نگاه

سه رویکرد تهاجمی جدید ایران علیه غرب

یک جبهه بین‌المللی و عظیم تبلیغاتی در مقابل جمهوری اسلامی است که راه مقابله با این جبهه خطرناک، روشنگری و برخورد تبلیغاتی فعال و تهاجمی است
حمیدرضا ترقی- رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار 11/7/96 مسئولان سازمان حج و زیارت فرمودند:

«یک جبهه بین‌المللی و عظیم تبلیغاتی در مقابل جمهوری اسلامی است که راه مقابله با این جبهه خطرناک، روشنگری و برخورد تبلیغاتی فعال و تهاجمی است »

ایشان با اشاره به وجود یک جبهه بسیار خطرناک و فعال و مجهز به انواع وسائل و امکانات تبلیغاتی در مقابل جمهوری اسلامی، نظام اسلامی را دارای ظرفیت و توان فراوانی برای ایستادگی و تهاجم علیه این جبهه و خنثی کردن تبلیغات طرف مقابل دانستند.»

چرا تهاجم فعال؟

در تعریف پدیده تهاجم فرهنگی دیدگاه رهبر معظم انقلاب قابل توجه است. از نظر ایشان در تهاجم فرهنگی یک مجموعه سیاسی یا اقتصادی برای رسیدن به مقاصد خاص خود و اسارت یک ملت، به بنیان های فرهنگی آن ملت هجوم می برد. در این هجوم، باورهای تازه ای را به زور و به قصد جایگزینی بر فرهنگ و باورهای ملی آن ملت وارد می کنند.

تعریف تهاجم و ناتوی فرهنگی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب

رهبر معظم انقلاب در موردی دیگر ناتوی فرهنگی را این گونه تعریف کرده اند: مجموعه زنجیره ای به هم پیوسته رسانه های گوناگون و اینترنت، ماهواره ها، تلویزیون و رادیو... که در جهت مشخص حرکت می کنند تا سررشته تحولات جوامع را بر عهده بگیرند... اینها صهیونسیت ها و سرمایه دارهایند و عمدتاً هم در آمریکا و اروپایند.

ویژگیهای تهاجم تبلیغی:

تهاجم تبلیغی در که درحوزه تحت نفوذ دشمن صورت میگیرد؛ دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که عبارتند از:

الف)یک کار آرام و بی سر و صداست،

ب)برای اکثریت مردم نامرئی و نامحسوس است،

ج)با برنامه و ابزارهای گسترده ای است(از حربه های سیاسی، نظامی، روانی، تبلیغاتی و اقتصادی بهره می گیرد)،

د)گسترده و همه جانبه و فراگیر است برخلاف تهاجم نظامی که تنها بخشی از مرزهای مجاور در تیررس دشمن قرار می گیرد.

ه)کارساز است و برخلاف تهاجم نظامی حساسیت ها را به خواب می برد.

و)دراز مدت و دیرپاست.

ز)ریشه ای و عمیق است و ذهن و قلب انسان ها را نشانه گرفته و تسخیر می کند.

رویکرد اول استکبار ستیزی

مفهوم استکبار و استکبارستیزی

آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب درباره معنی استکبار فرمودند :« استکبار یعنی چه؟ استکبار یک تعبیر قرآنی است؛ در قرآن کلمه ی استکبار به کار رفته است؛ آدم مستکبر، دولت مستکبر، گروه مستکبر، یعنی آن کسانی و آن دولتی که قصد دخالت در امور انسان ها و ملّت های دیگر را دارد، در همه ی کارهای آنها مداخله می کند برای حفظ منافع خود؛ خود را آزاد می داند، حقّ تحمیل بر ملّت ها را برای خود قائل است، حقّ دخالت در امور کشورها را برای خود قائل است، پاسخگو هم به هیچ کس نیست؛ این معنای مستکبر است. نقطه ی مقابل این جبهه ی ظالم و ستمگر، گروهی هستند که با استکبار مبارزه می کنند؛ مبارزه ی با استکبار یعنی چه؟ یعنی در درجه ی اوّل زیر بار این زورگویی نرفتن؛ معنای استکبارستیزی یک چیز پیچ وخم دارِ پیچیده ای نیست؛ استکبارستیزی یعنی یک ملّتی زیر بار مداخله جویی و تحمیل قدرت استکبارگر یا انسان مستکبر یا دولت مستکبر نرود؛ این معنای استکبارستیزی است. (دیدار با دانش آموزان و دانشجویان دوازدهم آبان 1393)

**استکبار ستیزی پس از مذاکرات هسته ای

- رهبر معظم انقلاب در توضیح «وضعیت مبارزه با استکبار پس از مذاکرات هسته ای» تأکید کردند: «...علت اصلی دشمنی زورگویان جهانی با ملت ایران، خودداری جمهوری اسلامی از پذیرش نظام مبتنی بر سلطه گر و سلطه پذیر است... مبارزه با استکبار و نظام سلطه، براساس مبانی قرآنی، هیچگاه تعطیل پذیر نیست...» (دیدار با دانشجویان و نمایندگان تشکل های دانشجویی بیستم تیر 1394)

**توفیق جمهوری اسلامی در ایستادگی مقابل استکبار

- آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب درخصوص ایستادگی در برابر استکبار بیان داشتند: «...استکبارستیزی عدم تسلیم در مقابل فشارها است. در این زمینه هم ایستادیم. این کار، سخت بود؛ اما جمهوری اسلامی توانست این کار سخت را با موفقیت انجام دهد...» (خطبه های نماز جمعه تهران پانزدهم بهمن 1389)

- رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اصل استکبار ستیزی و کوتاه نیامدن در مقابل دشمن در سخنانی یادآور شدند: «...در مقابل دشمن مستکبر نباید کوتاه آمد بلکه باید نظام اسلامی به حدی از اقتدار، استحکام و مصونیت برسد که دشمنان احساس کنند کاری از دست آنها برنمی آید...» (دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان هفتم شهریور 1387)

- آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب با اشاره به روح استکبار ستیزی در کشور فرمودند: «...بحمدالله امروز عزّت مردم در کشور ما، بر اثر همین روح استکبار ستیزی است و استکبارستیزی موجب انزوای هیچ ملتی نمی شود...»(صحن مطهّر حضرت ثامن الحُجج، امام رضا (ع) اول فروردین 1377)

**فرهنگ استکبارستیزی؛ میل به داشتن استقلال

- آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب ضمن تاکید بر نهادینه کردن فرهنگ دوری از استکبار فرمودند: «...فرهنگ دوری از سلطه ی استکبار، استکبارستیزی، میل به استقلال و در دست داشتن سرنوشت خود، در دلهای این مردم رسوخ پیدا کرده است.»(13 آبان 1376)

خصلت‌های استکبار

استکبار به عنوان یک پدیده بیرونی، واجد شرایط و خصلت‌هایی است که آن را از سایر ملت‌ها و مجموعه‌ها جدا می‌کند. در اندیشه رهبری، ویژگی‌های مختلفی برای استکبار جهانی و آمریکا برشمرده شده است که از این میان، سه خصیصه تروریسم، تهاجم به اسلام و استفاده ابزاری از حقوق بشر بیشتر خودنمایی می‌کند.

1- تروریسم

از نگاه رهبری، یکی از بزرگ‌ترین خصایص استکبار جهانی، اتکای آن به عنصر تروریسم است و این رویکرد ناشی از اتکای آن‌ها به قدرت حیوانی است. این مسئله سبب می‌شود تا کشورهای استکباری مسائل خود را با اتکای به منطق گفت‌وگو و مصالحه دنبال نکنند، بلکه همواره بر استفاده از ابزارهای غیرقانونی مانند زور، ترور و استفاده غیرعادلانه از قدرت تمرکز داشته باشند. نکته مهم این است که از نگاه رهبری، فعالیت‌های تروریستی استکبار جهانی در حالی انجام می‌شود که خودشان این فعالیت‌ها را با عنوان و هدف «مبارزه با تروریسم» توجیه می‌کنند:

«مروجان تروریسم، امروز به دروغ و نفاق، پرچم مبارزه با تروریسم را در دست گرفته‌اند و آن را برای دخالت در کشورهای اسلامی بهانه قرار داده‌اند)

-2. تهاجم به اسلام

در اندیشه‌ رهبر معظم انقلاب، ضدیت با اسلام و معارضه با قرآن، خصیصه‌ای دیرپا در نزد استکبار جهانی است. ایشان با تعابیر مختلفی مانند سیاست اسلام‌زدایی، رفتارهای قبیله‌ای، مقابله با بیداری اسلامی، اتهام‌زنی به اسلام و... به این خصلت یا در واقع ضعف استکبار اشاره می‌کنند.

رهبری در این زمینه می‌فرمایند: «امروز دشمنی با ایران اسلامی به خاطر اسلام است، وگرنه این همان ایرانی است که قلعه آمریکا و استکبار بود. آن‌ها با اسلام دشمنی عمیقی دارند؛ اسلام به معنای حکومت و نظام؛ اسلام زنده و اسلامی که حقیقتاً می‌خواهد خودش را بر واقعیت‌های موجود در فضای جهان تحمیل کند.»

مهم‌ترین ابزاری که استکبار جهانی با توسل به آن، سعی در تخریب و تهاجم به اسلام را دارد، رسانه‌های جمعی هستند که خط اصلی تبلیغات آن‌ها، ضدیت و معارضه با اسلام است

3. -استفاده ابزاری از حقوق بشر

شاخصه سوم استکبار از نگاه رهبری، دستاویز قرار دادن عنوان پرطمطراق حقوق بشر برای گسترش ظلم و جنایت در دنیاست. ایشان معتقدند که کشورهای استکباری با این عنوان، کلاه بزرگی بر سر تاریخ و بشریت گذاشته‌اند؛ در حالی که خود از معنای واقعی حقوق بشر آگاه نیستند و رفتار و اندیشه آن‌ها فرسنگ‌ها با این عنوان فاصله دارد:

«دفاع آن‌ها (استکبار جهانی و آمریکا) از حقوق بشر، برای ملت‌ها و مظلومان دنیا، هم خنده‌آور و هم گریه‌آور است؛ از طرفی خنده‌آور است چون خود نقض‌کنندگان درجه‌اول حقوق بشر، سنگ حقوق بشر را به سینه می‌زنند، از طرف دیگر گریه‌آور هم هست، برای بشریت مصیبتی بالاتر از این نیست که مفاهیم و ارزش‌های انسانی، این طور در دست‌وپای سیاست‌بازان خبیث بیفتد.»

دلایل مبارزه با استکبار

هر فرد مسلمان و هر دولت اسلام بر اساس منطق و آموزه های دینی، موظف به مقابله با ظلم و استکبار جهانی است . توضیح آنکه: 1. از نظر عقلی: نمی توان «برای حیات زیر سلطه غیر» ارزشی قائل شد زیرا «ارزش حیات به آزادی و استقلال است» (صحیفه نور، ج 5، ص 114) لذا حضرت امام(ره) تاکید دارند بر این که «این مطابق هیچ منطقی نیست که سی میلیون جمعیت، همیشه تحت فشار [باشد] و همیشه این جمعیت کار بکنند و حاصل کارشان را دیگران ببرند» زیرا «زندگانی ای که در آن استقلال نباشد [و یک ملتی] به زحمت کار بکنند برای استفاده دشمن ها ، این که زندگانی نیست» (همان، ج 2، ص 138 و ج 6، ص 233) 2. از نظر شرعی : در آیات و روایات متعدد، مستضعفین یعنی کسانی که مورد ظلم و تهاجم استکبار، قرار گرفته اند، موظف به دفاع و مقابله با مستکبرین شده اند. به عنوان نمونه قرآن کریم می فرماید: «و لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا»؛ (سوره نساء، آیه 141) ؛ «و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان»؛ (سوره نساء ، آیه 75) ؛ «قاتلو فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لاتعتدوا» ؛ (سوره بقره، آیه 190) و کسانی که در راه حمایت از مستضعفین کوتاهی و سستی می کنند ، مورد مواخذه قرار می دهد: «ما لکم لا تناصرون» ؛ (سوره صافات، آیه 25) همان گونه که حضرت علی(ع) فرمودند: «کونوا لظالم خصما و للمظلوم عونا» ؛ (نهج البلاغه، نامه 47) بر این اساس طبق قانون اساسی «جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می شناسد. بنابراین در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملت های دیگر، از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می کند» (قانون اساسی، اصل 154) در هر صورت اصل وقوع انقلاب اسلامی برای رهایی از یوغ استکبار بود و حفظ آن و همچنین تامین اهداف و منافع کشور ادامه این مبارزه را می طلبد. عمل به آموزه های دین مبین اسلام ، حکم عقل و منطق و قانون اساسی ما را بر آن می دارد که در جهت حفظ عزت استقلال و رعایت منافع کشور خود و همچنین دستیابی به پیشرفت و توسعه همه جانبه از یکسو و دفاع از حقوق همه ستمدیدگان و مستضعفان جهان، مبارزه با استکبار جهانی را تا سر حد پیروزی نهایی ادامه دهیم. البته پر واضح است که منظور از مبارزه با استکبار، فقط مبارزه نظامی نیست. بلکه ضمن عدم مداخله در امور سایر کشورها و رعایت قوانین بین المللی، بیشترین تاکید بر مبارزه فرهنگی و تلاش برای بیداری و رشد سیاسی ملل مظلوم جهان است چنانکه حضرت امام(ره) می فرماید: «اگر ملتی بخواهد سر پای خود بایستد، لازم است که اول بیدار شود» (صحیفه نور، ج 14، ص 1) و در جای دیگر می فرماید: «بیدار شوید و خفتگان را بیدار کنید، زنده شوید و مردگان را حیات بخشید و در تحت پرچم توحید برای درهم پیچیدن استعمار سرخ و سیاه و خود فروختگان بی ارزش، فداکاری کنید» (همان، ج 1،ص 254)

2 - مبارزه با استکبار ، اهداف متعددی را دنبال می کند که اصلاح رفتارهای مستکبران و یا نابودی آنها بخشی از اهداف آن می باشد که البته هدف مهمی نیز به شمار می آید اما آنچه در حال حاضر و در مرحله نخست برای ما مهم است نه اصلاح رفتار استکباری آمریکا بلکه صرفا دفاع از منافع و حقوق خودمان و حمایت از حقوق ملت های دیگر می باشد . به عبارتی آنچه در حال حاضر در جریان استکبار ستیزی ملت ما برای ما اهمیت دارد بیش از آنکه اصلاح رفتار استکباری غرب و به ویژه آمریکا باشد ، نیل به حقوق اولیه خود ما می باشد . به ویژه اینکه تجربه نشان می دهدکه رفتار استکباری آمریکا به راحتی قابل تغییر نمی باشد و با توجه به این مساله ، اگر استکبار ستیزی و رسیدن به حقوق اولیه ملت ها منوط به اصلاح آمریکا بود در آن صورت هیچ ملتی نباید به فکر به دست آوردن حقوق اولیه اش باشد و سخن گفتن از حقوق اساسی ملت ها نیز بی معنا بود . این در حالی است که از طریق استکبار ستیزی اگر چه شاید نتوان به این زودی غرب و آمریکا را اصلاح کرد اما می توان آنها را مجبور به تغییر حداقل بخشی از رفتارهای خود نمود و از این طریق به حقوق خود دست یافت . چنانکه در پیش گرفتن همین رویه باعث شده است تا غربی که روزی حاضر نبود حتی اصل دست یابی ایران به فناوری هسته ای را بپذیرد مجبور شود تا اصل این حق و بخشی از فرایند مربوط به این فناوری را بپذیرد و بارها آن را در رسانه های خود اعلام نماید هر چند هنوز بر سر به رسمیت شناختن بخش های دیگری از حقوق ایران در این زمینه همچنان مقاومت می کند .

رویکرد دوم افشاء ماهیت غرب.

مقام‌ معظم‌ رهبری‌ در بیان‌ ماهیت نظام‌ سلطه‌ فرمودند: نظام‌ سلطه‌ به‌ مفهوم‌ آن‌ است‌ که‌ ملتها و دولتها باید سلطه‌گر یا سلطه‌پذیر باشند. نظام‌ سلطه‌، نظامی‌ غیر انسانی‌ و بر خلاف‌ فطرت‌ انسان‌ است‌ که‌ در آن‌ قانون‌ جنگل‌ حاکمیت‌ دارد و امروز هر ظلمی‌ که‌ در دنیا به‌ وجود آید، بخشی‌ از آن‌ به‌ عهده‌ آمریکاست‌ که‌ مظهر نظام‌ سلطه‌ محسوب‌ می‌شود.10/8/74

ماهیت غرب در اندیشه لیبرال ـ دموکراسی اوکه به عنوان یک ایدئولوژی برای غرب است را این گونه میتوان فهرست کرد:

۱ـ لیبرالیسم، دموس را به عنوان نفس اماره ی فردی تعریف می کند و تحت لوای دموکراسی به آن اصالت می دهد.

۲ـ لیبرال ـ دموکراسی، مبنای قدرت را در اصل قرارداد اجتماعی جست و جو می کند.

۳ـ لیبرال ـ دموکراسی، تمدن مدرن و نظام سرمایه داری لیبرال را پیشرفته ترین نوع تمدن و رژیم سیاسی ـ اجتماعی تعریف می کند و مفهوم « پیشرفت »، را هم بر پایه رفاه مادی و گسترش سلطه و استیلای تکنیکی بشر بر طبیعت و بسط بوروکراسی و پیچیدگی های اجتماعی و تعمیق سیطره کاپیتالیسم و رویکرد اُمانیستی و ماتریالیستی تعریف می کند.

۴ـ لیبرال ـ دموکراسی به نقش محدود دولت در اقتصاد اعتقاد دارد. لیبرال ها بر اساس شعار معروف « بگذار بگذرد، بگذار بشود » و نظریه دست نامرئی نظم دهنده معتقدند.

اگر هر کس منفعت شخصی خود را به صورت خودخواهانه جست و جو نمایند، سرانجام رفاه همگان تأمین می گردد، اما تعمیق فقر و فاصله ی طبقاتی در جوامع دموکراسی لیبرال و وقوع بحران های گسترده ی اقتصادی و مشکلات جدی ناشی از بی عدالتی های اجتماعی در قرن ۱۹ و ۲۰، بی اساس بودن این پندار را عیان ساخت.

۵ـ لیبرالیسم بر پایه ی « حق مالکیت نامحدود » بنا گردیده است. یعنی هر سرمایه دار، بسته به توان اقتصادی خود حق دارد تا هرچه قدر که می تواند، به انباشت سرمایه بپردازد و هیچ چیز نباید وسعت و شمول و گستره ی مطلق مالکیت های او را محدود نماید.

۶ـ ایدئولوژی سوداگر است و به تجارت آزاد مبتنی بر منطبق بازار (بی اعتنا به اقشار فرو دستی که ممکن است در این میان قربانی شوند) اعتقاد دارد.

۷ـ توجه و تأکید به آزادی در ارضای اهوای نفسانی فردی، هسته مرکزی ایدئولوژی لیبرالیسم را تشکیل می دهد.

۸ـ لیبرالیسم در تفسیر خود از جامعه، رویکردی اتمیستی دارد و با اصالت دادن به فردگرایی نفسانی، جامعه را امری اعتباری می داند.

۹ـ لیبرال ـ دموکراسی معتقد به الگوی دموکراسی غیر مستقیم و مبتنی بر نظام نمایندگی می باشد.

۱۰ـ لیبرال ـ دموکراسی به لحاظ ایدئولوژیک، سخنگوی منافع زر سالاران بورژط و کلان سرمایه داران است و به لحاظ محتوای اقتصادی ـ اجتماعی، سامان دهنده ی قدرت مطلقه ی مجتمع های عظیم صنعتی ـ مالی و تجارتی و حامی منافع سرمایه داران بزرگ است.

- هیچ قانون کلی اخلاقی وجود ندارد که بتواند به شما نشان دهد چه باید بکیند. در این جهان هیچ نشان پذیرفته شده ای وجود ندارد.

لیبرالیسم، علائق و انگیزه های سودجویانه آدمی را به عنوان معیار تشخیص « خوب » و « بد » مطرح می کند؛ از این رو است که نظام اخلاقی لیبرالی را یوتیلیتاریالیستی (پیروی از اصالت منفعت) نامیده اند.

« در این ایدئولوژی، منشأ تکلیف اخلاقی در نفع شخصی خلاصه می گردد… در جامعه لیبرالی هر کس جز به خود نمی اندیشد و خود را به عنوان شخصیت اثبات می نماید. »

تجاوز به حقوق دیگر ملتها؛ نژادپرستی ؛ضدیت باطنی با حقوق بشر؛ ضدیت با نقش دین در سیاست ؛ سلطه طلبی؛ استثمار ملتها؛ چپاول ملتها ؛ دخالت در مسائل کشور ها ؛ خود برتربینی؛ زورگوئی و... جلوه هائی از ماهیت غرب است .که باید افشا شود .

https://www.shoma-weekly.ir/pTI3td