در آغاز نهضت امام به اتفاق مرحوم حاج حسین مصدقی، اعلامیه های امام را چاپ و توزیع می‌کردند که در این رابطه، ساواک بازار، او را دستگیر و وحشیانه شکنجه کرد. به نحوی که پشت او در اثر ضربات شلاق چرمی شکنجه، کاملاً کبود بود
اسدالله بادامچیان - عروج شهادت گونه، مجاهد جانباز شیمیایی شده توسط صدامیان مزدور مستکبران غربی مرحوم حاج احمد قدیریان را به محضر نایب امام زمان و ولی امر مسلمین و همه شما عزیزان تسلیت می‌گویم.
هر انسانی به دنیا می‌آید و از دنیا می‌رود تا سیر تکاملی تقدیر الهی برای انسان را بپیماید. آنچه مهم و اساسی است نیات واعمال انسان است که در این دنیا، شاکر یا کفور بوده است. کتاب زندگانی هر انسانی، نامه زندگانی اوست که با خطاب اقرا کتابک می‌توان دانست و همه بدانند که این نامه، چه بوده و آن انسان بهشتی است یا نه.
کتاب زندگانی حاج احمد قدیریان با آشنایی بنده با ایشان در 60 سال، نامه‌ای نورانی و سراسر جهاد واخلاق و کارآیی و عمل صالح و احسان و خوبی است. طوبی له پدرش مرحوم حاج شعبانعلی به تدین و سلامت مشهور بود. خودش از نوجوانی در مسیر صلاح و سداد بود. با شهید حاج صادق امانی و کارهای آموزشی و تربیت نسل مجاهد همچون رجایی‌ها، اسلامی‌ها، لاجوردی‌ها همراه شد. در اردوها و هیات شبهای پنجشنبه آن شهید نقش موثر داشت. با شروع نهضت امام(ره) در مجموعه گروه مسجد شیخ علی با مدیریت شهید امانی از فعال‌ترین بود.
در آغاز نهضت امام به اتفاق مرحوم حاج حسین مصدقی، اعلامیه های امام را چاپ و توزیع می‌کردند که در این رابطه، ساواک بازار، او را دستگیر و وحشیانه شکنجه کرد. به نحوی که پشت او در اثر ضربات شلاق چرمی شکنجه، کاملاً کبود شده بود و وقتی پس از آزادی به علت اینکه هیچ اعترافی نکرد در محضر امام وقتی دوستان پیراهن او را بالا زدند امام متأثر شدند و در سخنرانی به آن اشاره کردند.
در جریان مخالفت با رفراندوم 6 بهمن و اصلاحات آمریکایی شاه، با حضور فعال و مدیریت تظاهرات نقش اساسی داشت. روز 6 بهمن 41 که قرار شد تظاهراتی انجام نگیرد تا قلت عدد شرکت کنندگان نمایان شود در طرح آتش زدن چند خیمه رای او این کار را با درایت انجام داد.
در محرم سال 42 در راهپیمایی عاشورای آن سال از کارگردانان حرکت دسته‌های مذهبی عزادار مردم در تهران بود. در 15 خرداد دستگیر و
شکنجه شد. ولی طبق معمول هیچ اعترافی نکرد. پس از 15 خرداد در هیات‌های موتلفه اسلامی یا هیات های 10 نفره خمینی، فعال بود. در مرداد ماه که امام را به خانه مرحوم نجاتی آوردند با هم به زیارت امام رفتیم و او در دعوت دیگران و اطلاع به آنها در تشکیل آن صف طولانی تا میدان تجریش بسیار جدی بود.
پس از آزادی امام از حصر در قم خدمت امام رسید. در سخنرانی مسجد اعظم قم در فروردین 43 حضور داشت سپس در ساماندهی تشکیلات موتلفه اسلامی، نقش موثری ایفا کرد. این همان تشکیلاتی است که اعلامیه ضد کاپیتولاسیون آمریکایی را که از طرف امام صادر شده بود ظرف چند ساعت در تهران و شهرستانها پخش کرد و رژیم طاغوت را درمانده کرد.
در جریان اجرای حکم الهی و اعدام انقلابی حسنعلی منصور در همه جریانات حضور فعال داشت و پس از دستگیری سران موتلفه اسلامی با شهید رجایی و شهید باهنر و یاران دیگر در اداره موتلفه اسلامی و استمرار مبارزه پس از تبعید امام از مسئولان اصلی بود.
در مبارزات سالهای 56-57 ملت ایران به رهبری امام از رهبران اصلی و مخفی مبارزه بود نقش وی در یوم الله 17 شهریور فراموش ناشدنی است.
ساعت 5 صبح 17 شهریور تلفن زد که حکومت نظامی توسط شاه در 23 شهر اعلام شد. گفتم پس امروز شاه می‌خواهد کشتارش را انجام دهد. از همان صبح زود فعال شد. در اینکه مردم کمتر به میدان شهدا بروند و در اطراف میدان بمانند زیرا میدان شهدا محلی بود که شاه برای قتل عام مردم در نظر گرفته بود.
سپس قرار شد با گردان‌های تظاهراتی، در همه نقاط تهران فشار بر میدان شهدا کم شود و حکومت نظامی شاه بی اثر گردد. قدیریان فرماندهی این گردان‌ها را به عهده داشت و تا ساعت 1 بعد از نیمه شب تظاهرات را ادامه داد تا شاه بداند که حکومت نظامی او هم دیگر برایش ثمری ندارد.
در جریان تظاهرات و راهپیمایی مردمی او یکی از کارگردانان اصلی بود.
در باره ساماندهی نیروی 65 هزار نفره انتظامات امام، او باز هم نقش اساسی داشت. در کمیته استقبال از امام در کنار بزرگانی چون محسن رفیق دوست، شهید بروجردی در تامین سلاح برای حفظ امنیت و حفاظت از اقامتگاه، حضور موثر داشت. پس از انقلاب، در کمیته پاسداران انقلاب اسلامی منطقه 4 معاونت را به عهده گرفت سپس در کنار شهید آیت الله قدوسی، دادستان کل معاونت او را در امورات انقلاب بعهده گرفت و بخوبی از عهده برآمد.
معاون اجرایی شهید لاجوردی شد و در خنثی کردن توطئه منافقین مزدور آمریکا با آن شهید و شهید کچویی نقش اصلی را داشتند.
در آغاز جنگ تحمیلی، اولین گروه رزمنده مردمی را از یاران موتلفه اسلامی، آموزش و به غرب کشور اعزام کرد. سپس در آموزش نیروهای مردمی برای دفاع مقدس، شبانه روزی کوشید و در سپاه مستقر گردید. در دفاع غرب و جنوب کشور خیلی خدمت کرد. در فاو نقش قدیریان و یارانش و خدماتی که آنها کردند از حماسه‌های تاریخ دفاع مقدس است. او در فاو شیمیایی شد و جانباز گردید. اما ذره‌ای از همت بلند و تلاش او در جهاد کم نگردید.
در سپاه و وزارت اطلاعات او مسئولیت جمع‌آوری سلاح‌ها و تسلیح حزب‌الله را بعهده داشت و با لیاقت این کار را سامان داد.
او در بسیج هر خدمتی توانست انجام داد. در فتنه 17 تیر، حضور او و یارانش، نقش فتنه شکنی داشت.
در فتنه 88 او در تمام صحنه‌ها با یارانش شبانه روزی حضور یافت و فتنه گران از نامش هم هراس داشتند.
آنچه در این نامه اعمال او بسیار قابل توجه است این است که او بی سر و صدا و بدون هر گونه اظهار وجود شخصی و بدون هر گونه دریافت حقوق و مزایا و امتیازات این کارها را انجام می‌داد او فقط برای انجام وظیفه در پاسداری از اسلام و اصل ولایت فقیه و حقوق ملت بزرگوار ایران کار می‌کرد.
هیچ برای خودش و نزدیکانش نخواست. همه این امور را در خدمت ولی امر مسلمین و ولایت فقیه، امام و امام خامنه ای آن هم با صداقت انجام داد که مدال افتخار او همین بیان نایب امام زمانمان است که او را دوست دیرین و صمیمی خود خواند.
او در خدمت روحانیت و فقاهت اصیل اسلامی بود. تا بهشتی زنده بود او بازوی قوی شهید بهشتی و یار او بود و سپس در خدمت روحانیت مبارز قرار گرفت.
او به بهشتی عشق می‌ورزید و بهشتی به او علاقه‌ای ویژه داشت و در هر کار سختی می‌فرمود به آقای قدیریان بگویید یا به او مسئولیت
می‌داد والحق قدیریان مرد روزهای سخت بود.
عشق به بهشتی و شهدا و نفرت از کفار و منافقین و مزدوران تروریست آمریکا او را به تأسیس بنیاد فرهنگی هفتم تیر رساند و یادگار وی یادمان عظیم شهدای هفتم تیر در قتلگاه شهیدان در سرچشمه در معبد بهشتی است که یادگار پابرجای قدیریان و همه آنهاست که به او یاری دادند.
و آخرین کلام خدمات فرهنگی و انسان مجاهد پروری قدیریان است که نمونه‌ای از آن مجمع فرهنگی شهید بهشتی است.
خدایا این آنچه از عمل او در این دنیاست که ما می‌دانیم «لانعلم منه الا خیراً و انت اعلم به منا» فرموده‌اند اگر 40 مؤمن در تشییع کسی گواهی دهند که او آدم خوبی بوده است او را می‌آمرزی.
خدایا این جمعیت عظیم از بزرگان دین و مجاهدان راه خدا با حضور خویش شهادت دادند که حاج احمد قدیریان انسان خوب و متدین و مجاهد فی سبیل الله و بسیار خدوم بوده است. از تو می‌خواهیم که او را در اعلی علیین در بهشت برین، در کنار شهدا و شهید بهشتی و کنار امامش روح‌الله، از رضوان خود و از همه نعمت‌های اخروی و رزق ویژه برخوردار بداری.
حقوق او را بر ما حلال کنی و این عرض احترام به محضر انسان مؤمن صالحی را از همه ما قبول فرمایی و به علو درجات او بیافزایی.
به نمایندگی از طرف خانواده و همه یاران و بنیاد فرهنگی هفتم تیر و ستاد برگزاری مراسم هفتم تیر و حزب موتلفه اسلامی و مجمع فرهنگی شهید بهشتی و همه آنان که به قدیریان اظهار احترام کرده‌اند از محضر رهبر معظم انقلاب که پیام محبت آمیزشان تسلی‌بخش خاطر همه ماست و با عنوان به عنوان "دوست دیرین و صمیمی این جانب" عنایت فرمودند، تقدیر و تشکر ویژه داریم.
از همه شرکت کنندگان در تشییع و در مجلس ترحیم روز سوم به ویژه مسئولان محترم و روحانیت معظم و بالاخص از حضرت آیت الله مهدوی کنی تشکر می‌نماییم.
اجرکم علی الله
هر انسانی به دنیا می‌آید و از دنیا می‌رود تا سیر تکاملی تقدیر الهی برای انسان را بپیماید. آنچه مهم و اساسی است نیات واعمال انسان است که در این دنیا، شاکر یا کفور بوده است. کتاب زندگانی هر انسانی، نامه زندگانی اوست که با خطاب اقرا کتابک می‌توان دانست و همه بدانند که این نامه، چه بوده و آن انسان بهشتی است یا نه.
کتاب زندگانی حاج احمد قدیریان با آشنایی بنده با ایشان در 60 سال، نامه‌ای نورانی و سراسر جهاد واخلاق و کارآیی و عمل صالح و احسان و خوبی است. طوبی له پدرش مرحوم حاج شعبانعلی به تدین و سلامت مشهور بود. خودش از نوجوانی در مسیر صلاح و سداد بود. با شهید حاج صادق امانی و کارهای آموزشی و تربیت نسل مجاهد همچون رجایی‌ها، اسلامی‌ها، لاجوردی‌ها همراه شد. در اردوها و هیات شبهای پنجشنبه آن شهید نقش موثر داشت. با شروع نهضت امام(ره) در مجموعه گروه مسجد شیخ علی با مدیریت شهید امانی از فعال‌ترین بود.
در آغاز نهضت امام به اتفاق مرحوم حاج حسین مصدقی، اعلامیه های امام را چاپ و توزیع می‌کردند که در این رابطه، ساواک بازار، او را دستگیر و وحشیانه شکنجه کرد. به نحوی که پشت او در اثر ضربات شلاق چرمی شکنجه، کاملاً کبود شده بود و وقتی پس از آزادی به علت اینکه هیچ اعترافی نکرد در محضر امام وقتی دوستان پیراهن او را بالا زدند امام متأثر شدند و در سخنرانی به آن اشاره کردند.
در جریان مخالفت با رفراندوم 6 بهمن و اصلاحات آمریکایی شاه، با حضور فعال و مدیریت تظاهرات نقش اساسی داشت. روز 6 بهمن 41 که قرار شد تظاهراتی انجام نگیرد تا قلت عدد شرکت کنندگان نمایان شود در طرح آتش زدن چند خیمه رای او این کار را با درایت انجام داد.
در محرم سال 42 در راهپیمایی عاشورای آن سال از کارگردانان حرکت دسته‌های مذهبی عزادار مردم در تهران بود. در 15 خرداد دستگیر و
شکنجه شد. ولی طبق معمول هیچ اعترافی نکرد. پس از 15 خرداد در هیات‌های موتلفه اسلامی یا هیات های 10 نفره خمینی، فعال بود. در مرداد ماه که امام را به خانه مرحوم نجاتی آوردند با هم به زیارت امام رفتیم و او در دعوت دیگران و اطلاع به آنها در تشکیل آن صف طولانی تا میدان تجریش بسیار جدی بود. پس از آزادی امام از حصر در قم خدمت امام رسید. در سخنرانی مسجد اعظم قم در فروردین 43 حضور داشت سپس در ساماندهی تشکیلات موتلفه اسلامی، نقش موثری ایفا کرد. این همان تشکیلاتی است که اعلامیه ضد کاپیتولاسیون آمریکایی را که از طرف امام صادر شده بود ظرف چند ساعت در تهران و شهرستانها پخش کرد و رژیم طاغوت را درمانده کرد.
در جریان اجرای حکم الهی و اعدام انقلابی حسنعلی منصور در همه جریانات حضور فعال داشت و پس از دستگیری سران موتلفه اسلامی با شهید رجایی و شهید باهنر و یاران دیگر در اداره موتلفه اسلامی و استمرار مبارزه پس از تبعید امام از مسئولان اصلی بود.
در مبارزات سالهای 56-57 ملت ایران به رهبری امام از رهبران اصلی و مخفی مبارزه بود نقش وی در یوم الله 17 شهریور فراموش ناشدنی است.
ساعت 5 صبح 17 شهریور تلفن زد که حکومت نظامی توسط شاه در 23 شهر اعلام شد. گفتم پس امروز شاه می‌خواهد کشتارش را انجام دهد. از همان صبح زود فعال شد. در اینکه مردم کمتر به میدان شهدا بروند و در اطراف میدان بمانند زیرا میدان شهدا محلی بود که شاه برای قتل عام مردم در نظر گرفته بود.
سپس قرار شد با گردان‌های تظاهراتی، در همه نقاط تهران فشار بر میدان شهدا کم شود و حکومت نظامی شاه بی اثر گردد. قدیریان فرماندهی این گردان‌ها را به عهده داشت و تا ساعت 1 بعد از نیمه شب تظاهرات را ادامه داد تا شاه بداند که حکومت نظامی او هم دیگر برایش ثمری ندارد.
در جریان تظاهرات و راهپیمایی مردمی او یکی از کارگردانان اصلی بود.
در باره ساماندهی نیروی 65 هزار نفره انتظامات امام، او باز هم نقش اساسی داشت. در کمیته استقبال از امام در کنار بزرگانی چون محسن رفیق دوست، شهید بروجردی در تامین سلاح برای حفظ امنیت و حفاظت از اقامتگاه، حضور موثر داشت. پس از انقلاب، در کمیته پاسداران انقلاب اسلامی منطقه 4 معاونت را به عهده گرفت سپس در کنار شهید آیت الله قدوسی، دادستان کل معاونت او را در امورات انقلاب بعهده گرفت و بخوبی از عهده برآمد.
معاون اجرایی شهید لاجوردی شد و در خنثی کردن توطئه منافقین مزدور آمریکا با آن شهید و شهید کچویی نقش اصلی را داشتند.
در آغاز جنگ تحمیلی، اولین گروه رزمنده مردمی را از یاران موتلفه اسلامی، آموزش و به غرب کشور اعزام کرد. سپس در آموزش نیروهای مردمی برای دفاع مقدس، شبانه روزی کوشید و در سپاه مستقر گردید. در دفاع غرب و جنوب کشور خیلی خدمت کرد. در فاو نقش قدیریان و یارانش و خدماتی که آنها کردند از حماسه‌های تاریخ دفاع مقدس است. او در فاو شیمیایی شد و جانباز گردید. اما ذره‌ای از همت بلند و تلاش او در جهاد کم نگردید.
در سپاه و وزارت اطلاعات او مسئولیت جمع‌آوری سلاح‌ها و تسلیح حزب‌الله را بعهده داشت و با لیاقت این کار را سامان داد.
او در بسیج هر خدمتی توانست انجام داد. در فتنه 17 تیر، حضور او و یارانش، نقش فتنه شکنی داشت.
در فتنه 88 او در تمام صحنه‌ها با یارانش شبانه روزی حضور یافت و فتنه گران از نامش هم هراس داشتند.
آنچه در این نامه اعمال او بسیار قابل توجه است این است که او بی سر و صدا و بدون هر گونه اظهار وجود شخصی و بدون هر گونه دریافت حقوق و مزایا و امتیازات این کارها را انجام می‌داد او فقط برای انجام وظیفه در پاسداری از اسلام و اصل ولایت فقیه و حقوق ملت بزرگوار ایران کار می‌کرد.
هیچ برای خودش و نزدیکانش نخواست. همه این امور را در خدمت ولی امر مسلمین و ولایت فقیه، امام و امام خامنه ای آن هم با صداقت انجام داد که مدال افتخار او همین بیان نایب امام زمانمان است که او را دوست دیرین و صمیمی خود خواند.
او در خدمت روحانیت و فقاهت اصیل اسلامی بود. تا بهشتی زنده بود او بازوی قوی شهید بهشتی و یار او بود و سپس در خدمت روحانیت مبارز قرار گرفت.
او به بهشتی عشق می‌ورزید و بهشتی به او علاقه‌ای ویژه داشت و در هر کار سختی می‌فرمود به آقای قدیریان بگویید یا به او مسئولیت
می‌داد والحق قدیریان مرد روزهای سخت بود. عشق به بهشتی و شهدا و نفرت از کفار و منافقین و مزدوران تروریست آمریکا او را به تأسیس بنیاد فرهنگی هفتم تیر رساند و یادگار وی یادمان عظیم شهدای هفتم تیر در قتلگاه شهیدان در سرچشمه در معبد بهشتی است که یادگار پابرجای قدیریان و همه آنهاست که به او یاری دادند.
و آخرین کلام خدمات فرهنگی و انسان مجاهد پروری قدیریان است که نمونه‌ای از آن مجمع فرهنگی شهید بهشتی است.
خدایا این آنچه از عمل او در این دنیاست که ما می‌دانیم «لانعلم منه الا خیراً و انت اعلم به منا» فرموده‌اند اگر 40 مؤمن در تشییع کسی گواهی دهند که او آدم خوبی بوده است او را می‌آمرزی.
خدایا این جمعیت عظیم از بزرگان دین و مجاهدان راه خدا با حضور خویش شهادت دادند که حاج احمد قدیریان انسان خوب و متدین و مجاهد فی سبیل الله و بسیار خدوم بوده است. از تو می‌خواهیم که او را در اعلی علیین در بهشت برین، در کنار شهدا و شهید بهشتی و کنار امامش روح‌الله، از رضوان خود و از همه نعمت‌های اخروی و رزق ویژه برخوردار بداری.
حقوق او را بر ما حلال کنی و این عرض احترام به محضر انسان مؤمن صالحی را از همه ما قبول فرمایی و به علو درجات او بیافزایی.
به نمایندگی از طرف خانواده و همه یاران و بنیاد فرهنگی هفتم تیر و ستاد برگزاری مراسم هفتم تیر و حزب موتلفه اسلامی و مجمع فرهنگی شهید بهشتی و همه آنان که به قدیریان اظهار احترام کرده‌اند از محضر رهبر معظم انقلاب که پیام محبت آمیزشان تسلی‌بخش خاطر همه ماست و با عنوان به عنوان "دوست دیرین و صمیمی این جانب" عنایت فرمودند، تقدیر و تشکر ویژه داریم.
از همه شرکت کنندگان در تشییع و در مجلس ترحیم روز سوم به ویژه مسئولان محترم و روحانیت معظم و بالاخص از حضرت آیت الله مهدوی کنی تشکر می‌نماییم.
اجرکم علی الله