
هرچند نفوذ از قواعد هستی است؛ یعنی همانطور که آب در سنگ نفوذ میکند، یا گیاه در خاک یا میکروب در بدن یک پدیده طبیعی است و نباید آن را غیر طبیعی دانست؛ اما موضوع مورد بحث ما به معنای نفوذ بهعنوان جاری و واردشدن و ورود غیرمتعارف برای تخریب یا تحریف اطلاق میشود.
وی افزود: نفوذ در انسان نیز هست این نفوذ یا در فرد است مانند وسوسه یا در اجتماع مانند نفوذ در حاکمیتها، اقتصاد، سیاست، نفوذ در احزاب و اموری از این دست که نمونههای آن را توسط سازمان منافقین دیدهاید.
انواع نفوذیها است که ما بیشتر به جنبه جنی و انسی آن توجه داریم که در قرآن این مهم تعبیر به شیطان شده است و شیطان از مسیر حق خارج و در مسیر باطل حرکت میکند. نمونه جنی این نفوذ نسبت به ابلیس اطلاق میشود و نوع انسانی آن نسبتبه منافقین و دشمنان سلطهگر است. در قرآن نیز از شر این شیطان به خدا پناه برده شده است و هر روز ما را نسبتبه تلاوت آیاتی نظیر معوذتین سفارش کرده است.
این پژوهشگر در ادامه تصریح کرد: امتحان در باب نفوذ را باید قاعدهای دانست که برای شناخت و اخراج نفوذی کاربرد دارد، چگونگی شناخت این نفوذیها از طریق امتحان میسر میشود. به طور مثال وقتی خداوند آدم را خلق کرد به همه ملائکه فرمان سجده داد تا از طریق این امتحان نفوذیهایی مانند ابلیس از طریق تمرد از فرمان خدا شناخته شوند و در آیات مختلف قرآن این مهم به خوبی گوشزد شده است؛ بنابراین تا امتحان وجود نداشته باشد ما نمیتوانیم نفوذیها را بشناسیم. این امور در زمره قواعد هستی است؛ حتی در بین انسانها نیز این امتحان برای شناخت نفوذیها وجود دارد، مثلا در داستان حضرت طالوت و جالوت در سوره بقره ملاحظه میکنید که حضرت طالوت اصحاب خود را از طریق نهر آب امتحان میکند و به آنها میگوید اگر کسی از این آب اصلا ننوشد و حالت روزه داشته باشد حتما از من است، اگر کسی یک مشت آب از این نحر بنوشد با من است، مگر کسانی که بیش از یک مشت بخورند پس آنها از من نیستند. اینجا موضوع یک آزمایش مطرح است برای آنکه آنهایی که طاقت جنگ ندارند، از صف جدا شوند، لذا تنها 313 نفر از لشکر ایشان در مبارزه با جالوت باقی ماندند.
وی با بیان اینکه یکی از عوامل رشد و تکامل آدمی نفوذیها هستند، خاطر نشان کرد: نکته بعدی این است که ما به واسطه نفوذیها رشد میکنیم. اگر این نفوذیها نباشند رشد انسانها متوقف میشود، همانطور که شیطان برای رشد ما مفید است؛ چون میخواهد ما را فریب دهد و آن کسی که در برابر وسوسههای شیطان مخالفت میکند، رشد کرده و درجه میگیرد و آن کسی که توفیق ندارد یا خیر را اختیار نمیکند، سقوط میکند. این هم بهعنوان یک قاعده و پایه است. مثلا خداوند در قرآن میفرماید: ما برای انبیا خود شیاطینی از جن و انس قرار داریم، این موضوع برای رشد انبیاء است.
البته باید متذکر شوم که انواع نفوذیها ممکن است در زمین دریا و هوا و فضا باشند، پس ما باید در مقابل اینها بدانیم چگونه پردهای آهنین ایجاد کنیم، همانند سپر آهنین که در برابر موشکهایی که امنیت کشوری را تهدید میکند، ایستادگی میکنیم.
وی تصریح کرد: ویژگی این نفوذیها چند نوع است، خداوند میفرماید: شیطان دشمن آشکار انسان است؛ همچنین میفرماید هرکس شیطان همنشین او باشد بد همنشینی دارد، هرکس شیطان را بهعنوان سرپرست خود انتخاب کند دچار خسران زیان باری شده است؛ لذا ائمه اطهار بارها، دستوراتی در برابر نفوذیها سفارش فرمودهاند. لذا سوالی که مطرح بوده، این است که اقداماتی که در برابر نفوذیها میبایست انجام داد، چیست؟ در قرآن آمده است که شیطان به شما وعده فقر میدهد. به طور مثال با وسوسه فقرشدن در مقابل خمس، صدقه و اموری از این دست میایستد. در موضوع بعدی به سیاهنمایی میپردازد و گاهی به ترساندن دوستان خود متوسل میشود، مثلا افراد را از مبارزه با آمریکا میترساند، همچنین نفوذیها به ایجاد انحراف در مسیر حق اقدام میکنند، کار دیگر شیطان دادن وعدهها و آرزوهای بلندمدت است.
وی ادامه داد: همچنین در مسائل اقتصادی نیز مسائلی مانند رباخواری که اقتصاد یک کشور را نابود میکنند؛ میفرماید گویا شیطان بر سر آنها دست کشیده است. اشاعه فحشا و منکرات از دیگر اقدامات شیطان است. به طور مثال قاچاق شراب یا آلات قمار به کشورهایی نظیر کشور ما و توزیع آن با قیمت پایین از این جمله است. بنابراین شیطان میخواهد به نوعی در جسم و اندیشه جوانهای ما نفوذ کند.
دکتر اسلامی یادآور شد: از دیگر شیوههای شیطان اختلافافکنی است. این شیوه بهویژه برای جوامعی نظیر ما از اهمیت ویژهای برخوردار است. در قرآن آمده نفوذیها میخواهند اختلاف ایجاد کنند. چنانچه در گذشته و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی جنگ چندانی بین مسلمین وجود نداشت و در نهایت به جنگ میان اعراب و اسرائیل خلاصه میشد؛ ولی اکنون دشمن با نقشه خود تمام جوامع اسلامی را درگیر کرده است، این نفوذ حتی گاهی در بین جبهه خودی و اصولگراها هم صورت میگیرد، این درحالی است که مطابق نص صریح قرآن؛ رحماء بینهم که از ویژگیهای پیامبر (ص) و یارانش است باید نیروهای خودی با یکدیگر رحیم باشند؛ اما گاهی ما بالعکس عمل کرده و به دشمن لبخند میزنیم و با دوستان و آشنایان خود سرناسازگاری میگذاریم؛ این درحالی است که مقام معظم رهبری با افرادی که به دلایلی اختلاف عقیده و نظر دارند برخورد رحیمانهای داشته و شخصیت آنها را نقد نمیکنند، بلکه به افکار نادرست آنها نقد سازنده و خیرخواهانه وارد میکنند.
وی در ادامه سخنان خود به اغواگری شیطان در جهت زینتبخشیدن به اعمال و رفتارها اشاره کرد و گفت: نفوذیها اعمال ما را تزئین میکند و گمان میکنیم اعمال ما بسیار خوب و پسندیده است، شیطان اغواکننده و وسوسهگر است، اینکه در روایات تاکید شده است که اعمال مسلمین را حمل بر صحت کنید و آن را رد نکنید، شیطان نغزکننده است و به تعبیر امروزی برای ذهن بشر پیامک منفی و توقعات بیجا ایجاد میکند که این موضوع سبب اختلاف میشود. مطابق آیات قرآن، شیطان و نفوذیها انسان را دچار فتنه و نسیان میکند و از این راه یاد خدا را از ذهن انسان میبرد، شیطان امر به منکر و فحشا و نهی از خیر و خوبیها میکند، پیروی از شیاطین سبب خذلان انسان است.
اسلامی افزود: شیطان برای ما انحراف ایجاد کرده و انسان را به عذاب جهنم نزدیک میکند، نمونه این امر در منافقین دیده میشود که همین چندی پیش اردوگاه آنها در لیبرتی بغداد منهدم و تعدادی از آنها از جمله ابریشمچی به درک واصل شدند. پیش از انقلاب من با مهدی ابریشمچی در زندان آشنایی داشتم، به نوعی حجت بر آنها به مرور تمام شد. ما در زندانها در محضر روحانیون بسیاری بودیم که میتوانستیم از آنها استفاده کنیم؛ اما ابریشمچی این کار را نکرد و حتی وقتی او به امام ارجاع داده میشد کاملا مخالفت میکرد. بعد از آزادی از زندان و همچنین پیروزی انقلاب این افراد میتوانستند به نظام اسلامی بپیوندند؛ اما آنها این کار را نکردند، بعد ترورها را شروع کرده و قتلهای بسیاری را رقم زدند، حتی پیوند با دشمن اسلام و ایران (صدام) در کارنامهشان رقم خورد و در ادامه علیه عراقیها اقداماتی را انجام دادند. این درحالی بود که با سقوط صدام آنها دوباره میتوانستند به خیل مردم بپیوندند! اما این کار را نکردند تا در نهایت بعد از 44 سال مهلت الاهی به درک واصل شدند. خداوند به شکل مکرر به این افراد زمان میدهد؛ اما آنها بیشتر به ورطه نابودی و هلاک نزدیک شدند.
وی تصریح کرد: یکی دیگر از راههای نفوذ شیطان نجوا است، از همین رو است که از نجوا پرهیز داده شده، شیطان و نفوذیها به صورت تشکیلاتی عمل میکنند، از همین رو است که ما واژه حزب شیطان را مشاهده میکنیم و برای شروع هرکاری گفتن اعوذ بالله من الشیطان الرجیم توصیه شده است. همچنین نفوذ در خانوادهها و ایجاد اختلاف بین زن و شوهر از انواع نفوذ در حکومت حضرت سلیمان است. این همان چیزی است که بعضا در روزگار فعلی ما احساس میکنیم روبه ازدیاد میرود. نامیدهشدن سال همدلی و همزبانی توسط رهبر انقلاب، مبین مقابله در برابر نفوذیها و اخلال در جامعه است.
این کارشناس معارف اسلامی در ادامه کلام، خاطرنشان کرد: یکی از روشهای دیگر شیطان اسراف و دروغ است، شیطان در فضای دروغ و کذب و افترا نفوذ میکند، همراهی با دشمن نیز از راههای نفوذ شیطان است که باعث دوستگرفتن شیطان و بازکردن راه برای نفوذیها است.
ویژگیها و آسیبهای نفوذ شیطان در جامعه از منظر قرآن به این ترتیب است که نقشه شیطان بیپایه و ضعیف است. مرور تاریخ انقلاب، ما را متوجه شکست شیطان میکند، آنجایی که ما به فرمان رهبری عمل و انسجام خود را حفظ کردهایم به دلیل مکر سست شیطان، پیروز شدهایم. خداوند در قرآن میفرماید افراد با تقوا فریب شیطان را نمیخورند و این ناشی از پناهبردن انسان به خداوند است؛ زیرا نفوذیها به خداوند کافر و عصیانگر هستند و پناهبردن به خدا باعث راندهشدن آنها میشود و حزب شیطان دچار خسران و زیان است.
اسلامی با بیان راهکارهای مقابله با شیطان اظهار داشت: راهکارهای مقابله با شیطان پناهبردن به خدا است. لذا میبینیم که مادر حضرت مریم وقتی باردار به مریم بود، از شر شیطان برای حفظ فرزندش به درگاه خداوند پناه میبرد. این پناهبردن به درگاه خدا باعث امیدواری به فضل خداوند میشود. خداوند خود توصیه میکند که هرکس به فضل خدا امیدوار باشد خداوند او را به راه راست هدایت میکند. در مقابل عدم پیروی از خطوات شیطان راه مقابله با نفوذ شیطان است، خطوه به معنی جاپا است، خداوند انسان را از پاگذاشتن در جاپای شیطان برحذر می دارد. مطالعه خطوات و مسیر شیاطین میتواند به ما کمک کند که جا پای شیطان نگذاریم. به طور مثال اگر ما به مانیفست امنیت ملی آمریکا نگاهی بیندازیم متوجه نقشه آمریکا یا خطواتش خواهیم شد. راهکار دیگری که در سوره یاسین آمده است عدم عبادت شیطان از طریق تبعیتنکردن از اوامر او و پناهبردن به خدا است و سپس در مرحله آخر فرمان کشتار دشمن جنی و انسی یا شیاطین را صادر میکند.
همچنین وی با اشاره به انواع نفوذیها خاطر نشان کرد: باید در مرحله اول به نفوذ سیاسی اشاره کرد، این نفوذ گاهی در ادراک سیاسی است؛ یعنی گمان میکنند اگر ما در جهان هضم شویم و با دنیا روابط خوب داشته باشیم، مشکلات مرتفع خواهد شد؛ این ادراک سیاسی اسباب نفوذ را فراهم میکند. گاهی در متولیان سیاسی نفوذ صورت میگیرد، قطبزاده، بنی صدر و افرادی نظیر او از این دستهاند. گاهی در شبکه تصمیمگیری و تصمیمسازان وارد میشوند؛ مثلا میگویند دست از حمایت جبهه مقاومت در منطقه بردارید، در صورتی که این افراد نمیدانند، عدم حمایت ما از مقاومت، این عقبه استراتژیکی ما را که گسترده شده است به مرز کشورمان نزدیک خواهد کرد.
در پایان دکتر علیرضا اسلامی در تببین علت اصلی نفوذ دشمن در بین نیروهای داخلی گفت: علت نفوذ دشمن در بین ما را میبایست اینطور تبیین کرد؛ هنگامی که انقلاب پیروز شد منافع غرب از بین رفت. این انقلاب که 36 سال از عمرش میگذرد، درحال الگو و مدلشدن برای کشورهای منطقه و تمامی کشورهای آزادیخواه جهان است؛ دشمن نظارهگر تبدیل قدرت نظام اسلامی به قدرت منطقهای و جهانی است. طبیعی است که استکبار در برابر این مهم کوتاه نیاید لذا با نفوذ در ارگانها، نهادها و با انحراف در برنامه و اجرای آن، انحراف در اشخاص، ترور و حذف و فرقهسازی مانند داعش، طالبان و بوکوحرام و... سعی در انحراف مسیر حق دارد./