اندیشه

روزی نصف صفحه از این کتاب بخوانید، عاقبت بخیر شوید

زاهد آن نیست که در جامعه نباشد؛ شهرت نداشته باشد؛ یا ریاست نداشته باشد. زاهد کسی است که دلبستگی به چیزی یا به کسی جز خدا نداشته باشد و دلبستگی ولو به کشکول باشد، زاهد نیست.

در ۲۳ ربیع الثانى سالروز درگذشت ستاره فروزان آسمان فقه و فقاهت و صاحب کتاب ارزشمند معراج السعاده ملا احمد نراقی است. این کتاب خلاصه و ترجمه فارسی کتاب عربی جامع السعادات از ملا مهدی نراقی پدر نویسنده است. ملا احمد پس از تکمیل تحصیل خود در نجف به زادگاه خود بازگشت. وی در شهر کاشان سکونت اختیار کرد و چون از جایگاه مناسب علمی و موقعیت خود مردمی برخوردار بود، به مقام مرجعیت دینی رسید و همانند پدرش زعامت مذهبی و سیاسی مردم آن سامان و نواحی را به عهده گرفت. در این دوران حوادث سرنوشت سازی به وقوع پیوست که یکی از مهمترین آن ها جنگ های ایران و روس بود. این فقیه مجاهد در این جنگ نابرابر بیدرنگ وارد عرصه پیکار شد و همراه سایر فقیهان و عالمان شیعه به صدور حکم جهاد بر ضد تجاوزات دولت روسیه اقدام کرد و مردم را به مبارزه و پیکار با دشمن غاصب فراخواند. او تنها به صدور حکم جهاد بسنده نکرد، بلکه همراه سایر عالمان و فقیهان بزرگ از تهران خارج شد و به سوی آذربایجان، خط مقدم جبهه جنگ حرکت کرد و با حضور خود در شهر تبریز و مناطق مختلف آذربایجان مردم را بر ضد اشغالگران روسی، بسیج و روشنگری نمود.
هرچند جنبه های مختلف حیات پربار این عالم مجاهد و تلاش ها و فتاوای اثرگذارش در مقاطع حساس تاریخی و کتب او در زمینه های گوناگون حائز اهمیت فراوانی است اما کتاب معراج السعاده وی در بین کتب اخلاقی، نامی آشنا و اثری بسیار گرانقدر است که ازدیرباز هم در حوزه های علمیه و هم در محافل ادبی بین دانشدوستان، مورد استقبال و توجه بوده و همواره خاص و عام آن را مورد مطالعه قرار می دهند.
به اعتراف همگان کتاب معراج السعاده از نظر محتوا و سبک و شیوایی بیان مطالب و تنوع موضوعات مطرح شده در زمینه مسائل تربیتی و اخلاقی، اثری است در خور توجه، و با اینکه دو قرن از تاریخ تالیف آن می گذرد هنوز تازگی خود را حفظ کرده و عطش جامعه در مورد آن فروکش نکرده است.
برای دانستن اهمیت این کتاب همین بس که وقتی از محضر آیت الله بهجت (ره) سئوال شد: برنامه ای جهت سیر و سلوک مرحمت فرمایید، ایشان فرمودند : روزانه نصف صفحه از کتاب شریف معراج السعاده را بخوانید و بدان عمل کنید.
** زهد ملا احمد و کشکول درویش
حکایت زیبایی نیز از این دانشمند برجسته نقل شده که جالب توجه است. درویشی که کتاب معراج السعاده و بخش زهد و پارسایی آن کتاب را خوانده بود، نزد ملا احمد نراقی در کاشان آمد و دید ملا احمد زندگی و دستگاه مرتبی دارد (چون ایشان مرجع بود و مردم به خانه ایشان رفت و آمد می‌کردند). درویش، وقتی آن همه بیا و برو و شهرت و دستگاه محقق نراقی را دید، تعجب کرد که این استاد اخلاق چرا خودش زاهد و پارسا نیست! (با اینکه در کتاب معراج السعاده آن همه راجع به زهد سخن گفته است) بعد از دو-سه روز که می‌خواست مرخص شود، مرحوم نراقی فهمیده بود که برای آن درویش، معمایی پیش آمده است. به او گفت: کجا می‌خواهی بروی؟ او عرض کرد: می‌خواهم به کربلا بروم. محقق نراقی فرمود: من هم می‌آیم. او گفت: من باید چند روز صبر کنم تا مهیا شوی. مرحوم نراقی فرمود: همین الان حاضرم. به راه افتادند تا به قم رسیدند. در قم، محقق نراقی دید رنگ صورت درویش تغییر کرد. از علت پرسید. او گفت: کشکولم را در کاشان جا گذاشته‌ام. محقق نراقی فرمود: کشکول در جای خودش هست. فعلاً برویم و بعد برمی‌گردیم و کشکول شما را می‌دهم. درویش گفت: من بدون کشکول نمی‌توانم زندگی کنم و علاقه به آن دارم. باید برگردیم وآن را بردارم. مرحوم نراقی همانجا فرصت را به دست آورد؛ به او فهماند که زهد اسلام یعنی چه؟ زاهد آن نیست که در جامعه نباشد؛ شهرت نداشته باشد؛ یا ریاست نداشته باشد. زاهد کسی است که دلبستگی به چیزی یا به کسی جز خدا نداشته باشد و دلبستگی ولو به کشکول باشد، زاهد نیست. (کتاب: سجاده پرواز- یحیی نوری صص ۹۶-۹۵)


https://www.shoma-weekly.ir/dZ11Cq