
بهتر بود بهصورت شفاف وعدههای محقق شده طی این 100 روز را به مردم میگفتند و مردم را در جریان میگذاشتند هرچند که بهنظر میآید ایشان سعی کرد با فرافکنی از زیر بار مسؤولیت در قبال وعدههای داده شده شانه خالی کند در حالی که پیشتر گفته بود «من وعدهها را فراموش نکردهام و بخشی از وعدهها را توانستیم طی این 100 روز محقق کنیم» جای سؤال وجود دارد پس وعده رفع تحریمها و احترام به پاسپورت ایرانی چه شد؟ و...
تنها تفاوتی که این گزارش با گزارش 100روزه دولت یازدهم داشت این بود که در گزارش پیشین همه اتهامات، نارسائیها و مشکلات را به گردن دولت نهم و دهم انداختند ولی در این گزارش کاستیها را نمیتوانستند به گردن دولت قبل بیندازند زیرا دولت قبلی خود آقای روحانی سکاندار آن بوده است و ایشان تنها در گزارش بسنده کردند به ارائه راهکارهای حل مشکلات و یا تکرار شعارها و تقریباً در تمام صحبتهای خود اشاره به این داشتند که چنین و چنان میکنیم و یا چنین برنامهای داریم.
ایشان درهفتم اردیبهشت ماه گفتند که در ماههای اولیه نخستین قدم را در زمینه معیشت برمیداریم در حالی که سفره مردم به جای اینکه رونق بگیرد هر روز خالیتر میشود و مردم هر روز با گرانی ارزاق مواجه میشوند، البته ایشان چندی پیش برخی از وزرا را مسؤول پیگیری علل افرایش 20 درصدی قیمت اقلام غذائی کرد که با تأسف پیگیریها و بررسیها به فراموشی سپرده و تقریباً مهر تائیدی بر گرانی اقلام زده شد و هر چند وقت یکبار شاهد افزایش قیمت یک نوع کالا هستیم.
ایشان در حالی مرتب روی تورم تک رقمی مانور میدهند که در سفرههای مردم هیچ آثاری از این تورم یک رقمی مشاهده نمیشود و گذشته از آن هر روز شاهد گرانی مواد غذائی هستیم در حالی که ایشان در مرداد 92 گفتند معیار تورم جیب مردم است نه بانک مرکزی و مرکز آمار این حرف خود ایشان است حال چگونه با وجود تورم یک رقمی هیچ تغییری در معیشت مردم صورت نگرفته و چه بسا بدتر شده است.
در گزارش عملکرد گفتند در این 100 روز برنامهریزیهای اساسی برای سال 96 و برنامههای کلی برای چهار سال دولت تدوین کردهاند، جای تعجب است ایشان در سخنرانیهای تبلیغاتی خود برنامهریزیهای چهار ساله دوره جدید را مطرح میکردند و براساس آن قول و وعده دادند اینکه گفتند که در مدت 100 روز برنامه نوشتهاند، نشان میدهد که قبل از انتخابات هیچ برنامهای نداشتند که حالا برنامه نوشتهاند در حالی که زمانی که کاندید شدند باید برنامهریزیها را انجام میدادند.
آقای روحانی در این گزارش عملکرد دولت یازدهم را ارائه کردند و نه گزارش عملکرد 100 روزه دولت دوازدهم را و گفتند که درآمدهای دولت در حال افزایش است، بهتر بود حداقل میگفتند در این 100 روز چه میزان افرایش داشته است در حالی که با وجود افزایش درآمدهای دولت تا کنون هیچ تحول آنچنانی در حوزههای مختلف از سوی دولت شاهد نبودیم.
خوب بود ایشان اشارهای به محقق نشدن بعضی از وعدهها و شعارهای دولت یازدهم میکردند که به نظرم یکی از محسنات خوب یک مدیر آن است که خود اشکالات، معایب و حتی اشتباهاتش را اقرار کند و به مردم با صراحت بگوید نه اینکه عملکرد خود را بهعناوین مختلف توجیه کند مثلاً اینکه آقای روحانی ضعف دولت خود را در امدادرسانی بهموقع زلزله زدگان کرمانشاه تلویحاً اقرار کردند خود گامی مثبت است و امیدوارکننده که دولت از این به بعد دنبال توجیه کردن مردم نیست اشکالات، نواقص و اشتباهات خود را بهصورت شفاف به مردم میگوید.
بجا بود در گزارشی که از دولت یازدهم میدادند ار فرصتسوزیهای زیادی که بهخاطر امضای برجام شد نیز سخن میگفتند در حالی که دولت یازدهم میتوانست همزمان با آنکه امور امضای برجام را پیگیری میکند به موازات آن با همان شدت و حدت گامهای موثری در راستای تحقق شعارهائی که داده بودند، برمیداشتند و کشور را معطل امضای برحام نمیکردند ایشان در حالی رفع مشکلات کشور و حتی آب خوردن مردم را موکول به برجام کرده و از توان و ظرفیتهای داخلی فاصله گرفته بودند جای تعجب است که در گزارش 100 روزه دولت دوازدهم مطرح کردند که مشکل بانکها فقط مربوط به برجام نیست.
ایشان مطرح کردهاند که در همه زمینهها قدمهای خوبی برداشته شده است آیا بهتر نبود با آمار، ارقام و مستند گوشهای از اقدامات عملی موثر که در معیشت، اشتغال و رفع فقر و... در این 100 روز انجام شده را ارائه میدادند؟ و یا اینکه در مورد رفع مشکلات به وجود آمده طرح تحول سلامت نگفتند چه اقدامات عملی در راستای رفع مشکلات این طرح در این 100 روز انجام دادهاند لذا به نظر بنده همه سخنان ایشان کلی گویی بود.
چند نکته جالب توجه در ارائه گزارش ایشان وجود داشت از جمله آنکه اظهار داشتند که با طرح افزایش قیمت نان مخالف هستند این حرف ایشان جای تعجب دارد مگر دولتی در دولت تشکیل شده است که این تصمیمات را میگیرد دولت بهراحتی میتواند از گران شدن ارزاق مردم از جمله نان جلوگیری کند ایشان گاهی از فضای ریاست دولت خارج و بهجای مردم حرف میزدند از جمله اینکه گفتند نباید اجازه دهیم به بهانههای کوچکی در بخش اقتصادی کارآفرینان ما دچار مشکل شوند خب این کار را چه کسی باید انجام دهد و وظیفه کیست؟ و یا ایشان در مورد آسیبهای اجتماعی اظهار داشتند که یکی از مسائل مهم دولت است که بهتر بود اقدامات دولت در این حوزه در این 100روز را بیان میکردند که چه بوده است.
و از سخنان شاذ ایشان اینکه گفتند مراسم 16 آذر مدتی تعطیل بود و اجتماعات کوچکی در برخی دانشگاهها برگزار میشد تا جائی که بنده بهخاطر دارم در همه دولتها مراسم 16 آذر برگزار شده و اصلاً این مراسم تعطیل نشده است و بعضاً مراسمهائی بسیار پر رونقتری نسبت به دولت یازدهم نیز برگزار شده است.
و یا سخنی داشتند مبنی بر اینکه از سال 85 تا 92 اشتغال خالص صفر بوده است که این حرف ایشان کاملاً اشتباه است زیرا با توجه به آمارها در ابتدای سال 85 تعداد شاغلان در کشور حدود 19 میلیون و 800 هزار نفر بوده که در ابتدای تابستان سال 92 یعنی هنگام تحویل دولت به آقای روحانی تعداد شاغلان به 22 میلیون و 170 هزار نفر رسید یعنی در طول سال 85 تا بهار سال 92 بیش از 2 میلیون شغل ایجاد شده است نمیدانم آقای روحانی بر چه اساسی میگویند صفر بوده است؟
و یا اینکه اظهار داشتند که بانکها باید از بنگاهداری خارج شوند و در سالهای پیش هم چندین بار همین دستور را به بانکها دادهاند ولی چرا پس از چند سال همچنان بانکها از بنگاهداری خارج نشدهاند و دستورات ریاست جمهوری به زمین مانده است خود جای سؤال دارد.
مردم وعدههای آقای روحانی را فراموش نمیکنند در حالی که وعده 5 میلیون شغل با ثبات را دادند و طرح کارورزی را مطرح کردند و این طرح یکی از محورهای اصلی برای کاهش بیکاری و ریشهکن کردن فقر بود که در انتخابات مطرح شد و در اردیبهشت 96 گفتند که نخستین برنامهای که در 100 روز انجام میشود برنامهای تحت عنوان کارورزی است ولی تا امروز هیچ اقدام عملی برای آغاز و ساماندهی بیکاران صورت نگرفته است در حالی که یکی از اهداف این برنامه توانمندسازی کسانی بود که توانائی کار کردن را برای تأمین معاش دارند و در صورت نبود این توانمندی باید به آنها کمکهای معیشتی شود.
قرار بود در گام دوم اجرای طرح کارورزی و از میانه سال 96 و در 100 روز اول آغاز به کار دولت دوازدهم میزان درآمدی را بهعنوان حداقل وضعیت رفاه خانوادهها متناسب با مناطق مختلف جغرافیائی تعریف و اعلام کنند و هر خانوار ایرانی بر اساس درآمدی که کسب میکند و خود را مستحق دریافت مقرری تعیین شده در این طرح میداند با مراجعه به سازمانهای حمایتی ثبت نام کند و پس از بررسی و راستی آزمائی موارد ثبت نام شده مقرری مربوطه را به میزان مابهالتفاوت درآمد فرد و سطح زندگی تعریف شده، دریافت کنند در حالی که در مورد این طرح مطلبی نگفتند در حالی که وعده داده بودند که با اجرای این طرح بحران بیکاری جوانان را حل میکنند.
از جمله دیگر وعدههای داده شده ایشان قول ثبات بازار ارز، برداشتن تحریمهای غیرهستهای و از همه مهمتر ریشهکن کردن فقر مطلق بود در حالی که رکود اقتصادی همچنان دامنگیر بخش تولیدی کشور است و با تأسف شاهد افزایش واردات و کاهش صادرات هم هستیم زیرا بر اساس گزارش اخیر گمرک حجم واردات به کشور 17درصد افزایش داشته و در مقابل صادرات غیرنفتی رو به کاهش است.
بنده قبول دارم که ایشان کار سختی را برای عمل به وعدهها در پیش رو دارند اما بهنظرم محقق شدن این وعدهها با گماردن مدیران انقلابی که به کار انقلابی و بسیجی معتقد باشند، امکانپذیر است با وجود آنکه ایشان در آذر ماه سال قبل گفتند مشکلات در 40 سال آینده هم حل نمیشود چنانچه دیدگاه ایشان این باشد، نباید انتظار کار مؤثری از ایشان داشت ولی بنده اعتقاد دارم هیچ کاری در کشور محال نیست و میتوان بر تمام مشکلات موجود کشور فائق آمد کما اینکه در حوزههای مختلف و مقاطع گوناگون دیدیم که با باور اینکه ما میتوانیم با نیروهای انقلابی، متعهد و تفکر بسیجی بر بزرگترین موانع و مشکلات کشور فائق آمدیم.