
دنیای غرب و سردمداران آن با ترس از رواج این فرهنگ که موجب انگیزش ها در بین جوامع میشود همیشه سعی در ایجاد انحراف در مسیر باور به منجی و آخرالزمان داشته و تلویحا در هالیوود سعی داشتند که غرب را منجی نهایی بشریت قلمداد کنند. اما با وجود تمام این تلاشها آنچه در شرق و غرب جهان و حتی خود قاره آمریکا مشاهده میشود گسترش روزافزون باور به منجی است.
اما به راستی چه عامل یا عواملی موجب شده با وجود مخالفت و تلاش ها و سرمایهگذاری های هنگفت سیاستمداران غربی بازهم باور به موعود و امید به آخرالزمان پررنگ تر از همیشه تاریخ باشد؟
البته در کنار همه عوامل که به بشر و هویت و تاریخ مربوطند نباید از اراده و مشیت الهی غافل شد که "ید الله فوق أیدیهم".
چه بسا در پس پرده همه عوامل، مشیت الهی نهفته باشد و بالاخره زمینه و زمان درک منجی برای همگان مهیا شود.
در بین همه عوامل متعدد و گوناگون اما به نظر میرسد یک عامل بیش از همه ذهن بشر امروز را درگیر کرده و آن جستجوی حقیقتی است که متوجه شده سالهاست میخواهند از دید او پنهان بماند.
انسان قرن بیست و یکم متوجه بروز بحران هویت و نبود ایدئولوژی و جهان بینی ای که بتواند اقناعش کند شده است. در شرق و غرب این احساس بی هویتی و بحران اندیشه بیشتر شده و اندیشمندان و سیاستمداران غربی و شرقی هم نتوانستند به حل آن بپردازند و در عوض تلاش کردند حواس بشر از این بحران به مسائل مادی و تکنولوژی های روز و پیشرفته پرت شود اما تا کی!؟ بالاخره انسان زیرک آخرالزمانی متوجه کمبود اصلی و مشکل روحی خود شده و همین عامل او را به تکاپو برای یافتن حقیقت وادار کرده که نتایج آن را در گوشه و کنار دنیا میبینیم.