

حضرت امام تا پیروزی انقلاب 28 بار راجع به تفرقه اشاره فرمودند. گاهی در قضایای مختلف مثل کتاب شهید جاوید یا موضوع شریعتی و... دستور به وحدت میدادند. از پیروزی انقلاب تا انتخاب بنیصدر 100 بار به موضوع تفرقه و اجتناب از آن، اختلاف و اختلافات 121 بار، قبل از انقلاب در باره وحدت 82 بار و تا انتخاب بنیصدر 214، از انتخاب بنیصدر تا عزلش 42 بار و پس از آن شانزده بار پرداختند و بدانها اشاره کردند. اگر بیانات امام را بررسی کنیم متوجه میشویم تأکید بسیاری روی این موضوع داشتند.
در قانون اساسی ما که مظهر میثاق ملی است، ادیان و حتی مذاهب دیگر را به رسمیت میشناسیم و اینها در مجلس نماینده دارند. در کشور ما قومیتها، ملیتها، زبانها، نژادها و فرهنگهای مختلفی هست که به عنوان ایرانی دارند زندگی میکنند. دشمن از این وحدت ضرر میکند و سودش در تفرقه است و افراد را با بهانه اینکه گویش، نژاد، زبان، فرهنگ، دیدگاه و مذهبتان متفاوت است تحریک و به آنها القا و آنها را تشویق به جدایی میکند، در حالی که وحدت شیعه و سنی را در مناطق کردستان داریم، به مجالس هم میروند و حتی با هم ازدواج و سالیان سال با هم زندگی میکنند و مشکلی هم نداشتند. در انقلاب هم این موضوع بهخوبی نمود دارد. ده پانزده نفر از نمایندگان مجلس از اهل سنت و منتخب مردم هستند.
وحدت یک اصل طبیعی و بدیهی است تا استقلال کشورش حفظ شود، وگرنه مجموعه از هم میپاشد، چون هر کسی به بهانهای یکی زبانش آذری یا دیگری عربی است یا گروهی به خاطر نژاد، فرهنگ یا دیدگاهشان از سایرین جدا میشود. در مجلس از زرتشتیها، مسیحیها و کلیمیها نماینده داریم که نشان میدهد رفق و مدارا در اسلام و جمهوری اسلامی مطرح است. کما اینکه در زمان ائمه اطهار هم بود، چون افراد مجبور نیستند هر چه میگوییم گوش بدهند و در انتخاب دین آزادند، اما وحدت باید حفظ شود. دشمن وحدت را با رسانهها و سایتهای مختلف هدف قرار داده است و مردم را تحریک و موارد اختلاف را مطرح و برجسته میکنند که جای بحث این موضوعات در مجامع علمی است، در این باره باید بین علما بحث شوند، نه عامه مردم که ممکن است دقت یا اطلاعات کافی را نداشته باشند. لذا رویه این است که ما همین مسیر را برویم به نتایج نهایی برسیم. کما اینکه از صدر اسلام هم همینطور بوده است. از زمان ائمه اطهار(ع) ببینید شیعیان آنها چقدر بودند؟ در زمان امیرالمؤمنین(ع) کسانی که با ایشان بیعت کردند و طرفدارشان بودند سه چهار نفر بیشتر نبودند، مگر حضرت علی(ع) با مخالفینش مخالفت کرد، به آنها بد و بیراه گفت یا لعنشان کرد یا آنها را کشت؟ در منابع نمونهای نداریم. امیرالمؤمنین(ع) در دوران سه خلیفه زندگی کرد، به آنها مشاوره میداد؛ در مجامع عمومی ظاهر میشد، در نمازهای جمعه و جماعات شرکت میکردند. بعد هم مردم متوجه شدند و آمدند با ایشان بیعت کردند و ایشان هم ولایت را به عهده گرفتند. در دوران حکومتشان با سایر گروهها و فرق همینگونه رفتار کردند. مگر این خطبه را نشنیدید که در دوره حکومت اسلامی ایشان دشمن به آن یهودی حمله کرده بود و خلخال از پای او در آورده بود، حضرت بسیار ناراحت شدند و گفتند هر کس از این قضیه بمیرد جا دارد. یا یک مسیحی را دیده بودند که وضع نامناسبی داشت، پرسیدند چرا اینگونه است؟ جواب داده بودند او یک فقیر مسیحی است. فرمودند او یک انسان است که دارد در حکومت اسلامی زندگی میکند و باید تأمین شود و دستور دادند تأمینش کنند. اینها نمونههایی از رفتارهای ائمه اطهار(ع) با دیگران است. مناظرات حضرت رضا(ع) با فرقههای مختلف انجام میدادند نشان میدهد در بحث علمی بحث میکنیم و صاحب منطق هستیم و دلیل و حجت میآوریم، ولی در رفتار اجتماعی با مردم به رفق و مدارا برخورد میکنیم. مگر اینکه کسی دست به اسلحه ببرد که در این صورت یاغی میشود و نظام اسلامی در مقابلش میایستد.
دشمن میخواهد این وحدت را هدف بگیرد. در عراق و سایر کشورها میبینید تمام همّ و غمّشان همین موضوع است.
نظر مقام معظم رهبری در سالگرد امام که از بلاد مختلف حضور مییابند، این است که باید دعوت به وحدت کنیم و هر کس به اختلاف دامن بزند در واقع بلندگوی دشمنان اسلام است و میخواهند بین ما تفرقه ایجاد کنند. متأسفانه الان در بلاد اسلامی کشت و کشتارهای فراوانی انجام میشود. در کشورهای متعدد مسلمانها به جان همدیگر افتادهاند و یکدیگر را میکشند. این وسط چه کسی بهره میبرد؟ استکبار جهانی، اسرائیل و امریکا و.... طبعاً باید از این وقایع عبرت بگیریم و بپرهیزیم.