نگاه

راه حل مشکلات

عمر من تمام شد، یک‌جا گرفتاری داشتم، یک روز گفتم که ای نفس یک بار واقعاً حاضر هستی این را به خدا بسپاری که دروغ نگویی؟ دیدم نمی‌شود! چون ما از گلو به بالا حرف می‌زنیم و اعتقاد و اطمینان قلبی نداریم
اگر انسانی که در عالم خیلی قدرتمند است به من زنگ بزند و بگوید فردا فلان مشکلت را حل میکنم و نگران نباش ، دیگر هیچ اضطراب و ترسی نخواهیم داشت.

و مدام می‌گویی: خدایا چه وقت صبح می‌شود !

خداوند متعال که قادر علی الطلاق است به همه‌ی ما این اطمینان را داده است اما مشکل این است که ما باور نداریم و الا مشکلات حل میشد.

در سوره‌ی مزمّل است. میفرماید : «رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکیلاً»

این ایه منطقه‌ی اسم اعظم است.

هر کجا لا اله الّا هو دیدید دست و پای خود را جمع بکنید. البتّه اگر قبل از آن الله باشد که دیگر هیچ چیزی نمی‌شود گفت. «اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ» منطقه‌ی اسم اعظم است. اگر قبل از آن الله نبود، لا اله الّا هو بود باز هم دست و پای خود را جمع بکنید، سر خود را به زیر بیندازید. یعنی خیلی مقام بزرگی است.

«رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکیلاً»

تو بشر خاکی او را وکیل بگیر.

به خدا ما این‌ها را باور نمی‌کنیم. عمر من تمام شد، یک‌جا گرفتاری داشتم، یک روز گفتم که ای نفس یک بار واقعاً حاضر هستی این را به خدا بسپاری که دروغ نگویی؟

دیدم نمی‌شود! چون ما از گلو به بالا حرف می‌زنیم و اعتقاد و اطمینان قلبی نداریم

https://www.shoma-weekly.ir/0CPFqI