
***
آقای روحانی گفتند:«باید اسرار کشور محفوظ باشد، مگر کسی در این شک دارد. حالا رهبر معظم انقلاب نصیحتی فرمودند و چون رهبر هستند باید نصیحت کنند.» نکته اینجاست که آیا مواردی که مقام معظم رهبری گوشزد میفرمایند فقط جنبه نصیحت دارد یا از نظر شرعی برای ما دستورالعمل است؟
متأسفانه گاهی آقای روحانی صحبتهایی میکنند که تشنجآفرین است. نمیدانم ایشان به عنوان یک روحانی و مسئول چرا هر موقع صحبت میکنند طوری سخن میگویند که به تبع آن مورد اعتراض مراجع، متدینین و دلسوزان انقلاب قرار میگیرند؟ نصیحت تنها وظیفه رهبر نیست. همه مردم نسبت به هم وظیفه دارند نصیحت کنند، ولی با عرض تأسف با وجود علم و آگاهیشان ولایت فقیه و ولایتپذیری را آن طور که باید و شاید یا متوجه نشدهاند یا جور دیگری صحبت میکنند. دستور رهبر واجبالاجراست و در این باره همه مسئولین موظفند، «از او به یک اشاره از ما به سر دویدن». اینکه رهبر انقلاب و امام امت فرمودند جنگ در اولویت است و مردم جوانهایشان را فرستادند، در این راه جان دادند و جانبازی و فداکاری کردند، فقط به خاطر یک نصیحت بود؟ یا به دلیل اجرای فرمان و دستور امام بود؟ موفقیت و پیروزی انقلابمان به علت اطاعت از رهبری بوده است. به خاطر اطاعت از رهبری توانستیم جنگ هشت سالهمان را با دست خالی اداره کنیم و پیروز شویم. اطاعت و اجرای امر رهبر و ولیفقیه واجب و لازم است. خداوند در قرآن میفرماید: «فَلاَ وَ رَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّىَ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُواْ تَسْلِیمًا»(1) به خدا قسم ایمان ندارند، مگر اینکه از آنچه که حکم میکنی اطاعت کنند و حتی در دلشان هم خدشهای راجع به فرامینات وارد نباشد.
ایشان میفرماید باید اسرار کشور محفوظ باشد. آیا جزئیات توافقنامه جزو اسرار مملکت است و مردم نباید بدانند؟
نه، یقیناً اینها اسرار نیست. از این طرف اینها را اسرار میداند و از آن طرف آقایان زمینه را باز میکنند که دشمن بیاید و مهمترین اسرار نظامی مملکت را ببیند. این دو با هم تناقض دارند. همه مردم ما محرم اسرار هستند و باید در جریان رفت و آمدها، صحبتها و مذاکرات آنها باشند و باید بدانند مسئولین ما دارند چه معاملهای میکنند؟ چه بده و بستانی دارند؟ میخواهند چه بدهند و چه بگیرند؟ این وظیفه فرد فرد ملت است که از سرنوشت و استقلال کشورش آگاه باشد. از آن طرف پروتکل الحاقی را میپذیریم و آنها میخواهند بیایند و همه اسرار نظامی و امنیتی ما را ببینند، آیا آن مسئله سرّی و امنیتی است یا اینها؟ گفتن چنین سخنانی از زبان مسئولی که در کسوت روحانیت هست جای تعجب و تأسف دارد. دیروز افراد زیادی را میدیدم که گلایه میکردند و ناراحت بودند که ایشان با این موضعگیریاش دارد بهتدریج از رهبری فاصله میگیرد. مقام معظم رهبری دستور دادند همدلی و همزبانی.، آیا این همدلی و همزبانی است؟
ایشان گفته اند صندوقهای رأی باید شیشهای باشند نه پارچهای. در حالی که مدتهاست صندوقهای رأی شیشهای و شفاف شدهاند. نکته دوم اینکه اشاره کردند:«انتخابات غیر آزاد معنی ندارد. اگر انتخابات به معنای واقعیاش بود، همگی میتوانیم در آن رقابت سالم داشته باشیم.» اصرار در امری بدیهی که قبلاً هم اتفاق افتاده، به معنای تردید در آن است. آیا ما تا الان انتخابات آزاد نداشتیم؟
این متهم کردن مردم، مسئولین قبلی و برگزارکنندگان انتخابات است. بنده در 20 انتخابات مسئولیت مستقیم داشتم. در دنیا انتخاباتی سالمتر، درستتر، شفافتر و آزادتر از اینجا نداریم. باید از این آقا پرسید اگر انتخابات آزاد نبود و در آن خدشهای بود، با اختلاف چند رأی که شما انتخاب نمیشدید. آقای روحانی تا رفتن به مرحله دوم درصدی جزئی تفاوت داشت. چطور خودتان که انتخاب میشوید، انتخابات سالم است، ولی برای دیگران ناسالم میشود؟ اینها جای تعجب و تأسف دارد.
در مورد انتخابات گفتهاند:«اتهامات افراد باید در یک دادگاه صالحه بحث شود و متهم و وکیل باید از خودشان دفاع کنند و سپس رأی صادر شود. ما قاضی نیستیم و صلاحیتسنج هم نداریم که بخواهیم صلاحیتسنجی کنیم.» آیا شورای نگهبان باید احراز صلاحیت کند؟ یا اثبات کند کاندیدا صلاحیت ندارد؟
صحبت ایشان مغایر با قانون اساسی است. قانون اساسی تکلیف انتخاباتها و صلاحیتها را معلوم کرده و اختیار را به شورای نگهبان داده است. برای شورای نگهبان باید صلاحیت کاندیدا مسلّم باشد و صلاحیت را با مدارک مختلف احراز کند. اصلاً شش فقیه عادل و جامعالشرایط و شش حقوقدان و قانوندان برای همین آنجا هستند. قانون اساسی این را مشخص کرده است. امام(ره) از شورای نگهبان بسیار حمایت کردند. الان لوث کردن شورای نگهبان و زیر سئوال بردن آن خلاف قانون اساسی، نظام و فرمایشهای حضرت امام(ره) است.
آیا نکاتی که ایشان گفته و انتقاداتی که مجدداً از منتقدین دولت کردهاند، با همدلی و همزبانیِ مد نظر رهبری همخوانی دارد؟
عرض کردم، کاملاً مغایر است. ایشان باید ببیند زبان مردم نسبت به رهبری، نظام و امریکا چگونه است؟ همدلی باید با نظرات رهبری و مردم باشد. مردم همگی تابع و عاشق رهبری هستند. در واقع همدلی با مردم اطاعت از رهبری، اطاعت محض از ولایتفقیه و تسلیم شدن در برابر قانون اساسی است. یک رئیسجمهور قطعاً سوگند یاد کرده است که به قانون اساسی و نظام ولایتفقیه ملتزم و باید به این تعهد و قسماش پایبند و متعهد باشد.
به عنوان آخرین کلام، توصیهتان به رئیسجمهور چیست؟
توصیهام این است که باید از گذشتهها عبرت گرفت. ببینیم تا به حال چند رئیسجمهور داشتیم. بنیصدر را هم داشتیم، رجایی را هم داشتیم. عاقبت بنیصدر چه شد و چرا به این روز افتاد؟ و چرا رجایی محبوب دل مردم و قبرش زیارتگاه شد؟ به اینها توجه کنند و از گذشتهها عبرت بگیرند.
پینوشت:
(1) قرآن کریم، سوره نساء، آیه 65