
آقای میرسلیم: پیشنهاد نخست وزیری از من نبود شورای مرکزی نظر و رای داد بعد کار و مذاکره با بنی صدر رسید و صحبت کردیم. من میدانم که نخست وزیر فعلی قربانی است و من حاضرم که قربانی از طرف همه بشوم. شما (به مخالفان) میگویید که من سازش با بنیصدر دارم، آن طرف هم میگویند که من مهره حزب هستم. من خودم میدانم در درون قلبم چیست؟ و شما دیده اید که من در کارهایم چگونه کار کردهام. من آلت دست عناصر غیر مکتبی نخواهم بود و نه در دست بنیصدر خواهم بود. من با اعتمادی که حزب دارد فعلاً با پذیرش بنیصدر میخواهم خطی که مال امام است، ادامه دهیم و انشاءالله معجزهای پدید بیاوریم. البته اگر از درون حزب بعضی کارشکنی کنند طبیعی است که نمیشود کار کنم. اگر روزنامه انتقاد داشته باشد استقبال میکنم اما اگر نیش آگین باشد، نمیشود کار کرد. من واقعاً اختلاف خط امام و بنی صدر را فهمیده ام و من می خواهم به خط امام عمل کنم نه خط بنی صدر. اگر حزب برنامه بدهد قول می دهم همان برنامه را عمل کنیم اگر حزب برنامه ندارد با کمک وزرا و برنامههای آنان مثل دکتر عباسپور و... عمل خواهیم کرد.
دکتر عباسپور: آیا حزب می خواهد در صحنه حضور فعال داشته باشد؟ یا از حرف ها و نق زدن ها و تهاجمات میترسد و میخواهد وجیه المله بماند؟ که احساس میشود با توجه به احساس مسئولیت مان این راه را نمی پسندیم. بنی صدر هر جا برود نق ها را خواهد زد که من برای وزیر دارایی فلان کس را میگفتم و چه و چه. در بین این سه نفر هم می توانیم میرسلیم را بیاوریم. او را بیاوریم حرفهایمان را به او بزنیم و با وی می توانیم تفاهم بیشتری داشته باشیم.
میرحسین موسوی: وجود بنی صدر تز است و میرسلیم با همه خوبی ها آنتی تز او نیست. نخست وزیر انقلابی به کسی میگوییم که بتواند از پوسته مقررات گذشته بیرون بیاید و انقلابی عمل کند چون بنی صدر در خط خودش کاهش یافته و ما درخط خودمان کاهش یافته ایم. پس نخست وزیر نمیتواند خط قوی و انقلابی داشته باشد و اینکه تعیین دولت در این لحظه سرنوشتساز است و ما باید یک هیات دولت انقلابی بدین گونه داشته باشیم.
آیت الله بهشتی: استاندار ها و فرماندارها می توانند انقلابی باشند اما در مورد دولت و نخست وزیر باید با توجه به قانون اساسی و نمایندگان مجلس حرکت انقلابی داشته باشند.
آقای موسوی: فعلا بتواند در جهاد و سایر نهادها بر او تحمیل نکنند.
آیت الله بهشتی: بله میرسلیم این گونه است و ما کاملا دیده و تجربه کرده ایم.
جلسه ظهر برای اقامه نماز جماعت و ناهار تعطیل و بعد از آن تشکیل شد.
آیت الله بهشتی: جمع بندی کنیم آیا حزب به مجلس بگوید ما نمی توانیم نامزد معرفی کنیم و خودتان عمل کنید؟ رای نیاورد.
اگر قرار است معرفی کنیم افراد مورد نظر را نام ببرید.
آقای موسوی: من به ترتیب معرفی می کنم غرضی، علیرضا آلاد پوش، ابراهیم اصغرزاده دانشجوی خط امام، رجایی
آقای هاشمی: من با امام صحبت کردم فرمودند در مرحله اول با بنیصدر بروید اگر بتوانید با هم توافق کنید اگر نتوانستید هر یک کابینه ای تهیه کنید من از بین آنها انتخاب کنم. فرمودند اما من این را به مصلحت نمی دانم.
آیت الله بهشتی: با توجه به نظر امام و با توجه به این که بنی صدر به ناچار با آقای میرسلیم توافق کرده درباره آقای میرسلیم رای می گیریم.
درباره آقای مهندس مصطفی میرسلیم رایگیری به عمل آمد از ۱۹ رای، موافق ۱۳ نفر، مخالف 4 نفر، ممتنع2 نفر تصویب شد. سپس درباره وزرا و ویژگیهای وزرای یک کابینه انقلابی بحث و گفتگو به عمل آمد. ضوابط به شرح زیر تصویب شد:
۱ - ایمان استوار به اسلام و معتقد به انقلاب اسلامی و التزام عملی 2- قدرت مدیریت ولو بالقوه ۳ -وارد بودن به امور کشور ۴ -دارا بودن روحیه کار دسته جمعی ۵ –تغییرات( البته در حداقل) در پست های موثر 6- ترجیح صالح حزبی بر صالح غیرحزبی ۷ -معاند با حزب نباشد
توضیحات: پس از این جلسه قرار شد آقای میرسلیم به نمایندگان مجلس معرفی شود و برای ایشان به طور غیررسمی رای تمایل گرفته شود در صورتی که رای تمایل احتمال رای خوب مجلس را در پی داشت، ایشان رسماً به مجلس معرفی شود.
پس از رای گیری در مجلس معلوم شد اکثر افراد علاقمند به سازمان مجاهدین انقلاب و افراد مرتبط با گروه اصفهان و طرفداران بنی صدر مایل نیستند نخست وزیر از حزب جمهوری اسلامی باشد و رای تمایل مثبت ندادند لذا ایشان بطور رسمی مطرح نشد و پس از مذاکرات و بحثهای فراوان و انتخاب هیئت مذاکره کننده با بنیصدر در رابطه با انتخاب نخست وزیر آقایان آیتالله یزدی، آیتالله امامی کاشانی، مرحوم استاد پرورش، یک نفر نماینده امام و یک نفر نماینده بنیصدر که آنها با رجایی توافق کردند و بنی صدر به ناچار پذیرفت که رجایی به مجلس معرفی شود و وی نخست وزیر شد.