فرض بفرمایید برادر مؤمن شما میخواهد اقدامی را انجام بدهد، شما اطلاع دارید که او اگر این کار را انجام بدهد به زحمت خواهد افتاد و ضرر خواهد دید، ضرر دنیوی یا ضرر اخروی؛ اگر شما باشید و این کار، قطعاً اقدام نمیکنید، وارد این کار نمیشوید، زیرا از ضرر آن اطلاع دارید. عین همین احساس را برای برادر مؤمنتان نیز داشته باشید، ضررهای کارش را به او گوش زد کنید. گاهی این تذکر با گفتن حاصل میشود، گاهی با تمهید مقدمات است؛ یعنی کاری انجام شود که آن شخص در این چاه گرفتار نشود!

شرح حدیث از مقام معظم رهبری- «فی الکافی عن النبی صلی الله علیه و آله: لِینصح الرّجل منکم أخاهُ کَنَصیحتهِ لِنَفسه. [1]
نُصح به معنی خیرخواهی است و یکی از مصادیق آن، معنایی است که در فارسی به نصیحت کردن اطلاق میشود. لکن معنای نصح اعم است. طبعاً ملازم با این معناست که در قلب هم نسبت به او خیرخواه باشد، تا چه حد؟ کنصیحته لنفسه. همانطور که برای خودش خیرخواه است، برای برادر مؤمن به همین اندازه خیرخواهی کند.
فرض بفرمایید برادر مؤمن شما میخواهد اقدامی را انجام بدهد، شما اطلاع دارید که او اگر این کار را انجام بدهد به زحمت خواهد افتاد و ضرر خواهد دید، ضرر دنیوی یا ضرر اخروی؛ اگر شما باشید و این کار، قطعاً اقدام نمیکنید، وارد این کار نمیشوید، زیرا از ضرر آن اطلاع دارید. عین همین احساس را برای برادر مؤمنتان نیز داشته باشید، ضررهای کارش را به او گوش زد کنید. گاهی این تذکر با گفتن حاصل میشود، گاهی با تمهید مقدمات است؛ یعنی کاری انجام شود که آن شخص در این چاه گرفتار نشود!
خیرخواهی در این حد لازم است، پیوندهای اجتماعی و روابط برادری در جامعهی اسلامی این است. اگر در جامعهی اسلامی، آحاد مردم، زن و مرد، کوچک و بزرگ و صنوف مختلف، غنی و فقیر و بقیه نسبت به یکدیگر چنین احساسی داشته باشند، مجموعه انسانهایی که در این جامعه زندگی میکنند، به هویت واحد تبدیل میشوند.
چهقدر برای یک کشور و یک جامعه و یک ملت، اهمیت دارد که اینگونه باشد. نقطهی مقابل آن کسی است که مثلاً راهی در برابر اوست، اگر خودش بنا باشد طی کند، مطمئناً نمیرود، اما دلش میخواهد دیگری برود!
در اسلام، همراهی دلها در رأس قرار دارد. اگر دنبال یک راه هدایتید، در مسایل معنوی مثلاً در روز عرفه موفق به خواندن دعا میشوید، توسل میکنید، از خدای متعال حاجت میخواهید، برای خودتان دو سه ساعت در این زمانها با التماس بهشت را درخواست میکنید. از خدا بخواهید که همهی برادران مؤمن هم از این خیر برخوردار باشند. چنانچه در دعاهای صحیفهی سجادیه این شیوه به چشم میخورد. حضرت برای خودشان دعا میفرمایند، بعد عرضه میدارند: پروردگارا، آنچه برای خود خواستم، شامل تمام برادران مسلم و مؤمنم نیز بفرما. [2]
پینوشتها:
1- الشافی صفحه 642
2- بیانات در ابتدای جلسهی درس خارج فقه تاریخ 1/9/89.
نُصح به معنی خیرخواهی است و یکی از مصادیق آن، معنایی است که در فارسی به نصیحت کردن اطلاق میشود. لکن معنای نصح اعم است. طبعاً ملازم با این معناست که در قلب هم نسبت به او خیرخواه باشد، تا چه حد؟ کنصیحته لنفسه. همانطور که برای خودش خیرخواه است، برای برادر مؤمن به همین اندازه خیرخواهی کند.
فرض بفرمایید برادر مؤمن شما میخواهد اقدامی را انجام بدهد، شما اطلاع دارید که او اگر این کار را انجام بدهد به زحمت خواهد افتاد و ضرر خواهد دید، ضرر دنیوی یا ضرر اخروی؛ اگر شما باشید و این کار، قطعاً اقدام نمیکنید، وارد این کار نمیشوید، زیرا از ضرر آن اطلاع دارید. عین همین احساس را برای برادر مؤمنتان نیز داشته باشید، ضررهای کارش را به او گوش زد کنید. گاهی این تذکر با گفتن حاصل میشود، گاهی با تمهید مقدمات است؛ یعنی کاری انجام شود که آن شخص در این چاه گرفتار نشود!
خیرخواهی در این حد لازم است، پیوندهای اجتماعی و روابط برادری در جامعهی اسلامی این است. اگر در جامعهی اسلامی، آحاد مردم، زن و مرد، کوچک و بزرگ و صنوف مختلف، غنی و فقیر و بقیه نسبت به یکدیگر چنین احساسی داشته باشند، مجموعه انسانهایی که در این جامعه زندگی میکنند، به هویت واحد تبدیل میشوند.
چهقدر برای یک کشور و یک جامعه و یک ملت، اهمیت دارد که اینگونه باشد. نقطهی مقابل آن کسی است که مثلاً راهی در برابر اوست، اگر خودش بنا باشد طی کند، مطمئناً نمیرود، اما دلش میخواهد دیگری برود!
در اسلام، همراهی دلها در رأس قرار دارد. اگر دنبال یک راه هدایتید، در مسایل معنوی مثلاً در روز عرفه موفق به خواندن دعا میشوید، توسل میکنید، از خدای متعال حاجت میخواهید، برای خودتان دو سه ساعت در این زمانها با التماس بهشت را درخواست میکنید. از خدا بخواهید که همهی برادران مؤمن هم از این خیر برخوردار باشند. چنانچه در دعاهای صحیفهی سجادیه این شیوه به چشم میخورد. حضرت برای خودشان دعا میفرمایند، بعد عرضه میدارند: پروردگارا، آنچه برای خود خواستم، شامل تمام برادران مسلم و مؤمنم نیز بفرما. [2]
پینوشتها:
1- الشافی صفحه 642
2- بیانات در ابتدای جلسهی درس خارج فقه تاریخ 1/9/89.