
وقتی به سینما نگاه میکنیم متوجه فراز و فرودهای گوناگونی میشویم؛ به نظر شما آیا سینمای انقلاب تا امروز سیر مثبتی را طی کرده است؟
در گذر زمان، تغییر و تحولاتی در تمامی زمینهها ایجاد میشود و سینما هم جزئی از جامعه است و از این امر مستثنی نیست. طی سالهای آغازین پس از انقلاب و با توجه به شرایط فیلمهای پیش از انقلاب، عملاً پس از انقلاب سینمایی وجود نداشت، اما به هر روی بنا بر پیام امام خمینی (ره) و ارزشی که ایشان برای سینما قائل شدند و فرمودند ما با سینما مخالف نیستیم، علیرغم کاستیهای ابتدایی اما با ورود نسل جوان به عرصه سینما در تمامی زمینهها فیلمهای بسیار خوبی ساخته شد.
سینمای بعد از انقلاب
البته رشد جوانان سینمایی در سالهای اخیر با سالهای آغازین پس از انقلاب اسلامی ایران قابل قیاس نیست. در آن زمان شرایط جامعه ایجاب میکرد که فیلمهای خوب برای سینمای ایران ساخته شود. البته در آن زمان تعدادی از سالنهای سینماهای ایران از بین رفته بود و ما نیازمند تأسیس سینماهای جدید بودیم. این اتفاق هم رخ داد و امروز ما شاهد فعالیت قابلقبول پردیسهای سینمایی هستیم. در حوزههای مختلف شاهد برگزاری جشنوارههای متعدد هستیم هرچند که برخی از این جشنوارهها زائد هستند، اما به هر حال سینما نیاز به این داشت که دستخوش برخی تغییرات و تحولات شود. جشنوارههایی مانند جشنوارههای فیلم رشد، مقاومت و حقیقت به ابعاد آموزشی سینما کمک کردند و درمجموع از سال 1391 به بعد شاهد رشد چشمگیر سینما بودیم. نباید این نکته را فراموش کرد که در عمل تعداد تماشاگران سینما رشد چندانی نداشته است و اگر یک میانگین از آمارهای موجود بگیریم درمییابیم که تعداد بینندگان فیلمها در دهه 60 و 70 بسیار بیشتر از امروز بود. مواردی در این دههها وجود داشته که بیش از 5 میلیون نفر هم به تماشای یک فیلم نشستهاند اما امروز آمارها نشان میدهند که تعداد تماشاگران فیلمهای پرفروش از 2 تا 3 میلیون نفر تجاوز نمیکند. به هر ترتیب باید شرایطی فراهم شود که خانوادههای ایرانی بیش از پیش به تماشای فیلم در سینما ترغیب شوند. در مجموع سینمای ایران شاهد اتفاقات خوبی در عرصه سینما بوده است.
در حال حاضر کمتر شاهد ساخت آثار اجتماعی هستیم آیا این نشاندهنده کاهش جسارت فیلمسازان برای ساخت این آثار است؟
با در نظر گرفتن برخی از مسائل لازم است که دست فیلمسازان بازتر گذاشته شود. به زعم من با گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب، ما مشکلی در سینمای ایران نداریم و کارگردانان و تهیهکنندگان حرفهای با خطوط قرمز و بایدها و نبایدها آشنا هستند. البته مسئله دیگر این است که تا دست یک فیلمساز را باز میگذارند، بسیاری او را متهم به بیاخلاقی میکنند. درحالیکه به هیچ عنوان اینگونه نیست. همه ما در همین جامعه زندگی میکنیم و ناموس داریم. به واقع دلیل این شکل برخورد با فیلمهای اجتماعی چیست؟ اگر کمی ترس را در برخورد با فیلمهای اجتماعی کنار بگذاریم و اجازه دهیم فیلمهای اجتماعی خوب ساخته شوند، من به شما قول میدهم که جوّ فروش بالای فیلمهای کمدی از بین میرود. در دهه 60 و 70، فیلمهای اجتماعی دارای فروش بسیار خوبی بودند. حتی فیلمهایی مانند عقابها، کانی مانگا و قارچ سمی هم که شاید در حوزهای دیگر ساخته شدند، آثار پرطرفداری بودند. البته در این بحث به دولتها هم میتوان حق داد؛ چراکه اگر در مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کانونی متشکل از افراد مختلف همچون روحانیون، کارگردانان، نمایندگان مجلس و فرهنگیان با عنوان شورای بازبینی فیلم وجود دارد و تازه تمامی این افراد مجوز نمایش فیلم را ارائه میدهند، در سوی دیگر نیز افراد مختلفی از نماینده مجلس گرفته تا سینمادار پایکار میآیند و درباره فیلم نظر میدهند و تصمیماتی را برای آن اتخاذ میکنند که اینها همه دستبهدست میدهند تا مهر و امضای یک وزارتخانه زیر سؤال رود.
دخالت های غیر تخصصی
زمانی که واحدهای فرهنگی ما اجازه میدهند که وزارت ارشاد چنین سازمانی برای ارائه مجوز داشته باشد، دیگر نباید هیچ فرد یا نهاد دیگری دخالت کند که مدیران ما همدلشان از این بابت بلرزد که مبادا در آینده فلان ارگان یا نهادی از سازندگان اثر شکایت کند. همین امر باعث میشود افراد به سراغ ساخت فیلمهای کمدی روند که هم سرگرمکننده است و هم کمتر با حاشیههای آثار اجتماعی مواجه هستند و بازگشت مالی خوبی دارد.
به نظر شما تا چه اندازه این فرضیه صحیح است که نقش فرهنگسازی سینمای ایران درگذشته بسیار پررنگتر از امروز بوده است؟
مدیران سینمایی درگذشته عملکردی دلسوزانهتر داشته و دغدغه میز را نداشتند. اگر این مسئله اصلاح شود، آن اتفاقی که انتظار آن را داریم رخ خواهد داد. البته در همین دهه نیز شاهد حضور مدیران بسیار خوبی در عرصه سینما هستیم که دلسوزانه پایکار ایستادهاند اما به هر حال همین مدیران نیز نیازمند پشتوانه هستند.
چشمانداز شما برای آینده سینمای ایران چگونه است؟
اگر دوستان محبت کنند و دست فیلمسازان را در مسیر تولید و ساخت آثار سینمایی باز گذارند، در آینده شاهد سینمای موفقی خواهیم بود. امید است آنچنان اوضاع اقتصادی ایران در آینده شکوفا شود که مردم ما سینما را جزء سبد خرید خود قرار دهند و اینگونه تعداد تماشاگران ما افزایش یابد. شاید میزان فروش فیلمها به واسطه گران شدن بلیتها و افزایش سالنهای سینمایی و پردیسها افزایش یابد اما لازم است شرایط جامعه بهبود یافته و مردم ما کمتر دچار چه کنمهای امروزی باشند تا عرصههایی مانند سینما، تئاتر و موسیقی نیز رونق پیدا کنند. همه اینها به این برمیگردد که دولتمردان ما بیش از پیش سعه صدر داشته باشند.