
البته مطالبه گری نباید تنها محصور در طیف دانشجو بماند بلکه سایر اقشار هم باید در این مطالبه گری دخیل باشند به گونه ای که مردم از نمایندگان خود مطالبه گری کنند تا مسئولان نیز به پاسخگویی روی بیاورند به بیان دیگر این مردم هستند که با مطالبه گریشان مسئولین را به سمت پاسخگویی سوق می دهند، در واقع مطالبه گری را می توان جلوه ی سیاسی امر به معروف و نهی از منکر دانست که اگر به یک فرهنگ عمومی در جامعه ی اسلامی تبدیل شود می تواند همچون موتوری محرک جامعه ی اسلامی را به سمت تحقق آرمانهایش سوق دهد. در واقع زمانی که روحیه مطالبه گری در بین مردم نهادینه شود می تواند از مسائلی همچون دنیاگرایی، کاخنشینی و اشرافیت، عافیتطلبی، منفعتگرایی و ... در مسئولان جلوگیری کند، اما نکته ی مهمی که اقشار مختلف مردم اعم از دانشجو، فرهنگیان، جامعه ی هنری و خبرنگاران به عنوان نمایندگان مردم و... باید در زمینه ی مطالبه گری بدان توجه ویژّه ای داشته باشند این است که مطالبه گری نباید با القا یاس و ناامیدی در جامعه همراه باشد. در واقع مطالبه گری باید روح تحقق امیدواری و امید آفرینی در جامعه باشد تا معضلات را حل کرده و راه را برای مسئولان در مسیر تحقق آرمانها هموار کند و در خدمت مبارزه با فساد و انحرافات باشد؛ این یکی از اصلی ترین شاخص هایی است که می تواند مطالبه گری درست از غلط را به ما بشناساند. در واقع زمانی که مطالبه گری با یاس آفرینی و ناامیدی در جامعه همراه باشد، دیگر نمی توان نام مطالبه گری بر روی آن گذاشت چرا که این نوع از مطالبه گری دقیقا همان الگویی است که مورد پسند دشمنان کشورمان است... بنابراین باید در مورد انحراف از خط مطالبه گری دقت نمود.