
• نگاه به حضور زنان در مراسم اربعین حسینی از چه رویکردهایی قابل بررسی است؟
اصولاً با هر پدیدهای میتوان از دو منظر مواجهه داشت. رویکرد اول مبتنی بر دیدگاه حل مسئله است و چارهاندیشی و تدبیر را وجه همت خود قرار میدهد و رویکرد دوم که به برخورد سلبی و حذفی و به عبارتی، پاککردن صورت مسئله میپردازد. معمولاً عده بسیاری، رویکرد دوم را به جهت آسانی و سادهتربودن آن برمیگزینند و بدون توجه به الزامات و حکمتها، حکم به اجرای آن میدهند.
حضور زنان در پدیدهای معنوی و پیامرسان چون پیادهروی و زیارت اربعین امام حسین را میتوان مورد بررسی قرار داد. روشن است که طی دو یا سه سال گذشته با توجه به افزایش زائران ایرانی و غیرایرانی، مسائل و مشکلات جدیدی جهت حضور زنان و کودکان بهوجود آمده است و عدهای بنا به مصلحتهایی که قابل درک است، با زیارت زنان در این ایام مخالفاند.
• تبعات این رویکرد حذفی چیست؟ و اگر قرار باشد با رویکرد نخست به مسئله بنگریم، تدبیر چیست؟
جا دارد در پاسخ این پرسش تأمل شود که اساساً آیا پیادهروی دو روزه آقایان در مسیری فراهم و اَمن، فضیلتی محسوب میشود و پیامی دارد؟ زیبایی پیامرسانی حماسه اربعین در آنجاست که همه حضور دارند. زن و مرد، پیر و جوان، عراقی و غیرعراقی، عرب و عجم، باسواد و بیسواد، شهری و روستایی، کوچک و بزرگ و ... با هر زبان و نژاد و رنگی که نشانگر امت واحده است؛ و اساسا این حضور کودکان، زنان، پیران و کمتوانان با توان فیزیکی پایینتر و آسیبپذیری بالاتر، در مسیری نه چندان هموار است که پیادهروی را متفاوت و منحصر به فرد میکند. شاید بتوان از منظری این زیارت را با سفر حج با ابعاد فردی و اجتماعی و نقش سازنده آن، مشابه دانست. حج یک آیین عبادی واجب با مناسک دشوار و همراه با ازدحام و اختلاط است، اما خداوند متعال آن را بر زن و مرد مومن، در هر جای این کره خاکی و در همه زمان، واجب کرده و اتفاقا آن را زمینهای برای امتحان مردان و زنان و یادآور مناسک زنی انقلابی چون هاجر و پیامبری الهی چون ابراهیم قرار داده است. درست است که زیارت اربعین، یک واجب شرعی نیست، اما براساس تأکیدات بسیاری که در روایات و سیره اهل بیت بر زیارت اباعبدالله از یک سو و زیارت اربعین به عنوان نشانه مؤمن، از سوی دیگر شده است، میتوان استنباط کرد که چنین زیارتی از واجبات مؤکد در اسلام است؛ خصوصا اگر از منظر مقدمهسازی ظهور بدان بنگریم.
• ما در این ایام شاهد مشارکت بی نظیر زنان عراقی هستیم، این تغییر رویکرد جامعه عراق نسبت به مشارکت زنان شان در این ایام چگونه قابل ارزیابی است؟
همانطور که مشخص است، مشارکت زنان عراقی در این حرکت حماسی بیش از مردان است؛ اول به این دلیل که اساسا عراقیها معتقدند این مسیر، مسیر اسرای اهل بیت که همگی زن و کودک بودند و عقیله بنیهاشم قافلهسالار است و ما به جهت پاسداشت حرکت ایشان و بیعت مجدد با اباعبدالله و پاسخگویی به ندای هل من ناصر او بعد از 1400 سال، همچنان این مسیر را چون رجعتی تاریخی میپیماییم. دوم اینکه بسیاری از مردانشان در حال حاضر در جبهههای جنگ حضور دارند، یا مشغول کسب و کار، یا برقراری امنیتاند و یا به خادمی زوار میپردازند و زنان این عرصه را خالی نمیگذارند. عراقیها بر این باورند که حضور پررنگ جمعی، اعم از مرد و زن و کودک، در این مسیر لازم است و یکی از نتایج چنین حرکت همگانیای، انتقال اهمیت و معنا و مفهوم آن از نسلی به نسل دیگر و بقای این سنت است.
• تأثیرات این راهپیمایی برای بانوان تا چه اندازه است؟
حضور در پیادهروی اربعین، یک حضور فیزیکی نیست؛ حضوری همراه با شور و شعور و حماسه و معنویت است و مادرانی که چنین حضوری را تجربه میکنند، میتوانند فرزندان جان بر کف، حماسی و متخلق به اخلاق اسلانی، پرورش دهند و آنها را برای عصر ظهور و جانفشانی در راه ولایت، آماده نمایند و ما نباید از این تأثیرگذاری و تأثیرپذیری غافل شویم. چنانکه در رهنمودها و سیره عملی امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب بارها بر اهمیت نقش زنان در تشویق همسرانشان به جهاد و نیز در تربیت فرزندان انقلابی اشاره شده است و امام خمینی (ره) نه تنها هیچگاه زنان را از حضور در عرصههای مختلف انقلاب، چه در دوران مبارزه با رژیم پهلوی و چه در دوران دفاع مقدس، منع نکرده بودند، بلکه بر اهمیت آن تأکید داشتند. روشن است که اگر همسری یا مادری، بینش و بصیرت لازم جهت حضور در عرصههای حماسی را نداشته باشد، نمیتواند در وقت ضرورت، بصیرانه عمل کند و مشوق همسر و فرزندانش باشد؛ چنانکه برخی مادران با وجود خطرات اندک و احتمالی زیارت اربعین، از حضور فرزندانشان ممانعت بهعمل میآورند و یا برخوردی منفعلانه دارند.
مختصر آنکه میتوان به جای برخورد سلبی و حذفی با حضور زنان در حماسه اربعین، به نتایج مثبت این حضور فکر کرد و مدبرانه از پیامدهای منفی آن جلوگیری بهعمل آورد و نگرشی فرصتمحور را جایگزین نگرش تهدیدمحور ساخت.