در گفتگو با مسئول دفتر خواهران نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها رشد چشمگیر عدالت در حوزه زنان...

در دهه سوم انقلاب اسلامی حضور و رشد چشمگیر عدالت در تمام عرصهها قابل مشاهده است توزیع این عدالت در گستره حوزههای مرتبط با زنان رشد فزاینده حضور آنان در میادین علم،سیاست، فرهنگ و مانند آن را به همراه داشته است و توجه به آمارها نشان دهنده این امر در بستر انقلاب اسلامی است اما آسیبشناسی چگونگی این رشد ما را بر آن داشت تا به سراغ سرکار خانم نیره قوی مسئول دفتر امور خواهران نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه هارفته و در همین خصوص با ایشان به گفت و گو نشستیم.
گفت وگو : نفیسه زارعی – اکرم یافتیان
* رشد سیاسی،اجتماعی، علمی و فرهنگی زنان در دهه سوم انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
قبل از پژوهش در خصوص رشد سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی زنان بعد از انقلاب اسلامی خصوصاً در دهه سوم میبایست چند نکته مورد توجه قرار گیرد؛ نکته اول در این رابطه این است که زنان، در جامعه اسلامی و انقلاب اسلامی همواره با توجه به مسئولیت دینی و آموزههای فرهنگیشان به ایفای نقش پرداختهاند و این یعنی ایفای نقش آنها در عرصههای گوناگون در بررسی میزان رشد تأثیر دارد، نکته بعد در این رابطه این است که در ایران انقلابی اسلامی رخ داده است.
در بهمن ماه سال 1357 این انقلاب که خود یک تحول و جهش در بین تحولات جهانی است دستاوردهایی را به همراه داشت که این دستاوردها یقیناً با توجه به نوع تحول و آرمانهای متفاوت این انقلاب با سایر انقلابها متفاوت است. مساله سوم این است که زنان در هر جامعه نیمی از جمعیت غالب آن جامعه را تشکیل میدهند در ایران اسلامی هم همین طور است و نمیتوان نقش این جمعیت را در تحولاتی نظیر رفرومها، شورشها و حرکات این چنینی نادیده گرفت اما در این میان یک نکته بسیار قابل توجه است و آن عبارت است از اینکه آبشخور فکری انقلاب و انقلابیون ما اسلام است و این انقلاب در کشوری اتفاق افتاده است که دارای فرهنگ غنی و کهنی است. بر این اساس ما باید به دستاوردهای انقلاب و چگونگی مقوله رشد یا آنچه که آن را توسعه مینامیم نگاه متفاوتی داشته باشیم.
* با توجه به انقلاب اسلامی و ماهیت مطرح شده توسط شما چگونه میتوان مقیاس زن در توسعه را مدنظر قرار دارد؟
یقیناً بعد از انقلاب اسلامی هدف مسئولین بر زمینهسازی رشد و ارتقاء در مسیر تکامل انسانی متمرکز شد ضمن اینکه رشد و تکامل در جامعه اسلامی فراجنسیتی است در نظام اسلامی هم به همین منوال است مانند اینکه میبینیم در تدوین قوانین اسلامی در اسنادی مثل قانون اساسی و دیگر مواردی که موجود و در دسترس است رشد و تکامل انسان اعم از زن و مرد در نظر گرفته شده است اما یک نکته که از درجه اهمیت نسبتاً بالایی برخوردار است این است که در ارتباط با زنان در این مجموعه بندهای ویژهای تدوین شده است. در این مرحله اگر ما بخواهیم به این مهم نگاه کنیم نیازمند فرض مقدمه بعدی هستیم که در ارتباط با بحث زنان مطرح شده است و آن عبارت است از اینکه زنان چه نقشی باید در جامعه داشته باشند و چگونه از جایگاه و شخصیت خود آگاهی یابند و به چه نحو در عرصههای مختلف زندگی ایفای نقش کنند ما در این مرحله این سه عرصه را میتوان در نظر بگیریم پس در واقع در تیپ فرهنگ و دین ما ایفای نقش زنان به چگونگی آگاهی آنان نسبت به مسئولیت و حقوقشان تحققپذیر است.
* آیا این عرصهها ابعاد خاصی را شامل میشود؟
بله، تکامل انسانی در دین ما و به تبع آن در انقلاب اسلامی و در بسیاری از موارد و زمینهها حدود آموزش و مانند آن را شامل میشود که مدنظر متولیان رشد و تکامل انسان است و زن و مرد را شامل میشود و همانگونه که در قرآن و در آموزههای دینی ما علمآموزی و مسئولیتهای ناشی از آن زن و مرد نمیشناسد در این عرصه در قرآن هم بین مسلمین، مسلمات، مؤمنین، مؤمنات، صابرین، صابرات هیچ تمایز جنسیتی وجود ندارد. عرصه دوم که در واقع شامل فعالیت های اجتماعی، سیاسی زنان که موضوع گفت و گوی ماست میشود. زاویه سوم هم نقشی است که زنان در حیطه خانواده و در قبال همسر و فرزندانشان دارند اما در بین این نقشها یقیناً نقش زن در حیطه خانواده و نقش تربیتی که از فرهنگ اسلامی نشأت میگیرد در اولویت جدی قرار دارد.
* مهمترین عرصههای فعالیت سیاسی - اجتماعی که نشانگر رشد زنان است، چیست؟
نقش سیاسی – اجتماعی زنان بنا بر ضرورت در مقاطعی برابر با تأکید اسلام است. در زمان انقلاب با تأکید امام خمینی(ره) این نقش از قوه به فعل تبدیل شد به طوری که حضرت امام(ره) صحبتهایی را پیرامون زنان دارند که میفرمایند زنان در شکلگیری انقلاب و در پیروزی نقش ایفا کردند و باید بعد از پیروزی انقلاب هم در صحنه حضور داشته باشند. این کلام بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام (ره) است که ایشان بارها تأکید کردهاند ما انقلابمان را مدیون زنان هستیم و از زنان به عنوان کسانی که انقلاب را بیمه کردهاند نام میبرند. البته زنان در عرصههای مختلف مبارزاتی با استکبار جهانی و استبداد داخلی مهمترین عرصههای فعالیتهای سیاسی – اجتماعی آنان است که نشانگر رشد آنها میباشد.
* در زمان بعد از انقلاب و با توجه به شرایط بعد از پیروزی و جنگ تحمیلی زنان چگونه به ایفای نقش پرداختند؟
بعد از پیروزی انقلاب ما شاهد هستیم که زنان در عرصهها و مشاغل مختلف اعم از فرهنگی، علمی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، آموزشی و تربیتی توانستند ایفای نقش کنند و در رده های مختلف مدیریتی قرار گیرند اما نکته مهم این است که ما باید ضرورتها را در مقاطع مختلف در ایفای نقش زنان و مسئولیتهایشان در نظر داشته باشیم.
* آیا در این جریان حضور و معرفی الگو جهت تأثیرپذیری با تأسی از آموزههای اسلامی برای رشد متناسب با فرهنگ اسلام و اندیشه شیعه صورت پذیرفته است؟
بله همانگونه که مستحضر هستید اصیلترین الگوی زنان ما حضرت زهرا(س) هستند بنابر این اگر هر فرد اعم از افراد طراز اول نظام و مسئولین بخواهند رشد زنان در جامعه ایران اسلامی را بررسی کنند به دلیل داشتن الگو میبایست آن را مدنظر قرار دهند البته در این مسیر ما الگوهای متعددی داریم ولی در رأس الگوهای ما حضرت زهرای مرضیه(س) علاوه بر نقش فرهنگی و خانوادگیشان که عبارت است از همسری و مادری، فرزندانی که هر کدام در برههای از زمان تاریخساز هستند، ایشان در عرصههای سیاسی و اجتماعی در کنار پیامبر و بعد از رحلت ایشان با حمایت از ولایت و خطبهای که در مسجد میخوانند موکد حضور زن در عرصهها و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی هستند و به تبع ایشان میبینیم که دختر دلاور ایشان حضرت زینب(س) در کربلا و پس از آن به ضرورتهای مختلف نقشآفرینی میکنند که این امر خود مبین حضور یک الگوی ناب برای حضور زن در عرصههای مختلف است.
* به اعتقاد شما با وجود داشتن الگو آیا بسترهای لازم به لحاظ اجرایی و اموری مانند آن برای حضور زن و به تبع آن رشد زنان در جامعه مهیا است؟
آنچه که در این رابطه بسیار مهم است و باید به آن توجه شود این است که ما به لحاظ دینی و فرهنگ ملیمان برای حضور و ایفای نقش زنان در جامعه محدودیت نداریم ضمن اینکه نظام اسلامی ما به واسطه اسبابی نظیر قانون اساسی و اسناد بالادستی، حضور زنان را چه در سیاستگذاری و چه در برنامهریزیهای خرد و کلان و چه در اجرا در عرصههای گوناگون بسترهای لازم را فراهم آورده است. برای روشن شدن بیشتر مطلب باید گفت اسلام با فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مخالف نیست یقیناً میتوانیم بگوییم هرکدام به نوعی حضور اجتماعی را میطلبد و به نوعی کارکرد زنان را خارج از منزل نشان میدهد مقام معظم رهبری در این راستا میفرمایند: اسلام با کار کردن زنان نه تنها موافق است بلکه تا آنجایی که با شغل اصلی او که عبارت است از تربیت فرزندان و حفظ خانواده؛ آن را لازم میداند. این تعبیر مقام معظم رهبری به این معنا است که نظام اسلامی میبایست زمینههای آگاهی و فعالیت و بهرهگیری از ظرفیت زنان یا به تعبیر بهتر نیمی از جمعیت جامعه را فراهم کند در حقیقت مقام معظم رهبری در این فراز ضرورت حضور زنان در عرصههای مختلف را با شرط عدم آسیب رساندن به نقش اصلی زن که تربیت نسلی با ارزش و کرامات معنوی است محقق میداند.
* آیا در عرصه حضور و مشارکت سیاسی – اجتماعی زنان طی سه دههای که از عمر با برکت انقلاب اسلامی میگذرد، این حضور دستخوش آسیبهایی شده است؟
نکته مهمی که بنده آن را برای حضور و مشارکت سیاسی – اجتماعی زنان متصور میدانم این است که اگر ما مشارکت سیاسی – اجتماعی خود را آسیبشناسی کنیم متأسفانه در دهههای مختلف انقلاب مخصوصاً در دهه دوم و سوم شاهد هستیم که الگو گرفتن از غرب برای فعال کردن و مشارکت دادن زنان در عرصههای مختلف فرهنگی، علمی، سیاسی و اجتماعی صدمات و آسیبهایی بر این مقوله وارد کرد.
* این آسیبها چه ابعادی را شامل میشود و برای مقابله با آن چه اقداماتی صورت گرفته است؟
این آسیبها و صدمهها سبب شد تا از آموزههای دینی و آن باورهای اصیلی که زنان به واسطه آن میتوانستند حضور مؤثری داشته باشند و علاوه بر آن تبلیغات منفی و سوء در زمینه کیفیت حضور آنها صورت پذیرفت را شامل میشود. تصور بنده این است که مقام معظم رهبری در طی فرمایشات مکررشان خود راه حضور صحیح زنان در عرصههای گوناگون را به روشنی بیان داشتهاند و هنگامی که تأکید بر حضور زنان دارند خود نشانگر این است که نظام میبایست از این ظرفیتها به نحو احسن بهرهمند شود و این امر باید رشد کمی و کیفی داشته باشد به اعتقاد بنده در اصل رشد در مشارکت، مقصود این نیست که حتماً باید عرصه خانه را ترک کرد و با بهرهگیری از نقشها و الگوهای غلط وارداتی که عدهای سعی دارند این نقشها و الگوها را ملی جلوه دهند به گونهای که آن را با آموزههای دینی تلفیق کنند و یک تفکر التقاطی از چگونگی حضور و رشد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و علمی زنان در جامعه ما به وجود آورند بلکه این الگوهای غربی را کنار بزنیم و با الگوهای اصیل خود با آن به مبارزه بپردازیم.
* ویژگیهای شاخصه رشد زنان در سایر جوامع به ویژه جوامع غربی که با معیارهای کشور ما همخوانی ندارد چیست؟
الگوی غربی شاخصه توسعه را صرف حضور زن بدون در نظر گرفتن اصل حضور مؤثر که پیامدی جز فروپاشی خانواده ندارد میداند در این الگوی رشد امنیت محیط کار نه تنها در نظر گرفته نمی شود بلکه با حضور زن ناامنی در این محیط حاکم میشود بر اساس این الگوی غربی سیاستها و برنامهریزیها به سمت و سویی میرود که تنها توجه را صرف حضور زنان در عرصههای گوناگون یا به عبارت بهتر کمیت کرده و به کیفیت توجهی ندارد و این همان الگویی است که مقام معظم رهبری مکرراً در خصوص تبعیت از آن هشدار میدهند و ما باید در چگونگی برنامهریزیها، سیاستگذاریها و نظارت و ارزیابیها و حتی پژوهشهایی که صورت میدهیم این موضوعات را آسیبشناسی کرده و توسط مسئولین، متولیان امر آگاهی بخشی لازم صورت گیرد تا بتوانیم ارکان نظام اسلامی را به الگو و معیارهای رشد از دیدگاه اسلام نزدیک کرده و از این الگو فاصله بگیریم.
* آیا زمینههای ارتقاء رشد که با الگو و معیارهای اسلامی منطبق است در جامعه ما حاکم شده است؟
جامعه اسلامی ما سیاستهای خوبی در قبال افزایش ظرفیت مشارکت زنان در عرصههای مختلف داشته که با برنامهریزیهای خوبی که صورت پذیرفته موفقیتهای قابل توجهی نیز داشته است اما این کافی نیست و ضرورت ایجاب میکند که تا حد زیادی آسیبشناسی از غفلتها صورت گیرد مثلاً اگر لازم است قوانین اصلاح شود و یا التقاطی در الگوبرداری و نقشآفرینی بوده تکمیل گردد و اگر لازم است تدوین شود و آداب و سنتهای غلطی که حتماً و ضرورتاً با نام فعال بودن زن در جامعه به صرف اشتغال به معنای مشارکت و یا مؤثر بودن در اذهان جا افتاده اصلاح شود.
* تفاوت های رشد در عرصههای گوناگون قبل و بعد از انقلاب اسلامی به چه نحو است؟
رشد زنان ما در عرصههای مختلف مثلاً عرصههای علمی بسیار چشمگیر است. قبل از انقلاب حضور زنان در میادین علم و دانش 5 درصد و امروز به 60 درصد رسیده است حضور دختران ما در دانشگاهها که نشانه اولیه رشد است در دهه سوم انقلاب قابل توجه است اما با وجود این رشد باید به پیامدهای مثبت و منفی حضورآنان و اقتضائات زمان در این زمینه توجه کرد اما از سوی دیگر نیز باید این نکته را مدنظر قرار داد که کارکرد و کارآمدی نظام ما در بسترسازی برای حضور و مشارکت زنان بسیار بالاست و تعداد زنانی که مؤلف، پژوهشگر و فعالان عرصههای علمی، آموزشی، فرهنگی و بهداشتی هستند نسبت به قبل از انقلاب اصلاً به لحاظ آماری قابل قیاس با قبل از انقلاب نیست ضمن اینکه بهرهگیری از ظرفیت زنان با آگاهیبخشی به آنها نشان از رشد فعالیت سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی زنان دارد و توجه نظام را به بهرهگیری صحیح از این ظرفیتها می رساند.
گفت وگو : نفیسه زارعی – اکرم یافتیان
* رشد سیاسی،اجتماعی، علمی و فرهنگی زنان در دهه سوم انقلاب اسلامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
قبل از پژوهش در خصوص رشد سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی زنان بعد از انقلاب اسلامی خصوصاً در دهه سوم میبایست چند نکته مورد توجه قرار گیرد؛ نکته اول در این رابطه این است که زنان، در جامعه اسلامی و انقلاب اسلامی همواره با توجه به مسئولیت دینی و آموزههای فرهنگیشان به ایفای نقش پرداختهاند و این یعنی ایفای نقش آنها در عرصههای گوناگون در بررسی میزان رشد تأثیر دارد، نکته بعد در این رابطه این است که در ایران انقلابی اسلامی رخ داده است.
در بهمن ماه سال 1357 این انقلاب که خود یک تحول و جهش در بین تحولات جهانی است دستاوردهایی را به همراه داشت که این دستاوردها یقیناً با توجه به نوع تحول و آرمانهای متفاوت این انقلاب با سایر انقلابها متفاوت است. مساله سوم این است که زنان در هر جامعه نیمی از جمعیت غالب آن جامعه را تشکیل میدهند در ایران اسلامی هم همین طور است و نمیتوان نقش این جمعیت را در تحولاتی نظیر رفرومها، شورشها و حرکات این چنینی نادیده گرفت اما در این میان یک نکته بسیار قابل توجه است و آن عبارت است از اینکه آبشخور فکری انقلاب و انقلابیون ما اسلام است و این انقلاب در کشوری اتفاق افتاده است که دارای فرهنگ غنی و کهنی است. بر این اساس ما باید به دستاوردهای انقلاب و چگونگی مقوله رشد یا آنچه که آن را توسعه مینامیم نگاه متفاوتی داشته باشیم.
* با توجه به انقلاب اسلامی و ماهیت مطرح شده توسط شما چگونه میتوان مقیاس زن در توسعه را مدنظر قرار دارد؟
یقیناً بعد از انقلاب اسلامی هدف مسئولین بر زمینهسازی رشد و ارتقاء در مسیر تکامل انسانی متمرکز شد ضمن اینکه رشد و تکامل در جامعه اسلامی فراجنسیتی است در نظام اسلامی هم به همین منوال است مانند اینکه میبینیم در تدوین قوانین اسلامی در اسنادی مثل قانون اساسی و دیگر مواردی که موجود و در دسترس است رشد و تکامل انسان اعم از زن و مرد در نظر گرفته شده است اما یک نکته که از درجه اهمیت نسبتاً بالایی برخوردار است این است که در ارتباط با زنان در این مجموعه بندهای ویژهای تدوین شده است. در این مرحله اگر ما بخواهیم به این مهم نگاه کنیم نیازمند فرض مقدمه بعدی هستیم که در ارتباط با بحث زنان مطرح شده است و آن عبارت است از اینکه زنان چه نقشی باید در جامعه داشته باشند و چگونه از جایگاه و شخصیت خود آگاهی یابند و به چه نحو در عرصههای مختلف زندگی ایفای نقش کنند ما در این مرحله این سه عرصه را میتوان در نظر بگیریم پس در واقع در تیپ فرهنگ و دین ما ایفای نقش زنان به چگونگی آگاهی آنان نسبت به مسئولیت و حقوقشان تحققپذیر است.
* آیا این عرصهها ابعاد خاصی را شامل میشود؟
بله، تکامل انسانی در دین ما و به تبع آن در انقلاب اسلامی و در بسیاری از موارد و زمینهها حدود آموزش و مانند آن را شامل میشود که مدنظر متولیان رشد و تکامل انسان است و زن و مرد را شامل میشود و همانگونه که در قرآن و در آموزههای دینی ما علمآموزی و مسئولیتهای ناشی از آن زن و مرد نمیشناسد در این عرصه در قرآن هم بین مسلمین، مسلمات، مؤمنین، مؤمنات، صابرین، صابرات هیچ تمایز جنسیتی وجود ندارد. عرصه دوم که در واقع شامل فعالیت های اجتماعی، سیاسی زنان که موضوع گفت و گوی ماست میشود. زاویه سوم هم نقشی است که زنان در حیطه خانواده و در قبال همسر و فرزندانشان دارند اما در بین این نقشها یقیناً نقش زن در حیطه خانواده و نقش تربیتی که از فرهنگ اسلامی نشأت میگیرد در اولویت جدی قرار دارد.
* مهمترین عرصههای فعالیت سیاسی - اجتماعی که نشانگر رشد زنان است، چیست؟
نقش سیاسی – اجتماعی زنان بنا بر ضرورت در مقاطعی برابر با تأکید اسلام است. در زمان انقلاب با تأکید امام خمینی(ره) این نقش از قوه به فعل تبدیل شد به طوری که حضرت امام(ره) صحبتهایی را پیرامون زنان دارند که میفرمایند زنان در شکلگیری انقلاب و در پیروزی نقش ایفا کردند و باید بعد از پیروزی انقلاب هم در صحنه حضور داشته باشند. این کلام بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام (ره) است که ایشان بارها تأکید کردهاند ما انقلابمان را مدیون زنان هستیم و از زنان به عنوان کسانی که انقلاب را بیمه کردهاند نام میبرند. البته زنان در عرصههای مختلف مبارزاتی با استکبار جهانی و استبداد داخلی مهمترین عرصههای فعالیتهای سیاسی – اجتماعی آنان است که نشانگر رشد آنها میباشد.
* در زمان بعد از انقلاب و با توجه به شرایط بعد از پیروزی و جنگ تحمیلی زنان چگونه به ایفای نقش پرداختند؟
بعد از پیروزی انقلاب ما شاهد هستیم که زنان در عرصهها و مشاغل مختلف اعم از فرهنگی، علمی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، آموزشی و تربیتی توانستند ایفای نقش کنند و در رده های مختلف مدیریتی قرار گیرند اما نکته مهم این است که ما باید ضرورتها را در مقاطع مختلف در ایفای نقش زنان و مسئولیتهایشان در نظر داشته باشیم.
* آیا در این جریان حضور و معرفی الگو جهت تأثیرپذیری با تأسی از آموزههای اسلامی برای رشد متناسب با فرهنگ اسلام و اندیشه شیعه صورت پذیرفته است؟
بله همانگونه که مستحضر هستید اصیلترین الگوی زنان ما حضرت زهرا(س) هستند بنابر این اگر هر فرد اعم از افراد طراز اول نظام و مسئولین بخواهند رشد زنان در جامعه ایران اسلامی را بررسی کنند به دلیل داشتن الگو میبایست آن را مدنظر قرار دهند البته در این مسیر ما الگوهای متعددی داریم ولی در رأس الگوهای ما حضرت زهرای مرضیه(س) علاوه بر نقش فرهنگی و خانوادگیشان که عبارت است از همسری و مادری، فرزندانی که هر کدام در برههای از زمان تاریخساز هستند، ایشان در عرصههای سیاسی و اجتماعی در کنار پیامبر و بعد از رحلت ایشان با حمایت از ولایت و خطبهای که در مسجد میخوانند موکد حضور زن در عرصهها و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی هستند و به تبع ایشان میبینیم که دختر دلاور ایشان حضرت زینب(س) در کربلا و پس از آن به ضرورتهای مختلف نقشآفرینی میکنند که این امر خود مبین حضور یک الگوی ناب برای حضور زن در عرصههای مختلف است.
* به اعتقاد شما با وجود داشتن الگو آیا بسترهای لازم به لحاظ اجرایی و اموری مانند آن برای حضور زن و به تبع آن رشد زنان در جامعه مهیا است؟
آنچه که در این رابطه بسیار مهم است و باید به آن توجه شود این است که ما به لحاظ دینی و فرهنگ ملیمان برای حضور و ایفای نقش زنان در جامعه محدودیت نداریم ضمن اینکه نظام اسلامی ما به واسطه اسبابی نظیر قانون اساسی و اسناد بالادستی، حضور زنان را چه در سیاستگذاری و چه در برنامهریزیهای خرد و کلان و چه در اجرا در عرصههای گوناگون بسترهای لازم را فراهم آورده است. برای روشن شدن بیشتر مطلب باید گفت اسلام با فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مخالف نیست یقیناً میتوانیم بگوییم هرکدام به نوعی حضور اجتماعی را میطلبد و به نوعی کارکرد زنان را خارج از منزل نشان میدهد مقام معظم رهبری در این راستا میفرمایند: اسلام با کار کردن زنان نه تنها موافق است بلکه تا آنجایی که با شغل اصلی او که عبارت است از تربیت فرزندان و حفظ خانواده؛ آن را لازم میداند. این تعبیر مقام معظم رهبری به این معنا است که نظام اسلامی میبایست زمینههای آگاهی و فعالیت و بهرهگیری از ظرفیت زنان یا به تعبیر بهتر نیمی از جمعیت جامعه را فراهم کند در حقیقت مقام معظم رهبری در این فراز ضرورت حضور زنان در عرصههای مختلف را با شرط عدم آسیب رساندن به نقش اصلی زن که تربیت نسلی با ارزش و کرامات معنوی است محقق میداند.
* آیا در عرصه حضور و مشارکت سیاسی – اجتماعی زنان طی سه دههای که از عمر با برکت انقلاب اسلامی میگذرد، این حضور دستخوش آسیبهایی شده است؟
نکته مهمی که بنده آن را برای حضور و مشارکت سیاسی – اجتماعی زنان متصور میدانم این است که اگر ما مشارکت سیاسی – اجتماعی خود را آسیبشناسی کنیم متأسفانه در دهههای مختلف انقلاب مخصوصاً در دهه دوم و سوم شاهد هستیم که الگو گرفتن از غرب برای فعال کردن و مشارکت دادن زنان در عرصههای مختلف فرهنگی، علمی، سیاسی و اجتماعی صدمات و آسیبهایی بر این مقوله وارد کرد.
* این آسیبها چه ابعادی را شامل میشود و برای مقابله با آن چه اقداماتی صورت گرفته است؟
این آسیبها و صدمهها سبب شد تا از آموزههای دینی و آن باورهای اصیلی که زنان به واسطه آن میتوانستند حضور مؤثری داشته باشند و علاوه بر آن تبلیغات منفی و سوء در زمینه کیفیت حضور آنها صورت پذیرفت را شامل میشود. تصور بنده این است که مقام معظم رهبری در طی فرمایشات مکررشان خود راه حضور صحیح زنان در عرصههای گوناگون را به روشنی بیان داشتهاند و هنگامی که تأکید بر حضور زنان دارند خود نشانگر این است که نظام میبایست از این ظرفیتها به نحو احسن بهرهمند شود و این امر باید رشد کمی و کیفی داشته باشد به اعتقاد بنده در اصل رشد در مشارکت، مقصود این نیست که حتماً باید عرصه خانه را ترک کرد و با بهرهگیری از نقشها و الگوهای غلط وارداتی که عدهای سعی دارند این نقشها و الگوها را ملی جلوه دهند به گونهای که آن را با آموزههای دینی تلفیق کنند و یک تفکر التقاطی از چگونگی حضور و رشد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و علمی زنان در جامعه ما به وجود آورند بلکه این الگوهای غربی را کنار بزنیم و با الگوهای اصیل خود با آن به مبارزه بپردازیم.
* ویژگیهای شاخصه رشد زنان در سایر جوامع به ویژه جوامع غربی که با معیارهای کشور ما همخوانی ندارد چیست؟
الگوی غربی شاخصه توسعه را صرف حضور زن بدون در نظر گرفتن اصل حضور مؤثر که پیامدی جز فروپاشی خانواده ندارد میداند در این الگوی رشد امنیت محیط کار نه تنها در نظر گرفته نمی شود بلکه با حضور زن ناامنی در این محیط حاکم میشود بر اساس این الگوی غربی سیاستها و برنامهریزیها به سمت و سویی میرود که تنها توجه را صرف حضور زنان در عرصههای گوناگون یا به عبارت بهتر کمیت کرده و به کیفیت توجهی ندارد و این همان الگویی است که مقام معظم رهبری مکرراً در خصوص تبعیت از آن هشدار میدهند و ما باید در چگونگی برنامهریزیها، سیاستگذاریها و نظارت و ارزیابیها و حتی پژوهشهایی که صورت میدهیم این موضوعات را آسیبشناسی کرده و توسط مسئولین، متولیان امر آگاهی بخشی لازم صورت گیرد تا بتوانیم ارکان نظام اسلامی را به الگو و معیارهای رشد از دیدگاه اسلام نزدیک کرده و از این الگو فاصله بگیریم.
* آیا زمینههای ارتقاء رشد که با الگو و معیارهای اسلامی منطبق است در جامعه ما حاکم شده است؟
جامعه اسلامی ما سیاستهای خوبی در قبال افزایش ظرفیت مشارکت زنان در عرصههای مختلف داشته که با برنامهریزیهای خوبی که صورت پذیرفته موفقیتهای قابل توجهی نیز داشته است اما این کافی نیست و ضرورت ایجاب میکند که تا حد زیادی آسیبشناسی از غفلتها صورت گیرد مثلاً اگر لازم است قوانین اصلاح شود و یا التقاطی در الگوبرداری و نقشآفرینی بوده تکمیل گردد و اگر لازم است تدوین شود و آداب و سنتهای غلطی که حتماً و ضرورتاً با نام فعال بودن زن در جامعه به صرف اشتغال به معنای مشارکت و یا مؤثر بودن در اذهان جا افتاده اصلاح شود.
* تفاوت های رشد در عرصههای گوناگون قبل و بعد از انقلاب اسلامی به چه نحو است؟
رشد زنان ما در عرصههای مختلف مثلاً عرصههای علمی بسیار چشمگیر است. قبل از انقلاب حضور زنان در میادین علم و دانش 5 درصد و امروز به 60 درصد رسیده است حضور دختران ما در دانشگاهها که نشانه اولیه رشد است در دهه سوم انقلاب قابل توجه است اما با وجود این رشد باید به پیامدهای مثبت و منفی حضورآنان و اقتضائات زمان در این زمینه توجه کرد اما از سوی دیگر نیز باید این نکته را مدنظر قرار داد که کارکرد و کارآمدی نظام ما در بسترسازی برای حضور و مشارکت زنان بسیار بالاست و تعداد زنانی که مؤلف، پژوهشگر و فعالان عرصههای علمی، آموزشی، فرهنگی و بهداشتی هستند نسبت به قبل از انقلاب اصلاً به لحاظ آماری قابل قیاس با قبل از انقلاب نیست ضمن اینکه بهرهگیری از ظرفیت زنان با آگاهیبخشی به آنها نشان از رشد فعالیت سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی زنان دارد و توجه نظام را به بهرهگیری صحیح از این ظرفیتها می رساند.