سیاسی

دین جعلی، دولت جعلی

وی به بررسی تلمود، چگونگی پیدایش، نسخ خطی، چاپ‌های متعدد از قرن پانزدهم میلادی به این طرف و از همه مهمتر آموزه‌های محیرالعقول و عجیب آن کتاب می‌پردازد و خواننده را با دنیایی شگفت آور از عقائد خرافی و ضد بشری تلمود، که در ادامه به پاره ای از آنها اشاره خواهم کرد، آشنا می‌کند.
محمدمهدی وکیلی - تفاوتی نمی‌کند بزرگترهای ما دوران کودکی خود را در کدام شهر گذرانده باشند، تهران، تبریز، کاشان، همدان و یا دیگر شهرها. با این حال همگی در یک خاطره مشترک‌اند. خاطره یک توصیه از جانب بزرگترهایشان مبنی بر اینکه: نکند در ساعات خلوت روز در کوچه باشید، بچه دزد شما را می‌دزد. نکند به محله کلیمی‌ها بروید، و برایشان آتش درس کنید، مبادا قبول کنید. حتی از یکی از بزرگترها شنیدم که در دوران طفولیت نقلی را شنیده بود مبنی بر اینکه کلیمی‌ها کودکی را ربوده‌اند و او را در میان تشتی گذاشته و سیخهایی را در بدن او فرو برده و خون او را درون تشت ریخته‌اند. من هم به نوبه خود در ایام کودکی‌ام این مطالب را می‌شنیدم و گرچه می‌ترسیدم با این حال باورش برایم دشوار و زجرآور بود. سالها این مطلب در ذهنم بود تا اینکه همزمان با جدیدترین نبرد نابرابر صهیونیستها و ساکنان محصور غزه با کتابی آشنا شدم تحت عنوان «الکنزالمرصود فی قواعد التلمود» که حاوی ترجمه دو کتاب مستقل از دو نویسنده فرانسوی بود. اولی بنام «الیهودی علی حساب التلمود» و دیگری بنام «تاریخ سوریه لسنه1840م» مترجم کتاب شخصی مسیحی از کشور مصر است بنام «دکتر یوسف نصرالله» که اقدام به ترجمه دو کتاب از فرانسه به عربی نموده و تحت عنوان «الکنز المرصود فی قواعد التلمود» آن را در سال 1899 میلادی به طبع رسانده است.
نویسنده اولین کتاب «دکتر آگوست رولینج» در «یهودی طبق آموزه‌های تلمود» از تلمود که پس از تورات مقدس‌ترین منبع عقائد یهود محسوب می‌شود مطالبی را نقل می‌کند. وی به بررسی تلمود، چگونگی پیدایش، نسخ خطی، چاپ‌های متعدد از قرن پانزدهم میلادی به این طرف و از همه مهمتر آموزه‌های محیرالعقول و عجیب آن کتاب می‌پردازد و خواننده را با دنیایی شگفت آور از عقائد خرافی و ضد بشری تلمود، که در ادامه به پاره ای از آنها اشاره خواهم کرد، آشنا می‌کند.
نویسنده کتاب دیگر «دکتر آشیل لوزان» است که به نقل ماجرایی مستند و همراه با ارائه اسناد و مدارک در سال 1840 میلادی در سوریه می‌پردازد. او بیان می‌کند که چطور یک کشیش مسیحی بنام «پدرتوما» به همراه خادمش «ابراهیم» توسط چند یهودی ذبح می‌شوند و پس از آنکه قاتلان توسط دادگاه به اعدام محکوم می‌گردند به واسطه اعمال نفوذ یهودیانی فرانسوی از طریق محمد علی‌پاشا، فرماندار مصری حاکم بر سوریه در آن سالها، دادگاه را تحت فشار قرار می‌دهند و نه تنها حکم آزادی آنان را می‌گیرند که خواستار اقرار حاکم و دادگاه به برائت آنان نیز می‌شوند و البته در این راه موفق می‌گردند.
کتاب «الکنزالمرصود» طبق گزارش «الشیخ مصطفی الزرقا» عالم اهل سنت سوری و مصحح چاپ دوم، برای نخستین بار در سال 1899 در مصر چاپ شده است و به جهت نایاب بودن به حکم نسخه نادر محسوب می‌شود. مصطفی الزرقاء با شگفتی بیان می‌کند که هر چه بیشتر برای بدست آوردن نسخه‌ای از کتاب در مصر و سوریه تلاش کرده، کمتر توفیق داشته تا آن را بیابد و چنین حدس می‌زند که احتمالا یهودیان نسبت به جمع‌آوری و از بین بردن نسخه‌های آن اقدام کرده باشند همچنان که عادت دیرین آنها نیز چنین است. نکته جالب توجه در مقدمه مصطفی الزرقاء بر کتاب است که پاره‌ای از فقره‌های آن بی شباهت به آنچه در طلیعه نوشتار آوردم نیست.
او می‌نویسد: آن روزگار که در حلب دوران کودکی را سپری می‌کردیم، از مادران‌مان می‌شنیدیم که فرزندان خردسالشان را از اینکه به تنهایی از خانه خارج شوند، منع می‌کردند و به آنها اخطار می‌کردند که یهودیان به طور مخفیانه کودکان را می‌ربایند و خون آنها را می‌ریزند. بزرگتر که شدیم با توصبه‌های دیگری مواجه شدیم مبنی بر اینکه تا حد امکان از محله‌های یهودی‌نشین که محله‌ای دراز و تود در تو بود گذر نکنیم و چنانچه گذرمان به آنجا افتاد و بر حسب اتفاق، یک یهودی به بهانه حرام بودن آتش افروختن در روز شنبه ما را به منزلش فراخواند که او را کمک کنیم دعوتش را اجابت نکنیم؛ چرا که او قصد فریب، قتل و ریختن خون ما را دارد.
از آن رو که الکنزالمرصود» مورد مراجعه بسیاری از یهودپژوهان می‌باشد و بخش عمده‌ای از آن به آموزه‌های تلمود اختصاص دارد در ادامه نوشتار به معرفی اجمالی تلمود، دومین کتاب مقدس یهودیان پس از تورات می‌پردازیم:

تلمود
نخست تلمود را از منظر یهودیان و جایگاهش در نزد ایشان به نقل از انتشارات انجمن کلیمیان ایران مورد ارزیابی قرار می‌دهیم:
کلمه تلمود به معنای آموزش از فعل ثلاثی عبری لامد یعنی یاد داد می‌آید و با واژه تلمیذ و مشتقات آن که در زبان عربی رباعی هستند ارتباط دارد. تلمود کتاب بسیار بزرگی است که احادیث و احکام یهود و فتاوای فقیهان این قوم را در بردارد. تلمود نماد عقلانیت، تفکر، اجتهاد، فقهف کلام و در یک کلمه سمبل ادبیات دینی یهود است. سخن گفتن از تلمود سخن گفتن از تاریخ اندیشه و فرآیند رو به رشد اجتهاد یهود است تلمود اثری دیرپاست که ریشه در تاریخ و متن تحوادث واقعه در زندگی پرمشقت یهودیان به ویژه عالمان فقیهان و حکیمان این قوم دارد. تلمود آمیزه‌ای است از زبان آرامی و عبری و مجموعه‌ای است در دو عنوان جداگانه که خود گواهی است بر آوارگی قوم یهود و حکایتی است از عصر پراکندگی حاکمیت رومیان و ظلم لشکریان روم. تلمود بابلی و تلمود فلسطینی نشانه جدایی، دوری و آوارگی یهودیان در سرزمین بابل و فلسطین هستند. اما به تلمود از زاویه‌ای دیگر نیز نگریسته و در توصیف آن چنین گفته شده است: برخی از بیانات تلمود با ارزش بعضی نازیبا و برخی دیگر کفر بنظر می‌رسند ولی در همان شکل به هم آمیخته‌اش تشکیل دهنده اثری است فوق‌العاده در مورد تلاش انسان، خرد انسان و حماقت انسان.
چنانچه ملاحظه گردید، نویسنده اشاره‌ای ضمنی به «بعضی مطالب نازیبا و بعضی به ظاهر کفرآمیز» می‌نماید و نه تنها تلمود را از چنین عباراتی تبرئه نمی‌کند بلکه به نحوی زیرکانه آن را مورد تاییدنیز قرار می‌دهد. حال ببینیم این مطالب نازیبا و ظاهرا کفرآمیز چگونه مطالبی هستند.

تلمود از نگاه مورخین
در ابتدا فقه یهود به صورت شفاهی بود. خاخامها در مورد تفسیر آیات در عهد عتیق با هم مباحثه می‌کردند. بعد از دومین نابودی معبود اورشلیم در سال 70 بعد از میلاد مسیح به دست تیتوس امپراطور روم، وضعیت متفاوت گردید. در این زمان خاخامها باید با واقعیت جدیدی که «یهودیت بدون معبد سلیمان» بود روبرو می‌شدند. در این زمان فقهای یهود به نوشتن روی آوردند. اولین تفسیر جامع عهد عتیق که بر اساس موضوع، به جای ترتیب آیات، گردآوری شده بود در حدود سال 200 بعد از میلاد به دست خاخام «جوداه هاناسی» به صورت میشنا گردآوری شد. در طول سه قرن بعد از تایف میشنا، خاخامهای فلسطین و بابل در مورد آن به بحث و گفتگو پرداختند. نتیجه این بحثها در گمارا ثبت شده است. گمارا در عبری به معنی تکمیل شدن و یا یادگیری است.
در جریان تالیف گمارا، دو مرکز اصلی برای فقه یهود وجود داشت: سرزمین فلسطین و بابل بر اساس این دو مرکز، دو تلمود مختلف شکل گرفت. نسخه قدیمی تر تلمود فلسطینی(اورشلیمی) نام دارد که در قرن چهارم تالیف شده است. نسخه دیگر، تلمود بابلی نام دارد که در حدود سال 500 بعد از میلاد تالیف شده است. معمولاً در زمان حاضر وقتی لغت تلمود مورد استفاده قرار می‌گیرد منظور تلمود بابلی است.
اولین نسخه تلمود در سال 1523 در ونیز توسط دانیل بومبرگ چاپ شد. این نسخه علاوه بر میشنا و گمارا، دارای تفسیرهای راشی و تسوفت نیز بود. نسخه بومبرگ نسخه کامل بدون سانسور است.
تلمود نسخه نوشته شده فقه شفاهی می‌باشد. تلمود به عنوان پایه بسیاری قوانین و سنتهای یهودی مورد استفاده قرار گرفته است. یهودیان ارتدوکس و محافظه کار تلمود را به عنوان قانون قبول دارند. در حالی که یهودیان اصلاح‌طلب آن را به عنوان قانون قبول ندارند.
یهودیان ارتدوکس در حال حاضر نیز اهمیت زیادی برای تلمود در مدارس یشیوا قائل هستند. در بین قهودیان ارتدوکس یادگیری تلمود دارای اهمیت بسیار زیادی بوده و جلسات روزانه و هفتگی یادگیری آن در بین یهودیان هاردی رایج است. یهودیان محافظه‌کار نیز به تلمود اهمیت زیادی می‌دهند. ولیکن آنان تلمود را به عنوان منبع برای شریعت یهود (حالاخا) دارند. در بین آنان برای فهم هر قسمت باید آن رادر شرایط زمانه مورد تحلیل و بررسی قرار داد. یهودیان رفرم اهمیت کمتری نسبت به مطالعه تلمود قائل هستند ولیکن آن را مورد تدریس قرار می‌دهند. آنان تلمود را به عنوان منبع قوانین قبول نداشته و آن را به صورت درسهای اخلاقی و روحی قبول دارند. در بین یهودیان رفرم نگهداری و مطالعه تلمود اهمیت کمتری نسبت به تورات و عهد عتیق دارد.

تلمود از دیدگاه غیریهود
در سال 1969 میلادی و پس از گذشتدو سال ازجنگ شش روزه اعراب و اسرائیل و شکست اعراب، اسقفی لبنانی بنام«بولس حنا مسعد» کتابی تحت عنوان «همجیه النعالیم الصهیونیه» می‌نگارد و ضمن بیان تاریخچه ای از تلمود و جایگاه آن نزد یهود، به برخی آموزه‌های آن اشاره می‌کند:
او با ارجاع به کتبی از علمای یهود، چنین می‌نگارد:
*جایگاه تلمود نزد ما بسیار رفیع‌تر از تورات است.
*کسانی که تورات را تدریس می‌کنند، عملشان ممکن است فضیلت محسوب شود یا نشود ولی کسانی که تلمود را تدریس می‌کنند، علمشان حتما فضیلت محسوب می‌شود.
*کسانی که به گفته‌های ربانیین(علمای یهود، خاخام‌ها) به دیده تحقیر بنگرند مستحق مرگ‌اند.
*کلام خاخام از خود شریعت برتر و بالاتر است.
*با کسی که تنها نسخه‌ای از تورات را دارد و تلمود را ندارد نباید رفت و آمد کرد.
*اگر خداوند اراده می‌کرد که تلمود را به طول کامل براوراقی بنویسد، کره زمین گنجایش اوراق آن را نداشت.
*آنچه از زبان ربانیین در تلمود بیان شده، دقیقا همان چیزی است که از دهان خدا بیرون آمده.
*گفته‌های خاخام از گفته‌های انبیاء الهی ناب تر و گواراتر است.
*اگر یک خاخام به تو گفت دست راست تو دست چپ توست باید بپذیری.
*ترس از خاخام همان ترس از پروردگار است.
*تمامی گفته‌های خاخام در هر عصر و مکانی همان گفته‌های خداوند و بالاتر ازگفته‌های پیامبران است حتی اگر با یکدیگر متناقض باشند.
*گفته‌های ربانیین و شروح آنان، از آسمان آمده است و هر که آن راتحقیر کند مستوجب آتش جهنم است.
نویسنده کتاب «همجیه التعالیم الصهیونیه» در مورد تدوین تلمود جدید و حذف بعضی فرازهای آن چنین می‌نویسد:
در کنفرانس یهود که در سال 1631 میلادی در شهر بولونیا برگزار می‌شود، به طور اجماع تصمیم بر حذف عبارات توهین‌آمیز علیه غیریهود گرفته می‌شود و مقرر می‌گردد این دست مطالب تنها بصورت شفاهی درمدارس تدریس شود.
و سپس به بیان بعضی مطالب تلمود می پردازد:
*از وقتی که خداوند باعث شد که قوم یهود در سختی و رنج بیافتند، توبه کرد و از این رو روزی دوبار گریه می‌کند و اشک داغ می‌ریزد که همین گریستن باعث ایجاد ترک‌هایی با صدای شدید درعالم و زلزله‌هایی شدید در زمین می‌شود.
*خداوند از اینکه ماه را کوچکتر از خورشید آفریده، پشیمان است و استغفار می‌کند.
*خداوند، شیاطین را در ساعات آخر جمعه خلق کردو از آنجا که کار خلقت در روز شنبه پایان می‌یافت. فرصت نداشت تا برای آنان جسم بسازد.
*آدم در بدو خلقت بسیار بزرگ بود، به حدی که سرش به آسمان برخورد می‌کرد و زمانی که دراز می‌کشید سرش در مشرق و پاهایش در مغرب بود. هنگامی که آدم مرتکب خطا شد، خدا او را کوچک کرد و به شکل امروزی در آورد.
*یهود در نزد خداوند برتر از دیگران است چرا که روح دیگران از شیطان مشتق می‌شود و مشابه حیوانات وجمادات است.
*نطفه غیریهود، نطفه حیوانی است.
*روح یک یهودی پس از مرگ به جسد دیگری منتقل می‌شود.
*بهشت مختص یهود است و مسیحیان و مسلمانان در جهنم خواهند بود.
*یهود در نزد خدا برتر از ملائکه است.
*اگر یهود نبود، برکتی در زمین یافت نمی‌شد. زندگی در زمین بدون یهود ممکن نیست.
*بشر، تنها به یهود اطلاق می شود و دیگران حیوان‌اند.
*غیر یهود غریبه و سگ هستند.
*تنها قوم برگزیده است که لایق حیات ابدی است و دیگران همچون چارپایان هستند.
*غیریهودی انسان نیست، الاغ است و برای همین برای غیریهود وابستگی خانوادگی معنا ندارد.
*خانه‌های غیریهود، طویله است.
*غیریهود با خوک فرقی ندارد.
*غیریهود را خداوند بخاطر اکرام یهود مانند انسان آفرید که در خدمت یهود باشند.
*در جمع پرهیزگاران پرهیزگار و در جمع اشرار همچون یکی از آنان باشید.
*دروغ و ریاکاری حرام است مگر در برابر غیر یهود
*زمین بدون مالک یهودی مانند زمین بی صاحب است و اولین یهودی که قدم در آن بگذارد مالک آن محسوب می‌شود.
*دزدی از غیر یهود جایز است.
*هر یهودی که غیر یهود را دوست بدارد با خداوند دشمنی ورزیده است.
*ربا گرفتن از یهود حرام است ولی از غیر یهود ربا بگیرید. یهود برای کمک به کسی قرض نمی‌دهد بلکه تنها برای فایده باید قرض بدهد.
*اگر غیر یهود قرضی خواست به او بدهید و آن قدر از او بهره بگیرید تا مجبور شود املاک خود را در اختیار شما بگذارد.
*غیریهود را بکشید ولو اینکه از باکمال‌ترین مردمان باشد.
*اگر غیریهود در چاه افتاد، سنگی بر در آن بگذارید.
*هر یهودی که خون غیریهود را بریزد، به خداوند تقرب جسته است.
*ارتکاب فحشا فقط با زن یهودی حرام است.
*نمازهای جماعت علنی که باید با ده مرد یهود برپا می‌شود، با نه مرد و یک میلیون زن تشکیل نمی‌شود. چرا که زن چیزی نیست که به حساب بیاد.
نتیجه:
چنانکه بطور اجمال بیان شد، رویکرد غصب و اشغال در بین یهودیان و خصاصا اشغالگران سرزمین فلسطینیان ریشه در اعتقاداتی دارد که عده‌ای تحت نام «ربانی» یا «خاخام» در طول قرنها به دین آسمانی حضرت موسی علیه السلام نسبت داده‌اند و امتی را عامدانه اغوا کرده و به جان دیگر ساکنان کره زمین انداخته‌اند. سبعیت و توحشی که در نزاع اخیر اشغالگران با مالکان اصلی فلسطین از سوی صهیونیست‌ها شاهد بودیم آشکار ساخت که قتل زنان و کودکان بی دفاع یک سرزمین تحت محاصره گویا عمل به یک تکلیف الهی و دینی بوده که توسط خاخام‌های دنیا‌طلب به آنان تعلیم داده شده است.
از میان این نوشتار روشن گردیدکه دراز کردن دست صلح از طرف یهودی متجاوز، جز به نیت فریب و ریا نیست و کسانی که به دنبال صلح با این جماعت مستکبر هستند، به غیر از سراب به چیز دیگری نخواهند رسید.

https://www.shoma-weekly.ir/SgXPZM