نگاه

دلیل از یاد بردن قیامت

اغلب پلیدی‌ها و کاستی‌ها و تبعیض‌ها و مفاسد و آلودگی‌ها و انحرافات اجتماعى و فرهنگى و ضایعات اخلاقى و عقب ماندگى از پیشرفتها یا فراموش کردن کرامت انسانى و در غلتیدن به مهلکه مادی‌گرایى، ناشى از غفلت از آخرت و از بعید پنداشتن قیامت است
سید مصطفی میرسلیم

چرا و چگونه جامعه اى قیامت را فراموش مى کند و اگر هم قیامت را قبول دارد، چرا ترتیب اثر به آن نمى دهد؟

پاسخ این سؤال را در چند جمله مى توان خلاصه کرد:

هرچه دنیا در نظر انسان بزرگتر و مهمتر و زیباتر و فریباتر و ارجمندتر رخ بنماید، آخرت ناچیزتر و حقیرتر جلوه گر مى شود تا آنجا که آخرت کلا فراموش مى شود یا نادیده گرفته مى شود و این خطر تشدید مى شود وقتى گروههاى مرجع که چراغهاى روشنایى بخش جامعه اند در انزوا قرارگیرند و نتوانند الهام بخش جوانان شوند.

شیفتگان دنیا

کسانى که شیفته دنیا مى شوند و تمام توان خود را براى دنیا و آباد کردن آن به منظور تأمین منافع مادى خود صرف مى کنند ، به پیشرفتهایى مادى متناسب با تلاش خود دست مى یابند. در دویست و پنجاه سال گذشته و بویژه پس از انقلاب صنعتى، جوامعى در این مسیر گام برداشتند و رشد مادى چشمگیرى به دست آوردند هرچند در بسیارى از موارد در اثر جهل و خودخواهى صدمات جبران ناپذیرى به کره زمین و استعدادهایش زدند ، زمینى که مهد همه بشریت است و خدا آن را مأواى بنى آدم قرارداده است تا با مراعات حدود و بدون تجاوز به ناموس کره خاکى و در حالتى نزدیک به تعادل، به رشدى پایدار نائل آیند. و بعلاوه همین کشورهاى پیشرفته به اتکاء همان قدرتى که به دست آورده اند بر گرده بسیارى از جوامع دیگر سوار شده اند و به نام استعمار بر نیروى انسانى و منابع سرزمینى آنها مسلط شده و به نفع خود و با خویى استکبارى مصادره کرده اند. این روش آنقدر اجحاف آمیز بوده که سردمداران آنها ناگزیر شدند دستکم براى دوام سلطه گرى خودشان ، در شیوه برخورد با نیروى انسانى جهان سوم و در استخراج منابع اولیه سرزمینهاى آنها قائل به تعدیل شوند و ضمن مداخله در سرنوشت آنها ، دست به صدقه دادن به اهالى کشورهاى عقب مانده بزنند تا مانع بیدارى و عصیانگرى یا حق طلبى آنها شوند.

شناسنامه دنیایی

دسته هایى از فریب خوردگان دنیا هم به این حد راضى شده اند که عمر خود را به بهایى اندک حراج کنند تا از لذائذ مادى برخوردار شوند و سرى در آخور این دنیا داشته باشند ولى جز ارضاء امیال و شهوات خود مقصدى را دنبال نکنند و هدف وجود خود را همین خورد و خوراک و عیش و نوش بدانند و در آخر هم به بیهودگى رخت از دنیا بربندند. آنها حال کار کردن و زحمت کشیدن را هم ندارند و حتى حاضر نیستند براى آبادى دنیاى خود مانند دسته اول زحمت بکشند و دسترنجى از خود نشان دهند؛ معمولا بااستعدادترین آنها به همان کشورهاى دسته اول مهاجرت مى کنند و در خدمت منویات سلطه گرانه آنها قرار مى گیرند با حفظ ظاهر خدمت به بشریت و اعتلاى علم و فناورى جهانى! اینها یا غافلند یا خود را به تغافل مى زنند و خوش ندارند بیدار شوند. شناسنامه آنها برگه حقوق و مزایا و انواع پاداشهاى آنها است.

دسته دیگرى از مردمند که اسیر چنگال استضعافند و در صدد نجات خودند ولى یاراى آن را ندارند که اعتراضى کنند و مطالبه حقى بنمایند. آنها هم در نادانى و ناتوانى خود چشم حسرت به دسته دوم دوخته اند مگر مشمول ترحم آنها واقع شوند. آنها بهتدریج خصوصیت هاى شریف انسانى را از دست مى دهند و چون فقط دنیا را مدّ نظر قرارداده اند به هلاکت مى افتند و نهایتاً در همین دنیا دفن مى شوند: خسر الدنیا و الاخره.

عبور از دنیا

البته آخرت طلبى و رستگارى هم راهى جز عبور از دنیا ندارد و آنها که در دنیا، نعم و برکات الهى را کنار مى زنند و یکسره مشغول ماوراء دنیا مىشوند و هیچ تلاشى براى آباد کردن دنیا و دفع مظالم و رفع فساد نمى کنند ، رتبه درخشانى کسب نمى کنند. دنیا را خداى متعال محل زندگى و کسب و کار و رشد و تعالى بشر قرارداده است با هدف نیل به امتیازات اخروى و نه فقط غرق شدن در دنیا و مواهب و بهره مندیها و زینتها و لذائذ کوتاه مدت یا دون پایه آن. دنیا تنها ابزار کسب آخرت و بهترین ابزار آن است؛ دنیا محل تلاش و مبارزه خستگى ناپذیر و داهیانه و قدرتمندانه براى کسب فضائل انسانى و برطرف نمودن تباهیها و خدمت به همنوعان به منظور خروج آنها از غل و زنجیرهاى جهل و وابستگىهاى پست و اسارتبار و سرسپردگیهاى تحقیرآمیز است.

غفلت از آخرت

خلاصه این که اغلب پلیدیها و کاستیها و تبعیضها و مفاسد و آلودگیها و انحرافات اجتماعى و فرهنگى و ضایعات اخلاقى و عقب ماندگى از پیشرفتها یا فراموش کردن کرامت انسانى و در غلتیدن به مهلکه مادیگرایى، ناشى از غفلت از آخرت و از بعید پنداشتن قیامت است ، قیامتى که هیچ شکى در مورد وقوع آن نیست ؛ و دلیل این ضعف اعتقادى ، اسیر شدن عده کثیرى از مردم در تأمین نیازهاى اولیه زندگى و ذلت و خوارى و فلاکت آنها و بى پناه ماندن از لحاظ مشاهده نمونه هاى اعلاى تقوى و زهد و قناعت و صبر و فداکارى، و متقابلا شیفتگى عده اندکى نسبت به ظواهر فریباى دنیا و غرق شدن در تکاثر و تفاخر و به لجن کشیده شدن در مفاسد و شهوترانى ها و نیز الگو شدن چهرههاى بى بند و بار و لا ابالى است .

https://www.shoma-weekly.ir/o2Eq8l