درس میخوانی؟» جواب دادم: «قم درس میخوانم». پرسیدند: «بعد از آقای بروجردی در میان آقایان علما چه کسی را از همه برتر و آمادهتر برای دفاع از دین میدانی؟» جواب دادم: «ما شاگرد آیتالله خمینی هستیم».
* آن موقع لابد حاج آقا روحالله میگفتید.
- بله، گفتم ما غیر از درس آقای بروجردی، درس حاج آقا روحالله میرویم و به نظرمان ایشان از دیگران افضل هستند. روحاً هم احساس میکنیم ایشان در مسائل سیاسیـاجتماعی آمادگی بیشتری دارند. ایشان گفتند: «من میتوانم به قم بیایم و ایشان را ببینم؟» گفتم: «بله». گمشده ای داشتند، اینکه از قبل می شناختند یا نه نمی دانم. ایشان از آن زمان با امام آشنا شدند، نمیدانم من ایشان را خدمت امام بردم یا خودشان رفتند، ولی خلاصه حلقه وصل ایشان با امام بنده بودم و این افتخار را دارم. آقای عسگراولادی ادامه دادند و همیشه در جریان اتفاقاتی که در کشور میافتاد، قرار داشتند.
این ابتدای آشنایی ما بود و از آن وقت این آشنایی و دوستی ما تا امروز ادامه یافت. در زندان هم تقریباً دو سال با هم بودیم. آقای بادامچیان، آقای حیدری، شهید عراقی، آقای امانی و مرحوم آیتالله انواری هم تشریف داشتند. آشنایی ما با آقای عسگراولادی از سفر با اتوبوس شروع شد و بعد هم بحثهایی که در زندان بود.
* چه ویژگی مهمی در ایشان یافته بودید؟
از صفات مهم ایشان احترام به علما و روحانیت بود و معتقد بود نباید از روحانیت اصیل جدا شد. روحیه انقلابی ایشان و بهخصوص حفظ جوانها از انحراف از همان موقع مشهود بود و در زندان نقل میکردند ما جوانان را جمع کردیم و برایشان مطالبی را گفتیم. این روحیه آقای عسگراولادی بود که خود را در اسلام و امام هضم کرده بود. هیچگاه ارتباطش را با امام قطع نکرد و بعد از امام احترام خاصی برای رهبر معظم انقلاب قائل بود.
ایشان روحیه امداد و مساعدت با محرومین را داشت، حتی در دوران انقلاب وقتی مسئله کمبودها پیش آمد، کمیته امدادی بهرهبری وی مشکلات مردم را حل کرد.
* رابطه ایشان با مقام معظم رهبری چگونه بود؟
الآن از رابطه خصوصی چیزی یادم نیست که بتوانم بگویم. علی ای حال در دورانی که آقا رهبر شدند، ارتباط داشتند و همیشه هم مورد تأیید آقا بودند. در مراحل مختلف کارهایی را که عموماً خودشان انجام میدادند، روح امداد و کمک به دیگران و توجه به محرومین و اسلام و انقلاب بود. آقا همیشه سمتهای خاصی را به ایشان ارجاع میدادند که مشخص میکند دوست داشتند آقای عسگراولادی همیشه حضور داشته و در صحنه باشند.