
در سالهای گذشته و پس از فتنه ی سال ۱۳۸۸ و ساختارشکنی عدهای مزدور که تحت تأثیر القائات دشمنان داخلی و خارجی، اقداماتی را در طی هشت ماه انجام دادند و کشور عزیزمان را دچار مشکلاتی نمود.
در آن زمان استفاده از شبکههای ماهوارهای و اجتماعی بویژه گوشیهای تلفن همراه موج سنگینی از نگرانی و دغدغه برای مسئولین نظام را به دنبال داشت.چه اینکه اظهارات مسئولین نظام در به کنترل درآوردن این ابزارهای رایج و در اختیار مردم تبدیل به یک موضوع مهم و راهبردی شده بود.در سالروز حادثه ی نهم دیماه سال جاری نیز جرقه ی حادثه ای دیگر را در حالی زد که نقش هدایت و راهبری این حرکت را شبکهی تلگرام بخوبی انجام داد.
این بار عدهای فرصت طلب که بنا بدستور، خود را در جمع برخی مال باخته و بیکار یافتند و با سوءاستفاده از فرصت دست یافته از بیان برخی مشکلات جاری کشور و استفاده از شبکههای فضای مجازی، جامعه را به چالش کشیده و متعاقب آن، وضعیت چندین شهر کوچک و بزرگ را به آشوب کشاندند. در این بین نقش شبکههای اجتماعی بویژه تلگرام، بر کسی پوشیده نیست...
طی سالهای گذشته با توسعه زیرساختهای اینترنتی و استفاده عموم از گوشیهای هوشمند شبکههای اجتماعی نیز توسعه پیدا نمود.ابتداء از طریق شبکههای اجتماعی همچون فیس بوک و توئیتر و... با هزینههای فوق العاده زیاد که دنیای خارج روی آن سرمایهگذاری کردند و بستر رایگان آن را برای مردم طی سالهای گذشته با توسعه زیرساختهای اینترنتی و استفاده عموم از گوشیهای هوشمند شبکههای اجتماعی نیز توسعه پیدا نمود که ابتداء از طریق شبکههای اجتماعی همچون فیس بوک و توئیتر و... با هزینههای فوق العاده زیاد که دنیای خارج روی آن سرمایهگذاری کرده و با ایجاد بستری مناسب و رایگان آن را برای استفاده ی عموم مردم بویژه کشورهای منطقه فراهم ساخت.
استفاده از این شبکههای اجتماعی به سرعت رواج پیدا کرد که ابتداء شعله سیاسی و امنیتی این شبکهها دامنگیر کشورهای عربی را گرفته که آثار آن را در بیداری اسلامی که دنیای استکباری آن را تحت عنوان بهارعربی مطرح کردند و در نهایت حرکت و بیداری مردم را در جهت منویات و اهداف خود مسیر واقعی آنرا منحرف ساختند. در جریان فتنه ی سال ۸۸ نیز از همین بستر استفاده نمودند تا بتوانند با موج سواری از بی نظمیهای داخلی جهت هماهنگی اغتشاشات را مدیریت کنند.
البته در این بین از حمایتهای علنی رسانه ای و کمکهای مالی بی پرده و بی پروا استفاده کردند و دامنه ی ناآرامیها موجب گردید تا خسارتهای جبران ناپذیری به کشور و ملت وارد شود.
اما با آمدن پیام رسان هایی همچون وایبر و بعد از آن تلگرام، به علت سهولت استفاده از آن، از یک سو جهت تبادل اطلاعات، تبدیل به یکی از ضروریترین وسیله ارتباط جمعی گردید و از سویی دیگر برای سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی شد.
البته تلگرام توانست در این بین باتوجه به هزینه، سرعت و سهولت استفاده برای مردم را فراهم ساخته و نظر عامه ی مردم را به خود جلب نماید.
اما پشت پرده این رایگان بودن، در حقیقت هزینههای زیادی را سرویس دهندگان پرداخت میکنند و صد البته با جمعآوری اطلاعات بسیار ذی قیمتی که بدست میآورند و بر اساس شاخصهای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی به اصطلاح خودشان، دیتاماینینگ انجام میدهند که معنای واقعی آن با دستهبندی هریک از دادههای اطلاعاتی استخراج شده را دستهبندی نموده و در اختیار دانشمندان و اندیشکده های خود گذاشته و پس از استخراج، اساتید برجستهی جامعه شناس، اساتید سیاسی و امنیتی قرار میگیرد تا با توجه به اتوبانهای بسیار مستعدی که به سهولت و سادگی فراهم آوردهاند و با عنایت به اطلاعات جمعآوری شده در تمامی زمینهها برای آینده مردم کشورمان برنامهریزی نموده و از آن بهرهبرداری مفید و لازم را در جهت منافع ملی و اهداف بلندمدت خود خواهند برد.
آنچه که در کارنامهی عملکردی این شبکهها در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی بویژه در نگاه کارکردی آن در انتخاباتهای دریاست جمهوری، خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی گذشته نشانگر یک واقعیت انکار ناپذیر است که چگونه دشمنان نظام و انقلاب را تهییج و تحریک نموده و به سرعت در بُعدِ جنگ نرم اراده ی خود را بر بخشی از مردم و پیکره ی نظام تحمیل مینمایند.
آنگاه که ما دم از اتوبان خودرو میزنیم باید این واقعیت را هم گوشزد کنیم که قانون راهنمایی و رانندگی باید برای نظم بخشی به تردد سهولت را فراهم ساخته و مراقب کسانی باشد که با سرعت زیادی و غیرمجاز و لایی کشیدن در بین خودروهای منظم، آن را با امکانات و تجهیزات مدرن و نصب دوربینهای هوشمند و توانمندی پلیس متوقف و جریمه کنند...
آری آن هنگام که تمامیت ارزشها و آرمانهای والای انقلاب را هدف قرار میدهند و اگر کسی نباشد در مقابل زیاده خواهی دشمنان قسم خورده نظام اسلامی بایستد باید اتوبان فضای مجازی را که عنان و اختیار آن در دست ما نباشد و از طرفی سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی دنیای غرب را منتفع میکند و به مرور زمان مثل خوره بجان خانوادهها و جامعه افتاده و به مرور زمان تأثیرات خود را بجای میگذارد، باید تعطیل کرد و بدنبال ساخت شبکههای پیام رسان داخلی بود.
اخیراً نیز شنیده شده شده است که میخواهند از طریق تلگرام و برجسته نمودن بخشهای از آن بخش ارزی کشور را تحت تأثیر قرار داده و برخلاف قانون عدم استفاده از تلگرام در مدارس و ادارات دولتی بویژه در بخش ارزی و بانک مرکزی از آن استفاده و در حقیقت قانون منع استفاده از تلگرام را بی خاصیت جلوه سازند.
بنابراین میبایست مثل بسیاری از دیگر کشورها از شبکههای پیام رسان داخلی و مطمئن استفاده کرد و دولت نیز از آنها حمایت نموده تا بتوانند نیازهای داخلی را از این حیث مرتفع نمایند.