در ادامه دلایل مخالفتها که در شماره پیش اشاره گردید، به بخش دیگری از دلایل مخالفتها با موتلفه اسلامی پرداخته میشود

نصر عزیزی - در ادامه دلایل مخالفتها که در شماره پیش اشاره گردید، به بخش دیگری از دلایل مخالفتها با موتلفه اسلامی پرداخته میشود:
7- ساختار تشکیلاتی حزب، با عنایت به اینکه بعد از حزب جمهوری اسلامی که شاکله اصلی آن را موتلفهایها تشکیل میدادند، تشکیلاتی با شاخصههای حزبی و گستره جغرافیایی موتلفه در کشور وجود نداشته، لذا بدیهی است که یا از باب رقابت و یا حسادت و یا مخالفت با اصل چنین حزبی، مخالفتها جریان داشته باشند.
8-کارایی حزب تشکیلاتی؛ اگر چه اعضای مؤثر و مدیریت جمعی موتلفه تا رسیدن به شاخصهای همه جانبه حزبی فاصلهای را مشاهده میکنند، ولی با تلاش مؤثر و صادقانه و کارشناسی و تحقیق بسیاری از شاخصها، کارایی و اثرگذاری حزب موتلفه اسلامی باعث برخی مخالفتها بوده است. البته حزب موتلفه اعتقاد دارد در فضای رقابتی سالم و آزادانه و توأم با اختیار و به دور از پلشتیهای تحزب غربی، چه خوب است رقابت شدید و مؤثری با توجه به شاخصها بین احزاب شکل بگیرد و نفع آن به کیسه نظام و مردم سرازیر شود.
9- اثرگذاری حزب؛ اثرگذاری تعریف دارد و برای فعالیت یک حزب تعریف گستردهای خواهد داشت. اگر اثرگذاری حزب را در ساماندهی نیروها، جذب نیروها، تربیت نیروها، آموزش تشکیلاتی، دهها فعالیت انتخاباتی، حوزه رسانهها، حوزه مدیریتها، گزارشهای کارشناسی، نقد و انتقاد؛ پیشنهادات سازنده ملی و منطقهای،ارتباط با نخبگان و بزرگان، هماهنگ سازی جریانها، خلق جریانسازی، تأثیر بر افکار عمومی و مهندسی آن، نظریهسازی، مشارکت و یا دخالت در طرحها و لوایح و سایر اصلاحات و امور بنیادی و سیاسی دهها مقوله دیگر بدانیم، حزب موتلفه در هر کدام از این مقولات و مهمتر از آنها فعالیت تشکیلاتی داشته است. بنابر این خروجی هر کدام از این نوع فعالیتها بازتابها و عکسالعملهایی مثبت و منفی در جامعه خواهد داشت که صرف نظر از دلایل منطقی مخالفتها، بخش منفی آن با مخالفتها مطابقت دارد.
10-شخصیتها و اعضای مؤثر حزب؛ شخصیتها هم شاخص دارند. در حزب معمولاً شاخصهای سیاسی مورد توجه است ولی شخصیتهای موتلفه اسلامی شخصیت مذهبی و اجتماعی و انقلابیشان بر شخصیت سیاسیشان ترجیح دارد در عین حال جمع اینها امتیاز مثبتی را پدید آورد که حاصل آن محبوبیت بوده است و این در حالی بوده که بیشترین تلاشهای دشمنان در بدو پیروزی انقلاب اسلامی و حتی سالهای بعد از آن، شخصیت سوزی موتلفهایها بود. زیرا مظلومیت شهید مظلوم بهشتی در جمع چنین یارانی با بخشی از ویژگیهای بهشتی گونه قرار داشت. لذا بعضی از مخالفتها مربوط به این حیطه است و البته همه شخصیتهای موثر موتلفه رسانهای نیستند.
11- منطق سیاسی حزب؛ در سیاست اگر منطق وجود داشته باشد و این منطق هم توأم با صبغه دینی باشد تأثیر مثبت فراوان دارد هر چند که این تأثیر در محدوده نخبگان و محققان و اندیشمندان باشد. موتلفه در فرآیند کار سیاسی تشکیلاتی از منطقی فراگیر، مؤثر، کارساز و با دوام پیروی نموده بود که به خودی خود ضعف منطق رقبا را و یا بی منطقی دیگران را نشان میدهد و این هم اسباب مخالفت است.
12- نقش حزب در انتخابات؛ در طول سالی یکبار انتخابات بعد از انقلاب اسلامی، موتلفه اسلامی هیچگاه ناظر بی طرف و یا کنار جریان نبوده است. بلکه در فضایی آرام و تشکیلاتی و بدون سروصدا و ورود به متن جریان و ماهیت انتخابات، از ماهها و بلکه بیش از سالی پیش، در خصوص انتخابات بحث و بررسی داشته است. بررسیهای انتخاباتی موتلفه همواره با چندین محدودیت بشرح زیر روبرو بوده است:
الف – روی هر گزینهای با هر خصوصیاتی توانست متمرکز شود.
ب- در هماهنگیها و ائتلافها با توجه به مبانی ارزشی و انقلابی و دینی و رهنمودهای ولایت با محدودیت مواجه بوده است.
ت – در رویکردهای تبلیغاتی غربزدگی معذور و در چنین فضای رقابتی باید تبلیغاتی دینی ارزشی را طراحی و اجرا نماید.
ث – موتلفه همواره از امکان معرفی شخصیتهای خود به دلایل مختلف محروم بوده است.
ج – موتلفه در گزینشهای نامزدی در همه دورهها، غیر از دوره ریاست جمهوری مقام معظم رهبری و شهید رجایی و باهنر به گزینههای مطلوب خود نمیرسید ولی برای مصالح نظام اقدام میکرد.
چ – موتلفه در انتخاباتها هیچگاه سهمخواهی در قدرت را از اولویتهای خود نمیدانست.
و – موتلفه همواره اتحاد مردم و حفظ آحاد جامعه در صحنه و پرهیز از تفرقه انتخاباتی و اقتضائات زمانی و تهدیدهای خارجی را در انتخابات مورد توجه داشت.
د – علاوه بر همه اینها هماهنگی با رهنمودهای ولایت فقیه در انتخابات و هماهنگی با جامعتین نیز یک اصل پذیرفتنی بود. لذا با همه این محدودیتها تلاش این حزب ولایی بر این بوده که حاصل انتخابات به هر دلیلی مشارکت بالای مردم، حفظ ارکان انقلابی ارزشی نظام، مساعد نمودن بستر خدمت به جامعه و ادای تکالیف دینی با نمره بالا بوده است و با این جمعبندی هیچگاه از شماتتها و سرزنشها و تهمتها ابایی نداشت.
ادامه دارد
8-کارایی حزب تشکیلاتی؛ اگر چه اعضای مؤثر و مدیریت جمعی موتلفه تا رسیدن به شاخصهای همه جانبه حزبی فاصلهای را مشاهده میکنند، ولی با تلاش مؤثر و صادقانه و کارشناسی و تحقیق بسیاری از شاخصها، کارایی و اثرگذاری حزب موتلفه اسلامی باعث برخی مخالفتها بوده است. البته حزب موتلفه اعتقاد دارد در فضای رقابتی سالم و آزادانه و توأم با اختیار و به دور از پلشتیهای تحزب غربی، چه خوب است رقابت شدید و مؤثری با توجه به شاخصها بین احزاب شکل بگیرد و نفع آن به کیسه نظام و مردم سرازیر شود.
9- اثرگذاری حزب؛ اثرگذاری تعریف دارد و برای فعالیت یک حزب تعریف گستردهای خواهد داشت. اگر اثرگذاری حزب را در ساماندهی نیروها، جذب نیروها، تربیت نیروها، آموزش تشکیلاتی، دهها فعالیت انتخاباتی، حوزه رسانهها، حوزه مدیریتها، گزارشهای کارشناسی، نقد و انتقاد؛ پیشنهادات سازنده ملی و منطقهای،ارتباط با نخبگان و بزرگان، هماهنگ سازی جریانها، خلق جریانسازی، تأثیر بر افکار عمومی و مهندسی آن، نظریهسازی، مشارکت و یا دخالت در طرحها و لوایح و سایر اصلاحات و امور بنیادی و سیاسی دهها مقوله دیگر بدانیم، حزب موتلفه در هر کدام از این مقولات و مهمتر از آنها فعالیت تشکیلاتی داشته است. بنابر این خروجی هر کدام از این نوع فعالیتها بازتابها و عکسالعملهایی مثبت و منفی در جامعه خواهد داشت که صرف نظر از دلایل منطقی مخالفتها، بخش منفی آن با مخالفتها مطابقت دارد.
10-شخصیتها و اعضای مؤثر حزب؛ شخصیتها هم شاخص دارند. در حزب معمولاً شاخصهای سیاسی مورد توجه است ولی شخصیتهای موتلفه اسلامی شخصیت مذهبی و اجتماعی و انقلابیشان بر شخصیت سیاسیشان ترجیح دارد در عین حال جمع اینها امتیاز مثبتی را پدید آورد که حاصل آن محبوبیت بوده است و این در حالی بوده که بیشترین تلاشهای دشمنان در بدو پیروزی انقلاب اسلامی و حتی سالهای بعد از آن، شخصیت سوزی موتلفهایها بود. زیرا مظلومیت شهید مظلوم بهشتی در جمع چنین یارانی با بخشی از ویژگیهای بهشتی گونه قرار داشت. لذا بعضی از مخالفتها مربوط به این حیطه است و البته همه شخصیتهای موثر موتلفه رسانهای نیستند.
11- منطق سیاسی حزب؛ در سیاست اگر منطق وجود داشته باشد و این منطق هم توأم با صبغه دینی باشد تأثیر مثبت فراوان دارد هر چند که این تأثیر در محدوده نخبگان و محققان و اندیشمندان باشد. موتلفه در فرآیند کار سیاسی تشکیلاتی از منطقی فراگیر، مؤثر، کارساز و با دوام پیروی نموده بود که به خودی خود ضعف منطق رقبا را و یا بی منطقی دیگران را نشان میدهد و این هم اسباب مخالفت است.
12- نقش حزب در انتخابات؛ در طول سالی یکبار انتخابات بعد از انقلاب اسلامی، موتلفه اسلامی هیچگاه ناظر بی طرف و یا کنار جریان نبوده است. بلکه در فضایی آرام و تشکیلاتی و بدون سروصدا و ورود به متن جریان و ماهیت انتخابات، از ماهها و بلکه بیش از سالی پیش، در خصوص انتخابات بحث و بررسی داشته است. بررسیهای انتخاباتی موتلفه همواره با چندین محدودیت بشرح زیر روبرو بوده است:
الف – روی هر گزینهای با هر خصوصیاتی توانست متمرکز شود.
ب- در هماهنگیها و ائتلافها با توجه به مبانی ارزشی و انقلابی و دینی و رهنمودهای ولایت با محدودیت مواجه بوده است.
ت – در رویکردهای تبلیغاتی غربزدگی معذور و در چنین فضای رقابتی باید تبلیغاتی دینی ارزشی را طراحی و اجرا نماید.
ث – موتلفه همواره از امکان معرفی شخصیتهای خود به دلایل مختلف محروم بوده است.
ج – موتلفه در گزینشهای نامزدی در همه دورهها، غیر از دوره ریاست جمهوری مقام معظم رهبری و شهید رجایی و باهنر به گزینههای مطلوب خود نمیرسید ولی برای مصالح نظام اقدام میکرد.
چ – موتلفه در انتخاباتها هیچگاه سهمخواهی در قدرت را از اولویتهای خود نمیدانست.
و – موتلفه همواره اتحاد مردم و حفظ آحاد جامعه در صحنه و پرهیز از تفرقه انتخاباتی و اقتضائات زمانی و تهدیدهای خارجی را در انتخابات مورد توجه داشت.
د – علاوه بر همه اینها هماهنگی با رهنمودهای ولایت فقیه در انتخابات و هماهنگی با جامعتین نیز یک اصل پذیرفتنی بود. لذا با همه این محدودیتها تلاش این حزب ولایی بر این بوده که حاصل انتخابات به هر دلیلی مشارکت بالای مردم، حفظ ارکان انقلابی ارزشی نظام، مساعد نمودن بستر خدمت به جامعه و ادای تکالیف دینی با نمره بالا بوده است و با این جمعبندی هیچگاه از شماتتها و سرزنشها و تهمتها ابایی نداشت.
ادامه دارد