
همچنین در حوزههای علمی و فناوری، مرحوم دانش آشتیانی، شهدای هستهای ما از جمله شهید احمدی روشن، شهید شهریاری و بزرگان دیگری که داریم، این افراد جزو نیروهای معتقد به انقلاب بودند که در حوزههای مختلفی که انقلاب اسلامی در معرض خطر بود، این احساس تکلیف را داشتند که حضور پیدا کنند و توانستند در آن مقاطع اثرگذار باشند. به اعتقاد بنده هر جا کار به نیروهای انقلابی سپرده شده است آنجا کار موفق بوده و اتفاقاً جایی که نیروهای انقلابی از آن فاصله گرفته اند آنجا به پاشنه آشیل ما تبدیل شده است.
به عنوان مثال مجموعه نیروهای معتقد به انقلاب، چون از ابتدا درگیر دفاع سخت و نرم از کشور بودند، در حوزه های اقتصادی ورود پیدا نکردند و امروز ما شاهدیم عمدهترین معضلات کشور در این حوزه نمود یافته است. اگرهمین حوزهها هم به نیروهای انقلابی سپرده شده بود قطعاً امروز ما دچار چنین مشکلاتی نبودیم و این گونه نبود که رهبر معظم انقلاب بفرمایند که اقتصاد مقاومتی امروز روی زمین مانده است و یا در سالی که مزین است به نام اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل، رئیس ستاد اقتصاد مقاومتی بخواهد گزارش عملکرد جاری وزارتخانهها را به عنوان گزارش اجرای اقتصاد مقاومتی ارائه کند.
با این توضیحات احساس تکلیف نیروهای انقلابی امروز در ساحت سیاسی است. یعنی همان نیروهای انقلابی که در دفاع مقدس بودند و در عرصههای علمی، اقتصادی و فرهنگی بودند، امروز احساس تکلیف کرده اند که در حوزههای سیاست باید از آن تابوهای سیاسی گذشته عبور کرده و سپهر سیاست و حکومتداری را به یک فرصت بینظیر برای نظام و جمهوری اسلامی تبدیل کنند.
ما از پاتوقها و گعدههای سیاسی گذشته که بین جریانات سیاسی وجود داشت عبور کرده ایم و شاهد یک نوسازی در فضای مدنی و سیاسی کشور هستیم. مقام معظم رهبری در کرمانشاه (سال ۱۳۹۰) مسئله نوسازی جمهوری اسلامی ایران را مطرح فرمودند، آن نوسازی مسبوق به نوسازی مدنی و نوسازی جریانات و گروههای سیاسی است. یعنی تا جریانات سیاسی به عنوان گلوگاههایی که قرار است کارگزار سیاسی برای ساختار معرفی کنند ، در معرض نوسازی قرار نگیرند طبیعتاً نمیشود انتظار داشت که در نظام هم نوسازی و بهسازی شکل بگیرد.