
***
عباس عبدی گفته اگر با استراتژی سال 1392 جلو برویم، انتخابات مجلس به نفع ما تمام خواهد شد. به نظر شما استراتژی آن ها در قبال انتخابات همین است؟
کل راهبرد اصلاحطلبها در انتخابات آینده تکرار مدل انتخابات سال 1392 است. آنها امید دارند با مدیریت شکاف بین اصولگرایان از بیرون و درون، اصولگرایان با نامزدهای متعدد به صحنه بیایند و آنها با بهرهگیری از تعدد نامزدها روی نامزد واحد متمرکز شوند. معتقدند نیازی نیست کاری انجام بدهیم فقط کافی است اختلافات را درون و بیرون اصولگرایان مدیریت کنیم. این کل راهبرد آنها در انتخابات آینده است. لذا جریان رسانهایشان روی این راهبرد متمرکز شده است و با بهرهگیری از این راهبرد امیدوارند نتیجه انتخابات سال 1394 را همانند سال 1392 به نفع خود رقم بزنند.
وی در ادامه گفته در انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 نیروی نزدیکتر به خودشان، یعنی آقای عارف را حذف کرده و به سمت روحانی رفتهاند که تا پیش از آن جزو اصولگرایان بود. به نظرتان در انتخابات مجلس چنین چهره هایی یافت می شوند؟
آنها میخواهند یک بار دیگر هوشمندی خود را آزمایش کنند و روی یک نامزد متمرکز شوند. ممکن است آن نامزد از جریان اصلاحطلب، اعتدال یا کارگزاران باشد. عزم آنها در تمرکز روی کاندیدای واحد، بهخصوص در حوزههای انتخابیهای است که از آنجا یک نفر به مجلس راه مییابد. به هر حال آنها میخواهند از برکات وحدت بهره جویند، منتهی وضعیت داخلیشان بهگونهای است که شاید موفق به این امر نشوند، لذا دارند مرجعیتی را پیدا میکنند که در شرایط خاص فصلالخطاب باشد.
بدلی که اصولگرایان باید در مقابل این استراتژی به آنها بزنند چیست؟
اگر اصولگرایان بخواهند بر اساس عقل جمعی حرکت کنند، نباید اجازه بدهند نتایج سالهای 1392 امسال تکرار شود.
اگر با همین رویه حرکت کنیم این اتفاق خواهد افتاد؟
جلسات دقیق و مشخصی از چندی پیش تشکیل میشود که ما را به یک ساز و کار منطقی و عقلانی در این باره میرساند. امیدوارم این جلسات نتیجه بدهد و اصولگرایان تجربه سال 1392 را تکرار نکنند.
نکته اینجاست که الان از آقای لاریجانی تا جبهه پایداری را نمیشود در یک جبهه نشاند و جمع کرد. چگونه باید اینها را دور هم جمع و بینشان وحدت ایجاد کرد؟
به هر حال آنهایی که دارند تئوری وحدت را زیر سقف گفتوگوی اصولگرایان مدیریت میکنند، نگاه و دیدگاهشان فراتر از این حرفهاست و میخواهند همه کسانی را که زیر چتر اصولگرایی فعالیت سیاسی میکنند در زیر خیمه ولایت جمع و انشاءالله با آهنگ همگرایی انتخابات آینده را مدیریت کنند.
یعنی شما نتایج انتخابات آینده را روشن میبینید؟
بله، امیدوارم.
در ادامه همین گفتگوها آقای حجاریان هم گفته است: «خیلی سر به سر شورای نگهبان و آقای جنتی نگذارید. آنهایی که میدانیم رد هستند کاندیدا نشوند.» ایشان در این گفته به اصولگراها کاری ندارد و استراتژی خودشان را توجیه کرده است. در باره اصلاحطلبها هم گفته است: «همهشان رد میشوند و باید به سمت افراد نزدیک و وابسته به دولت برویم. اصلاحطلبها برای بالا آمدن روحانی کمک کردهاند و ما فکر میکنیم روحانی بدیلی ندارد.» و در ادامه اظهار کرد: «میشود روی کمک دولت حساب کرد.» آیا واقعا می شود روی کمک دولت حساب کرد؟
بعضی از اول انقلاب یک ترفند تبلیغاتی برای زمینگیر کردن نهاد شورای نگهبان داشتهاند. شورای نگهبان فصلالخطاب در هر انتخاباتی است. مبنای شورای نگهبان این نیست که اگر کسی اصولگرا باشد تأییدش کند و اگر اصلاحطلب باشد او را رد کند. مبنای آن عقلانی و قانونی است و چه بسا شمار زیادی از اصولگرایان را رد صلاحیت و بر همان مبنا شماری از اصلاحطلبها را تأیید کند. اینکه میگویند شورای نگهبان اصلاحطلبها را رد میکند تهمت، دروغ و حرف بیربطی است و اصلاً مشی شورای نگهبان این نیست. در قانون انتخابات مفادی داریم که بر اساس آن شخصی رد صلاحیت یا صلاحیتش احراز میشود. در انتخابات ریاستجمهوری سال 1392 هم شاهد این قضیه بودیم. در انتخابات مجلس هم همینطور که شورای نگهبان به استناد همان مفاد قانونی تعدادی از اصولگرایان را رد صلاحیت کرد. اصلاً بر پیشانی کسی ننوشتهاند اصولگرا یا اصلاحطلب، اما در پیشینه سیاسیاش عملکردهایش ثبت شده است که همان عملکردها مبناست. باید دید آیا التزام عملی به قانون اساسی، اسلام و ولایت فقیه دارد؟ اگر داشته باشد شورای نگهبان اصلاً نگاه نمیکند که طرف اصلاحطلب است یا اصولگرا.
آیا مؤتلفه نمیخواهد در این انتخابات مؤثرتر حاضر شود؟
مؤتلفه از آغاز گفتوگوهای سیاسی بین اعضای اصولگرایی بسیار فعال شرکت و به عنوان یک رکن از ارکان این گفتوگو تلاشهای زیادی کرده است و همچنان به این تلاشهایش ادامه میدهد.