برکت فضای نورانی جمهوری اسلامی و مدیریت و هدایت ولی فقیه در نسلهای جدید نوجوانان و جوانان با خمیرمایههای احمد قدیریان فراوان یافت میشوند

نصر عزیزی- رهنمودهای رهبری در عید مبعث با عروج ملکوتی مرحوم حاج احمد قدیریان بهانهای برای چند تذکر مختصر میباشد:
1- مقام معظم رهبری مؤمن بودن را برای استمرار مبارزه و رسیدن به پیروزی کافی ندانسته، بلکه جهاد در راه خدا را لازمه این حرکت دانسته اند. آنها که بطور دائم دغدغه سرنوشت انقلاب اسلامی را دارندو دلشان برای سرانجام این مسیر شور می زند، یک حقیقت آشکار پیش روی قرار دارد و آن این است که عبور از دایره قبول اسلام به دایره ایمان کاری بس دشوار است. اگر ترسیم دایره ایمان برای ساختن مؤمن که فقط به سرنوشت اعمال خویش میاندیشد، منظور باشد، شاید در عین سختی، خیلی سخت نباشد. ولی اگر قرار گرفتن در دایره ایمان آمادگی برای عبور از صدها دام شیطانی نام و مقام و موقعیت و پست و مقام باشد و انسان خود را برای به ثمر رساندن یک انقلاب الهی جهانی فدا سازد و دیگران را به دنبال خود بکشاند، کار خیلی سخت بوده و درجه ایمان بالایی را لازم دارد.
2- اگر با دستهبندی جریانهای مبارز سده اخیر و دهه های مبارزه ملازم با نهضت امام خمینی که شامل لیبرالها و ملیگراها و غربزدهها و کمونیستها و منافقان و جریان اصیل مذهبی بوده خوب بنگریم، در جریان مذهبی مبارزه که مجاهدان موتلفه اسلامی شاکله اصلی مبارزه تشکیلاتی را به عهده داشتهاند، باید شهادت داد که در دایره ایمان فردی و خانوادگی با عنایت الهی پلکان توفیق را توانستند طی کنند تا در دایره آمادگی ایمان برای مبارزه و جهاد قرار گرفتهاند. از این رو وقتی از یاد و نام مرحوم قدیریان با سربلندی ذکر میشود، دقیقاً به همین دلیل است که با بدست آوردن برگ برنده ایمان به آن اکتفا ننموده و راه جهاد و شهادت را برگزیدند.
3- یکی از ابعاد بصیرت این است که عید بودن مبعث و تکریم این روز صرف نظر از تشریفات و تعارفات و مراسمها و امثال آن، به این است که برای مثال بتوانیم در جمهوری اسلامی روی چند هزار یا چند میلیون نفر مؤمن و مبارز و مجاهد فی سبیل الله از نظر کمی حساب باز کنیم که خود و خانواده و فرزندانشان را برای میدان مبارزه و جهاد آماده سازند. فراموش نشود در نظام اسلامی گاهی خون دادن جهاد است و گاهی خون دل خوردن نیز صیغه دیگری از جهاد است که این هم از ملزومات مبارزه است آنچنان که امثال شهید بهشتی با مظلومیت خویش این درس را به جامعه آموختند. به نظر میرسد نسل مجاهد موتلفهایها که در این سالها پا به کهولت سن گذاشتهاند، به لطف الهی در این جهاد هم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی موفق بودهاند و باید این ودیعه الهی را حفظ و به نسل بعدی و رویشهای انقلاب اسلامی منتقل نمایند. کما اینکه امثال حاج احمد قدیریان درد دلهایی هم داشتهاند.
4- تصور بسیاری بر این بوده تا حکومت جمهوری اسلامی مستقر گردید، همچنان رایحه خودسازی و ایمان و جهاد با سرعت زایدالوصفی در جامعه همه جاگیر شده و جامعه آرمانی بدون موانع محقق میگردد. اگر چه این تصور تا حدودی و در بعضی از عرصهها و در لایهای از مجاهدان نسلهای انقلاب دور از واقعیت نبود، ولی آزمودنها معمولاً در میدان عمل خود را نشان میدهند و در اینجاست که اکسیر عشق به تقوا و پاکدستی و مجاهدت خود را نشان میدهد و البته در جنگ هشت ساله مصادیق فراوانی بوده و ضمن ریزشها یعنی ریزش در صفوف مجاهدان و مؤمنان، رویشهای فراوانی وجود داشت که به برکت آنان انقلاب با صبغه اسلامی تداوم یافت.
5- یاد مرحوم قدیریانها و امانیها و بخاراییها و عراقیها و... که آن همه مورد توصیف و تعریف امام راحل و مقام معظم رهبری بودهاند، مسئولان و دستاندرکاران اجرایی و بخصوص فرهنگی را به آن سو وا میدارد که چه اندازه باید زحمت بی وقفه کشید تا بتوان در رویشها و نسل جدید انقلاب، دهها و بلکه صدها نفر نظیر امانیها و لاجوردیها و قدیریان تربیت و از دایره ایمان اجتماعی و انقلابی عبور داده و بطور خودکار و خودآگاه و با خودشناسی در دایره مجاهدت و صبوری قرار گیرند و پشت سر رهبری راه پر سنگلاخ جهانی را طی نمایند.
6- حقیقت این است که به برکت فضای نورانی جمهوری اسلامی و مدیریت و هدایت ولی فقیه در نسلهای جدید نوجوانان و جوانان با خمیرمایههای قدیریان فراوان یافت میشوند و میتوان یارگیری از آنها را در اردوگاه اعتکاف و امثال آن پیدا و شروع نموده ولی درایت و مدیریت و تشکل و سازماندهی و برنامه تربیتی دامنهداری را نیازمند است تا بتوان چنین مجاهدانی را برای بسط و گسترش انقلاب جهانی اسلام و بیداری اسلامی مهیا و روانه کاروزارهای فرهنگی و سیاسی و امنیتی نمود. این حقیقت را باید با جدیت فراوان در دستور کار قرار داد تا فرایند جهادگری در عرصه نورانیت بعثت محقق گردد.
1- مقام معظم رهبری مؤمن بودن را برای استمرار مبارزه و رسیدن به پیروزی کافی ندانسته، بلکه جهاد در راه خدا را لازمه این حرکت دانسته اند. آنها که بطور دائم دغدغه سرنوشت انقلاب اسلامی را دارندو دلشان برای سرانجام این مسیر شور می زند، یک حقیقت آشکار پیش روی قرار دارد و آن این است که عبور از دایره قبول اسلام به دایره ایمان کاری بس دشوار است. اگر ترسیم دایره ایمان برای ساختن مؤمن که فقط به سرنوشت اعمال خویش میاندیشد، منظور باشد، شاید در عین سختی، خیلی سخت نباشد. ولی اگر قرار گرفتن در دایره ایمان آمادگی برای عبور از صدها دام شیطانی نام و مقام و موقعیت و پست و مقام باشد و انسان خود را برای به ثمر رساندن یک انقلاب الهی جهانی فدا سازد و دیگران را به دنبال خود بکشاند، کار خیلی سخت بوده و درجه ایمان بالایی را لازم دارد.
2- اگر با دستهبندی جریانهای مبارز سده اخیر و دهه های مبارزه ملازم با نهضت امام خمینی که شامل لیبرالها و ملیگراها و غربزدهها و کمونیستها و منافقان و جریان اصیل مذهبی بوده خوب بنگریم، در جریان مذهبی مبارزه که مجاهدان موتلفه اسلامی شاکله اصلی مبارزه تشکیلاتی را به عهده داشتهاند، باید شهادت داد که در دایره ایمان فردی و خانوادگی با عنایت الهی پلکان توفیق را توانستند طی کنند تا در دایره آمادگی ایمان برای مبارزه و جهاد قرار گرفتهاند. از این رو وقتی از یاد و نام مرحوم قدیریان با سربلندی ذکر میشود، دقیقاً به همین دلیل است که با بدست آوردن برگ برنده ایمان به آن اکتفا ننموده و راه جهاد و شهادت را برگزیدند.
3- یکی از ابعاد بصیرت این است که عید بودن مبعث و تکریم این روز صرف نظر از تشریفات و تعارفات و مراسمها و امثال آن، به این است که برای مثال بتوانیم در جمهوری اسلامی روی چند هزار یا چند میلیون نفر مؤمن و مبارز و مجاهد فی سبیل الله از نظر کمی حساب باز کنیم که خود و خانواده و فرزندانشان را برای میدان مبارزه و جهاد آماده سازند. فراموش نشود در نظام اسلامی گاهی خون دادن جهاد است و گاهی خون دل خوردن نیز صیغه دیگری از جهاد است که این هم از ملزومات مبارزه است آنچنان که امثال شهید بهشتی با مظلومیت خویش این درس را به جامعه آموختند. به نظر میرسد نسل مجاهد موتلفهایها که در این سالها پا به کهولت سن گذاشتهاند، به لطف الهی در این جهاد هم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی موفق بودهاند و باید این ودیعه الهی را حفظ و به نسل بعدی و رویشهای انقلاب اسلامی منتقل نمایند. کما اینکه امثال حاج احمد قدیریان درد دلهایی هم داشتهاند.
4- تصور بسیاری بر این بوده تا حکومت جمهوری اسلامی مستقر گردید، همچنان رایحه خودسازی و ایمان و جهاد با سرعت زایدالوصفی در جامعه همه جاگیر شده و جامعه آرمانی بدون موانع محقق میگردد. اگر چه این تصور تا حدودی و در بعضی از عرصهها و در لایهای از مجاهدان نسلهای انقلاب دور از واقعیت نبود، ولی آزمودنها معمولاً در میدان عمل خود را نشان میدهند و در اینجاست که اکسیر عشق به تقوا و پاکدستی و مجاهدت خود را نشان میدهد و البته در جنگ هشت ساله مصادیق فراوانی بوده و ضمن ریزشها یعنی ریزش در صفوف مجاهدان و مؤمنان، رویشهای فراوانی وجود داشت که به برکت آنان انقلاب با صبغه اسلامی تداوم یافت.
5- یاد مرحوم قدیریانها و امانیها و بخاراییها و عراقیها و... که آن همه مورد توصیف و تعریف امام راحل و مقام معظم رهبری بودهاند، مسئولان و دستاندرکاران اجرایی و بخصوص فرهنگی را به آن سو وا میدارد که چه اندازه باید زحمت بی وقفه کشید تا بتوان در رویشها و نسل جدید انقلاب، دهها و بلکه صدها نفر نظیر امانیها و لاجوردیها و قدیریان تربیت و از دایره ایمان اجتماعی و انقلابی عبور داده و بطور خودکار و خودآگاه و با خودشناسی در دایره مجاهدت و صبوری قرار گیرند و پشت سر رهبری راه پر سنگلاخ جهانی را طی نمایند.
6- حقیقت این است که به برکت فضای نورانی جمهوری اسلامی و مدیریت و هدایت ولی فقیه در نسلهای جدید نوجوانان و جوانان با خمیرمایههای قدیریان فراوان یافت میشوند و میتوان یارگیری از آنها را در اردوگاه اعتکاف و امثال آن پیدا و شروع نموده ولی درایت و مدیریت و تشکل و سازماندهی و برنامه تربیتی دامنهداری را نیازمند است تا بتوان چنین مجاهدانی را برای بسط و گسترش انقلاب جهانی اسلام و بیداری اسلامی مهیا و روانه کاروزارهای فرهنگی و سیاسی و امنیتی نمود. این حقیقت را باید با جدیت فراوان در دستور کار قرار داد تا فرایند جهادگری در عرصه نورانیت بعثت محقق گردد.