
آنچه از شواهد امر بر میآید آن است که در حال حاضر واتس آپ و وایبر و تانگو، و حتی فیس بوک و این قبیل شبکهها تکنولوژی جدید برای استفاده بشر هستند، در حالی که کار کردشان همان کارکرد سابق است: «لژنشینی». این لژهای نوین، باعث شده که محدودیتی که سابق بر این در لژهای فراماسونری از قبیل محدودیت ورود خانمها وجود داشت، از بین برود. به علاوه اینجا دیگر محدودیت زمانی و مکانی برای ورود لژنشینها وجود ندارد و هر ساعت از شبانه روز در هرکجای کره خاکی میتوانند جلسات لژ را آغاز کنند. این تفاوتهای این گونه شبکهها با لژهای فراماسونری بود. اما اینکه چه شباهتهایی بین اینها وجود دارد و آیا از تهدید این شبکهها میتوان فرصت ساخت یا خیر را از زبان حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن ذاکری عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه بشنوید.
به نظر میرسد لژهای فراماسونی سابق به یکسری فضاهای مجازی، نرمافزارهای گوشیهای همراه، فیسبوک و... تبدیل شدهاند و اهداف آنها از طریق همین شبکهها دنبال میشود. به نظر شما آیا این شبکهها و نرمافزارها جایگزین آن لژهای فراماسونی شدهاند؟
طبیعی است با گذشت زمان و سالهای طولانیای که از تأسیس فراماسونری میگذرد، این جنبش که به صورت سرّی هم اداره میشود و لژهای متعددی هم در کشورهای مختلف داشته، دچار تطور و پیشرفت با توجه به شرایط زمانی و مکانی خودش شده است.
به هر حال ما در کشورهای مختلف نمادها و آثاری از فراماسونری را میبینیم. این نمادها را در شبکههای اینترنتی، شبکههای ماهوارهای، گوشیهای همراه و... مشاهده میکنیم که شبیه و بر اساس رویکردهای انجمنهای فراماسونری است و این نرمافزارها دارند بهمثابه یک لژ عمل میکنند و افراد مختلف با ماسکهای مختلفی در این لژهای نوین ظاهر میشوند. به هر حال اینها با توجه به تکنولوژیهای روز در این زمینه پیشرفتهایی را داشتهاند و با سابقه فکری و ذهنیای که از فراماسونری میشناسیم، قطعاً اینها در این گونه موارد اعمال نظر میکنند، برنامه دارند و اهدافشان را دنبال میسازند.
نوعی حس دوستی در شبکههای فراماسونری وجود داشت. آیا این حس در شبکههای اجتماعی هم هست و اگر هست مضر است یا خیر؟
آموزههای فراماسونری در شبکههای اجتماعی به این صورت که فرد به دنبال نوعی دوستیابی است، طبیعتاً به این سمت سوق داده میشود. یعنی وقتی وارد برنامههایی مثل we-chat یا تانگو یا ... میشوید، لیست انبوهی از افراد مختلف به شما معرفی میشوند. یا لیستی از دوستان مرتبط با دوستان شما به شما ارائه میشود تا دامنه این دوستیابی را افزایش بدهید و شما هم به افراد مختلفی معرفی و نمایش داده شوید. این نوعی شبکهسازی با همان اهداف مخفیای است که پشت این برنامه دنبال میشود و شباهتهای بسیار زیادی با مباحث فراماسونری، تشکیل لژ، قوانین و آداب لژ و نوع عملکرد لژها دارد. به هر حال طبیعی است با منش لیبرالی و ضد مذهبیای که فراماسونها داشتند، به مباحث ضد ارزشی هم در این شبکهها دامن زده میشود و این زنگ را به صدا در میآورد که این شباهتهای فراوان بیدلیل نیست.
غیر از این اهداف پنهان، این شبکهها برای جذب مخاطب خود اهداف ظاهریای را هم عنوان میکنند. آن اهداف چیستند و این اهداف ظاهریای که مطرح میشوند مثبتاند یا خیر؟
به هر حال برای جذب مخاطب سرویسهای مختلفی را به مخاطب میدهند و عمده تلاش آنها گسترش دامنه دوستهای فرد اعم از زن و مرد است، اما بیشتر به دنبال این هستند که لژهایی را به صورت نوین شکل بدهند، یعنی گروهی از دوستان را تشکیل میدهید و گروههای مختلفی را برای خودتان تعریف میکنید، در گروههی مختلفی عضو میشوید، درخواست عضویت در گروههای مختلف را میدهید. اینکه هویت فرد اصلاً مهم نیست و شما میتوانید با یک هویت جعلی وارد این باشگاهها و لژهای نوین شوید و حتی ماسک دلخواهتان را انتخاب کنید تا مقدمه حضور شما در این لژهای نوین باشد.
از جذابیتهای روز هم برای جذب مخاطب استفاده میکنند. شباهتهای فراوانی که بین شبکههای اجتماعی و نرمافزارهای تلفن همراه دیده میشود، شک انسان را برمیانگیزد که به هر حال دستهایی با همان اهداف مشترک ـ چه در ظاهر و چه پنهان ـ به دنبال این هستند که فراماسونری را گسترش بدهند.
در حال حاضر بچه حزباللهیها هم وارد این شبکهها شده و گروههایی را تشکیل دادهاند. آیا این روند خطری ندارد و چه باید کرد؟
معمولاً محققین و کسانی که در زمینه فراماسونری در دنیا کار میکنند، به این نکته اشاره کردهاند که گرایشهای صهیونیستی و مباحثی که توسط صهیونیسم جهانی دنبال میشود، در اهداف، فعالیتها و گرایشهای فراماسونرها دیده میشود و محققین این شبهه را دارند که شاید فرمان هدایت فراماسونری نوین در دست صهیونیستها باشد.
دشمنی صهیونیسم با مسلمانها هم بسیار روشن است و بهویژه با وجود تحریمهای متعددی که بر ما تحمیل میشود، پیشرفتهترین نرمافزارهای کامپیوتری و موبایلی در کشور ما فراوان هستند و این شبکهها بهراحتی در دسترس قرار میگیرند، ولی وقتی به دنبال یک مقاله علمی میگردیم، اجازه دسترسی به serverهایی که از ایران متصل میشوند، داده نمیشود، اما این گونه نرمافزارها که بیشتر هم به دنبال جمعآوری اطلاعات از کشور ما هستند و این اطلاعات را مرکز اصلی کنترل و تحلیل میکنند و میشنویم کمپانیهای بزرگ صهیونیستی دارند این شبکههای خرد را که اطلاعات زیادی را گردآوری میکنند، میخرند و این نوعی سیطره اطلاعاتی بر مردم ما است.
یعنی این نوعی تسلط بر ما هم محسوب میشود؟
بله.شاید بتوانیم این را طریقی بر سلطه مؤمنین تلقی کنیم که طبق آیه شریف قرآن کریم: «وَ لَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا» (۱) به هر حال این یکی از راههای سلطه کافرین بر مسلمین است. امروز سلطه، سلطه اطلاعاتی است. به هر حال دوستان ما باید مراقبت کنند تا از این تهدید به عنوان یک فرصت استفاده کنیم، به شرط اینکه واقعاً آگاهانه وارد این عرصه شویم. با اطلاع کافی و رعایت جنبههای حفظ اطلاعات، اخبار و اسرارمان بتوانیم این تهدید را تبدیل به فرصت کنیم. به هر حال این کار نیروی خاص خودش را میطلبد، یعنی انسان کارآمدی که هم متخصص باشد و هم توانایی فعالیت در این عرصه را داشته باشد. نحوه برخورد ما با این شبکهها بحث مفصلی را میطلبد.
پینوشت:
(۱) قرآن کریم، سوره نساء، آیه ۱۴۱